کنار رفتن ترامپ از قدرت میتواند زمینه امکان دستگیری و محاکمه او در پرونده ترور حاجقاسم را ایجاد کند
وقت انتقام رسیده است
«فشار حداكثری» كه نتیجهاش محروم كردن ملت ایران از حق حیات بوده یا ترور فرمانده فقید سپاه قدس با نقض آشكار منشور سازمان ملل متحد، گوشهای از جنایتهایی است كه دونالد ترامپ در زمانی كه ردای ریاست جمهوری ایالات متحده را بر تن كرده بود، علیه ایران مرتكب شده است.
اگنس كالمرد، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد تیر 99 اذعان كرد ترور سپهبد قاسم سلیمانی در خاك عراق توسط نیروهای آمریكایی خلاف قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل متحد بود؛ اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ آیا آمر این ترور یعنی ترامپ تاكنون مواخذه یا محاكمه شده است؟ آیا كنار رفتن او از قدرت، امكان پیگرد حقوقی علیه او را فراهم خواهد آورد؟
پاسخ به دو سوال نخست، هیچ و منفی است؛ اما برای پرسش سوم میتوان وضعیتهای مختلفی را متصور شد. تا اینجا قوه قضاییه گام ابتدایی را درست برداشته و همانطور كه حدود پنج ماه پیش اعلام شده، ترامپ و بیش از 30 مقام دیگر آمریكایی را به دلیل «مباشرت، مبادرت و آمریت» در جرم ارتكابی، تحت پیگرد قضایی قرار داده است.
به گفته علی القاصیمهر، دادستان تهران، «دستور جلب و اعلام وضعیت قرمز از طریق پلیس بینالملل» اقدامی است كه انجام شده است.
با این حال، به دلیل پیچیدگیهای نظام حقوقی بینالمللی كه شوربختانه با وجود سپریشدن دهههای متمادی از عمر نهادهای نوین آن میگذرد همچنان عمدتا طرفدار زور است تا حق، تاكنون شاهد اقدام اینترپل یا ورود مراجعی بینالمللی همچون شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد به ماجرا و احقاق حقوق
ایران نبودهایم.
موج تعجیل سران كشورها در تبریك به جو بایدن به عنوان شخصی كه پیروز انتخابات آمریكا معرفی شده، فرصتی برای ناامنسازی سفرهای خارجی ترامپ پس از ترك كاخ سفید محسوب میشود؛ چنانچه با پیشدستی زودهنگام دستگاه متولی پیگیریهای قضایی به همه كشورهایی كه احتمال سفر ترامپ به آنها میرود، تقاضای استرداد ترامپ را تسلیم كند، میتوان امیدوار بود یا او سرانجام پاسخگوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران میشود یا آن كه دستكم برای هر سفر خارجی خود، نیازمند مشاوره حقوقی خواهد بود.
بازداشت او بر مبنای كیفرخواستی كه در آن به ترور متهم شده، كاملا متفاوت از ماجرای صدور قرار بازداشت عبدا... یرودیا ندمباسی (Abdulaye Yerodia Ndombasi)، وزیر خارجه كنگو در دادگاه داخلی بلژیك خواهد بود. در آن قضیه، دیوان بینالمللی دادگستری به حفظ مصونیت دیپلماتیك اشخاص، حتی پس از اتمام دوران مسؤولیتشان تأكید، اما اقرار كرده است كه برخورداری از مصونیت دیپلماتیك به آن معنا نیست كه اقدامات مجرمانه بیكیفر بماند.
بنا به اعلام دیوان، مصونیت قضایی ممكن است از تعقیب برای یك دوره زمانی مشخص یا برای جرائم معینی مانع شود؛ اما نمیتواند شخص را بهطور كلی از مسؤولیت كیفری تبرئه نماید. بر این اساس مصونیتهای دیپلماتیكی كه طبق حقوق بینالملل اعطا میشود، در اوضاع و احوال خاص مانع از تعقیب نمیشوند.
