مهندسی اشتباه در دوحه

گفت‌وگو با مدیر کل آسیای غربی وزارت خارجه درباره مذاکرات صلح افغانستان

مهندسی اشتباه در دوحه

عبدا... عبدا...، رئیس شورای‌عالی مصالحه ملی افغانستان، دیروز برای یک سفر سه‌روزه و دیدار و گفت‌وگو با مقام‌های بلندپایه کشورمان درباره راه‌های گسترش روابط دوجانبه و صلح و ثبات افغانستان وارد تهران شد.عبدا... پیش از سفر به تهران به پاکستان و دهلی‌نو سفر کرده و در تلاش برای به‌وجود آوردن اجماع منطقه‌ای برای حمایت از روند صلح این کشور است تا گفت‌وگو با طالبان در دوحه به پایان دائمی جنگ در این کشور منجر شود.رایزنی‌های منطقه‌ای عبدا... پس آن صورت می‌گیرد که مذاکرات صلح در دوحه تقریبا به بن‌بست رسیده و هیچ پیشرفتی نداشته است. سیدرسول موسوی، دستیار وزیر و مدیرکل آسیای غربی وزارت خارجه کشورمان در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح دلایل بن‌بست در مذاکرات دوحه پرداخته است و ریشه این مساله را در مهندسی اشتباه این مذاکرات می‌داند. وی البته چشم‌انداز تحولات افغانستان را مثبت می‌داند و امیدوار است مردم این کشور بتوانند در مذاکرات بین‌الافغانی به صلح پایدار برسند.

