مثل «داد» دیگر نخواهد آمد

گفت‌وگو با سید ضیاء هاشمی در سالروز درگذشت سیف‌ا... داد

مثل «داد» دیگر نخواهد آمد

سال 88 در چنین روزی خبر رسید که سیف‌ا... داد، نتوانست در برابر سرطان دوام بیاورد و تمام کرد. مثل همیشه خبر کوتاه بود و ناگوار، اما همه آنهایی که سیف‌ا... داد را می‌شناختند و در دنیای سینما، سیاست و مناسبات اجتماعی با او حشر و نشر داشتند، می‌دانستند درگذشت این سینماگر و مدیر سینمایی به‌تدریج تاثیر خود را در سینما و فرهنگ و هنر نشان خواهد داد. زنده‌یاد سیف‌ا... داد در کارنامه خود، کارگردانی فیلم‌هایی مانند کانی‌مانگاه و بازمانده را دارد. او سال‌‌ها مدیر مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی ( باغ‌فردوس) و چند سالی هم معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهده‌دار بود. مدتی هم جزو هیات مدیره خانه سینما بود و مجری طرح و مدیر تولید فیلم‌هایی مانند از کرخه تا راین را هم به عهده داشت. با سید‌ضیاء هاشمی، یکی از قدیمی‌ترین تهیه‌کنندگان سینمای ایران که با مرحوم داد از نزدیک آشنا بود، هم‌صحبت شدم تا درباره این سینماگر تاثیرگذار برایمان بیشتر بگوید.

