جواد و فرهاد؛ از رقابت تا دشمنی
دو پادشاه، یک قلمرو
دربی جواد نکونام و فرهاد مجیدی در فینال حذفی، یکی از حساسترین جدالهای فصل است. فارغ از رقابت فولاد و استقلال، این تقابل در خود نکات مهمی دارد. جواد و فرهاد از بازیکنان نامی تاریخ استقلال هستند. البته حضور نکو در این باشگاه کوتاه بود. او یک فصل و نیم برای استقلال بازی کرد چراکه با امیر قلعهنویی به مشکل خورد. در دوران حضور مظلومی در استقلال قرار بود جواد دوباره بازگردد اما زمینه مهیا نشد. فرهاد به مراتب دوران طولانیتری از جمع آبیها بود. از این دو همیشه به عنوان رقبای نیمکت استقلال یاد میشود و چنین موضوعی ناخواسته آنها را رودرروی هم قرار میدهد. مرور کنیم چند برش مهم از رابطه این دو چهره مطرح فوتبال ایران.
جواد و فرهاد از قدیم رابطهای بسیار دوستانه داشتند. فرهاد اگر به اسپانیا میرفت، حتما با نکو دیدار میکرد. در آن زمان او در کشورهای عربی بازی میکرد و جواد در اوساسونا. این دو یک وجه اشتراک داشتند و آن استقلال بود. هر دو آبی دوآتشه بودند و آرزو میکردند روزی کنار هم در استقلال بازی کنند. بعدها اما این ماجرا پیچیده شد.
سالی که فتحا...زاده جواد نکونام را از لالیگا آورد، امیر قلعهنویی پایش را در یک کفش کرد که نباید فرهاد مجیدی به تیم بازگردد. او تصور میکرد با حضور نکونام جو ملتهب سکوها آرام میشود. قلعهنویی نکونام را وزنه سنگینی میدانست و از همان هفته اول با وجود ناآمادگی او را بازی داد. خیلی زود شعارها علیه جواد و قلعهنویی آغاز شد. بعدها نکونام گفت نباید به حرف امیر گوش میکرد و با ناآمادگی به میدان میرفت چون این به ضررش شد و تمام ترکشها به او اصابت کرد.
جواد نکونام مصاحبه تندی کرد و کنایهای به فرهاد زد. کاپیتان وقت تیمملی که تصور میکرد مشکلات سکوها از چشم فرهاد آب میخورد، در مصاحبهای به کنایه گفت: «بعضیها به بوقچیها لپتاپ و گوشی میدهند...» منظور نکونام، مجیدی بود. نیم فصل با انواع و اقسام اتفاقات برای جواد در استقلال گذشت و سرانجام اتفاق دیگری رخ داد.
نکونام بعدها گفت امیر قلعهنویی در آن فصل او را سپر کرد تا خودش آسیبی نبیند. در کمال ناباوری همگان، سرمربی وقت استقلال در نیم فصل رضایت داد فرهاد به جمع آبیها بازگردد. نکونام و مجیدی به هم رسیدند ولی انگار نه انگار مشکلی بود. رفاقت آنها دوباره شروع شد ولی مشخص بود این قصه سر دراز دارد و مشکلات آنها همچنان پابرجاست.
در فصل دوم حضور شفر در استقلال، فرهاد مجیدی که علیه افتخاری مدیرعامل وقت آبیها بود، به ناگهان به نفع او مصاحبه کرد و در این میان کنایه سنگینی به نکونام زد. او گفت: «با یک سال سابقه حضور در استقلال، ادعای نیمکت استقلال را دارند.» نکونام در آن زمان در لیگ یک فعالیت میکرد و به ادعای خودش اصلا بحثی درباره حضورش در استقلال نبود. چه، او بعدها هم وقتی اعضای کمیته فنی استقلال از جمله برهانی و مظلومی تماس گرفتند و دعوت کردند تا سرمربی آبیها شود گفت: «ترجیح میدهم در فولاد کار کنم.» گویا اطلاعات اشتباهی به فرهاد داده بودند. کاملا پیدا بود جواد حرفهای فرهاد را به دل گرفته و جایی جبران میکند.
دو فصل قبل. بازی استقلال و فولاد. تیم نکونام 2 بر یک برنده شد. فرهاد بعد از بازی در پیامی جنجالی نکونام و داور را متهم کرد. این اظهارات او با واکنش تند جواد روبهرو شد. او در تلویزیون گفت: «من مثل بعضیها فیک نیستم!» فرهاد به خاطر تهمتی که زده بود یک جلسه محروم شد. در فصل گذشته وقتی استقلال با مجیدی موفق شد فولاد را شکست دهد، نکونام دوباره کنایهای به فرهاد زد و گفت: «با یک پنالتی بازی را باختیم اما مشکلی نداریم. نه فحش میدهیم و نه بی احترامی میکنیم به کسی و نه میگوییم داور اینطور بوده و نه گریه میکنیم! میرویم تمرین میکنیم و زحمت میکشیم برای بازی بعد.»
