ما حرام‌لقمه‌ایم آقای ده‌نمکی؟
حامد عسکری شاعر و نویسنده
« مهار سگ‌هایشان را باز کرده‌اند! معلوم است وقتی به اسم جوانگرایی، بچه‌گرایی بشود و آقازاده‌ها
و سفیرزاده و بازاری‌زاده‌ها در کرسی مدیریت‌ها قرار بگیرند باید هم از دیالوگ‌های دادستان بسوزند. لقمه حرام که فقط مال سفره غذا نیست، کسب قدرت بدون تعهد و تخصص لازم و صرفا با سفارش این و آن هم هست. ولی به قول شاعر عوعوی سگان شما نیز بگذرد. حاجی گرینف‌ها مختص دوران جنگ نبودند.»
این متن را آقای ده‌نمکی توی صفحه اینستاگرامش منتشر کرده با یک عکس که یک شیر در مرکز است و چند کفتار دورش را گرفته‌اند و قصد یورش به او را دارند. هشتگ‌های مطلب‌شان هم هست. شبکه نفوذ و حزب‌اللهی‌نما.
منظور استاد همه کسانی است که از سریال آخر ایشان خوش‌شان نیامده و حالا کمی نرم کمی تند چیزکی برای ایشان نوشته‌اند و به ایشان گویا برخورد کرده‌است. یعنی همین من و شمایی که اگر از این سریال به هر دلیلی خوش‌مان نیاید یا آقازاده‌ایم یا سفیرزاده یا بازاری‌زاده و در مجموع یک مشت حرام‌لقمه که دور هم جمع شده‌ایم و باید عوعوی سگان ما نیز بگذرد.
ما هر کدام‌مان حق‌مان است از یک امر هنری خوش‌مان بیاید یانه. حالا بعضی نگاه دقیق‌تری دارند و دلایل خوش‌آمدن و بدآمدن را بلدند ریسه کنند و بنویسند و به نوعی اسم نقد بر آن گذاشت. دادستان اثر طبع شماست و مثل آثار بقیه تولیدکنندگان و فیلمسازان ما حق داریم راجع به آن حرف بزنیم. این‌که ما به محض حرف‌زدن بشویم آقازاده و سفیرزاده و حرام‌لقمه که حرف‌هایمان عوعوی سگان است خیلی قشنگ نیست. هنوز یک ماه نشده که سفارش شدیم به پرهیز از بددهنی و بداخلاقی در مجازی.
سریال دادستان در مذمت رانت است و منقبت عدالت‌خواهی. رانت یعنی یک فرصت، یک موقعیت، یک پتانسیل که هرکسی از افراد جامعه از آن برخوردار نیست و صرفا مختص عده‌ای خاص است. شما سریال ساخته‌اید در محکوم‌کردن رانت در مدح این‌که عدالت خوب است. دم‌تان هم گرم ولی همه سریال‌سازهای ما حق این را دارند که مثل شما روی سر هرم خاکستری
بهارستان کوادکوپتر بلند کنند و هلی‌شات‌های مکش مرگ من از خانه ملت بگیرند؟ جان؟ زیادی عوعو می‌کنم؟ خفه شم؟ بله چشم!
و سفیرزاده و بازاری‌زاده‌ها در کرسی مدیریت‌ها قرار بگیرند باید هم از دیالوگ‌های دادستان بسوزند. لقمه حرام که فقط مال سفره غذا نیست، کسب قدرت بدون تعهد و تخصص لازم و صرفا با سفارش این و آن هم هست. ولی به قول شاعر عوعوی سگان شما نیز بگذرد. حاجی گرینف‌ها مختص دوران جنگ نبودند.»
این متن را آقای ده‌نمکی توی صفحه اینستاگرامش منتشر کرده با یک عکس که یک شیر در مرکز است و چند کفتار دورش را گرفته‌اند و قصد یورش به او را دارند. هشتگ‌های مطلب‌شان هم هست. شبکه نفوذ و حزب‌اللهی‌نما.
منظور استاد همه کسانی است که از سریال آخر ایشان خوش‌شان نیامده و حالا کمی نرم کمی تند چیزکی برای ایشان نوشته‌اند و به ایشان گویا برخورد کرده‌است. یعنی همین من و شمایی که اگر از این سریال به هر دلیلی خوش‌مان نیاید یا آقازاده‌ایم یا سفیرزاده یا بازاری‌زاده و در مجموع یک مشت حرام‌لقمه که دور هم جمع شده‌ایم و باید عوعوی سگان ما نیز بگذرد.
ما هر کدام‌مان حق‌مان است از یک امر هنری خوش‌مان بیاید یانه. حالا بعضی نگاه دقیق‌تری دارند و دلایل خوش‌آمدن و بدآمدن را بلدند ریسه کنند و بنویسند و به نوعی اسم نقد بر آن گذاشت. دادستان اثر طبع شماست و مثل آثار بقیه تولیدکنندگان و فیلمسازان ما حق داریم راجع به آن حرف بزنیم. این‌که ما به محض حرف‌زدن بشویم آقازاده و سفیرزاده و حرام‌لقمه که حرف‌هایمان عوعوی سگان است خیلی قشنگ نیست. هنوز یک ماه نشده که سفارش شدیم به پرهیز از بددهنی و بداخلاقی در مجازی.
سریال دادستان در مذمت رانت است و منقبت عدالت‌خواهی. رانت یعنی یک فرصت، یک موقعیت، یک پتانسیل که هرکسی از افراد جامعه از آن برخوردار نیست و صرفا مختص عده‌ای خاص است. شما سریال ساخته‌اید در محکوم‌کردن رانت در مدح این‌که عدالت خوب است. دم‌تان هم گرم ولی همه سریال‌سازهای ما حق این را دارند که مثل شما روی سر هرم خاکستری
بهارستان کوادکوپتر بلند کنند و هلی‌شات‌های مکش مرگ من از خانه ملت بگیرند؟ جان؟ زیادی عوعو می‌کنم؟ خفه شم؟ بله چشم!
ضمیمه کلیک
تیتر خبرها
