من مقصرم

من مقصرم

علیرضا رأفتی روزنامه‌نگار

    حالا دارم فكر می‌كنم كه آیا من مجوز كارگردانی را برایش صادر كرده‌ام؟ خب من فقط آن ویدئوكلیپ‌های بامزه اینستاگرامی را دوست داشتم. فكر می‌كردم لایك كردن مثل معنای كلمه‌اش به معنای پسندیدن و دوست داشتن باشد. نه به این معنی كه این ویدئوكلیپ باید نماینده سینمای ایران در اسكار بشود!خیلی وقت بود كه ویدئوكلیپ‌های طنز و بامزه اینفلوئنسرهای اینستاگرامی را دنبال می‌كردم. همیشه هم نقص‌های تصویربرداری و تدوین و سناریونویسی و حتی بازی‌شان را به دید این كه این فقط یك ویدئوكلیپ شخصی است اغماض می‌كردم. با خودم می‌گفتم تو كه اصلا طبع طنز و شخصیت بامزه نداری، تو كه اگر کسی با تو هم‌صحبت شود حوصله‌اش سر می‌رود، تو كه نمی‌توانی كسی را بخندانی داری به این آدم‌های بانمك حسودی می‌كنی! و‌گرنه كی گفته كسی كه می‌خواهد یك ویدئوكلیپ از شیرین‌كاری بامزه خودش درست كند باید بداند قاب را چگونه ببندد و چطور تدوین كند كه خط فرضی به‌هم نخورد؟ كی گفته كسی كه می‌خواهد دوستانش را بخنداند باید كارگردانی بلد باشد و بتواند سناریو را درست بنویسد؟با همین زد و خوردهای فكری خودم این دسته اینفلوئنسرها را دنبال می‌كردم و به كارهایشان می‌خندیدم. تا این كه چندتایشان را به‌عنوان استندآپ كمدین در برنامه‌های تلویزیونی دیدم و باز با خودم گفتم كه چه ایرادی دارد؟ آدم‌های بامزه‌ای هستند و كارشان خنداندن است. بعد همین چند وقت پیش یكی‌شان را به‌عنوان بازیگر در یك سریال تلویزیونی دیدم كه اتفاقا خوب هم بازی كرده بود و باز با خودم گفتم كه خب آدم بامزه‌ای است و كارش خنداندن است.حالا امروز این خبر را خوانده‌ام كه فلان فیلمنامه به نویسندگی و كارگردانی فلان اینفلوئنسر اینستاگرامی مجوز ساخت گرفته است. حالا دیگر نمی‌توانم با خودم بگویم كه اشكالی ندارد چون بامزه و بانمك است! تا جایی كه من می‌دانم نوشتن فیلمنامه اصولی دارد. دیگر این نكته واضح را توضیح ندهم كه كارگردانی نیاز به تخصص و سواد و تجربه خاص دارد.