پشت صحنه سوزندوزی زنان بلوچ؛ هنر اصیل و زیبایی كه به نام زنان این منطقه سند خورده است
معجزه زن و سوزن
لباس ساده زنان بلوچ با رنگهای زیبا همیشه موردتوجه گردشگران و علاقهمندان به حوزه فرهنگ بومی است. زنانی كه برای لباسهای خود وقت میگذارند و برای پاسداشت فرهنگ چندصد ساله سراغ یكی از اصیلترین بافتهای ایرانی میروند و با سفارش تولید، لباس جذاب «سوزندوزی» را بر تن میكنند. سوزندوزی نوعی هنر بومی و محلی مردم بلوچستان ایران است كه بانوان بلوچی برای تولید آن زحمات بسیاری میكشند. هنری كه از اصالت چند هزار ساله برخوردار است و به گفته اسناد و تاریخ پیش از اسلام نیز رواج بسیار داشت. ثبت این هنر اصیل ایرانی در سازمان یونسكو به پیش از انقلاب برمیگردد و اوج هنر سوزندوزی مربوط به دوران صفویه است. در حال حاضر شهر ایرانشهر، شهر ملی سوزندوزی ایرانی نامگذاری شده و بسیاری از زنان بلوچستانی مستقر در این شهر به هنر سوزندوزی مشغول هستند. در این شماره از چاردیواری سراغ این هنر اصیل در جنوب بلوچستان رفتیم كه تولیداتش فراتر از لباس است و به صنایع دستی هم مرتبط میشود.
حسین سپاهی خبرنگار سیستان و بلوچستان
مردم بلوچستان جزو اقوام ایرانی هستند كه به پوشش محلی خود پایبندند و این لباسهای فاخر بر تن زنان بلوچ چنان خودنمایی میكند كه نخستین اولویت گردشگران این منطقه خرید البسه بلوچی و محصولات سوزندوزی است. در میان مردم بلوچ فرهنگ استفاده از لباسهای محلی پیوندی ناگسستنی با تاریخ و فرهنگ غنی این قوم دارد و زنان بلوچ معتقدند البسه محلی مكمل شخصیت و نشانه بارز هویتی آنان است تا جایی كه در فرهنگ عامه مردم بلوچستان پوشش نقش تعیینكننده و مهمی در مناسبات اجتماعی دارد. نقشهای روی لباسها و صنایع دستی سخن از ماجراها و داستانهایی میدهند كه هر شهر طی سالها با آن مواجه بود. اكثرا دوختهای سوزندوزی نامهای متفاوتی دارند كه هر نام مربوط به یك شهرستان است. مثلا دوخت چوطل در سراوان و روستاهای اطرافش معروف است. دوختهای پلیوار در شهرستان ایرانشهر و توابعش مشهور است. كپ و جلد هم در شهرستان سیب و سوران شهرت زیادی دارد. ماجرای دوختها به همین جا ختم نمیشود. هر نقش و دوخت بر بخشی از لباس یا اثر سوزندوزی متفاوت است. سوزندوزی كه پیشتر روی لباسهای زنان بلوچ، پشتی و بالشت و حتی پرده و رومیزی نقش میانداخت امروز به عنوان یك طرح ملی روی لباسهای مردانه هم دیده میشود و بسیاری از تولیدكنندگان ایرانی برای «نمایشاصالت ایرانی» سراغ طرحهای سوزندوزی میروند.
كپی غیر برابر اصل
سوزندوزی بلوچ توانسته در صنایع دستی و میراث فرهنگی ایران جایگاه بسیار بالایی پیدا كند. این صنعت بیبدیل و شاهكار دست زنان بلوچ در سراسر جهان با نام سوزندوزی بلوچی شناخته شده است و در زبان بلوچی نیز به دس دوچ یا سوچن دوچی شهرت دارد. وسواس در انتخاب رنگهای متنوع كامواها، استفاده از اشكال هندسی و نقوش رازآلود، تنوع در طرحهای نامحدود سوزندوزی و ظرافت دوختها خود یكی از شاخصههای بارز این هنر است و توجه به همین امر سبب شده سوزندوزی بلوچ از سایر هنرهای دستی ایرانی متمایز گردد. متاسفانه این روزها بازار این هنر در تسخیر سوزندوزی ماشینی و چاپی است. دلیل این اتفاق هم وفور برندهای چاپی و بیكیفیت ماشینی كشورهای اطراف است كه با نام سوزندوزی بلوچ تولید و روانه بازارهای داخلی و خارجی میشود. عدم توجه به معرفی و بازاریابی این محصول منحصربه فرد توسط نهادهای دولتی مربوط باعث شده زنگ خطر كوچ نقوش دس دوچ برای نقشهای اصیل ایرانی زده شود. مدتها پیش پاكستان برای به دست آوردن بازار جهانی این هنر سراغ شركتهای تولید سوزندوزی رفت و با حمایت از این صنعت توانست بخش قابل توجهی از بازار داخلی و خارجی را به دست آورد.
