وعده‌های سریالی به پرستاران

دولت وعده استخدام 3000 پرستار را داده‌ امااین افراد هنوز‌ وارد چرخه نظام سلامت نشده‌اند‌‌

وعده‌های سریالی به پرستاران

نامشان را گذاشته‌‍ایم مدافعان سلامت، رفتگانشان را شهید خطاب می‌کنیم و حالا خبر آمده که 9000 نفر از آنها مبتلا به کرونا شده‌اند و 4000 نفرشان از چرخه خدمت‌رسانی به مردم خارج شده‌اند. از آن تصویر فانتزی ابتدایی که برای روحیه به شهروندان و کادر درمانی پویش‌های موزون راه افتاده بود انگار سال‌ها گذشته است و کادر درمانی حالا خسته و درمانده است. عدم رعایت‌های معمول از سوی اقشاری از مردم و اتخاذ تصمیم‌های عجیب در راه مقابله با کرونا از سوی برخی دولتمردان دارد یکی‌یکی از غافله ‌آنها کم می‌کند. گلایه‌هایشان هم محدود به این روزها نیست، فقط شرایط این روزها توانسته بخشی از این گلایه‌ها را به گوش تصمیم‌گیران برساند؛ گلایه‌هایی که با وعده‌هایی جایگزین شدند که خیلی‌هایشان محقق نشدند. یکی‌اش همین کمبود پرستار، چند روز پیش بود که خبری آمد با پیشوند پر‌طمطراق «یک خبر خوش برای پرستاران»، خبری که حکایت از صدور مجوز به‌کارگیری 3000 پرستار با اولویت شرکتی و قراردادی در کادر درمان کشور از سوی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشت، اما کسی در متن آن خبر نگفته بود که وعده ابتدایی دولت به کادر درمان، اضافه شدن 10 هزار پرستار بوده‌است. روزهای ابتدایی بازار وعده‌ها داغ بود، کمی که تب و تاب کرونا پایین آمد نه تنها وعده‌ها فراموش شد که برخی از پرستاران هم طعم تلخ تعدیل را چشیدند. حالا که باز هم کرونا دارد روزانه حداقل 200 خانواده را عزادار می‌کند، مسؤولان سازمان نظام پرستاری می‌گویند: «هیچ‌کدام از آن وعده‌ها عملی نشده‌اند.»

محمد میرزابیگی، رئیس کل سازمان نظام پرستاری می‌گوید تاکنون حدود 9000 نفر از پرستاران مبتلا به کرونا شده‌اند. او گفته در حال حاضر از این 9000 نفر، بالغ بر4000 نفر هستند که با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند و عملا از چرخه خدمت خارج شده‌اند. این 4000 نفر از نیروهای پرستار متخصص و با‌سابقه، همچنین ماهری تشکیل شده است که می‌توانستند تعداد زیادی از تخت‌های بیمارستانی را تحت پوشش و حمایت خود قرار دهند؛ آن‌طور که میرزابیگی گفته در حال حاضر که مجوز استخدام 3000 پرستار از طرف سازمان برنامه و بودجه داده شده است
به سرعت مورد بررسی قرار می‌گیرد تا بتوان جای آن 4000 نفری که از گردونه خدمت خارج شده‌اند را پر کرد. او اظهار امیدواری کرده که «به‌کارگیری این 3000 نفر به سرعت انجام و مشمول استخدام کوتاه‌مدت نشود.»
ما کجای کاریم؟
مطالبات پرستاران نقل امروز و دیروز نیست، این درست که فراگیری کرونا بسیاری از این مطالبات را برجسته کرده است اما حرف جامعه پرستاری و کمبود نیروی پرستاری حرف امسال و پارسال نیست. اما مگر ما چند پرستار داریم که مدام از کمبود آن گلایه‌می‌کنیم؟
استانداردهای جهانی چه می‌گوید و ما در سیاهه این استانداردها کجای قصه‌ایم؟ محمد میرزابیگی، رئیس سازمان نظام پرستاری به جام‌جم گفته در کل کشور 110 هزار پرستار داریم. روایت دیگری هم از وجود حدود 150 هزار پرستار در کشور دارد.
