مشکلات اقتصادی مانع تعطیلی تهران است

رئیس سازمان نظام پزشکی در گفت‌وگو با ما از دلایل تعطیل نشدن 2 هفته‌ای تهران می‌گوید

مشکلات اقتصادی مانع تعطیلی تهران است

دیروز کرونا 12هزار و 543 نفر را مبتلا کرد تا رکورد تازه‌ای از خود به جای بگذارد‌. در 9ماه گذشته‌ کادر درمان نیز به‌شدت آسیب دیده دراین بین 164نفر از کادر درمان‌ به شهادت رسیده‌اند ‌. اینها همه در حالی است که محدودیت‌ها، در تهران و دیگر شهرهای کشور، بدون نظارت انجام می‌شود. در حالی که روزانه، بیش از 400ایرانی جان خود را به خاطر ابتلا به کرونا از دست می‌دهند، بیمارستان‌های کشور، تخت خالی ندارد و مردم برای درمان، با مشکلات زیادی روبه‌رو شده‌اند. دولت هم محدودیت‌های ریز و درشت اعمال می‌کند، محدودیت‌هایی که تا به حال، تاثیری مثبت بر کاهش آمار کرونا نداشته است. شنبه گذشته رئیس جمهور آب پاکی را روی دست آنهایی که تقاضای تعطیلی تهران را دارند ریخت و این تصمیم دوباره با انتقاد بسیاری از کارشناسان مواجه شد. یکی از این کارشناسان محمدرضا ظفرقندی، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور است که مدت‌هاست از لزوم تعطیلی تهران می گوید. در ادامه او درباره دلایل عدم موفقیت دولت در مدیریت بحران کرونا می گوید و از چرایی مقاومت دربرابر تعطیلی تهران پرده بر می دارد. آن طور که او شرح می‌دهد برخی مدیران دولتی، مخالف تعطیلی تهران هستند، چراکه باید از کارگران روزمزد، حمایت مالی کنند، اتفاقی که نمی‌خواهند زیر بارش بروند.

 شما تازه کرونا را شکست داده‌اید، اما بعضی از مردم موفق به شکست نمی‌شوند و جان خود را به خاطر ابتلا به کرونا از دست می‌دهند. آیا بیماری کرونای مردم و مدیران با هم فرق دارد؟
من به عنوان مدیر، کرونا نگرفتم. جراح هستم و در بیمارستان سینا به عنوان استاد دانشگاه خدمت می‌کنم و هفته‌ای دو روز هم در همین بیمارستان بیمار می‌بینم. یک هفته بعد از عمل جراحی بیماری که به کرونا مبتلا بود و اورژانسی نیاز به جراحی داشت، بیمار شدم. نوع بیماری کرونا برای هر کسی متفاوت است. همه اعضای خانواده من، فرزندان، نوه‌ها و همسرم گرفتار بیماری شدند، اما شدت هر کدام متفاوت بود. من با مشکلات تنفسی 10روز در بیمارستان سینا بستری بودم. نسبت به حجم ویروس و مقاومت افراد، علائم بیماری در هر فردی متفاوت است. البته ابتلای بیمارستانی شدیدتر است چراکه ثابت شده، حجم ویروس در بیمارستان‌ها بیشتر است.
 شما در اتاق عمل جراحی بیمار شدید، اما به گفته وزارت بهداشت، پروتکل بهداشتی عمل‌های جراحی دقیق تنظیم شده‌اند. گویا در اتاق جراحی شما، این‌طور نبوده است.
یک سوم کادر بیمارستان سینا به بیماری کرونا مبتلا شده‌اند. این پروتکل‌ها تا یک جایی موثر هستند و هیچ حفاظت صددرصدی نداریم. یک متخصص بیهوشی برای بیهوش کردن مجبور است، دهان بیمار را باز کند و لوله تراشه را (لوله تنفسی که در زمان جراحی به داخل دهان بیمار گذاشته می‌شود تا تنفس بیمار را کنترل کنند) بگذارد و این لحظه، لحظه‌ای است که بیمار حتما سرفه می‌کند و همین لحظه، ممکن است ویروس منتشر شود. برای این موارد نمی‌توان کاری کرد.