نكته قابل تامل دیگر وجود این نقشهای ایرانی روی لباسها و مانتوهای وارداتی از چین است. آفتی كه با چاپی شدن این هنر موجب شده بسیاری از ایرانیان خارج از بلوچستان به سبب زیبایی نقشها سراغ این لباسها رفته اما ندانند داستانهای پشت این نقشها چیست؟ داستانهایی كه هر یك حكایت از فرهنگ اجتماعی منطقه خاصی دارد.
سوزندوزی را به رسمیت نمیشناسند!
سوزندوزی تنها یک هنر نیست، یک فرهنگ و آداب اجدادی است که از مادر به فرزند منتقل میشود و در بسیاری از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان به عنوان یک سنت اجدادی به کودکان آموخته میشود. زرخاتون گمشادزهی یکی از صنعتگران سوزندوز بلوچ و از عشایر ساکن دهستان ناهوک از توابع شهرستان سراوان است. سراغ او رفتیم تا حرفهای یکی از هنرمندان این صنعت را هم بشنویم.
از چه زمانی سوزندوزی را شروع کردید؟
58 سال دارم و از کودکی مشغول به این کار بودم. در شهرستان سراوان تمام زنان و دختران سوزندوز از کودکی حدودا ششسالگی توسط مادرانشان شروع به یادگیری سوزندوزی میکنند و به نوعی مشغول به این کار میشوند. معمولا نخ و مواد را مشتری تهیه میکند و برای او طرح و نقشی که میخواهد، میزنم.
یعنی زنان، عمده صنعتگران و هنرمندان این هنر ایرانی هستند؟
بله، راستش را بخواهید در جنوب سیستان و بلوچستان کمبود امکانات داریم. همین مساله موجب بیکاری و مشکلات فراوان شده و هزینه زندگی را زیاد کرده است. برای همین زنان روستایی و عشایر جنوب برای کمک به سرپرستان خانواده به سراغ این هنر رفته و مشغول امرارمعاش و کمک به مخارج زندگی هستند.
نهادی هم شما را حمایت میکند؟
خیر، از سوی هیچ نهادی حمایت نمیشویم، اصلا سوزندوزی را بهرسمیت نمیشناسند تا حمایت کنند.
آثار ما به فروش نمیرسد و بهسختی اگر به فروش برسد هم به قیمت ناعادلانه و زیر قیمت مجبوریم بفروشیم. این کار حاصل دسترنج ماست. بهطور مثال تولید یک زیح آستین یک ماه آن هم با کمک چند نفر زمان میبرد.
یعنی اینقدر کار سخت و پرزحمتی است؟
بلی، برای یک عروسی یا تهیه یک لباس خوب و با کیفیت چند زن بلوچ مدت طولانی گرد هم میآیند تا لباس مورد نظر تهیه شود. ما وقتی دورهم جمع میشویم که کار قرار است سریع تر انجام شود.
معمولا برای مراسم عروسی این اتفاق میافتد و گروهی دور هم جمع میشویم تا یک لباس تولید کنیم.
الان برای فروش مشکل دارید؟
بلی برای فروش مشکل داریم، اگر از ما بخرند زیر قیمت میخرند این در حالی است که این اثر یک اثر ملی و تاریخی است و نقشهای آن از اجدادمان به ما به ارث رسیده است. ای کاش حداقل برای زندهماندن هنر به صورت تضمینی از سوی نهادهای رسمی و دولتی خریداری یا حداقل مشکل بیمه ما حل میشد.
خداخیر امیریان یکی دیگر از تولیدکنندگان این هنر ایرانی صحبتهای خانم گمشادزهی را ادامه میدهد و میگوید: «دولت باید برای رفع انواع مشکلاتی که سر راه این هنر قرار گرفته کاری انجام دهد، ضمن اینکه مواد اولیه این هنر بسیار گران است و ایجاد شرکتهای تعاونی روستایی و کارگاههای آموزشی و حمایت بیمهای افراد و ایجاد نمایشگاههایی جهت عرضه مستقیم محصولات به مردم موجب رواج و گسترش این محصول شود. متاسفانه میراث فرهنگی و گردشگری هیچگونه برنامه و فعالیت مفیدی در راستای شناسایی هنر سوزندوزی و حمایت از هنرمندان سوزندوز نداشته؛ بلکه فعالیت آنان با صدور گواهینامه سوزندوزی محدود شده در صورتی که صدور این گواهینامه هیچ کمکی به حال این وضعیت نابسامان نکردهاست.»
