17 نفر از چهرههای فرهنگی در گفتوگو با جامجم از دغدغههایشان در حوزه فرهنگ و پیشنهادهایشان به روسای جمهور و قوه قضاییه میگویند
بسته پیشنهادی اهالی فرهنگ به رئیسی و اژهای
چیزی به استقرار دولت جدید به ریاست حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی نمانده و همین روزهاست که همزمان با تغییر سکانداران قوه مقننه، قوه قضاییه کشور نیز دوران تازهای را ذیل مدیریت حجتالاسلام محسنیاژهای آغاز کند. اما ارتباط هر دو قوه با حوزه فرهنگ و هنر، موضوعی است که انتظار میرود با توجه به رویکردهای آقای رئیسی در دوره مدیریت بر قوه قضاییه، در دولت سیزدهم نیز تداوم یابد و ضمنا باتوجه به همکاری ایشان با آقای اژهای، این راهبردها در دوران جدید مدیریت قضایی کشور نیز ادامه پیدا کند. بیش از هر چیز هم، درخواست و اعلام نیاز ریاست جدید هر دو قوه از کارشناسان حوزههای تخصصی برای مشارکت در سیاستگذاری و برنامهریزی، باعث شده تا بسیاری از دلسوزان و کارشناسان و صاحبنظران برای طراحی سازوکار عرصه فرهنگ و هنر در دوران تازه، علاقهمندی نشان دهند. نکته قابل توجه در این مشارکت این است که همان اندازه که مسؤولان ردههای کلان مدیریتی کشور میتوانند به طبیعت کثرت فعالیتها و درگیریها از جزئیات مسائل جاری در حوزههای تخصصی مختلف دور باشند و در عین حال مسؤولیت حفظ دید کلی به هر حوزه تخصصی و هدایت جامعه در مسیر اصلی را بر عهده بگیرند، اهالی آن حوزههای تخصصی دید جزئیتر و دقیقتری نسبت به مسائل جاری در آن دارند و برنامهریزی درست در نتیجه این همکاری، همراه با حس مشارکت و فعالیت اتفاق خواهد افتاد. در این راستا با تعدادی از هنرمندان، کارشناسان و مدیران فرهنگی در عرصه فرهنگ و هنر کشور درباره اولویتهای عاجل دولت و قوه قضاییه به گفتوگو نشستیم. لازم به ذکر است مطالبی که میخوانید تنها بخشی از نقطه نظر کارشناسان فرهنگ و هنر در این زمینه است و برای مطالعه متن کامل به سایت جامجم آنلاین مراجعه کنید.
نادر طالبزاده، معاون سینمایی اسبق وزیر فرهنگ و ارشاد
نادر طالبزاده، اهل سینما و مستندسازی پیگیر و دغدغهمند است. سالها در رسانههای مختلف حضور و هم دستی بر مدیریت فرهنگ داشته است.
دولت؛ اساسا فرهنگ و هنر در اولویت نیست
به نظر من اصلا درباره فرهنگ و هنراصلا نباید صحبت کرد. تا زمانی که 60 درصد مردم در فقر مطلق هستند و ظرف یک سال اخیر اصلا از مواد پروتئینی استفاده نکردهاند، من خودم را تا زمانی که این دست مشکلات حل نشده درگیر فرهنگ و هنر نخواهم کرد. حتی برنامه خودم هم در تلویزیون را بر همین منوال میگردانم که اگر دوباره قرار باشد روی آنتن برویم چه موضوعاتی را در همین مساله مطرح کنیم که به نظرم همین مسائل اقتصادی، مسائل اصلی هستند. ما هرچه از فرهنگ و هنر حرف زدیم، حواس همه پرت شد! اصل مساله این است که کشور را ربودند بردند و هیچ کلانتری هم نبود از دستشان پس بگیرد. الان تازه همه بیدار شدهاند. به هرحال به نظرم اول باید به مساله اقتصاد رسیدگی کنیم.
قوه قضاییه؛ دزدها را بگیرید
در این قوه هم نقاط سیاه زیادی وجود دارد که اگر اصلاح نشود روی بقیه مسائل اثر میگذارد. امیدوارم دوران جدید حریف این نقاط سیاه بشود و این مسیری را که آقای رئیسی بنا گذاشت ادامه بدهد تا مردم حس کنند و امیدوار شوند که قوه قضاییه نظارت دارد و کسی نمیتواند قسر در برود. وقتی کسی 40 سال پیش یک پول سیاه هم نداشت و حالا سرمایه میلیاردی دارد معلوم است دزد توی شهر آمده و کسی نفهمیده و یکی دو نفر هم نیست. وقتی آمار پولدارها میرسد به 251 هزار نفر و از عربستان هم بالاتر میزند پس نشان میدهد اول اینها را باید حل کرد.
محسن پرویز، معاون فرهنگی اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد
محسن پرویز در نیمه دوم دهه 80، یکی از مدیران فرهنگی کشور بود. او وقتی معاون فرهنگی وزیر ارشاد شد، طی اقدامی فوری یارانه کاغذ را حذف کرد. حالا باید دید اگر او قرار باشد به متولیان جدید در دولت و قوه قضاییه پیشنهاد بدهد، چه خواهد گفت.
دولت؛ برنامه طولانیمدت
نخستین کاری که دولت برای فرهنگ و هنر و ادبیات باید صورت دهد، رسیدگی به وضع معیشت اهالی این حوزه است. مردم غالبا گمان میکنند هنرمندان از جمله بازیگران سینما و خوانندهها بسیار پولدار هستند و وضع بد اقتصاد تاثیری بر معیشتشان ندارد. درصد هنرمندانی که چنین شرایطی دارند اندک است و باقی هنرمندان واقعا بیکارند در این ایام. در صنعت نشر که اوضاع به مراتب بدتر است. در وهله بعدی، دولت بیش از اینکه به اصلاح ساختارها نیاز داشته باشد، به برنامهریزی طولانیمدت نیازمند است؛ طرح و برنامههایی که با تغییر مدیران فرهنگی، مسکوت نماند.
قوه قضاییه؛ حل اختلاف بیرون از دادگاه
اقدام عاجل در قوه قضاییه تلاش برای کاهش پروندههای ورودی در همه حوزهها از جمله در فرهنگ و هنر باید باشد. در جامعهای که کوچکترین تعارضها و جزئیترین درگیریها منجر به تشکیل پرونده قضایی میشود، نمیتوان به سلامت قضایی و عدالت رسید. بسیاری از مسائل باید خارج از دادگاه و به صورت کدخدامنشی حل و فصل شود. یکی از اهالی فرهنگ در مطبوعات اظهار نظری علیه دیگری میکند و تهدید میشود که به دادگاه کشانده خواهد شد. ما طبعا نباید مجاز به اهانت باشیم، اما نباید اینطور هم باشد که همه این اختلافات را به قوه قضاییه ارجاع دهیم. دادگاه محل رسیدگی به جرم باید باشد نه محل حل اختلاف. پس از این اقدام عاجل، باید برای اصلاح قوانین آستین بالا زد. برخی قوانین موجود، خود سببساز ایجاد پرونده هستند.