 این روزها مانند نحوه رعایت پروتکل‌های بهداشتی، نابسامانی زیادی در بستری بیماران در بیمارستان‌ها، کمبود تخت‌های خالی و پیدا کردن داروهای کرونا وجود دارد. چرا شرایط مدیریت کرونا این‌طور است؟
من مانند بقیه مردم، در بیمارستان دولتی بستری شدم. خیلی از پزشکان و روسای بیمارستان‌ها به من پیشنهاد دادند تا در بیمارستانشان بستری شوم، اما قبول نکردم.
 شما خوش شانس بودید، خیلی از مردم اما این شانس را ندارند.
بیمارستان‌های دولتی پذیرش می‌کنند، اما ظرفیت پذیرش بیمارستان‌ها به حدی رسیده که دیگر امکان بستری وجود ندارد. همه بیماران که مبتلا به کرونا نیستند. ما بیماران مبتلا به سرطان، سکته قلبی و مغزی هم داریم که نیاز به تخت آی‌سی‌یو دارند. امروز حدود 6200تخت آی‌سی‌یو در بیمارستان‌های کشور، توسط بیماران کرونایی اشغال شده است و ۲۲۰۰ نفر از این بیماران اینتوبه (لوله‌گذاری داخل نای) هستند. در همین زمان ما بیمار جراحی مغز و سکته قلبی هم داریم. در بخش‌های سی‌سی‌یو و آی‌سی‌یو بیماران اورژانسی دیگر هم بستری هستند؛ پیشنهاد من این است که به جای زیادکردن تخت‌های بیمارستانی، سرچشمه را درست کنند تا با کمبود تخت خالی روبه‌رو نشویم.
 یعنی باید چه کار کنید؟
مطابق با روش‌های علمی روز و موفق جهانی، آن چیزی که در کشورهای دیگر اعمال شده و نتایج عالی هم به دست آورده، عمل کنیم. در همه اپیدمی‌ها، ۸۰درصد مدیریت کار، پیشگیری است، نه درمان. آن سرچشمه‌ای که می‌گویم، همین کاهش ابتلاست. هر چه ابتلا به بیماری را عمل کنیم، مراجعه بیماران به بیمارستان و فشار به کادر درمان کاهش پیدا می‌کند.
 چرا در کشور ما، برخلاف کشورهای دیگر، به پیشگیری کمتر توجه می‌شود؟
به دلیل این که تست‌های کافی در کشور ما انجام نمی‌شود. براساس استانداردهای جهانی، حداقل باید ۱۰۰هزار تست در روز انجام شود. تا دو هفته پیش تعداد تست‌های ما ۲۵هزار تست بوده است. ترکیه که همسایه ماست، روزی ۱۵۰هزار تست کرونا از مردم می‌گیرد. اگر یک آمار تجمعی بگیریم، در ایران به ازای هر یک میلیون نفر، فقط 50هزار تست انجام می‌شود. این عدد در امارات، یک میلیون و 250هزار تست به ازای هر یک میلیون نفر است و این یعنی برای یک نفر، حتی بیشتر از یک بار، تست کرونا انجام شده است. اگر ما تعداد تست‌هایمان کافی نباشد، درصد تست مبتلاها بالا می‌رود. حالا شاهد هستیم که در متوسط اکثر شهرهای ما ۵۰درصد تست‌هایی که انجام می‌شود، مثبت است. شهری را داریم که ۸۰درصد از تست‌هایش مثبت است، این یعنی صورت کسر، نسبت به تعداد تستی که باید انجام شود، کافی نیست. میزان درصدی که بعد از تست باید مثبت باشد، براساس استاندارد جهانی، ۵ تا ۱۰درصد است، ولی برای ما عدد به دست آمده خیلی بالاتر است، چون تست‌های کافی انجام نمی‌دهیم، این یعنی از هر کسی که مبتلاست تست می‌گیریم؛ بنابراین بیماران به قدر کافی شناسایی نمی‌شوند یا دیر شناسایی می‌شوند و بعد از تشخیص، با حال بد به بیمارستان مراجعه می‌کنند. به این شکل بار پیشگیری از بیماری، روی درمان می‌افتد. کنترل کرونا تنها با پیشگیری امکان دارد.
