پرسه در میدان مرگ

پرسه در میدان مرگ

حدود 30 سال از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می‌گذرد، اما هنوز هم مین‌ها و ادوات انفجاری عمل‌نكرده در زمین‌های پاك‌سازی‌ نشده، بی‌خبر كشته و زخمی می‌گیرند. براساس آمارهای غیررسمی، در سال 96، 16 كشته و 65 مجروح، در سال 97، 14 كشته و 48 مجروح، در سال 98، 9 كشته و 26 مجروح در اثر انفجار مهمات عمل‌نكرده به آمار سال‌های قبل اضافه شدند. سال 99 هم البته اوضاع خوب نبود و بازهم خبرهای مربوط به انفجار مین و كشته و مجروح‌شدن عده‌ای از هموطنان‌مان مردم را آزرد. آخرین خبر مربوط به انفجار مین، تیرماه همین امسال منتشر شد. چهار نفر كه برای شنا و پیداكردن عسل‌كوهی به رودخانه كنجان‌چم در مرز مهران استان ایلام رفته‌بودند، هدف یك مین ضد تانك قرار گرفتند كه در نتیجه آن سه نفر كشته و یك نفر مجروح شد. با احتساب كشته و مجروح‌شدن این چهار نفر، در سال 99 و تاكنون، هفت نفر كشته و 9 نفر در اثر انفجار مهمات انفجاری مجروح شده‌اند.

لیلا حسین‌زاده / تپش

كنجكاوی خطرناك
سلیمان اویسی یكی از قربانیان مین و اهل روستای قره‌موسی شهرستان مهاباد است. سال 73 و درست زمانی كه سلیمان 12ساله بود، سرنوشتش تغییر كرد. آن روز او در مزرعه مشغول چراندن گوسفندانش در مزرعه‌ای در حاشیه یك پایگاه نظامی متروكه بود. با این‌كه سال 70، منطقه را با  بلدوزر پاكسازی كردند، اما پاکسازی به‌طور كامل انجام نشده بود و هنوز هم مین‌های متعددی دور از چشم و زیر زمین جا خوش كرده‌بودند. روز حادثه، شیئی به اندازه یك فندك، توجه سلیمان،  برادر، پسرعمو و دو نفر از دوستانش را جلب كرد. سلیمان بی‌این‌كه فكر كند چه خطری تهدیدش می‌كند، پیچ زردرنگ روی آن را فشار داد و ناگهان شیء ناشناس در دستان او منفجر شد. پس از این حادثه، دوستانش او را به بیمارستان امام تبریز منتقل كردند. در اثر این انفجار، سلیمان یكی از چشمانش را به‌طور كامل از دست داد و كارایی چشم دیگرش هم فقط در حد تشخیص سایه و نور است. یكی از دستانش از مچ قطع شد و او سه انگشت دست دیگرش را هم از دست داد. از نظر شنوایی هم، گوش چپش ناشنوا شده‌است و پیچیدن صدای وزوز در گوشش آزارش می‌دهد.

قربانیان جوان 
سعید، یكی از ده‌ها كودكی است كه انفجار مین خانه‌نشین‌اش كرد. او 10 سال بیشتر ندارد و سن‌وسالش به جنگ قد نمی‌دهد، اما به‌خاطر منفجرشدن مین و آسیب‌هایی كه از آن دیده، او هم جانباز جنگی محسوب می‌شود. سعید و خانواده‌اش عشایر هستند و زمستان كه می‌شود، در آن سوی كرخه و نزدیكی شوش ساكن می‌شوند. 28بهمن 97، زمانی كه همراه با خانواده‌اش داشتند از جنوب به سمت همدان كوچ می‌كردند، در سمت غربی ‌كرخه و محدوده نقطه‌ای كه عملیات فتح‌المبین برگزار شده‌بود، سعید قربانی مین شد. او بر اثر انفجار مین، چشم‌هایش را از دست داد، دست راستش از مچ قطع شد و پوست گردن، صورت و پاهایش هنوز هم زخم مین را بر خود دارند.
 12 بهمن ماه پارسال بود كه غرب كرخه، انفجار مین بازهم حادثه آفرید. در این حادثه، ماموران اورژانس، جوان 21ساله عشایر اهل كرمانشاه را با آمبولانس به بیمارستان نظام‌مافی منتقل كردند. مچ پای این فرد بر اثر انفجار قطع شد. دو سال پیش هم بر اثر انفجار مین، جوانی 23ساله در شهر دارخوین در جنوب استان خوزستان كشته شد. از قرار معلوم، این جوان مین را در اطراف خانه پیدا كرده و به‌خاطر كنجكاوی آن را به خانه برده‌بود، اما بر اثر دستكاری، مین منفجرشده و او را تكه‌تكه كرده بود.