مهدی کاموس، مدیر کل سابق دفتر مطالعات سازمان تبلیغات اسلامی
مهدی کاموس، نویسنده و پژوهشگر که روی سبک زندگی در تاریخ ادبیات داستانی بهخصوص پس از انقلاب اسلامی مطالعه داشته، کتابهایی چون «نیایش نسل سرخ، مرغ حق، نخل بهشتی و ...» را در کارنامه دارد. کاموس درباره اولویتهای دولت سیزدهم گفت:
دولت؛ تعریف فلسفه ادبیات
پیشنهاد من به دولت سیزدهم توجه به فلسفه ادبیات است. اینکه الان ادبیات ما اوقات فراغت مردم را پر میکند؟ چقدر به تاریخ اجتماعی ایران توجه دارد؟ تا چه اندازه در حوزه انسان تمدن نوی اسلامی کار میکند؟ معتقدم دولت سیزدهم باید نگاهش را در حوزه ادبیات به انسانشناسی انسان تمدن نوی اسلامی معطوف کند.همچنین دولت باید در اصلاح فرآیند آفرینش ادبی، تسهیلگری کند. کلید و نقطه تمرکز این موضوع در دو نهاد آموزشوپرورش و آموزشعالی است. اولویت سوم اصلاح فرآیند آفرینش ادبی و ایجاد نظام ارزیابی است؛ ریلگذاری در جشنوارهها تاکنون عمدتا فرمالیستی و ساختارگرا بوده اما به اندیشهای که به شکل زیبا در اثر مطرح میشود کمتر پرداختهایم. در نظام ارزیابی باید تحولی ایجاد کنیم. ادبیات ما در دهه ۶۰ ناشرمحور بود و از ناشران حمایت میشد، در دهه ۷۰ نویسندهمحور شدیم، در دهه ۸۰ به سمت مخاطبمحوری آمدیم و یارانه را به مخاطب دادیم، الان دولت سیزدهم باید به دنبال برنامهای برای تعادل و حمایت از نویسنده، ناشر و مخاطب باشد.
ادبیات /اهالی ادبیات از اقدامات مورد انتظارشان میگویند
کپیرایت، حذف یارانه کتاب و دادگاه تخصصی
اسماعیل امینی، فعال ادبی
امینی هم مشکلات حقوقی و قانونی مؤلفان و مصنفان را پیگیری کرده و هم به عنوان خالق چند کتاب، با خلأهای حوزه نشر مواجه بوده است. از همین روست که یکی از بهترین گزینهها برای پاسخگویی به پرسشهای امروز جامجم میتواند باشد.
دولت؛ حذف یارانههای کتاب
اسماعیل امینی میگوید فرآیندهای موجود در بازار کتاب باید به حالت طبیعی خود بازگردد. چنین مطلوبی چطور حاصل میشود؟ او معتقد است همه یارانههای حمایت از صنعت نشر باید متوقف شود: «پول هنگفتی است؛ مبلغی که با آن از صنعت نشر در کاغذ و... حمایت میشود، مبلغ بسیار زیادی است. این پول باعث شده بسیاری از فعالان غیرواقعی حوزه نشر وارد این بازار شوند تا یارانه بگیرند. از قضا برخی از کسانی که سودجویانه وارد این حوزه میشوند، منتسبین به مدیران، مدیران بازنشسته یا نزدیکان آنها هستند. با حذف این یارانه و طبیعی کردن روند بازار کتاب، دست سودجویان کوتاه میشود».
قوه قضاییه؛ تشکیل دادگاههای تخصصی
امینی معتقد است اقدام عاجل حقوقی و قانونی قوه قضاییه در حوزههای مرتبط با ادبیات، تشکیل دادگاههای تخصصی باید باشد. او میگوید: «امور مربوط به نشر کتاب، مجلات و نیز سایتها، اموری تخصصی است. به همین فراخور دادگاههای رسیدگی به امور حقوقی این موارد، باید دادگاههای تخصصی باشد. نباید این امور، به همراه امور معمول قوه قضاییه رسیدگی شود. حتی اگر دادگاههای تخصصی نمیتوانیم تشکیل دهیم، میتوانیم از هیاتهای کارشناسی تخصصی در دادگاهها بهره ببریم. چنین خلأیی، سببساز افزایش موارد نقض قانون شده است. چه بسیار سرقت ترجمهها و تالیفها که صورت میگیرد و از سر همین بلاتکلیفی قانونی است.
سعید بیابانکی، شاعر
بسیاری از اشعار بیابانکی نهتنها در دایره علاقهمندان به شعر، که در میان مردم نیز از شهرت قابلقبولی برخوردار است. او سالها در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشته و در چندین دوره از جشنواره شعر فجر داور بوده است.
دولت؛ حامی باشید نه مداخلهگر!
مدیریت فرهنگی: در کشوری مثل تاجیکستان که خود من چندین بار به آنجا سفر کردهام، انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد را کلا به اهالی فرهنگ و هنر واگذار میکنند. انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کشور ما بیشتر سیاسی بوده و این انتخاب، حتی در حد پیشنهاد یک گزینه نیز در دست اهالی فرهنگ نبوده است. پیشنهاد من منوط بر این است که انجمنهای صنفی قدرتمند در کشور شکل بگیرند و حمایت شوند. این انجمنها نباید وابسته به دولت باشند و باید فضایی مهیا شود تا حرف این انجمنهای صنفی تاثیرگذار باشد. با این شیوه کسی که میخواهد وزیر فرهنگ شود، باید برنامههایش را به این انجمنها ارائه کند تا آنها این برنامهها را نقد یا تایید کنند.
شعر: در حوزه شعر، بزرگترین اتفاقی که در کشور قرار بود شکل بگیرد، جشنواره شعر فجر بوده که البته هیچوقت نتوانست به جایگاه جشنواره فیلم یا تئاتر فجر برسد. این جشنواره میتواند اصلا نام «فجر» را نیز بر خود نداشته باشد، چه بسا خیلیها نسبت به این نام حساسیت داشته باشند. بنابراین خوب است که هرسال جشنواره مثلا به نام جشنواره شعر «ایران» - مثل جشن حافظ در حوزه سینما - برگزار شود و بهترینها را در حیطه شعر انجمنهای صنفی - و نه دولت - تعیین کنند. نقش دولت نیز در برگزاری این برنامه و برنامههای اینچنینی صرفا حمایت و پشتیبانی باشد. دولت باید اساسا یک نهاد حامی و ناظر باشد، نه نهاد مجری و مداخلهگر.
نشر: یارانه کاغذ باید هرچه زودتر تامین شود که کاغذ به دست ناشر و کتاب به دست مخاطب ارزان برسد.
قوه قضاییه؛ کپیرایت
اگر همین یک قانون «کپیرایت» در دوره جدید فعالیت قوه قضاییه در کشور اجرا شود، بزرگترین اتفاق در حوزه حمایت از مصنفان و مؤلفان رخ داده است. طرح بحث در این زمینه و بعد از آن، ایجاد فضایی برای پرداختن رسانهها به آن و تلاش در جهت تصویب و اجرایی شدنش، مهمترین کاری است که قوه قضاییه میتواند در این دوره به آن جامه عمل بپوشاند.
مساله دیگر که در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن مواجه بودم، برخوردهای دوگانه و غیرقانونی با حوزه موسیقی است. در آن دوره بهکرات دیده بودیم که کسی مجوز برگزاری یک کنسرت را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ میکرد و بر پایه این مجوز تمامی فعالیتهای لازم برای برپایی برنامه را انجام میداد. روز برپایی کنسرت، یک قاضی دادگستری یا یک امامجمعه در یک شهرستان، با گفتن یک جمله کل برنامه را لغو میکرد! سوال اینجاست که این خسارت را چه کسی پرداخت میکند؟ من موردی سراغ دارم که برگزارکننده به خاطر لغو برنامه در دقیقه نود، دچار سکته قلبی شد. چراکه تمام سرمایهاش به باد رفته بود.
سارا عرفانی؛ داستاننویس
سارا عرفانی، نویسنده جوان و خوشنامی است که در این سالها با آثارش توانسته جایگاه خوبی در میان نوجوانان و جوانان پیدا کند. «پنجشنبه فیروزهای» از جمله آثار اوست که برچسب رمان دینی را بر خود دارد و تاکنون چاپهای متعددی را تجربه کرده است.
دولت؛ تشکیل اتاقهای فکر قوی
نویسندهها مثل جزیرههایی هستند که هرکدام احساس کنند در زمینهای باید وارد میدان شوند، دست به قلم میشوند و اثری را خلق میکنند. یعنی بسیاری از آثاری که میبینیم، غالبا نتیجه دغدغه شخصی خود نویسنده است، نه سفارش یا حمایت یک نهاد یا یک مسؤول.