 شما قبلا  از تعطیلی هوشمند تهران گفته‌اید، اما کسی صدای شما را نمی‌شنود.
ما به خاطر وظیفه‌ای که در سازمان نظام پزشکی داریم و آن حفاظت از سلامت مردم و کادر پزشکی است، پیشنهاداتمان را ارائه می‌کنیم. به ازای هر یک فوتی که به خاطر کرونا داریم، حدود 400 نفر، به ویروس مبتلا می‌شوند. ما این حرف‌ها را به مسؤولان درجه یک زده‌ایم و از موضع خود هم عقب‌نشینی نمی‌کنیم. حرفمان را می‌زنیم و پیشنهادهای‌مان را هم می‌دهیم. باید اول از همه تعداد تست‌ها افزایش پیدا کند و به ازای هر بیمار باید از 10نفر از افراد مرتبط با او تست گرفته شود.
 پس چرا پیشنهادهای شما عملی نمی‌شود؟  این به خاطر این نیست که شما در ستاد ملی مبارزه با کرونا، نماینده‌ای ندارید؟
نه، پیشنهادها ما برایشان جا می‌افتد، تجربه جهانی هم همین است. چرایی عملی نشدن پیشنهادهای ما به خاطر این است که اراده و عزم ملی برای اجرایی شدن این پیشنهادها وجود ندارد. توضیحات ما به آنها کامل است. آنها اما می‌گویند این ایده‌ها بودجه می‌خواهد و ما از نظر اقتصادی نمی‌توانیم آن را تامین کنیم. شهر تهران قطعا باید دو هفته تعطیل شود. ما این پیشنهاد را بر اساس تجارب علمی و پیشنهادها who (سازمان جهانی بهداشت) داده‌ایم.
 دلیل این که تهران را تعطیل نمی‌کنند، چیست؟
دلیل اصلی این است که اگر تهران تعطیل شود، مدیران دولتی باید از مردمی که حقوق‌بگیر نیستند و اقتصادشان روزمزد است، حمایت کنند. اما برخی دولتی‌ها نمی‌خواهند از کارگران روزمزد حمایت کنند.
 سلامت مردم اما مهم‌تر از اقتصاد است.
بله. اخیرا درباره این موضوع با معاون اول رئیس‌جمهوری صحبت کردم. درست است که اگر دو هفته تهران تعطیل شود، به اقتصاد صدمه می‌زند، ولی با مدیریت درست، در بلندمدت به لحاظ اقتصادی رشد قابل قبولی به دست می‌آید، اتفاقی که در چین افتاد و با این ترفند، هم بیماری را کنترل کردند و هم به رشد اقتصادی رسیدند.
 پس چرا تصمیم نمی‌گیرند؟ کارشناسان بحران آماده‌اند تا بحران را به جای مدیران سلامت مدیریت کنند.
مدیرت بحران کرونا، عزم ملی می‌خواهد. از روزهای اول گفتند مدیریت بحران مبارزه با کرونا، بر عهده وزیر بهداشت است. ما از همان اول اعتراض کردیم وزارت بهداشت نمی‌تواند جلوی سفر را بگیرد یا محدودیت‌ها را اعمال کند. اجرایی شدن این تصمیمات مهم، همراهی نظام را می‌خواهد. نیروی‌های انتظامی و امنیتی باید همراه باشند. سفیر ما در کره‌جنوبی می‌گوید که در آنجا اگر یک نفر بدون ماسک وارد مغازه شود، آن مغازه را جریمه می‌کنند، اگر بدون ماسک وارد تاکسی شود، آن تاکسی‌دار را جریمه می‌کنند. جریمه کردن، کار وزارت بهداشت نیست. وزارت بهداشت و درمان نمی‌تواند این کار را انجام دهد. مدیریت این بحران، مسؤولیت کل نظام است. دولت اختیارات نظامی ندارد و نیروی انتظامی هم در اختیار دولت نیست. برای مدیریت، باید کل نظام پشت کار باشند و کنترل را انجام دهند. به‌جز این، موفقیت در مدیریت به دست نمی‌آیدو به نتیجه‌ای نمی‌رسیم.
