سرمایهگذاری برای آموزش
افت سطح سواد دانشآموزان اتفاق تازهای نیست، زیرا نشانههای آن از پیش نیز وجود داشته است. به همین دلیل لازم است به متغیرهای کلیتری اشاره کرد که انتظارات ما از نظام آموزشی را برآورده نکرده است. بهطورکلی سه عامل در افزایش سواد و مهارتهای زندگی دانشآموزان موثر است. این سه عامل به نوعی سه خاستگاه برای مولفههای این حوزه است که شامل خانواده، جامعه و مدرسه یا نظام آموزشی میشود. هرکدام از اینها هم شامل مولفههای جزئیتری میشود که در مجموع بر سطح سواد دانشآموزان تاثیرگذار است.
در واقع ضعفهایی که در جامعه، نظام آموزشی و خانواده با آن روبهرو هستیم در پیدایی شرایط کنونی نقش دارند اما پررنگترین نقش در این میان به عهده نظام آموزشی است. این نظام شامل برنامهریزی آموزشی، منابع، محیط آموزشی، آموزشدهنده و نظام مدیریتی است. قسمتهایی که به آنها اشاره شد در نظام آموزشی کشور نقش دارند و اگر بهدرستی عمل نکنند شرایط برای افزایش کیفیت آموزش فراهم نمیشود.
این در حالی است که میتوان گفت نظام آموزشی ما در فضای مدیریتی کشور از سوی تصمیمگیران و دستاندرکاران اصلی جدی گرفته نشده است. به این معنا که هنوز در هسته اصلی تصمیمگیری برای نظام آموزشی باوری به تغییر وجود ندارد.
به این ترتیب میتوان گفت وقتی به نظام آموزشی کشور آنچنان که باید بها داده نشود اجزای آن تضعیف میشوند. به عبارت دیگر، بیتوجهی به این مهم سبب شد فضای آموزشی، نظام مدیریت و حتی معلمان ما نیز تضعیف شوند. چنین رویکردی در نهایت با افت کیفیت آموزشی سبب تربیت دانشآموزانی میشود که در مسائلی مانند خواندن، نوشتن و سخنگفتن دچار مشکل هستند.
درباره نقش خانوادها در شکلگرفتن این شرایط نیز میتوان گفت وقتی ایدهآل بسیاری از خانوادهها این است که فرزندشان درس بخواند که به خارج از کشور مهاجرت کند میتوان گفت کمتر خانوادهای از این دست برای زبان فارسی اهمیت قائل میشود چراکه با مهاجرت دیگر آن که باید به آن نیاز پیدا نمیکند.
بنابراین چنانچه قصد اصلاح این رویکرد و احیای نظام آموزشی را داریم بهتر است مشکلات را ریشهای درمان کنیم. به این مفهوم که در گام اول نگاه مدیران را به این مساله تغییر دهیم؛ نکتهای رهبر معظم انقلاب هم بارها در بیاناتشان به آن اشاره کردهاند که محیط آموزشوپرورش باید محیطی سرمایهای باشد نه هزینهای.