شوهرم محبت كرد، من خیانت!

گفت‌و‌گو با زن جوان كه همسرش را قربانی ارتباط پنهانی كرد

شوهرم محبت كرد، من خیانت!

زن جوان فكر می‌كرد بعد از قتل شوهرش، زندگی خوب و آرامی در انتظارش است اما ماجرای قتل، چند ساعت بعد فاش شد و به جای این‌كه كنار قاتل شوهرش پای سفره عقد بنشیند، سردی دستبند فولادی را بر دستش حس كرد. در «پشت صحنه یك جنایت» این هفته پرونده این زن را مرور كرده و پای صحبت‌هایش نشستیم. ریشه‌های قتل هم توسط رئیس پلیس آگاهی استان البرز تحلیل شد. براساس محتویات پرونده، رسیدگی به این پرونده از شهریور امسال و به‌دنبال گزارش مرگ مشكوك مردی در یك مرغداری در حاشیه كرج در دستور كار پلیس قرار گرفت. ماموران پس از حضور در محل با جسد مردی رو‌به‌رو شدند كه آثار كبودی در بدنش دیده می‌شد. همسر این مرد در تحقیقات گفت: شوهرم در خواب سكته كرده‌است. این در حالی است كه پزشك قانونی علت مرگ را خفگی اعلام كرد. با این گزارش زن جوان دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل همسرش با همدستی مرد مورد علاقه‌اش اعتراف كرد و گفت: من در كشتن همسرم نقشی نداشتم فقط در را برای كریم باز كردم و او همراه مرد دیگری به خانه آمده و شوهرم را در خواب خفه كردند. پس از این اعترافات متهمان تحت تعقیب پلیس قرار گرفته و در عملیات‌هایی دستگیر شدند. كریم در جریان تحقیقات قتل را گردن گرفت و گفت: به تنهایی مرتكب قتل شدم و دو همدستم در كشتن این مرد نقشی نداشتند. پس از اعتراف به این جنایت، متهمان روانه زندان شدند تا با تكمیل تحقیقات پرونده برای محاكمه به دادگاه كیفری البرز ارسال شود.

می‌ترسم با بچه‌هایم روبه‌رو شوم
19 سال دارد اما چین و چروك صورتش، سن او را دو برابر نشان می‌دهد. خونسرد و آرام است و انگار هنوز نمی‌داند چه سرنوشتی در انتظارش است. نگران فرزندانش است و نمی‌داند وقتی با آنها رو‌به‌رو شد چه جوابی به آنها بدهد.

