دلم نمی‌خواهد برای پول بازی  کنم

گفت‌وگو با شاهرخ استخری که این روزها غیر از بازیگری فعالیت‌های اقتصادی پررونقی هم دارد

دلم نمی‌خواهد برای پول بازی کنم

كسب و كار، هنر و از همه مهم‌تر خانواده، عناصر اصلی این روزهای زندگی جوانی به نام شاهرخ استخری را تشكیل داده است؛ جوانی كه پیش از این به عنوان بازیگر شناخته شده بود و حال در زمینه‌های دیگری نیز مشغول به كار است؛ بازیگری كه در سال‌های نه چندان دور توانست با بازی در سریال‌هایی چون فاصله‌ها و دلنوازان به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به شهرت برسد و در سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی پركار باشد. اما با وجود این چند سالی بعد از بازی در این مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی و شهرتی كه از این طریق كسب كرد، در عرصه بازیگری گزیده و كم‌كار و وارد كسب و كار دیگری شد كه حالا پس از سال‌ها صاحب یك برند معروف در بازار طلاست؛ ضمن این‌كه در گفت‌وگویی كه با وی داشتیم، به یك برند غذا هم اشاره كرد كه قرار است به‌زودی وارد كسب و كار جدیدش هم شود. از این‌رو دغدغه‌های كاری این چند سال اخیر استخری و از همه مهم‌تر پدر دو دختر دوست‌داشتنی بودن باعث شده تا با وجود علاقه‌ای كه همچنان به بازیگری دارد، اما به اغلب پیشنهادهایش پاسخ منفی داده و ترجیح دهد بیشتر در كنار خانواده باشد. از طرفی در كنار بازیگری به یك كارآفرین تبدیل شده و به گفته خودش صدها نفر با او در این كار همكاری می‌كنند. آخرین حضور این بازیگر به بازی در سریال دلدادگان به کارگردانی منوچهر هادی بازمی‌گردد به همین دلیل با وی گفت‌وگویی درخصوص فعالیت‌ها و بازیگری داشتیم كه در ادامه می‌خوانید:

 چه خبر؟ این روزها حضورتان در فیلم یا سریالی قطعی نشده تا در این باره توضیح دهید؟
سریال «دلدادگان» را كه سال 96 كار كردم، پروژه كمی طولانی شد و بعد از آن در هیچ كاری حضور نداشتم.
 پیشنهاد نداشتید یا این‌كه خودتان به دلایلی حضور در این كارها را نپذیرفتید؟
البته از این فضا دور نبودم و نمایش «كمیته نان» را تهیه كردم كه درباره كولبرها بود. در واقع سال گذشته خوانش یك نمایش به نام «سالی كه دو بار پاییز شد»  را انجام دادیم كه خانم عاج نویسنده آن بود. بعد جایزه خانم عاج در جشنواره فجر باعث شد تا به ما در تئاتر شهر سالن بدهند كه ما «كمیته نان» را اجرا رفتیم. خوشبختانه كار با استقبال خوبی رو‌به‌رو شد و قرار است وارد جشنواره فجر شود. می‌توانم بگویم این كار یك كار دلی و تجربه خیلی خوبی بود. امیدوارم در جشنواره فجر هم اتفاقات خوبی برایش بیفتد.
بازخورد خوبی از سوی مخاطبان گرفتید كه انگیزه این كار را در شما تقویت كند؟
خوشبختانه سالن پر بود و استقبال خوبی از كار شد. اتفاقا وزیر ارشاد هم سرزده آمدند و كار ما را دیدند و برایش توییت كردند. فكر می‌كنم خیلی اتفاقات خوبی برایش افتاد و نگاه عده‌ای نسبت به كولبرها به طور كلی بعد از این نمایش تغییر كرد. به هر حال رسالت هنر همین است.
 با این حساب به قدری وارد كسب و كار شده‌اید كه فرصتی برای بازی در فیلم و سریال برایتان نمی‌ماند؟
ببینید وقتی پای بچه وارد زندگی یك زوج می‌شود، دیگر یك سری چیزها شوخی‌بردار نیست. زمانی كه من مجرد بودم یا پدر نشده بودم، خیلی چیزها فرق می‌كرد. اما وقتی وارد چنین مسؤولیتی می‌شوی خیلی چیزها در اولویت قرار می‌گیرد. بازیگری هم شغلی است كه ممكن است یك روز درآمد داشته باشی و شش ماه بدون درآمد و بیكار باشی. من هم نمی‌خواستم نقشی را به خاطر پول بازی كنم.