کسی نیست که در این میان، پیشنهاد و سفارش درستی بدهد. وقتی میگوییم سفارش، منظورمان سفارشی فکر شده و اصولی است. افزون بر این، بعد از اینکه مسؤولی متوجه میشود نویسندهای مشغول آفرینش اثری در یک موضوع مهم و ارزشمند است، باز هم هیچ حمایتی از نویسنده و اثرش صورت نمیگیرد. در حالی که متولیان فرهنگی باید اتاق فکرهای قوی تشکیل دهند تا زمینههایی که باید در آنها فعالیت صورت گیرد، بهدرستی تعیین و تبیین شود. وقتی از حمایت صحبت میکنیم، لزوما منظور حمایت مالی نیست. اتفاقا من معتقدم حمایتهای مالی در همین شرایط کنونی نیز انجام میشود، اما از آنجاکه این حمایتها در جای درست اتفاق نمیافتد، حاصلی ندارد. چرا سینمای هالیوود باید درباره تسخیر لانه جاسوسی بسازد و ما بعد از اینهمه سال هنوز اثری درخور درباره این اتفاق نداریم؟ انگار هیچ متولیای در این زمینه دغدغه و دلسوزی واقعی ندارد. این مساله سبب میشود بسیاری از ارگانهای فرهنگی صرفا به خاطر گزارش و بیلان کاری، دست به خلق آثاری سطح پایین در زمینه شهدا و دفاع مقدس بزنند که واقعا در شأن این مضامین نیست. کار ضعیف سفارشی در فضای ادبیات کشور، بسیار زیاد و کار درست و اصولی که سالها باقی بماند و نوجوانان و جوانان بخوانند، بسیار اندک است. باید به این مساله فکر کرد و برای آن برنامه داشت.
سینما /اهالی سینما چه پیشنهادهایی برای رئیسی و محسنی اژهای دارند؟
انتخاب وزیر ارشاد اصلح و برخورد قاطع با قاچاق فیلم
محسن علیاکبری، تهیهکننده سینما و تلویزیون
محسن علیاکبری از تهیهکنندههای باسابقه سینما و تلویزیون،در بحث کلان و سیاستگذاری سینما و حوزه فرهنگوهنر هم صاحبنظر است و بارها در مصاحبههای مختلف، پیشنهادات کاربردی و سازندهای به مدیران و مسؤولان ارائه داده است. علیاکبری در گفتوگو با جامجم، پیشنهادها مؤثری برای دولت و قوه قضاییه دارد، به امید اینکه رؤسای قوه مجریه و دستگاه قضا در عمل پذیرای این راهکارها باشند.
دولت؛ در باب اهمیت وزارت ارشاد
جناب آقای رئیسی، باید شخصی را بهعنوان وزیر ارشاد انتخاب کنند که اشراف بر مشکلات و معضلات سینما و تئاتر و مطبوعات و بهطور کلی درباره عرصههای مختلف فرهنگ و هنر داشته باشد. همچنین در انتخاب مدیران زیرمجموعه، قطعا باید افراد بسیار متخصص و کارکشته در رشتههای مربوطه انتخاب شوند.شاید مهمترین هدف سینما و تئاتر ایران، بحث بنیان خانواده باشد اما چندان در رسیدن به آن موفق عمل نکردهایم. در آغاز راه دولت و ارشاد، جلسات مشترکی با نویسندگان داشته باشند و در زمینه نمایشنامه و چه فیلمنامههای سینمایی و سریالهای تلویزیونی، خواستههایشان را خیلی شفاف مطرح کنند. تعیین یک چشمانداز دقیق، به ما بهعنوان مجریان فرهنگ و هنر کمک میکند اما متاسفانه در این 42 سال برنامه دقیقی در حوزه فرهنگ و هنر نداشتیم. دیگر در باید خیلی هدفمند حرکت کنیم و برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشته باشیم. انتظار دولت ما از دولت آقای رئیسی از همه دولتهای قبلی بالاتر است، چون ایشان با سرعت بسیار زیاد حرکت میکند، بهسرعت تصمیم میگیرد و بهسرعت اجرا میکند.
قوه قضاییه؛ فرهنگسازی برای کاهش جرایم
اگر قوه قضاییه میخواهد جرایم کاهش پیدا کند، طلاق کم شود، اعتیاد کم شود و... باید فرهنگسازی شود. باید مقابل همه حوزههای جرم خیز، فرهنگسازی صورت بگیرد. هرچقدر افراد فرهنگی و هنرمند کمتر به این زمینه ورود کنند، میزان جرایم بیشتر میشود.
قوه قضاییه باید در این زمینه سرمایهگذاری کند و آن 2درصد بودجه فرهنگی اختصاصی را به 20 درصد برساند. چون هرچقدر که فرهنگسازی شود، میزان بزه کمتر میشود و جرایم بهشدت کاهش پیدا میکند. چه بهتر که ما با فرهنگسازی بتوانیم به قوه قضاییه در کاهش جرایم کمک کنیم، از طرفی قوه قضاییه هم باید بیشتر از ظرفیت فرهنگ و هنر بهویژه سینما بهره ببرد. بنابراین قوه قضاییه نیاز به مدیران فرهنگی لایق و با پشتکار بالا دارد، همچنین نیاز به واحدهای فرهنگی مؤثر دارد که بتوانند ارتباط مستقیمی با هنرمندان داشته باشند و در تعامل با اهالی سینما و تئاتر، اتاق فکرهای ویژهای تشکیل دهند که نتیجهاش، خروجی این تصمیمگیریها در قالب آثار نمایشی باشد.
سیدضیاء هاشمی، رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان
سیدضیاء هاشمی از تهیهکنندههای با سابقه و ریشهدار سینماست که گرچه به لحاظ کمیت، فیلمهای چندان زیادی نساخته اما همانها به لحاظ موفقیت و ماندگاری، حرفهای زیادی برای گفتن دارند،. بهجز این او از مهمترین فعالان صنفی در زمینه سینماست و همواره دغدغه بهبود شرایط سینماگران را دارد.
دولت؛ تخصص و تعهد
از رئیسجمهور منتخب میخواهیم براساس فرمایشات حضرت امیر که در نهجالبلاغه هم آمده عمل کند. تکریم مردم در تمام سیستمهای دولتی و درهای بسته را باز کنند تا مردم مشکلاتشان را بازگو کرده و درصدد رفع آن برآیند. از افراد سالم و متخصص و متدین در کابینه استفاده کنند تا با افراد فاسد که تمام راهکارهایی که میتوانند برای رسیدن به مقاصد شوم و فسادانگیز خود به کار برند، مبارزه کرده و کلاهبردارها را با داشتن پروندههای کوچک تخلف هم از سیستم خارج کنند. رئیسجمهور باید دستگاهها را موظف به تکریم مردم کنند، همانطور که امیرالمومنین با مردم رفتار میکرد. حق ندارند با مردم بدرفتاری کند، از کارمند تا مدیران عالیرتبه. تمام وزارتخانهها دارای یک نظارت درست باشند و مردم اگر شکایتی از نحوه برخورد یا عدم انجام امورشان دارند، به آن دستگاه مراجعه کنند و پاسخگو باشند. مردم را کوچک و حقیر نبینند. اوایل انقلاب، مسؤول گزینش آموزش و پرورش بودم و بهعلاوه چند شغل دیگر داشتم، به جای ایجاد نگرانی برای افراد و سؤالپیچ کردنشان در عمل به آنها مبانی دین را آموزش دادیم. اگر به توصیه امیر به استانداران توجه شود، نیاز به هیچ کار اضافی دیگر نیست. تکریم مردم و پیگیری کارهای مراجعان را در اولویت امور قرار دهند. من به تخصص در کنار تعهد معتقدم تا حکایت صحبتهای وزیر نیرو درباره توصیه کم مصرف کردن برق توسط مشترکین برای صرفهجویی در منابع گاز و برق تکرار نشود. این تهیهکننده درباره توصیهها درباره حوزه فرهنگ و هنر در دولت جدید هم بیان میکند: دولت، وزارت فرهنگ و ارشاد را تنها تصمیمگیرنده در تمام زمینههای نمایشی کشور بداند و دست دیگر ارگانها و گروههای فشار را قطع کند. یک وزیر مقتدر، آگاه، فرهنگی و سالم انتخاب کند، زیرا این وزارتخانه تنها به مدیر سالم و آگاه نیاز دارد اما مدیری که بخواهد به ارگانها و نهادها جواب پس دهد، کارایی ندارد.