انگار مقصر انفجار مین ما هستیم!
مهدی چنانی یکی دیگر از قربانیان مین در سال 99 است. او 14 ساله است و 24 فروردین امسال و به‌دلیل انفجار مین عمل نکرده در حوالی پادگان شهید فرجوانی، مچ یک پایش را به آسانی از دست داد. آن هم درست زمانی که هنوز قدم به دوران نوجوانی نگذاشته و از حالا باید غصه آینده‌اش را بخورد که با یک پای نداشته، چطور روزگارش را بگذراند.این مهم‌ترین دغدغه پدر مهدی است که شب و روزش را با آن سپری می‌کند و نگران آینده اوست که چطور می‌خواهد زندگی کند. مهدی از عشایر شهرستان شوش است و ییلاق و قشلاق کردن، روال همیشگی آنهاست.مهدی مثل همیشه روز حادثه هم رمه‌هایش را برای چرا به صحرا و به نزدیکی‌های پادگان شهید فرجوانی برده بود. مانند بقیه چوپانان مشغول هی کردن گله‌اش بود که ناگهان پایش روی مین رفت و بعد روی زمین افتاد. زمانی که این اتفاق افتاد، مهدی در حال دویدن بود و مین فرصت نکرد آسیب بیشتری به مهدی بزند، وگرنه جانش را از دست می‌داد. هرچند پدر مهدی شکرگزار زنده ماندن مهدی است، اما دل دردمندی از بی‌توجهی به قربانیان مین دارد که پسر خودش هم یکی از آنهاست. آن‌قدر دلش پر است که می‌گوید انگار مسؤول این اتفاق ما هستیم که این‌طور بی‌توجهی می‌کنند.


یک درصد اراضی مرزی آلوده است

یک درصد اراضی مرزی آلوده است
بهنام صادقی، یکی از کارشناسان مین سال‌ها در جبهه حضور داشته و مین خنثی کرده است. در روزگاری که وبلاگ اهمیت خود را تا حد زیادی از دست داده،او وبلاگی با نام « مین و زندگی» دارد که سال‌هاست آن را با ارائه خبرهای مرتبط با مین به‌روز‌رسانی می‌کند. تپش گفت‌وگویی با او انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

 چه میزان از اراضی و کدام یک از استان‌های کشور آلوده به مین است؟
پس از پایان جنگ و بر اساس برآوردهای کارشناسان، حدود چهار میلیون و 200 هزار هکتار از مناطق جنگی ما آلوده به مهمات عمل نکرده و مین بود. مناطق آلوده عبارتند از استان ایلام با یک میلیون و 700 هزار هکتار، خوزستان یک میلیون و 500هزار هکتار،کرمانشاه 700 هزار هکتار،کردستان 150 هزار هکتار و آذربایجان غربی 150 هزار هکتار.
همزمان با جنگ و پس از آن، واحد مهندسی ارتش و سپاه، مناطق آلوده به مین را پاکسازی می‌کرد. یعنی به محض آزادسازی مناطق اشغالی، نیروهابلافاصله پاکسازی را آغاز می‌کردند، اما این روند کند بود. با پایان جنگ، عملیات پاکسازی با مدیریت ستادبازسازی و نوسازی مناطق جنگ‌زده توسط ارتش و سپاه انجام شد. پس از آن و در سال 83، مرکز مین‌زدایی کشور زیر نظر واحد مهندسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تاسیس شد تا کار پاکسازی ادامه داشته باشد، اما از سال 85، معاونت مهندسی وزارت دفاع کار پاکسازی مناطق جنگی را توسط مرکز مین‌زدایی کشور انجام می‌دهد. طبق اطلاعات ارائه شده توسط آنها، تاکنون 99 درصدمناطق آلوده به مین و مهمات عمل نکرده، پاکسازی سطحی و تحویل استانداری‌ها شده است.
 چند نفر توسط مین و ادوات عمل نکرده کشته یا مجروح شده‌اند؟
 پس از پایان جنگ و تا کنون حدود 10 هزار نفر از غیرنظامی‌ها کشته و مجروح شده‌اند. به تفکیک، حدود 3000 کشته و 7000 نفر زخمی شده اند. البته این آمار پس از پایان جنگ صعودی بود، چون مردم و مهاجران در حال بازگشت به شهرهای خود بودند که پاکسازی نشده بود. همین مساله، آمار مرگ و میر یا مجروحیت را بالا می‌برد، اما پس از پاکسازی و ارائه آموزش‌ به مردم و همچنین جداسازی مناطق آلوده از مسکونی، این روند شیب نزولی پیدا کرد.