زند‌ه‌یاد داد در سینما مدیرتولید، تهیه‌کننده و کارگردان بود و هم یکی از مهم‌ترین مراکز آموزش سینما را مدیریت می‌کرد. از تاثیر او بر سینما و آموزش فیلمسازی بگویید.
آقای داد فراتر از همه اینها بود. او مرد متفکر و متدینی بود که هر جا حضور پیدا می‌کرد، باعث رشد و ارتقای آنجا می‌شد. متدین بود بدون هیچ‌ ریایی. راستش را بخواهید مانند مرحوم داد میان مسؤولان خیلی کم است. او نسبت به بیت‌المال و مجموعه سینما به‌شدت حساسیت داشت. خاطرم هست وقتی در بیمارستان جم بستری بود، ماه رمضان من هر روز بعد‌ازظهر به بیمارستان می‌رفتم و تا موقع اذان نزد او می‌ماندم. آن زمان به من پیشنهاد کرده بودند مدیر عامل خانه سینما بشوم و من مقاومت می‌کردم. در یکی از روزهایی که نزد او بودم به من گفت به آیینه نگاه کن، موهایمان سفید شده. این موها در سینما سفید شده، پس باید سینما را حفظ کنیم،‌ هر جا که می‌توانیم به سینما کمک کنیم نباید کم‌ بگذاریم. مدیرعاملی خانه سینما را قبول کن. منم گفتم، چشم و پذیرفتم و چند سالی مدیرعامل خانه سینما بودم. به نظرم آقای داد، عارف سینمایی بود. این روحیه در فیلم‌هایش هم دیده می‌شود از کانی‌مانگا که یک فیلم جنگی است بگیر تا فیلم بازمانده که درباره مردم فلسطین است. او به دلیل مشغله زیادی که در پست‌های مدیریتی داشت، کمتر فرصت فیلمسازی پیدا کرد. زمانی که جزو هیات مدیره خانه سینما بود، مهم‌ترین اقدام سینمایی را انجام داد. اختلاف سنگینی بین تهیه‌کنند‌ه‌ها پیش آمده بود و ایشان آن مشکل را حل کرد. بعد از پیروزی انقلاب تا همین الان تنها کسی که توانست بین تهیه‌کننده‌ها هماهنگی به وجود بیاورد آقای داد بود. بعد از فوت ایشان در فاصله کوتاهی، تهیه‌کننده‌ها چهار قسمت شدند و هنوز هم اختلافات زیاد است و هیچ مدیر دلسوزی و با درایتی مانند آقای داد پیدا نشد که اختلاف تهیه‌کننده‌ها را حل کند. وقتی معاون سینمایی بود، یک‌شب به اتحادیه تهیه‌کنندگان آمد و کلی با ما صحبت کرد. اولین بار بود که یک معاون سینمایی به اتحادیه تهیه‌کنندگان آمد و همه اختیارات سینما را به تهیه‌کنندگان داد و گفت متعلق به شماست، بعد از آن هر کس آمد، اختیارات را کم و کمتر و تصدیگری دولتی را بیشتر کرد. آقای داد تلاش کرد بخش خصوصی را تقویت کند تا سینما بتواند روی پای خودش بایستد.
بخش خصوصی که آقای داد در نظر داشت با بخش به ظاهر خصوصی که مدتی است فعال شده و سینما را به سمت فیلم‌های سطحی پیش می‌برد، چه تفاوتی‌هایی دارد؟
تا زمانی که آقای داد زنده بود، نگذاشت سینما برای بقا، جذب تماشاچی و سود به سمت فیلم‌های سطحی برود.در آن سال‌ها تهیه‌کننده‌ای مانند‌ آقای فرح‌بخش که سبک خاصی در تهیه‌کنندگی داشت و فیلم‌های زودبازده تولید می‌کرد، آثاری مانند‌آواز قو را تهیه کرد که هم خوب فروخت و هم حرفی برای گفتن داشت.فیلم کما را تهیه‌ کرد که هم کمدی بود و هم تراز فیلم‌های کمدی را تغییر داد.بخش خصوصی را به این شکل آقای داد تقویت می‌کرد؛ به سمت سینمایی کاملا حرفه‌ای اما پر مخاطب.بعد از آقای داد همه آنهایی که ادعای تقویت بخش خصوصی سینما را دارند، تعدادی آدم کارنابلدند که سینما را به سمت تولید فیلم‌های سطحی بردند. کسانی که بعد از آقای داد، مدیریت سینما را به عهده گرفتند، نه سینمایی بودند و نه انگیزه‌ای داشتند. خودشان هم می‌دانستند آمده‌اند که بروند نه این‌که برای سینمای ایران کاری بکنند.فقط آقای شمقدری که سینماگر بود، مدتی معاونت سینمایی را به عهده داشت و می‌توانست قدمی برای سینما بردارد که او هم به دلیل گرایش‌های سیاسی، نتوانست کاری انجام دهد.
درباره آقای داد می‌گویند طیف‌های مختلف اعتقادی و سیاسی با او کار می‌کردند و هیچ‌کدام مشکلی نداشتند...
به خاطر علاقه‌مندی آقای داد به سینمای هدف‌دار بود که همه سینماگران با او بدون هیچ‌ مشکلی کار می‌کردند.نگاه مصلحانه‌ای به سینما داشت که همه را جذب می‌کرد.در آن سال‌ها در وزارت ارشاد و معاونت‌سینمایی شورایی تشکیل داد که کمیسیون‌‌های مختلفی داشت و درباره کل سینما به او مشورت می‌دادند.الان مدیران سینمایی از میان آدم‌های تاریخ گذشته و بدون تفکر خلاقانه‌ مشاور انتخاب می‌کنند و نتیجه‌اش می‌شود سینمایی که با آن رو به رویم.
سیف‌ا... داد به دلیل نگاه متفاوت به سینما و سینماگر بودنش باعث اتفاقات خوبی در سینمای ایران شد.یک ذره تکبر و نگاه از بالا به پایین نداشت.دوستی‌اش مخلصانه بود و حرفش‌ را رو‌در‌رو می‌زد.اگر با کسی مشکلی داشت، صاف توی چشمان او نگاه می‌کرد و حرفش را می‌زد، بدون این که پشت سر دیگران حرف بزند یا حاشیه‌سازی کند.
فیلم‌ کانی‌مانگا در تاریخ سینمای ایران یک رویداد مهم است.در سال 66 با معیارهای سینمای بعد از انقلاب ساخته شد، اما پرفروش بود.
پرفروش و یکی از پرمخاطب‌ترین فیلم‌های سینمای ایران.فیلم‌های جنگی در آن سال‌ها خوب می‌فروخت.فیلمی مانند عقاب‌ها و گذرگاه خوب فروختند،اما کانی‌مانگا تفاوتش به دلیل تکنیک و ساختارش بود که ‌عالی بود و نگاه سالمی به موضوع جنگ داشت.عقاب‌ها کاملا سینمایی بود و نگاه خاصی به جنگ نداشت،اما کانی‌مانگا نگاه حرفه‌ای و عقیدتی به موضوع دفاع مقدس داشت و به همین دلیل بر بیننده‌ اثرگذار بود.کانی‌مانگا، سومین فیلم پر بیننده بعد از پیروزی انقلاب است.
بازمانده هم یکی از آثار متفاوت سینمای ایران است.
بازمانده را زمانی که فلسطینی‌ها تماشا کردند،زار زار گریه می‌کردند.یادم است اولین بار این فیلم، پنجشنبه‌ شبی از تلویزیون پخش شد که فردایش روز قدس بود.آیت‌ا... رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه درباره این فیلم صحبت کردند و اشک ریختند.بازمانده فیلم تاثیرگذاری است به دلیل درون شفاف و صریح و صادق سازنده‌اش.بازمانده در خارج از ایران فیلمبرداری شد و آن زمان آقای مهاجرانی در وزارت خارجه بود و کمک کرد این فیلم ساخته شود و ارز دولتی هم به آن اختصاص داده شد.زمانی که کار تمام شد و گروه به ایران برگشتند، آقای داد به مدیرتولیدش گفته بود ارز باقی‌مانده را با همان قیمتی که گرفته بودند به بانک تحویل دهند.مانند سیف‌ا...داد نداشتیم و نخواهیم داشت.او متفاوت‌ترین سینماگری بود که من در همه عمرم دیده‌ام. او گرایش‌های سیاسی هم داشت، اصلاح طلب بود اما هرگز این گرایش‌ها را در آثارش  یا مدیریتش بروز نداد.برای او آدم‌ها با گرایش‌های سیاسی‌شان تعریف نمی‌شدند و قصدش فقط اصلاح سینما بود.به همین دلیل به نظرم بهتر است به جای این‌که بگوییم اصلاح‌طلب بود، از او به عنوان مصلح یاد کنیم.