 قطعا می‌دانید كه بازیگری حرفه بی‌رحمی است. بنابراین نگران این مساله نیستید كه فراموش شوید؟
فكر می‌كنم با اتفاق خوبی كه در فضای مجازی به لحاظ مخاطب برای من افتاده، مردم همچنان به من لطف دارند و خوشحالم كه همیشه لطفشان شامل حال من شده است.
 اما منظور من مردم و طرفداران شما نبود. بیشتر منظورم همكاران شما از جمله تهیه‌كننده‌ها و كارگردان‌هاست.
داستان این است كه نمی‌خواهم سیم ارتباطی كه من را به دنیای هنر متصل نگه داشته، قطع شود. اتفاقا برخی از پیشنهادها را به خاطر این‌كه نقش اول كار بود و نمی‌رسیدم و زمان كافی برای حضور سر صحنه نداشتم، نپذیرفتم و خواهش می‌كردم نقش كوچك‌تری به من بدهند. از طرفی برای من همیشه فیلمنامه و تیم تولید مهم بوده و است. شاید دلیل دیگری كه باعث شده كم كار شوم، همین نكته بوده. جالب است در این مدت پیشنهاد اجرا برای شبكه نسیم داشتم كه هنوز اتفاق نیفتاده و داستان از یك جایی به بعد جدی نشد.
 در سال‌های نه چندان دور در تلویزیون افرادی مثل حسین سهیلی‌زاده آمدند و سریال‌هایی ساختند كه خیابان‌ها را خلوت می‌كرد و از طرفی بازیگران و چهره‌های جدیدی را به مخاطب معرفی كردند. از جمله شما كه با حضور در تلویزیون به شهرت رسیدید. اما یكباره از این فضا فاصله گرفتید، چرا؟
می‌توانم بگویم از روز اول این شهرت به جای این‌كه مرا وارد جامعه كند و از آن لذت ببرم، مرا بیشتر منزوی كرد. زندگی من در مسیر كار و خانه خلاصه شده بود و هیچ جایی نمی‌رفتم. اما با شروع كسب و كار وارد اجتماع شدم و با مردم بیشتر تعامل كردم. فكر می‌كنم نسبت به آن سال‌ها آدم دیگری شده‌ام. اما دوست دارم درباره تلویزیون نكته‌ای را همین جا بیان كنم.
فكر می‌كنم تلویزیون سرمایه‌های بسیاری از این نظر دارد. به‌خصوص بازیگرانی كه به واسطه همین رسانه به شهرت رسیدند و به دل مردم راه پیدا كردند. اما در یكی از بخش‌های خبری گزارشی در خصوص به دنیا آمدن فرزندان بازیگران پخش شد كه خیلی از بچه‌های تلویزیون را ناراحت كرد. به هر حال هر كسی ممكن است برای كاری كه انجام می‌دهد، دلیلی داشته باشد. اگر بچه‌های من متولد بلژیك هستند، به این علت است كه خانواده همسرم در آن كشور زندگی می‌كنند و قطعا هر كسی دوست دارد در چنین شرایطی كنار خانواده‌اش باشد. نكته بعد این‌كه قانون كشورهای اروپایی به این شكل است كه اگر بچه‌های من در ایران هم به دنیا می‌آمدند به واسطه مادرشان تابعیت آن كشور را می‌گرفتند و آنها بدون دانش كافی مرا قضاوت كردند.البته قصد توهین به هیچ‌كدام از همكارانم را ندارم. درست زمانی كه همه همكارانم به این قضیه اعتراض كردند، من هیچ واكنشی نشان ندادم و حرفی نزدم. چون فكر می‌كنم آن دوستانی كه این گزارش را تهیه كرده‌اند هم بچه‌های همین رسانه هستند و همه اعضای یك خانواده هستیم.