درددل های یك كارآفرین
سمیه ایرندگانی، مدیرعامل اولین شركت سوزندوزی ایران است كه با نام شركت تعاونی باغ بهار ایرانشهر به تولید محصولات سوزندوزی مشغول است. او یكی از زنان تولیدكننده این هنر فاخر ایرانی است كه برای دهها نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم كارآفرینی كرده است. به سراغش رفتیم تا با وی از چرایی تشكیل این شركت و هنر سوزندوزی صحبت كنیم.
از کی با این هنر آشنا شدید؟
هنر سوزندوزی را از مادرم آموختم و این هنر پشت در پشت به ما به ارث رسیده است. حدودا 12 سال است که در زمینه سوزندوزی بهطور مستقیم فعالیت میکنم و تنها هدفم از راهاندازی این شرکت تعاونی ایجاد اشتغال و معرفی فرهنگ و رسوم مردم این خطه به دیگراناست.
سوزندوزی هنر اصیل بلوچی است و من هم یک زن بلوچی هستم. هرچند این هنر در حال حاضر به محاق رفته و بسیاری به سبب فقر و نداری از راه سوزندوزی امرارمعاش میکنند اما سوزندوزی یک هنر اصیل است. سوزندوزان بهعلت مدت زمان زیاد و دقت عمل بالا در دوخت از نظر وضعیت جسمانی از جمله بینایی، مهرههای گردن و ستون فقرات صدمات جبرانناپذیری را متحمل میشوند که تاکنون سختی کار در بیمه و قانون کار لحاظ نشده است.
کمی درباره کارآفرینیتان توضیح دهید.
در حال حاضر در شرکت ما 200 نفر فعالیت میکنند. روزانه 10 نفر در کارگاه مشغول به سوزندوزی هستند. 200 نفر هم در خانه هستند که ضمن فعالیت خانهداری به ما هم کمک میکنند. ما نخ، سوزن و... را تهیه میکنیم و در اختیار آنها قرار میدهیم و آنها کار را برای ما تولید میکنند. گاهی نخ و سوزن جهت دوخت زیحآستین و... را بهدلیل ارزان بودن از پاکستان میخریم. هر چند این کشور در تولیدات بسیار بیکیفیت است. با این حال به سبب حساسیت بالا و اینکه میخواهیم کارمان بینقض باشد سعی میکنیم نخ، سوزن و پارچه را از شهرهای تهران و کاشان تهیه کنیم و همین، قیمت تمام شده را بالا میبرد. اما چون هستند مشتریانی که محصول ارزان بخواهند، مجبوریم از نخ و وسایل پاکستانی هم استفاده کنیم و همین مساله متاسفانه موجب میشود زحمت و ظرافت کار سوزندوزان بیارزش و دوخت آن زود خرابشود.
گویا صادرات هم دارید؟
بلی به خارج از استان هم ارسال میکنیم و برای جذب بازار در خارج از ایران هم فعال شدیم. چند وقت قبل به نمایشگاهی در مسقط عمان رفتم که اتفاقا استقبال بسیار زیادی هم از این محصول شد. ای کاش دولت و مسؤولان از این هنر حمایت مستقیم و بیشتری میکردند تا تولیداتمان را به عنوان هنر اصیل فرهنگی و ایرانی به خارج از کشور صادر کنیم.
وضعیت درآمدی همکاران شما چطور است؟
درحال حاضر درآمدی که از راه سوزندوزی عاید یک صنعتگر میشود، کفاف مخارج روزمره را نمیدهد چه برسد به پسانداز و بیمه که مساله بسیار مهمی است. ای کاش مسؤولان حداقل به این صنعت مثل یک صنعت هنری نگاه میکردند و مساله بیمه و سختی کار آن را پیگیربودند.
-
معجزه زن و سوزن
-
حیات سینمایی احسانو
-
دنیای خاکریز و خاطره
-
رفتو آمد در تهران گران تر میشود؟
-
بازگشت به تولید با حمایت قوه قضاییه
-
شبی که با هم خندیدیم
-
غریبهای در محفل کتابخوانها
-
آجر به آجر مدرسه بسازیم
-
آغوش باز به دلارهای AFC
-
عدالت در شهر، گم شده است
-
شادیهای کوچک بزرگ
-
علاقههای مشترک ایران و کویت
-
نیم قرن کم نیست