سفر عبدا... عبدا... به تهران چه اهمیتی داشته و چقدر می‌تواند در روند صلح افغانستان راهگشا باشد؟
عبدا... عبدا... جایگاه خاصی در ارتباط با صلح دارد. ایشان رئیس شورای‌عالی مصالحه افغانستان است به این معنی که قرار است بین طالبان و مجموعه‌ای از نیروهای سیاسی و دولت افغانستان برای برقراری صلح در این کشور مذاکراتی تحت عنوان گفت‌وگوهای بین‌الافغانی انجام شود. یک تیمی از طرف دولت و مجموعه نیروهای سیاسی و تیمی دیگر از طالبان. تصور می‌کنم از هر طرف 21نفر مسؤول مذاکره هستند که ریاست طرف دولتی با عبدا... عبدا... است.
در جریان انتخابات اخیر افغانستان یعنی در سال98 اشرف غنی و عبدا... عبدا... به‌عنوان دو نامزد در مقابل هم قرار داشتند. در خصوص نتیجه انتخابات اختلافاتی بود که نهایتا مصالحه‌ای بین این دو نفر صورت گرفته و یک دولت آشتی ملی یا ائتلاف ملی یا فراگیر تشکیل شد و ایشان نقشی در ساختار دولت کابل و هم مسؤولیتی در ارتباط با صلح افغانستان داشت، به تعبیری وی به لحاظ پروتکلی نفر دوم افغانستان است، بنابراین سفر ایشان به ایران به عنوان نفر دوم این کشور است و به این ترتیب هدف عمده وی از سفر به تهران، رایزنی در ارتباط با صلح در افغانستان است.
عمده‌ترین هدف سفر عبدا... عبدا... به ایران چیست؟
برنامه‌های متعددی در ارتباط با این کشور داریم. هفته آینده کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور برگزار خواهد شد که آقای اردکانیان، وزیر نیرو در راس هیات بلندپایه از تمامی نهادهای اقتصادی، از چهارم تا ششم آبان برای انجام مباحث اقتصادی و روابط دوجانبه عازم کابل خواهند شد. بنابراین سفر آقای عبدا... به تهران با تمرکز بر موضوع صلح و چگونگی حمایت جمهوری اسلامی ایران از این روند و استقرار صلح در این کشور است.
ایران به طور مشخص چه نقشی در روند مذاکرات صلح این کشور دارد و چقدر در زمینه تحقق آن تاثیرگذار بوده یا خواهد بود؟
نمی‌توانیم بگوییم روند صلح موضوعی است که طی چند سال آغاز شده است. اگر بخواهیم تاریخ مذاکرات صلح حتی مذاکرات طالبان با جریانات سیاسی که دولت فعلی را هم ساخته‌‌اند، سابقه طولانی داشته و به قبل از 11سپتامبر  2001 برمی‌گردد.
حتی وقتی در مقطعی طالبان، دولت کابل را در اختیار داشت آن زمان هم دولت طالبان مجموعه مذاکراتش را در قالب 2+6 انجام می‌داد، هیچ‌وقت این مذاکرات قطع نشده و همیشه وجود داشته است و در تمام مراحل ایران یکی از طرف‌های مشورتی بوده است. چه از طرف طالبان و چه نیروهای مختلفی که دولت افغانستان را تشکیل داده‌اند.
کشورهای دیگر منطقه چه نقشی می‌توانند در برقراری صلح و ثبات در این کشور داشته باشند؟ به تعبیری راهکار منطقه‌ای چه تاثیری در این زمینه دارد؟
باید در نظر داشته باشیم صلح در افغانستان بدون همکاری منطقه‌ای ممکن نیست و در این ارتباط نیز ایران همیشه به عنوان یکی از کشورهای شریک برای ایجاد صلح و ثبات به افغانستان کمک کرده است.
اگر از 40سال پیش با تهاجم شوروی جنگ در افغانستان آغاز شد ایران در کنار مردم این کشور بوده و نقش خود را در جهت صلح و ثبات در این کشور ایفا کرده است.
بدون همکاری منطقه‌ای، صلح در افغانستان ممکن نیست و برای استقرار صلح باید نوعی همکاری منطقه‌ای صورت گیرد. سه مساله اساسی در این کشور وجود دارد؛ امنیت، صلح و ثبات و توسعه.
این سه مساله همیشه در افغانستان موضوع کلیدی بوده است، امنیت در افغانستان و صلح و ثبات از یک‌طرف تعاملات داخلی این کشور و از سوی دیگر تعاملات منطقه‌ای.
همچنین توسعه افغانستان بالاخره نیازمند کمک‌های جامعه بین‌المللی است تا زمانی که بتواند روی منابع زیرزمینی خود متکی باشد، تا آن زمان این کشور نیازمند یک نوع همکاری منطقه‌ای بین‌المللی است. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم صلح و ثبات در این کشور بدون همکاری منطقه‌ای و مساعدت بین‌المللی ممکن است، بلکه باید همه اینها در کنار هم باشند.
علت اصلی عدم دستیابی به نتایج مثبت در مذاکرات صورت گرفته بین طالبان و دولت افغانستان چیست؟ آیا در این ارتباط بیشتر عوامل خارجی دخیل است یا داخلی؟
در مذاکرات صلح افغانستان در دوحه، آمریکا بیشتر به دنبال اهداف خودش است، بنابراین اگر مذاکرات در دوحه به نتیجه برسد لزوما به معنی برقراری صلح و اگر به نتیجه‌ای نرسد به معنی عدم برقراری صلح نیست.
برقراری صلح در این کشور از طریق آنچه مرتب ایران تاکید می‌کند یعنی مذاکرات بین افغان‌ها و به رهبری آنها و تحت کنترل آنها خواهد بود، بنابراین صلح فراتر از دوحه است و باید بین تمامی نیروهای دخیل در افغانستان باشد. به این ترتیب دوحه اتفاقی است که در کنار تلاش‌های مربوط به صلح انجام می‌شود.
علت اصلی عدم دستیابی به نتیجه مثبت، آمریکاست که با اقداماتی که انجام داده موجب به‌هم زدن توازن قوای داخلی در این کشور است. در حال حاضر تصور طالبان این است که آمریکا افغانستان را رها کرده و خواهد رفت. طالبان احساس می‌کند شاید نیازی به مذاکره ندارد، بنابراین اگر مقداری صبر کند با خروج کامل نیروهای آمریکایی شاید بتواند تمام قدرت را به لحاظ نظامی به دست آورد. به این ترتیب یکی از دلایل عدم مذاکره جدی این تصورات اشتباهی است که به‌وجود آمده و در ایجاد این فضای اشتباه موجود، آمریکا نقش داشته است.
در صورتی که مذاکرات صلح به نتیجه مطلوبی منتهی نشود چه تاثیرات منطقه‌ای خواهد داشت؟
اگر هم مذاکرات دوحه به نتیجه نرسد در نهایت باید صلح به نتیجه برسد، چرا که قطعا نه مردم این کشور و نه منطقه، خواهان ادامه جنگ نیستند.
موضوع این است نتیجه آنچه در دوحه می‌گذرد به نوعی احیای امارت اسلامی افغانستان است، در حالی که امارت اسلامی در منطقه مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت و این اشتباهی است که در دوحه رخ داده، بنابراین اگر شرایط فعلی تغییر کرده و طالبان تصور نکنند که می‌توانند مجدد امارت اسلامی افغان را احیا کنند همچنین بپذیرند بخشی از قدرت هستند و نه همه قدرت، شاید روند صلح سرعت بگیرد.
مشکل این است که طالبان همه قدرت را می‌خواهد و نه مشارکت در قدرت، اما تا وقتی هر قدرتی همه قدرت را بخواهد صلحی برقرار نمی‌شود مگر این‌که همه بپذیرند قدرت متعلق به همه گروه‌هاست و باید شریک قدرت شوند، نه این‌که انحصار قدرت را به‌دست آورند.
در مجموع با توجه به موضوعاتی که اشاره کردید پیش‌بینی شما از آینده روند صلح در این کشور چیست؟
چشم‌انداز مثبتی برای روند مذاکرات می‌بینم البته نه با معماری آمریکا، زیرا آمریکا واقعیت صحنه افغانستان را نادیده گرفته است و بدون حضور دولت افغانستان با طالبان موافقت‌نامه امضا کرده‌اند. مگر می‌شود در کشوری صلح آورده شود آن هم از طریق مداخله کشورخارجی که با اپوزیسیون مسلح آن کشور موافقت‌نامه‌ای بدون حضور دولت آن کشور ببندد.
آمریکا در دوحه بدون حضور دولت افغانستان موافقت‌نامه‌ای در مورد خروج نیروهایشان از این کشور و آزادی زندانیان با طالبان بسته‌اند و می‌خواهند این شرایط را به زور به دولت موجود تحمیل کنند. این در حالی است که روند صلح روندی است که حتما باید طالبان و دولت موجود با هم به توافق برسند.