از نظر دیوان مصونیت شكلی است، ولی مسؤولیت ماهوی است. بدین معنی كه مصونیت فقط مانع از پیگرد قضایی در دورهای معین میشود و آن شخص پس از اتمام خدمت در مقام خود دیگر هیچ گونه مصونیتی در مقابل كشورهای دیگر ندارد. بنابراین به چهار شكل امكان پیگرد این اشخاص وجود دارد: (الف) تعقیب در كشور فرستنده، (ب) انصراف (از مصونیت)، (ج) تعقیب پس از ترك خدمت، به استثنای اعمال رسمی و (د) نزد دادگاههای بینالمللی.
بازگشت ناامنی گسترده به منطقه و تلاش تروریستی برای بر هم زدن ثبات و آرامش در ایران، بخشی از آثار ترور سپهبد سلیمانی است كه منافع ملی ایران را به خطر انداخته و هزینههای سنگینی را بر كشور تحمیل كرده است.
آمریكا منافعی را از جمهوری اسلامی ایران سلب كرده و تلاش داشته تا با «فشار حداكثری» مهلكترین ضربات را به ایران وارد كند؛ اما حالا با تغییر رئیس جمهوری این كشور، بهترین فرصت پدید آمده تا این خسارتها جبران شود.
شناخت حقوقی خوبی از آمریكای دوران اوباما و ترامپ حاصل شده و مشخص است تا اهرمهای قوی در دستان دولتمردان نباشد، امكان لازمالاجرا شدن تعهدات از سوی آمریكاییها فراهم نخواهد آمد. از آنجا كه پرداختن به این اهرمها در دایره حقوق بینالملل نمیگنجد، به آن ورود نمیكنم، اما آنچه در سالهای پسابرجام شاهد بودیم، به خوبی عیان كرده است نظام حقوق بینالملل همچنان «هابزی» است.
پیش از آن كه دولت جدید آمریكا تحركات جدید خود را در تقابل با ایران سامان دهد، بهتر است مطالبات مشخص جمهوری اسلامی ایران در قالب حقوقی، ایجاد تعهدات الزامآور و غیرقابلبازگشت در قضایایی مثل برجام برای طرفهای مقابل تبیین شود.
زمان كوتاه است و پنجره فرصت رو به بسته شدن؛ اگر قائل به آن هستیم كه تفاوتی در دشمنی آمریكای ترامپ و بایدن با ایران وجود ندارد، بهترین شیوه آن است كه غول چراغ جادو را پیش از آن كه از محبس خود بیرون آید، با جدال احسن و همهجانبه در همان جا كه هست، محبوس نگه داریم.
اگنس كالمرد، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد تیر 99 اذعان كرد ترور سپهبد قاسم سلیمانی در خاك عراق توسط نیروهای آمریكایی خلاف قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل متحد بود؛ اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ آیا آمر این ترور یعنی ترامپ تاكنون مواخذه یا محاكمه شده است؟ آیا كنار رفتن او از قدرت، امكان پیگرد حقوقی علیه او را فراهم خواهد آورد؟
پاسخ به دو سوال نخست، هیچ و منفی است؛ اما برای پرسش سوم میتوان وضعیتهای مختلفی را متصور شد. تا اینجا قوه قضاییه گام ابتدایی را درست برداشته و همانطور كه حدود پنج ماه پیش اعلام شده، ترامپ و بیش از 30 مقام دیگر آمریكایی را به دلیل «مباشرت، مبادرت و آمریت» در جرم ارتكابی، تحت پیگرد قضایی قرار داده است.
به گفته علی القاصیمهر، دادستان تهران، «دستور جلب و اعلام وضعیت قرمز از طریق پلیس بینالملل» اقدامی است كه انجام شده است.
با این حال، به دلیل پیچیدگیهای نظام حقوقی بینالمللی كه شوربختانه با وجود سپریشدن دهههای متمادی از عمر نهادهای نوین آن میگذرد همچنان عمدتا طرفدار زور است تا حق، تاكنون شاهد اقدام اینترپل یا ورود مراجعی بینالمللی همچون شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد به ماجرا و احقاق حقوق
ایران نبودهایم.