جالب اینجاست در لابهلای همه این کنایهها و مصاحبهها، جواد و فرهاد قبل بازیها دست داده و عکس یادگاری هم گرفتهاند. امروز هم قطعا آنها با هم دست میدهند و عکس میگیرند. نبرد امروز برای آنها حیثیتی است و میتواند تکلیف جنگشان بر سر نیمکت استقلال را مشخص کند. جواد گفته از فولاد جدا میشود. شاید مددی هم رای به بقای فرهاد ندهد. در آن صورت این بازی سرنوشتساز خواهد بود.
سالی که فتحا...زاده جواد نکونام را از لالیگا آورد، امیر قلعهنویی پایش را در یک کفش کرد که نباید فرهاد مجیدی به تیم بازگردد. او تصور میکرد با حضور نکونام جو ملتهب سکوها آرام میشود. قلعهنویی نکونام را وزنه سنگینی میدانست و از همان هفته اول با وجود ناآمادگی او را بازی داد. خیلی زود شعارها علیه جواد و قلعهنویی آغاز شد. بعدها نکونام گفت نباید به حرف امیر گوش میکرد و با ناآمادگی به میدان میرفت چون این به ضررش شد و تمام ترکشها به او اصابت کرد.
جواد نکونام مصاحبه تندی کرد و کنایهای به فرهاد زد. کاپیتان وقت تیمملی که تصور میکرد مشکلات سکوها از چشم فرهاد آب میخورد، در مصاحبهای به کنایه گفت: «بعضیها به بوقچیها لپتاپ و گوشی میدهند...» منظور نکونام، مجیدی بود. نیم فصل با انواع و اقسام اتفاقات برای جواد در استقلال گذشت و سرانجام اتفاق دیگری رخ داد.
نکونام بعدها گفت امیر قلعهنویی در آن فصل او را سپر کرد تا خودش آسیبی نبیند. در کمال ناباوری همگان، سرمربی وقت استقلال در نیم فصل رضایت داد فرهاد به جمع آبیها بازگردد. نکونام و مجیدی به هم رسیدند ولی انگار نه انگار مشکلی بود. رفاقت آنها دوباره شروع شد ولی مشخص بود این قصه سر دراز دارد و مشکلات آنها همچنان پابرجاست.
در فصل دوم حضور شفر در استقلال، فرهاد مجیدی که علیه افتخاری مدیرعامل وقت آبیها بود، به ناگهان به نفع او مصاحبه کرد و در این میان کنایه سنگینی به نکونام زد. او گفت: «با یک سال سابقه حضور در استقلال، ادعای نیمکت استقلال را دارند.» نکونام در آن زمان در لیگ یک فعالیت میکرد و به ادعای خودش اصلا بحثی درباره حضورش در استقلال نبود. چه، او بعدها هم وقتی اعضای کمیته فنی استقلال از جمله برهانی و مظلومی تماس گرفتند و دعوت کردند تا سرمربی آبیها شود گفت: «ترجیح میدهم در فولاد کار کنم.» گویا اطلاعات اشتباهی به فرهاد داده بودند. کاملا پیدا بود جواد حرفهای فرهاد را به دل گرفته و جایی جبران میکند.
دو فصل قبل. بازی استقلال و فولاد. تیم نکونام 2 بر یک برنده شد. فرهاد بعد از بازی در پیامی جنجالی نکونام و داور را متهم کرد. این اظهارات او با واکنش تند جواد روبهرو شد. او در تلویزیون گفت: «من مثل بعضیها فیک نیستم!» فرهاد به خاطر تهمتی که زده بود یک جلسه محروم شد. در فصل گذشته وقتی استقلال با مجیدی موفق شد فولاد را شکست دهد، نکونام دوباره کنایهای به فرهاد زد و گفت: «با یک پنالتی بازی را باختیم اما مشکلی نداریم. نه فحش میدهیم و نه بی احترامی میکنیم به کسی و نه میگوییم داور اینطور بوده و نه گریه میکنیم! میرویم تمرین میکنیم و زحمت میکشیم برای بازی بعد.»
جالب اینجاست در لابهلای همه این کنایهها و مصاحبهها، جواد و فرهاد قبل بازیها دست داده و عکس یادگاری هم گرفتهاند. امروز هم قطعا آنها با هم دست میدهند و عکس میگیرند. نبرد امروز برای آنها حیثیتی است و میتواند تکلیف جنگشان بر سر نیمکت استقلال را مشخص کند. جواد گفته از فولاد جدا میشود. شاید مددی هم رای به بقای فرهاد ندهد. در آن صورت این بازی سرنوشتساز خواهد بود.