قوه قضاییه؛ سرمشقی به نام نهجالبلاغه
سیدضیاء هاشمی درباره قوه قضاییه هم میگوید: درباره قوه قضاییه بهتر است اول دست به دعا برداریم زیرا زیر ساختها در این حوزه دچار فساد است، به شکلی که بوی فساد در دادگاهها استشمام میشود؛ از بیاحترامی که به مراجعهکنندگان صورت میگیرد بگیریم تا کلیپی که بهتازگی در فضای مجازی منتشر شد که بهوضوح یک قاضی (هرچند بعدا دستگاه قضا هرگونه فعالیت ایشان در زمینه قضایی را تکذیب و خود شخص هم از مردم عذرخواهی کرد) میگوید قبلا میگفتند «خدا، شاه، میهن!» امروز میگویند «خدا، قاضی، قاضی.» این چه استدلالی است که قاضی حاکم بر سرنوشت افراد است. اگر یکبار قاضی را وادار به عذرخواهی رسمی در رسانه ملی و مطبوعات کنند، کار درست میشود و اگرنه قوه قضاییه در مفسدهای که وجود دارد باقی خواهد ماند. بهتر است آقای اژهای، نهجالبلاغه را سرمشق قراردهد و قضات را موظف به رفتار درست با مراجعان کند، حتی اگر فرد متهم است به دزدی. تهیهکننده فیلم «زمهریر» ادامه میدهد: با وجود کارچاقکنها در مجتمعهای قضایی کل کشور، قضاتی دیده میشوند که وقیحانه برای حکم، درخواست پول میکنند که متاسفانه امری رایج شده است. باید نهاد نظارتی برای قضات تشکیل شود و عملکردشان زیر ذرهبین باشد. نهاد نظارتی باید زیر نظر رئیس قوه باشد تا بتوان به عملکرد قوه قضاییه امیدوار شد. متاسفانه برخی از قضات به جرایم مختلف مبتلا هستند. قانون فصلالخطاب است و باید براساس قانون با متهم برخورد کنند. هاشمی درباره انتظار سینما از قوه قضاییه هم میگوید: باید درخصوص محصولات فرهنگی، امکانی برای برخورد با متخلفان و سارقان محصولات فرهنگی تعبیه شود زیرا محصول فرهنگی همه سرمایه یک تهیهکننده است. پیشتر با قاچاق DVD مواجه بودیم که با متخلفان برخورد میشد اما با پیشرفت تکنولوژی، تخلفات وسیعتر شده و امکان برخورد مناسب تعبیه نشده است.
حبیب اسماعیلی، تهیهکننده سینما و پخشکننده فیلم
ببینید که دولت در این چند سال گذشته چقدر به سینما بیاعتنا بود و بیمهری کرد که وقتی از حبیب اسماعیلی، بازیگر نامآشنای دهههای 60 و 70 و تهیهکننده سینما و پخشکننده فیلم خواستیم پیشنهادها و انتظاراتش از دولت و قوه قضاییه را به جامجم بگوید، گفت: «کو گوش شنوا؟» با این حال این سینماگر بااخلاق، همیشه حرفها و پیشنهادهای کارشناسانهای برای گفتن دارد و امیدواریم این بار واقعا گوشهای شنوایی وجود داشته باشد.
دولت؛ به امید واکسیناسیون همه مردم
حبیب اسماعیلی قبل از اینکه توقعش را از دولت تازه بگوید، آرزو میکند ویروس کرونا ریشهکن شود: شیوع کرونا مسائل و مشکلات فراوانی در جامعه و در مشاغل مختلف بهوجود آورده است بهویژه تبعات منفی این بیماری دامنگیر اهالی فرهنگ و هنر شده است. قیمت اجناس مختلف از لوازم خانگی تا اتومبیل و چیزهای دیگر با قبل از کرونا قابل مقایسه نیست و پنج تا 10 برابر شده است. حالا ببینیم سینما چه روندی را طی کرد؟ قبل از کرونا، فیلمی داشتیم که 40 میلیارد تومان هم در گیشه فروخت اما الان اگر فیلمی حتی چهار پنج میلیارد تومان هم بفروشد، همه کلاهشان را از خوشحالی بالا میاندازند. بالعکس اما هزینههای تولید بهشدت افزایش یافته است. آن زمان فیلمها معمولا با دو میلیارد تومان تولید میشد اما الان دستکم زیر پنج میلیارد تومان تولید نمیشود. این روند و این وضعیت باعث میشود بپرسیم مگر اهالی فرهنگ ظلم کردند؟ مگر دزدی کردند که هم از آنسو، فروش فیلمهایشان سیر صعودی نداشته باشد و هم از اینسو روز به روز ضرر کنند؟
این تهیهکننده در ادامه به نقش دولت هم میرسد و میگوید: درباره سال گذشته حق را به دولت میدهیم که نتوانست آنطور که باید از فرهنگ و هنر و سینما حمایت مالی و جبران خسارت کند، چون همگی از شیوع کرونا غافلگیر شدیم و واقعا نمیشد آن را پیشبینی کرد. فکر کنم یکی از صبورترین گروهها و مشاغل در این یکی دو ساله، اهالی فرهنگ و هنر بودند که همهجوره با این وضعیت و نداریها کنار آمدند اما این انتظار میرود دولت بعد از یکسال از شیوع کرونا و با احتمال ادامه این وضعیت، چنین مسائل و پیشامدهایی را در بودجه پیشبینی و خسارتها را جبران کند و برنامههایی جدی و کاربردی برای معیشت و امنیت شغلی اهالی سینما داشته باشد.
متاسفانه امسال تا اینجا این اتفاق نیفتاده است و با پیک پنجم کرونا، احتمالا باز هم با تعطیلی سالنهای سینما مواجه خواهیم بود. فکر میکنم اهالی فرهنگ و هنر، خودشان دارند کمبودها و کمکاریهای دولت را جبران میکنند. از دولت تازه انتظار داریم هرچه زودتر شرایط واکسیناسیون مردم را فراهم کند تا همه مشاغل و کسب و کارها به روند طبیعی خودشان برگردد، از جمله سینما و تئاتر و مردم با سلامتی و ایمنی کامل و اعتماد به برنامههای فرهنگی و هنری و نمایشی روی خوش نشان دهند و از آنها استقبال کنند.
قوه قضاییه؛ توجه به کپیرایت
حبیب اسماعیلی از قوه قضاییه انتظار قانونگذاری محکم و بازدارنده و ضمانت اجرایی مناسب درباره بحث قاچاق فیلمها و سریالها را دارد و میگوید: یکی از بزرگترین مشکلات سینمای ایران، سرقت و انتشار نسخه قاچاق و غیرقانونی فیلمها و سریالها در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای خارج از کشور یا در قالب فیزیکی و توزیع دیویدی است.
