در شب اول محرم با حضور عزاداران عاشورایی از دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) رونمایی شد
یاری كنندهای هست
با تاریك شدن هوا، جمعیت دامنه میگیرد و به كوچهها و گوشهكنار میدان سریز میكند، خانوادهها در گروههای كوچك چند نفره، گوشه و كنار میدان ولیعصر(ع) میایستند؛ همدل هستند اما سعی در حفظ فاصله دارند. چه كسی آنها را خبر كرده است؟ رسانهها از برگزاری مراسم رونمایی خبر دادهاند اما زحمت اصلی را خود مردم كشیدهاند، همدیگر را در فضای مجازی خبر كرده و قرار گذاشتهاند. این را میشود از زمزمههایشان فهمید، از سراغ گرفتنها و پرس و جو كردنهایشان. همه در میدان بزرگ شهر گرد آمدهاند. روی دیوار نگاره بزرگ میدان ولیعصر(عج) تصویری است كه پیش از این به مناسبت عید غدیر با شعار «عشق علی زینت عالم شده» رونمایی شده بود و حالا نوبت به تصویر تازهتری میرسد، تصویری به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم؛ محرم سال 1400. تصویر تازه یكی از نقاشیهای حسن روحالامین است كه با شعار «امان نامه» روی دیوار میرود و به همراه ذكر توسل و مراسم دمامزنی رونمایی میشود.
در جمع عاشقان و عزاداران امام حسین(ع) در میدان ولیعصر(عج)، مرد نقاش هم حضور دارد؛ ساکت و آرام و در حاشیه. اولین بار نیست که یکی از نقاشیهایش روی دیوارنگاره میدان به نمایش درمیآید. این حتی اولین عاشورایی نیست که اثرش روی تماشاییترین دیوار شهر به نمایش درمیآید. محرم سال گذشته نیز اثری از روحالامین با نام «در مصاف» روی دیوار قرار گرفت. نقاشی سال گذشته تصویری بود از نبرد سلحشورانه حضرت حسین(ع) و برادر وفادارش حضرت ابوالفضل(ع) که با شعار «پشت به پشت و صفشکن/ کیست حریف تن به تن» رونمایی شده بود.
امسال در آغاز ماه محرم از حسن روحالامین نقاشی اماننامه روی دیوار بزرگ میدان ولیعصر به تماشا گذاشته شدهاست. موضوع تابلو اماننامهای است که شمر لعین به حضرت عباس(ع) میدهد و با این پاسخ روبهرو میشود: «اِنّی اُحامی اَبَداً عَنْ دینی» یعنی هرگز از یاری دینم دست برنخواهم داشت. این جمله حمایتگرانه و برادرانه را در پایین تصویر میشود دید؛ نوشتهای است به خط مسعود نجابتی که او هم در کنار روحالامین سهمی داشته باشد از وسعت پیام دیوارنگاره میدان بزرگ شهر.
مرد نقاش تابلوی اماننامه را مانند بسیاری دیگر از آثارش در ابعاد بزرگ نقاشی کرده است؛ باز هم زاویه و دریچهای ویژه پیشروی ما قرار داده برای نگاه کردن به تاریخ و احساس حضور در زمان؛ زمان رویدادهای مهم تاریخ زیست و زمانه اهلبیت(ع). او در میدان شهر حضور دارد و با مردم گفتوگو میکند و زیر اثری که خلق کرده عکس میگیرد. آنچه روی دیوار رفته، تصویر بزرگی است از تابلویی که چندی پیش با نگاه به رویداد بزرگ عاشورا نقاشی کردهاست.
در شهر چه خبر است
مردم شهر از راه رسیدهاند، مراسم شب اول محرم آغاز شدهاست. بهجز مراسم رونمایی برنامههای دیگری برایشان تدارک دیده شدهاست. حاج مهدی دقیقی و کربلایی مجید خسروآبادی برای عاشقان و عزاداران حسینبن علی(ع) مرثیه میخوانند.
ذکر دعای توسل حال غریبی دارد، آن هم بعد از دلتنگیهای دوران کرونا و دوری از برنامههای مذهبی جمعی و بزرگ. زمزمه دعای توسل در میدان بزرگ شهر، زیر آسمان ابری و برگزاری آیینی دمامزنی دست به دست هم میدهند که دلها به پرواز درآیند و چشمها به اشک بنشینند.
غربت و دلتنگی در میدان شهر بیداد کرده و فرصتی دست داده که بعد از آن همه دوری و صبوری هراسان از کرونا یک دل سیر با هم بودن و آیین عزاداری بهجا آوردن را مزهمزه کنند. حال خراب آدمها را در پایان مراسم و وقت رفتن، فهمید. بهسختی دل میکنند و هنوز در گوشه و کنار میدان پرسه میزنند. با دیوارنگاره با مرد نقاش و با همدیگر عکس یادگاری میگیرند، عکسهایی به تاریخ شب اول عاشورای سال 1400 و در کوران مبارزه با کرونا.