حمایت ایران از روند گفت‌وگوهای بین‌الافغانی
عبدا... عبدا...، رئیس شورای‌عالی مصالحه ملی افغانستان ظهر دیروز با حضور در وزارت خارجه با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دیدار و گفت‌وگو کرد.
ظریف در این دیدار حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت جمهوری اسلامی افغانستان و روند صلح به رهبری و مدیریت افغان‌ها و توافقات شرکت‌کنندگان در گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را مورد تاکید مجدد قرار داد و از مشارکت عبدا... در روند سیاسی و پذیرش مسؤولیت شورای‌عالی مصالحه ملی افغانستان قدردانی و مشارکت طالبان در ساختار سیاسی افغانستان را مورد حمایت کشورمان ذکر کرد.عبدا... عبدا...، رئیس هیات شورای‌عالی مصالحه ملی جمهوری اسلامی افغانستان نیز در این دیدار آخرین تحولات جاری در صحنه داخلی افغانستان و آخرین وضعیت مربوط به گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را تشریح کرد.



دولت افغانستان و طالبان منتظر نتیجه انتخابات آمریکا
ژنرال ظاهر محمد عظیمی / عضو شورای عالی صلح افغانستان

نقش جمهوری اسلامی ایران در صلح و امنیت کشور همسایه‌اش افغانستان اهمیت زیادی دارد. ما مرزهای طولانی با ایران داریم. جنگ و صلح در افغانستان ابعاد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. بنابراین توافق منطقه‌ای می‌تواند بسیار مهم باشد. مخصوصا این‌که جمهوری اسلامی ایران از وجود صلح در افغانستان حمایت کرده‌است. به همین خاطر سفر آقای عبدا... به تهران می‌تواند در جریان گفت‌وگوهای صلح از اهمیتی ویژه برخوردار باشد. هم دولت افغانستان و هم طالبان نسبت به انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا نگرانی دارند. نگرانی طرف افغانستان این است که به نوعی فکر می‌کند دونالد ترامپ در پویشی که فراهم کرده‌است سعی می‌کند یک دستاورد برای خود داشته باشد. از نظر ترامپ یکی از این دستاوردها می‌تواند صلح در افغانستان باشد. طالبان هم نسبت به این موضوع دغدغه دارد و نمی‌خواهد که قبل از انتخابات به توافق نهایی برسند. چون در صورت انتخاب ترامپ با توجه به شخصیت غیرقابل پیش‌بینی که دارد معلوم نیست وی به تعهدات قبلی پایبند باشد. از سویی دیگر مساله دیگر این است که در صورت برنده شدن جو بایدن آیا او نسبت به توافقات صورت گرفته پایبندی دارد یا خیر؟ بنابراین طالبان تلاش می‌کند مذاکرات را به بعد از انتخابات بکشاند. از بعد نظامی هم استمرار این وضعیت به نفع طالبان است؛ چراکه 30 هزار نیروی تازه نفس از پاکستان وارد ماجرا کردند و مغز متفکر نظامی آنها هم از زندان رها شده‌است. از این رو طالبان جنگ را شدت بخشیده‌است و تصور می‌کند تا وقتی که گفت‌وگوها به نتیجه برسد می‌توانند روی زمین هم تغییراتی را به نفع خود رقم بزنند. آنها البته در طول 20سال گذشته تلاش‌های نظامی‌شان به شکست انجامید اما امید دارند در این شرایط خود را به لحاظ نظامی به شهرها نزدیک کنند تا بتوانند دست بالا را در مذاکرات داشته‌باشند. از این رو گمان من این است که مذاکرات تا زمان اعلام نتیجه انتخابات آمریکا به طول خواهد انجامید و از سویی دیگر جنگ شدت پیدا خواهد کرد. بحث دولت انتقالی از دیگر موضوعات است.
طرف افغانستان تاکید دارد مسائل مرتبط با جمهوریت و انتخابات قابل بحث نیست. از گفتار طالبان معلوم می‌شود که آنها احتمالا روی بحث دولت انتقالی تاکید دارند. در کنار این اگر به توافق‌نامه مراجعه کنیم معلوم می‌شود دولت ایالات متحده هم به نوعی از دولت انتقالی حمایت می‌کند. در مجموع باید منتظر تحولات بعدی ماند تا ببینم روند مذاکرات به چه شکل و صورتی پیش خواهدرفت.