از نگاه آماری وضعیت پرستاری ناگوار است. معیارهای جهانی برای سنجش این وضعیت به‌گونه‌ای است که در کشورهای بسیار‌ پیشرفته از نگاه توسعه انسانی به‌ازای هر هزار نفر، 10 پرستار وجود دارد، این تعداد در کشورهای کمتر پیشرفته پنج تا شش نفر و در کشورهایی همچون گرجستان که از نظر پزشکی فرسنگ‌ها با وضعیت ایران فاصله دارند این تعداد سه پرستار به ازای هر هزار نفر است در حالی که هم اکنون این معیار در ایران 5/1پرستار به ازای هر هزار نفر است. به این مفهوم که اگر ما معیارهای استاندارد جهانی را سنجه‌ای قرار بدهیم تا وضعیت خودمان را در آن بیابیم، ما حتی در این فهرست جایی نداریم.
مشکلی برای حل مشکل دیگر
برای حل یک مشکل، ایجاد مشکلی دیگر، از آن دست کارهای متداول این روزهاست. درباره کمبود پرستاران هم نه تنها مشکل حل نشد بلکه مشکلی دیگر با بسته‌بندی «راهکار» اضافه شد؛ راهکاری به نام «پرستار شرکتی»، پرستارهایی با قراردادهای 89 روزه! چیزی که محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار از آن با عنوان «استثمار واقعی» یاد می‌کند.
 او به جام‌جم می‌گوید: پرستار شرکتی، اوج استثمار یک پرستار است که با حداقل پرداخت و کمترین مزایا و البته کمترین امنیت شغلی مشغول خدمت است.
 البته جالب‌تر این‌که از قرار، سنگ بنای پرستاران شرکتی 89 روزه در زمان حضور محمد میرزابیگی در معاونت پرستاری گذاشته شد، شخصی که حالا رئیس سازمان نظام پرستاری است و با مشکلات این افراد روبه‌رو شده است.
محمد شریفی مقدم می‌افزاید: «الان پرستارانی که شرکتی هستند چون موعد قراردادشان رو به اتمام است دیگر نمی‌خواهند قراردادشان را تمدید کنند. وقتی می‌گوییم باید پرستاران نیروی حاکمیت باشند به همین دلیل است که در مواقع بحرانی با چنین مشکلی روبه‌رو نشوند. امنیت و سلامت، دو موضوعی است که نیروهای آنها باید حاکمیتی باشند. اگر پرستار استخدامی باشد نمی‌تواند به‌راحتی ترک کار کند. تمام پرستاران شرکتی در سراسر کشور تصمیم داشتند دست از کار بکشند و دیگر قراردادشان را تمدید نکنند. تصور کنید اگر تمام پرستاران شرکتی، حاضر به تمدید قرارداد خود نشوند وزارت بهداشت فلج می‌شود.»
بی مهری وعده‌ها
محیط کار پرستاران که در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی است. به این مفهوم که به نوعی در خدمت وزارت بهداشت و درمان هستند، پس چرا این وزارتخانه نسبت به پرستاران بی مهر است؟ شریفی‌مقدم معتقد است بی‌عدالتی و تبعیض در کنار کمبودها آزار‌دهنده است. او سوی انتقادش سمت وزارت بهداشت و درمان است و ادامه می‌دهد: «این سیاست‌های ناصواب به‌تدریج باعث شد تعداد نیروی پرستاری به حداقل ممکن برسد. پرستاری، از پایین‌ترین حقوق حتی در سطح کارکنان دولت برخوردار باشد. با افزایش تعداد پرستاران شرکتی، کمترین امنیت شغلی را داشته و درحالی پرستاری در این حالت اسفناک قرار می‌گیرد که منابع چندصد هزار میلیارد تومانی به طرق مختلف وارد نظام سلامت می‌شود و بسیاری از مسائل و مشکلات دیگر که شاید در این برهه زمانی به صلاح نباشد مطرح شود و اینها نتیجه عملکرد دولت در حوزه نظام سلامت در حق جامعه پرستاری است.»
چرا وزارت بهداشت به پرستاران بها نمی‌دهد؟
منشا بها ندادن وزارت بهداشت، اما بحث تعارض منافع است. این نظر دبیرکل خانه پرستار است. او به جام‌جم می‌گوید: «پول کمی به وزارت بهداشت تعلق نمی‌گیرد.
درحال حاضر بودجه مستقیم وزارتخانه 85هزار میلیارتومان است. این رقم جدای از پولی است که از صندوق توسعه ملی به دستور رهبری برداشت شد یا چند ده هزار میلیاردی که از طریق بیمه‌ها وارد این چرخه می‌شود. به این ترتیب چندصدهزار میلیارد تومان پول وارد نظام سلامت می‌شود. اما به کارگیری استخدام ده هزار پرستار، همواره دچار مشکل است.»