هنوز سایه هراس و دلشوره را میتوان در حضور مردم احساس کرد و شاهد مراقبتهایشان بود اما گویی دلی از عزای عزاداری درآورده باشند؛ از این حضور رضایت دارند و انگار دل تنگشان باز شدهاست. به بهانههای دیگری میاندیشند برای حضور در کنار هم و سوگواری جمعی و همدلانه؛ اخبار را رد و بدل میکنند، درباره مراسم حرف میزنند و امیدوارند باز هم در شبهای آتی پا بدهد که زیر آسمان شهر جمع شوند و برای مولایشان اشک بریزند.
یکی از آنها میگوید: سال گذشته در خانه ماندم. بیشتر از خودم نگران خانوادهام بودم اما شکر خدا پدر و مادرم واکسینه شدهاند و حالا خیالم کمی راحتتر است. مراسم دمامزنی را دوست داشتم. راستش تا بهحال آن را تجربه نکرده بودم. دربارهاش شنیده بودم اما اولینبار بود که از نزدیک دمامزنی را میدیدم.
یکی از خانمها به تابلوی روحالامین نگاه میکند و به بغلدستیاش که شاید خواهر یا رفیقش باشد میگوید: چقدر خوب نقاشی را کشیده. چهره حضرت ابوالفضل دیده نمیشود اما من خشم او را میبینم و فریادی که بر سر شمر میزند را میشنوم. اصلا انگار آنجا حضور دارم.
بغلدستیاش میگوید: من ترس را توی چشمهای شمر میبینم. بریم کمی دورتر که بهتر ببینی.
به همراه چند نفر دیگر از میدان کمی فاصله میگیرند که نقاشی روحالامین را دقیقتر تماشا کنند. هنور دارند زمزمه میکنند: کلماتی مثل برادری، مردانگی و... .
دیواری از جنس رسانه
چند سال است که به بهانههای مختلف، دیوارنگاره میدان ولیعصر تغییر میکند. گاهی با مردم شهر سوگوار میشود و گاهی همراه جشنها و شادیهای مردم میشود. این دیوارنگاره حالا دیگر به یک رسانه بصری بزرگ
بدل شده است.
در آغاز فقط گاهی تصاویری روی دیوار قرار میگرفت اما حالا گاهی تغییر تصویر روی دیوار با برنامهها و مراسم آیینی همراه است مثل شب اول ماه محرم که همین دیوار بهانهای شد برای گرد هم آمدن عزاداران حسینی. بزرگترین دیوار کشور به همت خانه طراحان انقلاب اسلامی، تصاویر زیادی به خود ده است از جشن نیمه شعبان تا جشن آزادی قدس. رویدادهای تاریخی مانند سالروز بازداشت نظامیان آمریکایی در خلیج فارس و مناسبتهایی مانند روز مادر. خانه طراحان به جز دیوارنگاره برنامههای دیگری هم داشته است؛ از جمله پویش استفاده از ماسک در دوره شیوع ویروس کرونا. بعد از همه این تلاشها و برنامهریزیهادیوارنگاره میدان ولیعصر حالا به یک نماد بدل شده، یک نماد پویا و موثر که هر بار حرفی برای گفتن دارد و رویدادی را رقم میزند. این دیوارنگاره به نوعی با سیر تاریخی رویدادهای جامعه همراه میشود و حتما در آینده آلبوم زنده و واقعی رویدادهای مهم جامعه امروز ما به حساب خواهد آمد؛ آلبومی که فقط تصویر به نمایش نمیگذارد؛ حرف دارد، چالش برگزار میکند و اتفاقاتی مؤثر را رقم میزند.
-
پادشاه در پاریس
-
تراژدی توهم
-
عبرتهای 8 ساله برای دولت جدید
-
۹ دستور رئیسی در جلسه اضطراری ستاد کرونا
-
نقشههایی که کرونا برای ما کشید
-
رمزگشایی از راز «اتاق تاریک»
-
بازگشت هیولای دریای خزر
-
قصه فرشتگان سفیدپوش
-
یاری كنندهای هست
-
خاک سرخ
-
زمانی برای عاشقی
-
اشرف غنی، تهران و ملاعبدالمنان نیازی
-
شمشیر مختار بهتر از اشک یزید
-
عبرت اندوزی، اساس پیشرفت
-
۹ دستور رئیسی در جلسه اضطراری ستاد کرونا