بنابراین به ضرورت بحث کپیرایت و رعایت حق نشر و تکثیر میرسیم. در این سالها، گاهی فیلمها و سریالها تنها ساعتی بعد از پخش رسمی در شبکههای مجازی و ماهوارهای بهطور غیرقانونی پخش میشود. نبود قانون کپیرایت، بزرگترین لطمه را به فیلم و اثر میزند و ضرر و زیانش را برای تهیهکننده دوبرابر میکند. انتظار داریم قوه قضاییه به این مهم رسیدگی و آن را قانونمندتر کند تا برخوردی جدی با قاچاقچیان فیلم در داخل و خارج از کشور صورت بگیرد.
علی سرتیپی، تهیهکننده و پخشکننده فیلم
علی سرتیپی این سالها چندان نشانی از آن جوان بازیگر فیلمهای قربانی و راه و بیراه در آغاز دهه 70 ندارد، چه از نظر چهره و شکل و شمایل و چه از نظر جایگاه و مقام در سینما. حالا از او بهعنوان بانفوذترین و پرقدرتترین چهره سینمای ایران در زمینه پخش و توزیع فیلم یاد میکنند. از این نظر پیشنهاد سرتیپی به دولت و قوه قضاییه که در گفتوگو با جامجم مطرح کرده، اهمیت پیدا میکند.
دولت؛ فاصله از سیاسیبازی
پیشنهاد علی سرتیپی به دولت، ارتباط مستقیمی با وضعیت کرونازده سینما دارد. او میگوید: در حوزه سینما بالاترین ضربه را از شیوع کرونا، سینماداران و پخشکنندهها و تهیهکنندهها خوردهاند. این قشر از همه صنوف بیشتر تحت فشار بوده است. از دولت جدید میخواهیم کاری کند که این سالنها و دفاتر بتوانند روی پای خودشان بایستند، چون قطعا اینها با توجه به این شرایط ممکن است اصلا دیگر سالنهایشان را باز نکنند.
به نظرم باید سینما را از سیاسی شدن خارج کنند و به آن نگاه سرگرمی همانطور که در دنیا هست، بشود. اگر حساسیتهای بیمورد روی فیلمسازی کم شود، سینما روی ریل خود باز خواهد گشت. خیلی دیدهایم که روی بعضی از فیلمها حساسیت زیادی ایجاد میشود اما همانها چند سال بعد پخش میشود و در سینما مورد تقدیر قرار میگیرد و هم حتی تلویزیون آن را پخش میکند.
خوشبختانه امسال سلبریتیها از سیاسیبازی فاصله گرفتند، انشاءا... دولت هم فاصله بگیرد و آزادی عمل بیشتری به سینما و ویاودیها بدهد تا فیلمها بتوانند به مسائل جامعه بپردازند. چون فیلم الان ارزانترین تفریح مردمی است. اگر این مسیر باز شود، سینما بهتر میتواند روی پای خودش بایستد و به اقتصاد خودش متکی باشد.
قوه قضاییه؛ سعهصدر
این تهیه کننده و پخشکننده فیلم انتظاراتش از قوه قضاییه را هم اینگونه مطرح میکند: نگاه سیاسی نباشد و هرکسی حرف و سخنی دارد بتواند آن را ابراز کند. اجازه نقد به مسائل قوه قضاییه داده شود و سعهصدر داشته باشند.
اگر بشود در حوزه کپیرایت هم طوری عمل کنیم که راه برای شبکههای ماهوارهای بسته شود که خیلی بهتر است تا دیگر فیلمهای ما را به تاراج نبرند. البته این موضوع صرفا داخلی نیست و نیاز به قوانین و تعاملات بینالمللی دارد اما اگر قوه قضاییه بتواند از حقوق مولف ایرانی در خارج از کشور پشتیبانی کند، واقعا اتفاق رضایتبخشی
خواهد بود.
انسیه شاهحسینی، کارگردان سینما
معمولا زنان فیلمساز در سینما برای فیلمساختن میانهای با فیلمهای جنگی ندارند و اگر هم هرازگاهی این اتفاق رخ میدهد یا برای ادای دین به فضای جبهه و جنگ یا تجربهاندوزی سینمایی در این زمینه است اما در این میان نمونه شاخص و متفاوتی چون انسیه شاهحسینی داریم که آن تجربه رزمنده بودن در دوران جنگ را به عرصه سینما هم کشاند و همچنان دغدغه ساخت فیلمهایی در ارتباط با جبهه و جنگ را دارد. او در گفتوگو با جامجم، پیشنهاداتش خطاب به آقایان رئیسی و محسنیاژهای را اینطور مطرح میکند.
دولت؛ اهمیت انتخاب این 3 وزیر
انسیه شاهحسینی درباره دولت، روی انتخاب سه وزیر کابینه حساسیت بیشتری دارد: از آقای رئیسی که خیلی به ایشان ارادت دارم، خواهش میکنم برای انتخاب این سه وزیر، اهمیت بیشتری قائل باشد: وزیر اقتصاد، وزیر فرهنگ و ارشاد و وزیر دفاع. اقتصاد مهمترین مساله امروز کشور است. وزیر فرهنگ و ارشاد هم بسیار اهمیت دارد، چون با فرهنگسازی درست حتی میتواند اقتصاد را هم نجات دهد. هرکدام از اقتصاد و فرهنگ، آسیب ببیند، دیگری را نابود میکند.
حساسیت روی وزیر دفاع هم به روحیه سلحشوری من برمیگردد. از همه اینها مهمتر، معاون اول رئیسجمهور است که آرزو میکنم محسن رضایی باشد، چون هم مساله اقتصاد برایش مهم است، هم مساله فرهنگ و هم بحث دفاع. انتخابهای مناسب در این زمینهها باعث میشود هم کار آقای رئیسی سبکتر باشد و هم رهبری هم بعد از سالها، نفس راحتی بکشند.
قوه قضاییه؛ به صغیر و کبیر رحم نکند
انسیه شاهحسینی از قوه قضاییه انتظار برخورد جدی با مجرمان جرائم را دارد: از آقای محسنیاژهای میخواهم به مجرمان صغیر و کبیر رحم نکند و شمشیر را از رو بکشد و بهدنبال عدالت باشد. هرجایی که احساس میکند کوچکترین ظلمی بر کسی رفته، چه مادی و چه معنوی رحم نکند، چون در آنصورت است که به یک حکومت عادلانه
نزدیک میشویم.
من مدتی در دانشگاه تهران، درس حقوق میخواندم و یکی از چیزهایی که در اولین روز آموختم، بررسی درست و دقیق و عادلانه پروندههای قضایی از مهمترین نشانههای دموکراسی در یک کشور است. بنابراین خیلی به آقای محسنیاژهای با سابقه قابل اعتنا و میراث خوب آقای رئیسی امیدوارم که فارغ از نام آدمها و تنها براساس معیارها با آنها برخورد کند و در رابطه با حق، مو را از ماست بیرون بکشد. عملکرد ایشان در قوه قضاییه باید شدیدتر، دقیقتر و سریعتر از عملکرد فعلی دستگاه قضا باشد.
موسیقی / فعالان موسیقی از پیشنهادهایشان به قوه قضاییه و دولت میگویند
حمایت از موسیقی قومی و حذف نگاه امنیتی به موسیقی
رضا مهدوی
رضا مهدوی هم از آن دسته هنرمندان است که هم در امور تخصصی کار خود پژوهش میکند و هم بابت حضورش در اجرای برنامههای تلویزیونی، ساحت رسانهای فرهنگ را هم از نزدیک تحت رصد دارد. با او درباره پیشنهاداتش برای قوه قضاییه و دولت به گفتوگو نشستهایم.