مساله، تنها پول نیست. بسیاری از تصمیم‌های اتخاذ شده در یک دهه گذشته کار را به مرحله کنونی کشانده است. یکی از آن سیاست‎‌ها، اضافه شدن تخت‌های بیمارستانی است؛ هر چند هنوز هم بسیاری این سیاست را به نوعی شاخص پیشرفت در حوزه سلامت و درمان می‌دانند، اما چیزی که در این میان فراموش شده، اضافه شدن کادر درمانی به ازای افزایش تخت‌های بیمارستانی است. دبیر کل خانه پرستار می‌گوید: «جالب این‌که هم در دوره پیشین و هم در دولت کنونی، تخت بیمارستانی اضافه شده است. تخت‌های بیمارستانی در ایران شاید در ده سال گذشته حدود 80 هزارتا بوده، در حالی که حالا این تعداد به 140هزار تخت رسیده است. یک قاعده بدیهی وجود دارد مبنی بر این که وقتی تعداد تخت‌ها زیاد می‌شود باید تعداد پرستارها هم افزایش پیدا کند. اما در حالی مدام تخت بیمارستانی اضافه شد که خدمات درمانی ما هم با 40‌سال گذشته فرق کرده بود.»
افزایش تخت و کاهش پرستار!
نکته مورد اشاره محمد شریفی مقدم، عیار دیگری است برای برآورد وضعیت کنونی ایران درباره تعداد مورد نیاز پرستاران. آن‌طور که او می‌گوید تعداد ساعت خدمات پرستار به تخت در بخش عمومی جراحی داخلی یک بیمار در یک شبانه روز چهار ساعت است. تخت‌های بیمارستانی در بخش سی‌سی‌یو نیاز به 12 ساعت مراقبت دارند، در آی‌سی‌یو به 17 ساعت، در آی‌سی‌یوی قلب به 22 ساعت و در آی‌سی‌یوی کبد به 30 ساعت مراقبت نیاز دارد. الان خدمات به بیماران نسبت به گذشته پنج برابر شده است. در حال حاضر به ازای هر تخت نیاز به 2.5 گروه پرستاری وجود دارد. این تعداد در ایران 1.2 بوده که در برخی استان‌ها مثل خوزستان 5/0 است.»
  از یک طرف افزایش تخت و از سوی دیگر بازنشستگی سالانه حدود 4000 پرستار این آمار هولناک را برای جامعه پرستاری و شهروندان شکل داده است. این در حالی است که اگر یک تخت آی‌سی‌یو اضافه شود، به ازای هر یک از این تخت‌ها باید شش پرستار استخدام شود؛ اما به ازای هر تخت معمولی این تعداد 2.5 پرستار است. همه این آمار
در حالی است که کشورهای پیشرفته در حال رفتن به سمت تخت‌زدایی هستند. آنها از تعداد تخت‌ها کم می‌کنند و آن را در بحث پیشگیری هزینه می‌کنند. به عنوان مثال هزینه خرید تخت را به یارانه لبنیات اختصاص می‌دهند در حالی که در کشور ما آمارها حکایت از حذف لبنیات از سبد خانواده‌ها دارد.
وعده ها چه شد؟
وعده‌ها همیشه در همان سطح مانده است؛ در حالی که حل معضل کمبود پرستار تنها خواسته جامعه پرستاری نیست و به نوعی یک مطالبه مردمی است. چرا که با کمبود پرستارها آمار مرگ و میرها به شکل معناداری افزایش داشته‌است. این‌که حالا هم دستور استخدام 3000 پرستار با «خبر خوش به جامعه پرستاری» داده می‌شود به نوعی خبر خوبی برای شهروندان هم هست. چرا این خبر اما مورد استقبال عموم واقع نشده‌است؟ چرا خود جامعه پرستاری چندان روی خوشی به این خبر ندارد؟ هر چند محمد میرزابیگی، رئیس‌کل سازمان نظام‌پرستاری خواسته خیلی زود تشریفات استخدام این تعداد پرستار انجام شود تا جایگزین نیروهای کنار رفته شوند، اما این تعداد در برابر وعده‌هایی که داده‌شده تقریبا هیچ است. محمد شریفی مقدم می‌گوید: «قرار بود از سال 96 سالانه ده‌هزار پرستار استخدام شوند در حالی که سال 97 هیچ پرستاری استخدام نشد. سال 98 این تعداد به 3800 نفر رسید که آن هم تشریفاتش تا اسفند طول کشید و در سال 99 هم در حالی خبر از استخدام 3000 نفر می‌دهند که هنوز وارد چرخه نظام سلامت نشده‌اند.  تازه با اضافه شدن این تعداد، قرار نیست اتفاقی بیفتد، دقت کنید اگر همین الان 150 هزار پرستار اضافه شود، تازه ما رسیده‌ایم به کف استانداردها. یعنی با اضافه شدن 150 هزار پرستار هنوز هم بر اساس استانداردها در پایین‌ترین سطح قرار ‌گرفته‌ایم.»