تخلف پزشكی در روزهای كرونایی
این روزها، پزشكان و پرستاران زیادی، جان‌شان را كف دست گرفته‌اند و در خط اول جنگ با ویروس كرونا، خدمت می‌كنند، اما برخی از پزشكان و پرستاران در روزهای كرونایی، پشت مردم را خالی كرده‌، فرار را بر قرار ترجیح داده‌اند و به قسم بقراط‌شان پشت كرده‌اند تا جان خود را از این مهلكه نجات دهند. ظفرقندی قبول دارد كه برخی پزشكان‌ حس مسؤولیت ندارند، اما او دلیل این رفتار را بی‌توجهی وزارت بهداشت و درمان به شهدای كادر درمان می‌داند و از خانواده شهدایی می‌گوید كه برای امرار معاش، چشم به راه كمك اعضای خانواده هستند. او می‌گوید: «تشكر كردن از خانواده شهدای سلامت كافی نیست، آنها اگر عزیز هستند، باید مورد حمایت قرار گیرند.» ظفرقندی دلیل فرار برخی از پزشكان را همین بی‌توجهی به خانواده‌های شهدا می‌داند.
 ماجرای جدیدی نیست، تخلف پزشكان را می‌گوییم، اگر تا دیروز، برخی پزشكان ویزیت گروهی انجام می‌دادند برخی از آنها این‌ روزها حتی حاضر نیستند به بیمار دست بزنند یا این‌كه او را معاینه كنند. ظفرقندی می‌گوید كه در زمان كرونا، درآمد بیمارستان‌ها و مطب‌ها به‌شدت پایین آمده است. درآمدهایی كه بسیاری از آنها با عمل‌های جراحی تامین می‌شد.
سازمان نظام‌پزشكی اما سعی كرده هزینه‌های درمان را واقعی كند. به خاطر همین، دستورالعمل‌های هزینه تمام‌شده خدمت را در سه فرمول، هزینه خدمت، هزینه استهلاك دستگاه و نیز اجرای خدمات محاسبه كرده و هزینه پیشنهادی را به عنوان هزینه ویزیت به نظر سازمان برنامه‌وبودجه و نیز وزارت بهداشت و درمان رساند. هزینه‌ای كه مورد تایید هر دو مدیر بالادستی قرار گرفته، حال این‌كه ظفرقندی معتقد است این میزان درآمد كم است و تنها 9 درصد از درآمدهای آن به جیب پزشك می‌رود. او می‌گوید: ‌«تخلفات پزشكی مانند زمان كافی نگذاشتن برای معاینه و ارجاع غیرضروری به‌ رادیولوژی و آزمایشگاه، از نارضایتی پزشكان به درآمدهایشان ناشی می‌شود.» حال این‌كه خود سازمان، همین تعرفه را تعیین و تنظیم كرده است. تخلف پزشكان اما به اعتماد پزشك و بیمار خدشه وارد می‌كند و نتیجه این رفتار، تنها به ضرر بیماری است كه هزینه می‌كند‌ و چراکه جانش به خاطر این بی‌اعتمادی، به خطر می‌افتد.
 ظفرقندی تنها راه‌حل این مشكل را   اجرایی‌شدن طرح نسخه الكترونیك و نظام ارجاع می‌داند. با اجرا شدن طرح نسخه الكترونیك، او امیدوار است كه بی‌توجهی به مدت‌زمان استاندارد ویزیت و نیز نوشتن نسخه‌ای خارج از پروسه درمان از بین برود.
 او معتقد است كه بهترین راه برای بازگرداندن اعتماد بین بیمار و پزشك، از بین بردن ارتباط مالی بین آنهاست، اتفاقی كه با حضور بیمه‌ها، می‌تواند از بین برود. گام سوم برای جلوگیری از تخلف پزشكان اما، مقابله با پزشكانی است كه همچنان تخلف می‌كنند.