صلح افغانستان بدون ایران ممکن نیست
عبدالمحمد طاهری / رایزن پیشین فرهنگی ایران در افغانستان

از ابتدا معلوم بود صلح میان آمریکا با طالبان و دولت مرکزی افغانستان راه به جایی نمی‌برد و در واقع این آمریکاست که در ماجرای افغانستان شکست خورد. کشوری که بزرگ‌ترین اقتصاد و ارتش جهان را دارد، در مقابل گروهی به نام طالبان می‌نشیند و مذاکره می‌کند؛ مذاکره‌ای که هیچ سرانجامی ندارد. شاید بتوان اذغان کرد ابتدایی‌ترین مساله در ارتباط با مذاکره، شناسایی تام و تمام طرف مقابل برای مذاکره است. وقتی که هیچ شناخت واقعی از طرف مقابل وجود نداشته‌باشد و بخواهیم به‌واسطه مذاکره از آن بهره‌برداری سیاسی کنیم طبعا ناکام خواهیم ماند. آمریکایی‌ها طی این سال‌ها نتوانستند اهداف خود در افغانستان را پیش ببرند و از سویی دیگر هزینه زیادی هم در این زمینه صرف کردند. یکی از دلایل اصلی شکست مذاکرات آمریکا و طالبان این بود که مردم افغانستان و دولت این کشور در این گفت‌وگوها نادیده گرفته شدند. در فرآیند مذاکراتی که به عنوان صلح شناخته شد، طالبان هر کاری که می‌خواست در افغانستان انجام داد. امروز دولت مرکزی افغانستان به آن باور در میدان عمل رسیده که تا وقتی در گفت‌وگوها حضور فعال نداشته‌باشد، نتیجه‌ای عاید صلح نخواهد شد.
از سویی دیگر سفر عبدا... عبدا... به ایران بدون تردید با توجه به نقش جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحولات افغانستان صورت گرفته‌است. دولت مرکزی افغانستان به این نتیجه رسیده‌است که اگر در این ماجرا ایران را نادیده بگیرد یا حتی نقش کشورمان را کمرنگ جلوه دهد، راه به جایی نخواهد برد. به هر حال ایران نه تنها مرزهای مشترکی با افغانستان دارد و از اشتراکات فراوانی در حوزه‌های مختلف فرهنگ و زبان و دین و... برخوردار است، هزینه زیادی را در زمینه‌های بهسازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای افغانستانی‌ها به‌ویژه در دو دهه گذشته انجام داده‌است. بنابراین هم دولت افغانستان و هم آمریکا برای نقش‌آفرینی هر چه بیشتر در تحولات این کشور ناگزیرند که ایران را به عنوان یک قدرت برتر در منطقه بپذیرند. بنابراین بدون شک سفر عبدا... عبدا... به ایران در این برهه زمانی که فرآیند صلح به بن‌بست رسیده بسیار حائز اهمیت است. حضور شخص عبدا... هم از جهاتی قابل تامل است چون وی شخصیتی سیاسی است و شناخت کافی و وافی از ایران دارد و او نه تنها به عنوان نماینده دولت افغانستان در روند گفت‌وگو با ایران شرکت می‌کند، بلکه به عنوان نماینده منطقه شمال افغانستان شامل مناطق شیعه‌نشین، منطقه پنجشیر و منطقه نفوذ زبان فارسی و دری در تعاملات جدید افغانستان با ایران حضور پیدا کرده‌است.