 بیشترین حادثه برخورد با ادوات انفجاری در چه نقاطی رخ می‌دهد؟
عمدتا در مناطق صفر مرزی. به‌دلیل این‌که یا صعب‌العبورند یا در نقاط باتلاقی قرار دارند. در کل جاهایی که پاکسازی به سختی صورت می‌گیرد، بیشتر با حادثه مواجه هستیم. این همان یک درصد اراضی است که هنوز آلوده به مین و ادوات انفجاری عمل نکرده است.

 قربانیان چه کسانی هستند؟
بیشتر بزرگسال و مردان هستند؛ چون زنان وکودکان اغلب اوقات در منزل هستند و دور از این مناطق.

 با گذشت 30 سال از جنگ، مردم انتظار دارند دیگر مینی نباشدکه کشته یا مجروح بگیرد. مشکل چیست؟ آیا به قدر کافی نیرو برای پاکسازی وجود ندارد؟
از نظر تجهیزات مین‌یابی و نیروی مین‌یاب هیچ مشکلی نداریم، اما در مواردی پاکسازی به شکل مطلوب انجام نمی‌شود و در نتیجه مین در محل باقی می‌ماند. مثلا مین در عمقی از زمین قرار داشته که دستگاه نتوانسته آن را بگیرد و همین مساله موجب حادثه می‌شود.

 مهم‌ترین چالش پیش‌روی قربانیان مین و مهمات انفجاری عمل نکرده چیست؟
سوال بسیار خوبی مطرح کردید. بزرگ‌ترین مشکل آنها چالش‌های قانونی است که پیش‌روی دارند. به طور مثال مجلس شورای اسلامی مصوبه‌ای تحت عنوان ماده 2 استانداری داشت که بر اساس آن، افرادی که بر اثر برخورد با مین کشته یا مجروح می‌شد، تحت حمایت قرار می‌گرفتند. البته این قانون ماده و تبصره‌های متعددی داشت.  در سال 90 این ماده اصلاحیه خورد و از ماده 2 استانداری به ماده 2 فرمانداری تبدیل شد که خیلی از این موارد حذف شد. با این حال هنوز هم کاستی‌هایی وجود دارد. برای مثال بازه زمانی برای تشکیل پرونده و پاسخ کمیسیون مشخص نشده‌است. مثلا همین چهار نفری که در مهران کشته و مجروح شدند، احتمال دارد پرونده‌شان مشمول زمان شود و تا سه سال دیگر هم به کمیسیون ارجاع نشود. از دیگر مشکلات قربانیان این است تا زمانی که پاسخ کمیسیون به وضعیت آنها مشخص نشود، تمام هزینه‌ها به دوش خودشان است که همین مساله بار روانی مضاعفی را به آنها و خانواده‌هایشان تحمیل می‌کند. 
معضل دیگر، حضور نداشتن قربانیان در کمیسیون است تا از خود دفاع کنند و وکیلی هم ندارند از آنها دفاع کند. در این کمیسیون‌ها افرادی حضور دارند که لزومی نمی‌بینند قربانی در جلسه حضور داشته‌باشد. خود رای می‌دهند و همین باعث می‌شود حق و حقوق قربانیان مین تضییع شود. 