موج تعجیل سران كشورها در تبریك به جو بایدن به عنوان شخصی كه پیروز انتخابات آمریكا معرفی شده، فرصتی برای ناامنسازی سفرهای خارجی ترامپ پس از ترك كاخ سفید محسوب میشود؛ چنانچه با پیشدستی زودهنگام دستگاه متولی پیگیریهای قضایی به همه كشورهایی كه احتمال سفر ترامپ به آنها میرود، تقاضای استرداد ترامپ را تسلیم كند، میتوان امیدوار بود یا او سرانجام پاسخگوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران میشود یا آن كه دستكم برای هر سفر خارجی خود، نیازمند مشاوره حقوقی خواهد بود.
بازداشت او بر مبنای كیفرخواستی كه در آن به ترور متهم شده، كاملا متفاوت از ماجرای صدور قرار بازداشت عبدا... یرودیا ندمباسی (Abdulaye Yerodia Ndombasi)، وزیر خارجه كنگو در دادگاه داخلی بلژیك خواهد بود. در آن قضیه، دیوان بینالمللی دادگستری به حفظ مصونیت دیپلماتیك اشخاص، حتی پس از اتمام دوران مسؤولیتشان تأكید، اما اقرار كرده است كه برخورداری از مصونیت دیپلماتیك به آن معنا نیست كه اقدامات مجرمانه بیكیفر بماند.
بنا به اعلام دیوان، مصونیت قضایی ممكن است از تعقیب برای یك دوره زمانی مشخص یا برای جرائم معینی مانع شود؛ اما نمیتواند شخص را بهطور كلی از مسؤولیت كیفری تبرئه نماید. بر این اساس مصونیتهای دیپلماتیكی كه طبق حقوق بینالملل اعطا میشود، در اوضاع و احوال خاص مانع از تعقیب نمیشوند.
از نظر دیوان مصونیت شكلی است، ولی مسؤولیت ماهوی است. بدین معنی كه مصونیت فقط مانع از پیگرد قضایی در دورهای معین میشود و آن شخص پس از اتمام خدمت در مقام خود دیگر هیچ گونه مصونیتی در مقابل كشورهای دیگر ندارد. بنابراین به چهار شكل امكان پیگرد این اشخاص وجود دارد: (الف) تعقیب در كشور فرستنده، (ب) انصراف (از مصونیت)، (ج) تعقیب پس از ترك خدمت، به استثنای اعمال رسمی و (د) نزد دادگاههای بینالمللی.
بازگشت ناامنی گسترده به منطقه و تلاش تروریستی برای بر هم زدن ثبات و آرامش در ایران، بخشی از آثار ترور سپهبد سلیمانی است كه منافع ملی ایران را به خطر انداخته و هزینههای سنگینی را بر كشور تحمیل كرده است.
آمریكا منافعی را از جمهوری اسلامی ایران سلب كرده و تلاش داشته تا با «فشار حداكثری» مهلكترین ضربات را به ایران وارد كند؛ اما حالا با تغییر رئیس جمهوری این كشور، بهترین فرصت پدید آمده تا این خسارتها جبران شود.
شناخت حقوقی خوبی از آمریكای دوران اوباما و ترامپ حاصل شده و مشخص است تا اهرمهای قوی در دستان دولتمردان نباشد، امكان لازمالاجرا شدن تعهدات از سوی آمریكاییها فراهم نخواهد آمد. از آنجا كه پرداختن به این اهرمها در دایره حقوق بینالملل نمیگنجد، به آن ورود نمیكنم، اما آنچه در سالهای پسابرجام شاهد بودیم، به خوبی عیان كرده است نظام حقوق بینالملل همچنان «هابزی» است.
پیش از آن كه دولت جدید آمریكا تحركات جدید خود را در تقابل با ایران سامان دهد، بهتر است مطالبات مشخص جمهوری اسلامی ایران در قالب حقوقی، ایجاد تعهدات الزامآور و غیرقابلبازگشت در قضایایی مثل برجام برای طرفهای مقابل تبیین شود.
زمان كوتاه است و پنجره فرصت رو به بسته شدن؛ اگر قائل به آن هستیم كه تفاوتی در دشمنی آمریكای ترامپ و بایدن با ایران وجود ندارد، بهترین شیوه آن است كه غول چراغ جادو را پیش از آن كه از محبس خود بیرون آید، با جدال احسن و همهجانبه در همان جا كه هست، محبوس نگه داریم.