بچه داری؟
بله. دو بچه دارم.
در این مدت كه در بازداشت هستی آنها را دیده‌ای؟
نه. دلم برایشان تنگ شده، اما می‌ترسم با آنها رو‌به‌رو شوم. نمی‌دانم واكنش‌شان چه خواهد بود. آنها پدرشان را دوست داشتند و الان در نظرشان من یك مادر هوسران هستم.
زود ازدواج كردی؟
بله. 9 ساله بودم كه پدرم مرا به مردی كه 20 سال از خودم بزرگ‌تر بود شوهر داد. من افغان هستم و شوهرم هم افغان است. من چیزی از زندگی مشترك نمی‌دانستم.
با شوهرت اختلاف داشتی؟
نصیر مرا خیلی دوست داشت و من هم او را دوست داشتم. روزهای خوبی كنار هم داشتیم.
پس چرا به او خیانت كردی؟
خودم هم نمی‌دانم. شوهرم خیلی كار می‌كرد و وقت كمی برای من می‌گذاشت. به خاطر اختلاف سنی هم درك خوبی از هم نداشتیم.
چطور با كریم آشنا شدی؟
چند سال بعد از ازدواج به افغانستان رفتیم و یك‌سالی آنجا بودیم. كریم، فامیل شوهرم بود و آنجا با هم آشنا شدیم. او خیلی به من توجه می‌كرد و احساس غربت نمی‌كردم. بعد از مدتی به هم علاقه‌مند شدیم. او می‌گفت تو در این ازدواج قربانی شدی.
او چند سال داشت؟
چهار سال از خودم بزرگ‌تر بود.
از آن زمان رابطه داشتید؟
نه. وقتی به ایران بازگشتیم ارتباطم با او قطع شد و فراموشش كردم و دلگرم زندگی‌ام شدم. وقتی او نبود محبت‌های شوهرم را می‌دادیدم، اما وقتی كریم وارد زندگیم می‌شد، فقط او را می‌دیدم. یك روز شوهرم تماس گرفت و گفت شام خوبی درست كن امشب مهمان داریم. وقتی به خانه آمد كریم همراهش بود. با دیدن كریم، عاشقش شدم.
چرا طلاق نگرفتی؟
چند بار به نصیر گفتم اما او مخالف بود. می‌گفت مرا دوست دارد و نمی‌تواند بدون من زندگی كند.
با دیدن این همه علاقه و محبت دچار عذاب وجدان نشدی؟
كریم طوری رفتار كرده بود كه فقط كارهای او را می‌دیدم.
همسرت به رابطه تو و كریم شك نكرد؟
نه. حتی چند بار برادرش هشدار داد كه رابطه كریم و همسرت مشكوك است اما با برادرش دعوا كرد كه من به هردوی آنها اعتماد دارم. كریم در خانه می‌ماند و شوهرم سر كار می‌رفت.
چرا شوهرت را كشتید؟
كریم وقتی دید شوهرم طلاقم نمی‌دهد، گفت بهترین راه این است كه نصیر را بكشیم. من مخالف بودم اما سرانجام قبول كردم. فقط شرط كردم در كشتن او همكاری نمی‌كنم. كریم قبول كرد و قول داد اگر ماجرا لو رفت همه چیز را گردن بگیرد.
این كار را كرد؟
در جلسه بازجویی گفت من كشتم و كسی در قتل نقش نداشت.
نقشه‌تان چه بود؟
قرار بود من شب، در خانه را باز كنم و كریم همراه دوستش وارد شوند. حدود ساعت یك شب آنها آمدند و شوهرم را در خواب كشتند. بعد هم رفتند و خواستند صبح با اورژانس تماس بگیرم و بگویم شوهرم در خواب سكته كرده است. قرار بود چند روزی تماس نداشته باشیم تا آب‌ها از آسیاب بیفتد.
تا صبح چه كار كردی؟
چند ساعتی كنار جسد شوهرم نشستم و گریه كردم. عذاب وجدان تازه سراغم آمده بود. حدود ساعت 4 صبح متوجه صدایی در محوطه شدم. وقتی بیرون آمدم با صاحب مرغداری رو‌به‌رو شدم. با دیدن صورت گریانم شك كرد و گفتم نصیر در خواب سكته كرده است او به پلیس زنگ زد و صبح ماموران فهمیدند شوهرم به قتل رسیده و بازداشتم كردند. در پلیس آگاهی همه چیز را تعریف كردم.
با كریم رو‌به‌رو نشدی؟
در دادسرا او را دیدم. حالم از چهره‌اش به هم می‌خورد. ببخشید اما از تمام مردها بدم می‌آید. من شوهرم را قربانی هوس خود كردم. او به من محبت می‌كرد اما من محبت‌هایش را با كشتنش پاسخ دادم.
می‌دانی چه سرنوشتی در انتظارت است؟
من همه چیز را باخته‌ام و دیگر آینده برایم مهم نیست. فقط امیدوارم یك روز بچه‌هایم مرا ببخشند.


انتخاب وحشتناک‌ترین راه برای حل مشكل
 در این پرونده رابطه خارج از عرف زن جوان با پسری با قتل شوهرش به پایان رسید. متاسفانه این روابط پایان تلخی دارد و دو طرف برای از میان برداشتن شوهر برای ارتباط راحت یا جلوگیری از فاش شدن راز خیانت، مرتكب قتل می‌شوند و تصور می‌كنند كه این جنایت‌ها فاش نمی‌شود در حالی كه پلیس و دستگاه قضایی خیلی زود راز این جنایت‌ها را فاش می‌كند و مجرمان باید در برابر قانون پاسخگو باشند.
در پرونده‌های شوهركشی، زنان بعد از دستگیری از دلایل مختلفی برای قتل نام می‌برند و می‌گویند اگر می‌توانستند طلاق بگیرند، مرتكب قتل نمی‌شدند. وقتی این پرونده را از نظر علمی مورد بررسی قرار می‌دهیم، مشخص می‌شود كه هوس در اغلب آنها انگیزه اصلی قتل است و زن با بیان این دلایل قصد دارد انگیزه خود را توجیه كند. این افراد سعی می‌كنند خلأهای زندگی را با ورود فرد جدیدی به زندگی پر كنند در حالی كه به‌راحتی می‌توانستند با گفت‌و‌گو و حتی كمك مشاوران خانواده این خلأها را پر كنند، اما به جای تلاش برای حل مشكل راحت‌ترین راه را انتخاب كردند.
زوجین باید از گفت‌و‌گو در حل مشكلات در زندگی استفاده كنند و دو طرف گوش شنوایی برای شنیدن گلایه‌های طرف مقابل باشند و سعی كنند لجبازی را كنار بگذارند. در زندگی مشترك من معنایی ندارد و به ما می‌رسیم. پس به جای لجبازی باید همدلی كرد تا مشكلات رفع شود.