قربانیان مین مظلومند
متاسفانه به‌دلیل وجود مین در پنج استان‎کشور، هنوز هم با بحث معلولیت بر اثر انفجار مین یا کشته شدن شهروندان مواجه هستیم که این افراد با توجه به مورد و تحت شرایطی به عنوان جانباز یا شهید شناسایی می‌شوند. آیین‌نامه‌ای هم در این زمینه سال 72 وجود داشت، اما ایراداتی داشت. برای مثال در آن گفته شده‌بود اگر فردی بر اثر سهل‌انگاری و برخورد با مین کشته یا مجروح شود، نمی‌تواند از مزایای اختصاص یافته به آن برخوردار شود. این اتفاق در حالی رخ داد که مثلا اگر کودک شش ساله‌ای به‌دلیل برخورد با مین کشته یا مجروح می‌شد، این‌طور تشخیص داده می‌شد که کودک بر اثر سهل‌انگاری دچار مشکل شده و به همین دلیل از مزایا محروم می‌شود که منطقی به‌ نظر نمی‌رسد. 
از همین‌رو، این قانون سال 89 با اصلاحاتی مواجه شد و برخی مسائل که سال 72 با چالش مواجه بود، اصلاح شد. کمیسیونی نیز متشکل از نهادهای امنیتی، فرمانداری، پزشکی قانونی و بنیاد شهید و ایثارگران و زیر نظر فرمانداری در نظرگرفتند که نمایندگان آنها با وقوع انفجار و کشته یا مجروح شدن فرد یا عده‌ای، دور هم جمع می‌شوند، برای فرد یا افراد آسیب‌دیده، پرونده تشکیل می‌دهند و در آن به پرونده فرد رسیدگی و در نهایت به عنوان جانباز یا شهید معرفی می‌شوند.
بزرگ‌ترین مشکلی که هم اکنون با کمیسیون ماده 2 داریم این است که مدت رسیدگی به این پرونده‌ها در کمیسیون‌ها بسیار طولانی است، در حالی که هیچ دعوتی از فرد مجروح یا وکیل او یا خانواده فرد کشته شده به کمیسیون به عمل نمی‌آید و هیچ‌کس در مورد اتفاقی که برای آنها افتاده است، سوال نمی‌کند. در برخی از موارد، پرونده‌ها با این بهانه که مورد انفجاری مین نبوده یا انفجار در خارج از ایران رخ داده است، رد می‌شود. با توجه به این‌که تصمیم کمیسیون قطعی است و امکان تجدیدنظرخواهی وجود ندارد، تنها راه برای فرد این است که با مراجعه به دیوان عدالت اداری به نظر کمیسیون اعتراض کند. البته این راه‌حل هم بیشتر جنبه شکلی دارد و دیوان عدالت اداری وارد ماهیت قانون نمی‌شود.
 به‌دلیل وجود همین روند طولانی و طاقت‌فرسا، شاهد پرونده‌هایی هستیم که بعد از چند سال به نتیجه نرسیده است. برای کودکان قربانی مین متاسفانه هیچ حمایت توانبخشی، روان‌شناسی و اجتماعی وجود ندارد. 

​​​​​​​
افراد به دلایل زیر و در مواجهه با مهمات انفجاری عمل نکرده کشته یا مجروح می‌شوند:
بیشتر مردم نمی‌دانند مین چیست و آثار انفجارش تا چه میزان است.
علاوه بر مین، مواد منفجره ناشناخته دیگری نیز وجود دارد که خطرش کمتر از مین نیست.
با مکان‌های کاشت مین آشنا نیستند.
نشانه‌های احتمال بروز خطر و راهکار مواجه شدن با مشکلات مین را نمی‌دانند. 

برای جلوگیری از خطر مجروح یا کشته شدن با ادوات انفجاری، ضروری است مردم به چند نکته مهم توجه داشته باشند.
در صورت مشاهده اشیای مشکوک بلافاصله با مقامات محلی، انتظامی و نظامی یا فوریت های پلیسی ۱۱۰ تماس بگیرند.
از وارد شدن به سنگرها، خاکریزها و کانال‌های زمان جنگ خودداری کنند.
از جمع آوری سیم‌های خاردار و ضایعات فلزی جنگی خودداری کنند.
در صورت نیاز به تردد در مناطق جنگی، مسیر رفت، برگشت و زمان احتمالی بازگشت را به نزدیکان خود اطلاع دهند. 
اگر احشام شما وارد میدان مین یا بر اثر انفجار زخمی شد، برای خارج کردن آن تلاش نکنند.
در کلاس‌های آموزش خطر مین شرکت و دیگران را تشویق به حضور در این کلاس‌ها کنند.
از وارد شدن به ساختمان‌های ویران شده از جنگ خودداری کنند.
از پرتاب سنگ به طرف مین‌ها خودداری کنند.
از آتش‌زدن مین و مهمات یا انداختن آنها در رودخانه خودداری کنند.