دولت؛ حمایت از موسیقی سنتی و محلی
اول از همه باید چند سیاستگذاری مشخص و مدون در حوزه موسیقی اعمال شود به این معنی که چهار نهاد اصلی از جمله دفتر موسیقی وزارت ارشاد، مرکز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر موسیقی صداوسیما و واحد موسیقی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران که از دولت بودجه میگیرند، باید به گونه تفکیکی و مجزا از هم عمل کنند و از موازیکاری جلوگیری شود. حمایت از موسیقیدانان محلی در اولویت قرار گیرد. موسیقی محلی ایران در حال نابودی است و باید اساتید شاخصی که خیلیهاشان را هم در این سالهای اخیر از دست دادیم، حفظ و تکریم و از آثارشان حمایت کنیم. در دورهای حوزه هنری، توجه به این اساتید و حفظ آثار هنری و معنوی موسیقی محلی را با حمایتهایی در عرصه تولید و برگزاری جشنوارههای جدی در دستور کار قرار داد اما بعدها حتی این جشنوارهها هم تبدیل به اقدامات نمایشی و تزئینی شدند. پس باید در هر استانی، بودجههای ویژه به شخصیتهای موسیقیهای مقامی، نواحی و محلی اختصاص داده شود تا این اساتید بتوانند این مواریث را به فرزندان یا شاگردان خود منتقل کنند و این فرهنگ سینهبهسینه پابرجا بماند. مشکل ممیزی علیرغم این که در دولت گذشته هم شعارهایی داده اما عمل نشد و همچنان میبینیم که دولت به موسیقیدانان بیاعتماد هستند، در دولت جدید مرتفع شود. در موسیقی همچنان نگاه حراستی و امنیتی وجود دارد درحالی که در سینما، تئاتر و دیگر رشتهها این طور نیست اما یک نوازنده باید تمام اطلاعات و مدارکش را در مرکزی ثبت کند تا بررسی شود. این دست اقدامات بیدلیل و بیتاثیر است در عین حال باعث عصبانیت هنرمندان جوان و بیاعتمادی آنها میشود و هنرمندان موسیقی به مرور احساس فقدان امنیت شغلی میکنند. این دست اقدامات باید تدریجا در عرصه موسیقی حذف شود و به جای آن، ممیزیها در حوزه شعر و ترانه اعمال گردد تا خط قرمزهایی که نظام در حوزه موسیقی دارد رعایت شود. اصلاح عرصه آموزش و در واقع اصلاح نگاه وزارت علوم به هنرستانها و دانشکدههای موسیقی است. همچنان سیستمهای آموزشی ما سیستمهای پوسیده 60،70سال گذشته فرانسویهاست که خودشان توسعه داده و نوآوری کردهاند اما هنوز هنرستانها و دانشکدههای ما تابعشان هستند و حتی از آموزشگاههای خصوصی موسیقی هم عقب ماندهاند.
قوه قضاییه؛ پشتیبان هنرمندان باشید
قوه قضاییه میتواند پشتیبان و ضامن اجرایی هنر و هنرمندان باشد طوری که هنرمندان احساس کنند پشتشان به قوه قضاییه گرم است تا اگر جایی از کار آنها اشتباه برداشت کند یا استنباط نامربوطی از هنر و آثارشان شود، قوه قضاییه بتواند قاضیها و دادیارانی را تربیت کند که با حوزه هنر، آشنایی داشته باشند و قادر باشند از حقوق آنها به عدالت دفاع کنند. چقدر خوب است که از اهالی هنر و موسیقی و سینما و...، قاضی تربیت شود تا بتوانند بهتر در این حوزهها داوری کنند. چقدر خوب میشود اگر مسوولان دولتی ما در سفرهای خارجی که دارند یکی از شخصیتهای فرهنگی و هنری را هم به عنوان بازوی فکری و نمادهای فرهنگی همراه خودشان ببرند تا دیگر کشورها هم بدانند ما در کنار سیاست و نفت و گاز و فرش، چقدر به هنر و هنرمندان ایرانزمین اهمیت میدهیم.
پیروز ارجمند، آهنگساز
پیروز ارجمند هنرمندی است با تمرکز بر هنر قومی و از این رو در خلال حرفهایش همواره خروج از محدوده و مرکزیتزدایی را میشود رصد کرد. او سابقه مدیریت فرهنگی را هم دارد و به همین دلیل است که از نزدیک ساختار اداری فرهنگ را میشناسد و میتواند با ما نیز از این شناخت حرف بزند.
دولت؛ احداث سالنهای تخصصی کنسرت
با توجه به وضعیت کرونا، دولت باید اقدامات اضطراری را در این رابطه برای حوزه موسیقی به سرانجام برساند. این باید به صورت یک برنامه کوتاهمدت اما تعجیلی در دستور کار قرار بگیرد. پیوست این برنامه ضروری هم میتواند این باشد که وزارت ارشاد در دفتر موسیقی سختگیریها در صدور مجوزها را کاهش دهد تا بازدارنده از کسب درآمد در حوزه موسیقی نباشد. این روش میتواند گسستی را که میان دولت و هنرمندان موسیقی ایجاد شده، ترمیم کند. مدیران متخصص در عرصه موسیقی باید به کار گرفته شوند. در بخش نظارتی باید در صدور مجوزها تسهیلگری کند و در بخش حمایتی هم باید همه امکاناتش را در سراسر کشور به کار بگیرد تا همه اهالی موسیقی در شهرستانها بتوانند از امکانات برخوردار شوند. این دولت هم مانند دولتهای قبلی در مساله کنسرتها دچار چالش خواهد شد. به عنوان یکی از مدیران فرهنگی در سالهای متمادی عرض میکنم که دلیل اصلی حواشی کنسرتها این است که ما سالن تخصصی برای کنسرت نداریم. به جز تالار وحدت، سایر سالنها، غیرتخصصی هستند و عموم کنسرتها اساسا در سالنهای ورزشی برگزار میشوند. سالن ورزشی آداب ویژهای را اقتضاء میکند که متناسب با کنسرت موسیقی نیست. لذا جوانی که برای کنسرت به سالن ورزشی میآید با هیجان و شور و شعف یک مسابقه ورزشی، موسیقی را دنبال میکند و طبیعی است که این اتفاق، ناهنجاریهایی را ایجاد میکند. به نظر من دولت باید هرچه سریعتر حدود 8 مجموعهای را که در استانهای مختلف در دست ساخت دارد، تمام کند و برای بخش خصوصی هم تسهیلگری کند تا وارد عرصه ساخت سالنهای کنسرت شود چون درآمد اصلی بخش موسیقی هم از سالنهای کنسرت است.
قوه قضاییه؛ تربیت قضات متخصص برای هنر
از آنجا که سالها کارشناس متخصص دادگستری در حوزه هنر بودهام باید بگویم مشکل بزرگ ما در حوزه کپیرایت است. حدود یک دهه است که لایحه مربوط به حقوق مولفین به مجلس رفته اما هنوز تصویب نشده و این تاخیر باعث شده که حقوق شرعی و قانونی و عرفی هنرمندان رعایت نشود. قوه قضاییه باید با پیگیری این لایحه تلاش کند تا هر چه سریعتر این امنیت بر فضای تولیدات هنری خصوصا موسیقایی حاکم شود. تربیت قضات متخصص و دایرکردن شعبات تخصصی در حوزه هنر و فرهنگ است. هرچند دادسرای فرهنگ و رسانه در این زمینه دایر شده اما هنوز به طور جدی با کمبود کارشناسان در این عرصه مواجه هستیم. رفتار حقوقی و قضایی با هنرمندان که اصولا سرمایههای اجتماعی جامعه به حساب میآید باید توام با تکریم و احترام باشد چرا که هنرمندان و اهالی ادب و فرهنگ، گروههای مرجع هستند و حفظ کرامت آنان در دستگاه قضایی میتواند بر جامعه اثر مثبتی داشته باشد.
