مادر چرا و چه مدت به افق خیره ماند؟

مادر چرا و چه مدت به افق خیره ماند؟

امید مهدی‌نژاد طنزنویس

مادر جوانی که یک پسر هشت‌ساله داشت، برای آن‌که روش‌های جدید و خلاقانه تربیت فرزند را فرابگیرد در کلاس‌های آنلاین تربیت خلاق و مادر ده‌ثانیه‌ای شرکت کرد و آموزه‌های تربیت خلاق را فرا گرفت و پس از پایان کلاس‌ها تصمیم گرفت شیوه‌های نوین تربیتی کلاس‌ها در راه تربیت فرزند خود به کار گیرد تا فرزند او نیز همچون خود او از خلاقیت‌های جدید بهره‌مند گردد. او در اولین اقدام یک بسته‌شکلات کوچک را در میان اسباب‌بازی‌های فرزندش مخفی کرد و منتظر واکنش او شد. فرزند وقتی کلاس‌های آنلاین مدرسه‌اش تمام شد و تکالیف آنلاین مدرسه‌اش را انجام داد و شبکه نهال روزانه‌اش را تماشا کرد، به بازی با اسباب‌بازی‌هایش مشغول شد و ناگهان چشمش به بسته شکلات افتاد و از آنجا که بر اساس روش‌های تربیتی سنتی آموخته‌بود که برای مصرف هرگونه خوردنی از مادرش اجازه بگیرد، نزد مادرش رفت و گفت: ای مادر، من در میان اسباب‌بازی‌هایم یک بسته شکلات پیدا کرده‌ام. مادر که از کارآمدی شیوه‌های نوین تربیتی کف کرده‌بود، دست نوازش بر سر فرزندش کشید و گفت: چون پسر خوب و درستکاری بودی، این بسته‌شکلات جایزه درستکاری توست. فردای آن‌روز مادر یک بسته‌شکلات بزرگ در اسباب‌بازی‌های فرزندش مخفی کرد.
فرزند وقتی کلاس‌های آنلاین مدرسه‌اش تمام شد و تکالیف آنلاین مدرسه‌اش را انجام داد و شبکه نهال روزانه‌اش را تماشا کرد، به اتاقش رفت و به بازی مشغول شد. مادر هرچه صبر کرد تا فرزندش با بسته‌شکلات بزرگ‌تر نزد او بیاید، اتفاقی نیفتاد. پس به اتاق پسرش رفت و وی را در حالی‌که دور دهانش قهوه‌ای بود مشاهده کرد و از وی پرسید: امروز یک‌بسته‌شکلات پیدا نکردی؟ پسر گفت: چرا پیدا کردم و چون جایزه خوبی و درستکاری‌ام بود، خوردم. در این لحظه مادر به افق خیره شد و تا وقتی همسرش از سر کار بازنگشت، چشم از افق برنداشت.