استخدام با شرایط عجیب
 محمدجواد قاسمیان‎مهر، کارشناس ارشد رشته پرستاری است و حالا دو سال است که به عنوان پرستار روزگار می‏گذراند، اما آنچه این روزها، این پرستار شرکتی با آن دست‎وپنجه نرم می‏کند، سهمیه‎بندی وسایل ایمنی است. در روزهایی که ویروس کرونا، شایع است و او هم به عنوان پرستار، باید از بیمارانش مراقبت کند، در هر شیفت کاری تنها یک گان، دستکش و ماسک به او داده می‎شود؛ حال این که براساس استانداردها، بیش از این، باید وسایل در اختیارش قرار بگیرد. او می‏گوید: «طبق دستورالعمل‎های بهداشتی، اگر من مراقب بیمار هستم، باید مجهز به تجهیزات ایمنی باشم و اگر سراغ بیمار بعدی می‏روم، باید تجهیزاتم را عوض کنم، چراکه با این کار، جلوی انتقال بیماری را گرفته‏ام.» اتفاقی که با کمبود تجهیزاتی که وجود دارد، نه برای او و نه برای دیگران پرستاران نمی‏افتد. این البته تنها مشکل قاسمیان‎مهر نیست. چند ماه پیش بود که مدیران بهداشت خبر استخدام پرستاران را دادند، قرار شده بود تا ده هزار نفر استخدام شوند. قاسمیان‎مهر اما می‏گوید برای استخدام این تعداد پرستار، شرایط عجیب‏وغریب زیادی لحاظ شده‌است، مثلا این که پرستاری استخدام خواهد شد که حداقل، سه سال سابقه کار داشته‌باشد و تمام 89 روز را سرکار باشد، قوانینی که باعث شده، بسیاری از پرستارانی که در طرح شرکت کرده‏اند، با وجود کار طاقت‏فرسا، مشمول قوانین نشوند و به استخدام دولت درنیایند.


در ‌جست‌وجوی حقوق
 دل مهناز امیری‎امجد، پرستاری که شش سال سابقه کار دارد، پر است. او از شرایط پرستاران پیمانی از زمان شیوع ویروس کرونا می‏گوید، از این که بسیاری از حق‏وحقوق پرستاران با فاصله‏های زمانی طولانی پرداخت می‏شود. خود او، در طرح حمایتی بیماری کرونا شرکت کرده‌است، اما تنها یک دوره از حقوقش را به میزان 285 هزار تومان دریافت کرده‌است. او می‏گوید: «پرستاران شرکتی، همیشه عیدی و سنواتشان را
شش ماه بعد دریافت می‎کنند، درحالی که حق‏وحقوق آنها در بهمن‏ماه باید پرداخت شود.» او می‏گوید بخش‏های پرستاری زیرنظر پیمانکاران کار می‏کنند و پیمانکاران حقوق آنها را به‌موقع نمی‏دهند. امیری البته از مشکل همیشگی پرستاران هم می‏گوید، از نیروی کار کم و حجم کاری بالا. از زمانی که او و دو همکار پرستار دیگرش در هر شیفت کاری، باید مراقب 30 تا 40بیمار باشند. امیری می‏گوید: «من شش تا هشت ساعت کار می‏کنم و براساس استاندارد هم باید به همه کارهای بیمارم رسیدگی کنم، در این زمان اندک و با این تعداد بیمار اما می‎توانم تنها داروهای آنها را بدهم و علائم حیاتی‌اش را چک کنم.» او می‎گوید بسیاری از زمان کاری او و همکارانش به گزارش‌نویسی می‏گذرد، کاری که باید انجام شود، وگرنه پرستاران دیگر و پزشکان نمی‎فهمند که پروسه درمانی بیماری چگونه گذشته‌است؟ او معتقد است با نیروی کم و حقوق‎هایی که به موقع پرداخت نمی‏شود، انرژی و انگیزه‌ای برای پرستاران باقی نمی‎ماند. او پیشنهاد می‏دهد: «در شرایطی که به خاطر کرونا کارمان زیاد است، ای‎کاش مرخصی تشویقی داشتیم تا توان بیشتر بگیریم و بهتر کار کنیم.»