تجسمی / از 2 هنرمند هنرهای تجسمی پرسیدهایم اقدام عاجل دولت و قوه قضاییه چه باید باشد؟
صادرات اثر هنری برای ارزآوری
مسعود شجاعیطباطبایی، کارتونیست
نام مسعود شجاعیطباطبایی به جشنوارهها و رویدادهای کارتونی بینالمللی در ایران پیوند خورده است؛ جشنواره کارتونی «فلسطین تنها نیست»، دوسالانه کارتون کتاب، جایزه سال استیکر، شکست کرونا و کلی رویداد و برنامههای کارتونی دیگر. بنیانگذار خانه کاریکاتور ایران درباره انتظاراتش از دولت آینده به یک نکته کلیدی و نتایج آن اشاره کرد:
دولت؛ همافزایی و مقدمات و تبعات آن
نهادها و سازمانهای متعددی در زیرمجموعه دولت با فرهنگ و هنر مرتبط هستند. از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رایزنیهای فرهنگی وزارت امورخارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات و فرهنگستان هنر که زیرمجموعه ریاست جمهوری اداره میشود. از موارد مغفولمانده در زمینه فرهنگ و هنر، همافزایی همین وزارتخانهها، نهادها و سازمانهای مرتبط با فرهنگ است تا اتفاقات زیرساختی را شاهد باشیم.
همافزایی باعث میشود آثار هنرمندان ایرانی در عرصه بینالملل هم دیده شود. ما در تمامی رشتهها در سراسر کشور، هنرمندان مطرحی داریم که اگر برنامه درستی وجودی داشته باشد، آثارشان را میتوان در نمایشگاهها، بازارها و برنامههای بینالمللی عرضه کرد و از این رهگذر به چند دستاورد مهم رسید:
اول: در مبحث اقتصاد هنر شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. در همه شاخههای هنری و از جمله هنرهای ملی از جمله نگارگری، خوشنویسی، تذهیب، خطنقاشی و موارد دیگر میتوانیم محصولات تازهای به بازارهای بینالمللی ارائه کنیم وبه اقتصاد هنر قدرت بدهیم.
دوم: هنرمندان ما به قدری توانمند هستند که در صورت همافزایی نهادهای فرهنگی و هنری، میتوانند مولد هنر باشند و هنر فاخر را توسعه دهند.
سوم: همافزایی کمک میکند که آثار هنری در داخل کشور هم قدر و قیمت پیدا کنند. مردم ما آثار هنری تولیدشده در سایر کشورها را خریداری میکنند، چون آثار هنرمندان ایرانی را نمیشناسند یا برای آن ارزش زیادی قائل نیستند.
چهارم: سطح کیفی تولیدات هنری کشورمان ارتقاء پیدا خواهد کرد.
پنجم: بهقدری شرایط سخت شده که یک هنرمند حتی بهسادگی نمیتواند اصل اثرش را به جشنوارهها و رویدادهای هنری ارسال کند. همافزایی نهادهای مرتبط با هنر، امکانات و تسهیلاتی در اختیار هنرمندان قرار میدهد که شرایط را برای توسعه فعالیتهای آنها و کسب درآمد بیشتر از هنر، فراهم خواهد کرد.
ششم: یکی دیگر از اقدامات دولت در راستای همافزایی نهادها، میتواند تشکیل یک بانک اطلاعاتی جامع باشد که براساس آن بتوان برای هنرمندان تسهیلات مختلف در نظر گرفت.
مقدمات: همافزایی نیاز به سند بالادستی دارد تا به جای موازیکاری، همه نهادها و سازمانهای مرتبط به صورت همگرا فعالیت کنند و خون تازهای به رگهای هنر کشور بریزند.
شکست تحریمهای بانکی: رایزنهای فرهنگی باید بتوانند زمینه عرضه تولیدات هنری در سایر کشورها را به ترتیبی فراهم کنند که هنرمند گرفتار تحریمهای بانکی و مالی نشود. هنرمندان فعال باید بتوانند تحریم را بشکنند، چون تحریم بهواقع کارساز نیست.
حمایتهای معنوی: ارائه آموزشهای واقعی، تمرکززدایی و توجه به هنرمندان سراسر کشور میتواند از جمله برنامههای دولت جدید در عرصه فرهنگ و هنری باشد.
تشکیل آژانسهای عکس و آثار تجسمی: در کشورمان و فقط در مجموعه روایت فتح دو میلیون عکس موجود است که هرگز در یک آژانس عکس گردآوری نشدهاند.
تشکیل اتاق فکر: دولت میتواند برای تصمیمگیری درباره مسائل فرهنگ و هنر اتاق فکری متشکل از افراد صاحبایده که با کار شبانهروزی بر مشکلات این حوزه غلبه کنند و تصمیمهای مفید بگیرند، داشته باشد.
حبیبا... صادقی، نقاش
این روزها که دانشکدهها و برنامه تدریس به دانشجویان تعطیل است، صادقی بیشتر وقتش را به نقاشی و خلق اثر مشغول است. او روی یک تابلوی خاص کار میکند که همزمان با هفته دفاع مقدس رونمایی خواهد شد؛ تابلوی 100 مترمربعی درباره تاریخ انقلاب. صادقی به عنوان یکی از هنرمندان پیشکسوت انقلابی درباره توقعات و انتظاراتش از دولت و قضاییه گفت:
دولت؛ ردیف بودجه مناسب
هنرمندان عرصه تجسمی کارهای گرانسنگی خلق کردهاند که میتوانند بهسادگی جای تلنبههای نفتی کارکنند و ارزآوری داشته باشند. همچنان که 67 درصد از درآمد کشور فرانسه از جریان موزهداری و کار فرهنگی است. بنابراین فرهنگ و هنر ایران هم میتواند با درایت و دلسوزی مدیران و همراهی جامعه هنرمندان به یک جریان سودآور بدل شود. تابلوی گلهای آفتابگردان ونگوگ متعلق به هلند بود که ژاپن آن را خرید و حالا این تابلو پشتیبان موزه ملی و بزرگترین ردیف اقتصادی بانکهای ژاپن است. همچنین دولت میتواند ردیف بودجه مناسبی برای بخش فرهنگ درنظر بگیرد و با برنامهریزی دقیق و ارائه امکانات به هنرمندان فرهیخته، شرایط رشد و توسعه فرهنگی و هنری را فراهم کند.
قوه قضاییه؛ حذف ویژهخوارها
شاید در زمینه تجسمی با مشکلات قضایی کمتری روبهرو باشیم، اما در حوزه چاپ و انتشار که تنوع و گستردگی قابل توجهی دارد، با مشکلات متعددی روبهرو هستیم. گروههای ویژهخوار و شبهناشرها، نسخههای متعدد از کتابهای پرفروش را ارائه میدهند و امکان و استعداد انتشارات را مخدوش میکنند.
تئاتر / هنرمندان تئاتر از اقدامات لازم در قوه قضاییه و دولت میگویند
استقرار عدالت اقتصادی و فرهنگی
داود فتحعلیبیگی، کارگردان و پژوهشگر تئاتر
داود فتحعلیبیگی آنقدر در تئاتر ایران استخوان خرد کرده و با مدیریتهای فرهنگی مختلف روبهرو بوده که حالا بداند دولت و قوه قضاییه و مسؤولانش با توجه به اقتضائات جدید چگونه میتوانند به داد هنر برسند؛ آن هم هنر تئاتر که در مظلومیتش نسبت به دیگر هنرها تردیدی نیست.
دولت؛ افزایش حمایت مالی
«تئاتر جدا از زندگی نیست، جدا از اقتصاد نیست. مدتی است زندگی ما بابت شیوع ویروس کرونا درگیر مشکلات اقتصادی است و از این رو در وهلهنخست باید بگویم در این شرایط دولت چه میتواند بکند جز حمایت مالی؟» اینها را داود فتحعلیبیگی در شرایطی میگوید که معتقد است کرونا و وضع معیشت، دست دولت را بسته است اما وقتی از او میپرسیم اگر دوره شیوع کرونا را سپری کنیم دولت باید چه کند، میگوید: «اولین اقدام دولت پس از زمانه تسلط کرونا بر کشور باز هم باید حمایتمالی باشد.