 فكر می‌كنم اصولا نباید هنرمندان درباره هر موضوعی واكنش نشان بدهند و كاری كه شما انجام دادید، اتفاق بهتری بود. این طور نیست؟
برای بی‌حاشیه زندگی كردن مثل من، بله با حرف شما موافقم. اما برای در چشم بودن و كار كردن فكر می‌كنم داشتن حاشیه خیلی بهتر است. دختر من كلاس اول دبستان است و از همین حالا در مدرسه وارد حاشیه‌های این شغل و شهرت ناشی از آن شده و دوست ندارم از حالا درگیر این مسائل شود و از این قضیه سوءاستفاده كند. بیشتر ترجیح می‌دهم زندگی آرام و بی‌حاشیه و به دور از جنجال داشته باشیم.
باتوجه به صحبت‌های شما درباره خانواده این تصور به وجود می‌آید كه خانواده برای شما در اولویت است و همه چیز را در كار و زندگی تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد؟
 واقعیت همین است. من پیشنهاد كارهایی را كه خارج از تهران باشد نمی‌پذیرم و بیشتر ترجیح می‌دهم كنار خانواده‌ام باشم.
نكته جالب هم درباره شما این است كه در فضای مجازی سعی می‌كنید تا جایی كه امكان دارد پاسخ سوالات مردم را بدهید و این تعامل را ایجاد كنید. با توجه به این‌كه پیش از این به قول خودتان خیلی آدم اجتماعی نبودید.
به هر حال فضای مجازی فضای تعامل است و ارتباط‌ها دوطرفه است. مثل سینما و تلویزیون نیست كه من به عنوان بازیگر بازی كنم و مخاطب ببیند؛ بدون این‌كه تعاملی ایجاد شود. اتفاقا از وقتی كه این ارتباط دوطرفه ایجاد شده، اتفاقات مثبت خوبی افتاده است.
 برای شما كه خودتان را درگیر حاشیه نمی‌كنید، اتفاق جالبی است كه عكس‌های خانوادگی تان را منتشر می‌كنید. واكنش‌های دیگران آزارتان نمی‌دهد؟
نه اذیت نمی‌شوم. واقعا همان طور كه ما با احساس خوبی آن عكس را گذاشتیم، همان‌قدر هم مورد لطف مردم قرار گرفتیم و انرژی خوب شان به ما منتقل شد.
خیلی‌ها معتقدند كه اغلب بازیگران و هنرمندان زندگی‌های بسامانی ندارند و به همین دلیل به اشتراك گذاشتن لحظه‌های خوب شما كنار خانواده این ذهنیت را تغییر می‌دهد.
بله قبول دارم كه به واسطه فعالیت هنری آدم‌ها جلوی چشم مردم هستند و كوچك‌ترین اشاره‌ای از طرف آنها واكنش‌هایی در پی دارد. حتی برای من كه خیلی در این عرصه كم‌كار شده‌ام، اما داستان این است كه واقعا من سعی كردم احساس و حال خوب خودم را در كنار خانواده‌ام در فضای مجازی به اشتراك بگذارم تا این انرژی مثبت را به آنها منتقل كنم.
 دلیل كم‌كاری‌تان در سینما فیلمنامه‌های نه چندان دلچسب و مشغله‌های دیگرتان است؟
تمایزها و تفكیك‌هایی متاسفانه بین دوستان سینما و تلویزیون وجود دارد كه چندان خوشایند نیست. ما می‌بینیم كه دوستان سینمایی در حوزه سریال‌سازی فعالیت می‌كنند یا بازیگری مثل هوتن شكیبا سیمرغ می‌گیرد و در تلویزیون سریال بازی می‌كند یا برعكس آن هم اتفاق می‌افتد. شهاب حسینی از تلویزیون به سینما رفت و بزرگترین جایزه هنری دنیا را از جشنواره كن گرفت، اما متاسفانه برخی تفكیك‌ها باعث می‌شود هر كسی با دوستان خودش كار كند یا از لفظ بازیگر تلویزیون برای این‌كه مانع انتخاب آن بازیگر شود، استفاده می‌كند. اما چیزی كه فكر می‌كنم امروز برای یك بازیگر مهم است، این كه علاوه‌بر استعداد و توانایی بازیگری، روابط عمومی و اخلاق خوبی هم داشته و آدم به‌شدت حرفه‌ای و منظمی باشد.