فهیمه رحیمنیا از «مادرانه» و گزیدهکاریاش میگوید
منتقد فرزندانم هستم
شما بعد از مدتها دوباره با سریال مادرانه دیده شدید. چه شد که به قاب تصویر بازگشتید؟
خاطرم هست آقای فراهانی فیلمنامه این سریال را میخواند، من هم پابهپای ایشان میخواندم. قصهاش آنقدر جالب بود که در من کشش ایجاد کرد. وقتی تمام شد، به همسرم گفتم بهزاد، من هم میخواهم اینبار در کنارت بازی کنم و در این سریال حضور داشتهباشم. درواقع خودم پیشنهاد دادم که موافقت کردند. اول قرار بود نقش همسر آقای فراهانی را بازی کنم، بعد تغییر پیداکرد و مادر شقایق شدم. خیلی خوشحالم در این سریال کار کردم.
یعنی قرار بود آقای فراهانی پدر خانواده باشند؟
بله.
اما درنهایت حمیدرضا هدایتی، بازیگر نقش پدر شد.
تصمیم گرفتند سن این خانواده را پایینتر بیاورند، به همین خاطر آقای فراهانی و بازیگران همسنوسالشان جای خود را به کسانی دادند که کمی جوانتر هستند.
اگر این تغییر پیش نمیآمد، جالب میشد! چون خانوادگی مقابل دوربین میآمدید.
بله، واقعا حیف شد و من متاسف شدم.
پس کار کردن با خانواده را ترجیح میدهید.
دوست دارم با دیگران هم کار کنم، ولی با خانواده بودن برایم مزیتهای بیشتری دارد.
چه مزیتهایی؟
اساسا کار کردن با خانواده حس خاصی دارد و تجربه شیرینی است، آدم واقعا لذت میبرد.
چنین تجربهای را پیش از این هم داشتید؟
بله. با آقای فراهانی و شقایق در فیلمسینمایی «مهره» به کارگردانی محمدعلی سجادی حضور داشتیم. همچنین با همسرم در فیلم «مصائبدوشیزه» هم بازی کردم. در تئاتر هم تجربههایی داشتیم.
شما سالها در تئاتر فعالیت داشتید و بازی در دیگر رسانهها را هم تجربه کردید، اما بعد از دورهای کمکاری با مادرانه دوباره دیده شدید. دلیل این نبودنهایتان چیست؟
من همیشه بودم، اما تصور اشتباهی وجود دارد که من کار نمیکنم یا فقط با آقای فراهانی همکاری دارم.
به هر حال حضورتان مستمر و پررنگ نبوده است.
دلیلش گزیدهکاری است، کارها را با وسواس انتخاب میکنم. ولی در واقع همیشه آماده کار بودم و هستم.
ولی نقش مادر مریم زمان چالش خاصی برای یک بازیگر نداشت، پس چه شد که آن را انتخاب کردید؟
من همین که در کنار شقایق بودم و کاملا مشکلات او را در این کار حس میکردم، برایم جذاب بود. در واقع احساس عاطفی نزدیکی که میان ماست در نقش مادر و دختر کمکم میکرد و برایم لذتبخش بود.
در نهایت از کار راضی بودید؟
نه آنچنان. متاسفانه سریالهای ما وقتی به آخر میرسند به خاطر کمبود بودجه، محدودیت زمان و مشکلات دیگر تقریبا از کیفیتشان کاسته میشود و کوتاه میشوند.
اما گفتید که از این همکاری خوشحال هستید.
از حضور در این سریال خوشحالم، اما انتظار بیشتری داشتم.
از این که بعد از مدتها تصویر خود را در قاب تصویر میدیدید چه حسی داشتید؟
من هیچ وقت از کار خودم راضی نیستم. وقتی میبینم، فکر میکنم ای کاش بهتر کار کرده بودم.
نسبت به کار بچههایتان هم همین حس را دارید؟
بله. پیگیر کارهای آنها هستم؛ مدام نقدشان میکنم و در کارهایی که به نظرم بهتر میآیند تشویقشان میکنم.
با این تفاصیل خانهتان باید فضای متفاوتی داشته باشد.
دقیقا. ما متناسب با شغلی که داریم فضای خانهمان هم متفاوت است. معاشرتهایمان هم تفاوت دارد. اغراق نیست بگویم غالب گفتوگوهایمان در حوزه هنر است، البته در این زمینه سلیقههایمان گاهی با هم تفاوت دارد.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
مشغول بازی در تئاتر آقای رحمانیان بودم. اول و دوم اسفند اجرا رفتیم. ولی متاسفانه بهخاطر کرونا متوقف شد. این همکاری دومم با آقای رحمانیان بود و خیلی خوشحال بودم که با او کار میکنم. در آینههای روبهرو هم افتخار همکاری داشتم. همه از تعطیلشدن کار متاسف شدیم، اما سلامت تماشاگران و گروه تئاتر بر همه چیز ارجح است.
زمزمههایی از باز شدن سالنهای تئاتر شنیده میشود. قرار است دوباره روی صحنه بروید؟
بله اما با بالا رفتن دوباره آمار کرونا احتمالا منتفی میشود. ممکن است تصمیم بگیرند بهصورت مجازی کار را پخش کنند. اطلاع دقیقی ندارم.
با کرونا چه میکنید؟
مثل دیگران. ما هم سعی میکنیم بیشتر وقتمان را در منزل بگذرانیم و حسابی مراقب هستیم.