حمایتمالی باید بیش از اینها باشد. سالها ما هر شب ده نمایش در تهران روی صحنه میبردیم، حالا این تعداد به صد نمایش رسیده است؛ از این تعداد نمایش، دستکم سی نمایش هست که دارای وجاهت هنریاند که در تماشاخانههای دولتی اجرا نمیشوند و راهی تماشاخانههای خصوصی میشوند. تماشاخانههایی که اجاره میگیرند. میدانید که بخش خصوصی ما در تئاتر، صرفا اجارهدار است. خب از این نمایشها که مجبورند اجاره سالن هم بدهند باید حمایت شود.» انتظار دیگری که فتحعلیبیگی از مجموعه فرهنگی دولت آینده دارد، مرتبط با ساختمان ادارهتئاتر است: «ما حدود بیست سال پیش ساختمانی برای اداره تئاتر تهیه کردیم. در همه این مدت آن ساختمان همانطور مسکوت مانده و برای مرمت یا بازسازی کامل، نیازمند بودجه است. دولت باید دست در جیب کند و آنجا را راه بیندازد یا با بخش خصوصی در راهاندازیاش مشارکت کند. یادمان باشد معیشت بسیاری از هنرمندان تئاتر از مسیر نمایش میگذرد و بس.»
قوه قضاییه؛ استقرار هیأتمنصفه
فتحعلیبیگی معتقد است یکی از مشکلات تئاتر در سالهای اخیر مشکلات امنیتی و قضایی بوده و میگوید که وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفه صدور پروانه نمایش را عهدهدار است دیگر نباید برای آن نمایش مشکلی به وجود آید. او ناراحت است از اینکه یک پیشکسوت 70ساله تئاتر باید به دادگاه برود و روبهروی یک قاضی 30ساله که از هنر او سررشتهای ندارد، بنشیند و سوال و جواب شود: «باید از این تداخل مسوولیتها رها شویم و باید یک نهاد مسوول رسیدگی به این امور باشد».
او میگوید: «قانون فعالیت هیاتمنصفه باید مصوب شود و دادگاهها باید مجهز به هیاتمنصفه باشد. باید طوری شود که عدالت از قاضی مهمتر باشد. حضور هیاتمنصفه در دادگاهها ما را به عدالت نزدیکتر میکند. منتقدان میگویند این حضور، استقلال قاضی را مخدوش میکند اما باید گفت عدالت مهمتر از
قاضی است.»
پیشنهاد آخر فتحعلیبیگی به رئیس تازه قوهقضاییه این است: «ما باید بتوانیم حرف بزنیم. باید بتوانیم فساد موجود در بسترهای مختلف را نقد کنیم. باید تابوی نقد قضات شکسته شود. ما که نمیخواهیم بگوییم همه بدند و عملکرد هیچ یک از قضات مطلوب نیست اما باید بتوانیم اگر ناملایمتی دیدیم، نقد کنیم. ما باید در عین حال که میدانیم حق اهانت به ادیان و اعتقادات را نداریم، مجهز به آزادی مشروع بیان باشیم.»
امیرحسین شفیعی، کارگردان تئاتر
امیرحسین شفیعی کارگردان و تهیهکننده تئاتر و مدیر تماشاخانه سرو است. او سالها در زمینه تئاتر و نمایش خیابانی فعالبوده و در این زمینه اتفاقهای بسیاری را رقم زده است. در کارنامه او ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان تهران، دبیری همایشملی تئاتر خیابانی سردار آسمانی و مدیریت بخش تئاتر خیابانی پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت نیز بهچشم میخورد.
دولت؛ عدالت فرهنگی برای همه مناطق
اعتقاد من بر این است که دولت آقای رئیسی دولتی خواهد بود که حداقل بنا به شعارهای رئیسجمهور منتخب قرار است دولت مردمی باشد. در حوزه فرهنگوهنر، مهمترین اتفاقی که باید در دستور کار قرار گیرد، برقراری عدالت فرهنگی است؛ چیزی که متاسفانه در هشتسال گذشته وجود نداشته است. عموما دولتهای ما در حوزه فرهنگوهنر اگر هم توجهی بکنند، توجهشان معطوف به پایتخت است و کاملا فراموش میکنند که دولت، برآمده از کل ایران و شهرهای دور و نزدیک آن است. استانهای ما و هنرمندان بزرگ سرزمین ما در جغرافیای دور و نزدیک متاسفانه از تمام امکانات اقتصادی و حمایتهای مالی و حتیآموزشهای تخصصی بهرهمند نیستند. یکی از مهمترین پیامدهای عدم وضع عدالتفرهنگی مهاجرت به پایتخت است. در همین حوزه تئاتر که تخصص من است، این اتفاق بهکرات رخ داده است. این در حالی است که در اروپا خیلی از شرکتهای بزرگ هنرهای نمایشی در یک روستا شکل گرفتهاند و بهواسطه همین مساله توریستها و گردشگران بسیاری به یک روستا هجوم میآورند تا یک اثر هنری را ببینند. این میتواند الگوی مناسبی برای جامعه ما نیز باشد.
بیتوجهیهایی که دولت پیشین به عرصه فرهنگوهنر داشت، باعث انباشتهشدن مطالبات هنرمندان شده است. از این رو کار دولت در این زمینه بسیار دشوار است. من امیدوارم با انتخاب یک وزیر متخصص در این حوزه و آشنا با ظرفیتهای فرهنگوهنر و برقراری ارتباط موثر با هنرمندان و در نهایت با مدیریتی شایسته، امید به هنرمندان این کشور بازگردد. امروز بسیاری از هنرمندان کشور ما مخصوصا در حوزه تئاتر سرخورده و ناراحت هستند. امیدوارم در دولت آینده به هنرمندان به عنوان شهروند درجه دو نگاه نشود. اتفاقی که در این دولت رخ داده است.
قوه قضاییه؛ همکاری برای کاهش جرم
پیشگیری از جرم یکی از وظایف مهم دستگاه قضاست. تولیدات هنری و هنرمندان میتوانند در این زمینه بسیار تاثیرگذار باشند.
اگر در این زمینه سرمایهگذاری درستی اتفاق بیفتد، اولا میتوانیم ظرفیتی برای تولید آثار هنری ایجاد کنیم و هنرمندان بسیاری را درگیر کار کنیم و ثانیا و مهمتر از آن دستاورد بزرگی برای دستگاه قضای شکل خواهدگرفت.
ما میتوانیم با تولید آثار هنری در کشور فرهنگسازی کنیم تا وقوع جرم در آن کاهش یابد. از این منظر رئیس جدید قوهقضاییه میتواند با هنرمندان وارد گفتوگو شود.
از لحاظ ساختاری اگر دستگاه قضا در زمینه تولید حامی فرهنگوهنر باشد و همچنین با نظارت درست به این عرصه وارد شود، میتواند جلوی بسیاری از بیقانونیها در این عرصه بایستد. بودجههای زیادی در عرصه فرهنگ و هنر وجود دارد که در جاهای درستی خرج نمیشوند.
به نظر من این نوعی کجسلیقگی، بدرفتاری و تخلف بزرگی است که میتواند با توجه دستگاه قضا رفع و رجوع شود. بودجه یک برنامه فرهنگی نباید خرج خرید زمین و واردات ماشین شود. اتفاقی که در سالهای گذشته بهکرات در فضای فرهنگی کشور رخ داده است.
-
من آدم پیچیدهای نیستم
-
قلم ما را به کجاها که نمیکشد!
-
بسته پیشنهادی اهالی فرهنگ به رئیسی و اژهای
-
چرخ بازار تایر نمیچرخد
-
به آرزوهایم در داوری رسیدهام
-
فشار به آمریکا برای خروج از عراق
-
معشوقهکشی در مهمانی
-
کاربردهای شگفتانگیز یک خنککننده
-
مسیر صلح افغانستان از تهران میگذرد
-
افزایش داروخانهها چه دردی را دوا میکند؟