امنیت در گروی خروج اشغالگران

خروجی اجلاس بغداد در چه صورتی می‌تواند به ایجاد ثبات و امنیت در عراق و منطقه ختم شود؟

امنیت در گروی خروج اشغالگران

پایتخت عراق میزبان «کنفرانس بغداد برای همکاری و شراکت» است. بغداد از همسایگانش ترکیه، ایران، عربستان، کویت و اردن در کنار قطر، مصر، امارات و فرانسه برای مشارکت در سطح بالا و از سفرای کشورهای عضو شورای امنیتی و گروه 20 و نیز دبیرکل اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی و شورای همکاری دعوت کرده‌است. ملک عبدا...دوم، شاه اردن و عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهوری مصر و شیخ تمیم بن حمد آل‌ثانی، امیر قطر، ریاست هیات‌های کشورهای خود در این نشست را به‌عهده خواهند داشت. براساس آنچه از سوی مقامات عراقی برگزارکننده نشست عنوان شده‌است، مبارزه با گروه‌های تروریستی و تضمین امنیت جغرافیایی، منطقه‌ای و اقتصادی عراق اصلی‌ترین اهداف برگزاری این نشست محسوب می‌شود. عده زیادی از تحلیلگران در نگاه اول معتقدند که اجلاس بغداد با توجه به حضور گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی در آن، می‌تواند اقدام مثبتی برای کاهش اختلافات و جایگزین کردن مناسبات اقتصادی به جای اختلافات سیاسی باشد. نزار الخیرا...، رئیس کمیته تدارکات کنفرانس منطقه‌ای بغداد و قائم‌مقام وزیر خارجه عراق در این خصوص می‌گوید: کنفرانس بغداد بیش از هر چیز اهداف اقتصادی را دنبال می‌کند و به مسائل اختلافی نمی‌پردازد. کشورهای دعوت‌شده به این کنفرانس تجارب خوبی در عرصه اقتصاد و صنایع و سرمایه‌گذاری دارند و عراق در پی جلب سرمایه در بخش کشاورزی و صنعت است. عراق بزرگ‌ترین فرصت‌های سرمایه‌گذاری در منطقه را دارد و مشارکت کشورهای منطقه در این کنفرانس بیش از هر چیز موجب تقویت شراکت‌های اقتصادی با عراق می‌شود.

 پیوند اقتصاد و امنیت در عراق

بدون شک همکاری اقتصادی موثر و ایجاد زیرساخت‌های تجاری و مبادلاتی قوی در بغداد، بدون تحقق امنیت در این کشور امکان‌پذیر نخواهد بود. در این میان، برگزاری اجلاس بغداد در وهله اول می‌تواند میدان و آوردگاهی برای طرح صریح دغدغه‌های امنیتی و منطقه‌ای در عراق باشد. طی سال‌های اخیر آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مثلث ایجادکننده ناامنی در بغداد محسوب شده و ترکیه و رژیم اشغالگر قدس نیز با حمایت از گروه‌های تروریستی ــ تکفیری مانند داعش و جبهه النصره، پروسه ناامن‌سازی عراق را به پیش برده‌اند. بنابراین، نخستین شرط برای تحقق عراق امن، عقب‌نشینی بازیگران مخرب از سیاست‌های قبلی خود در قبال بغداد است.
در این معادله، نباید از اعضای اروپایی ناتو (به‌خصوص آلمان و فرانسه) به‌سادگی گذشت. کشورهایی که تمرکز تروریسم تکفیری در منطقه غرب آسیا و شبه‌قاره هند را به مثابه یک استراتژی و راهبرد کلان اما غیرآشکار در حوزه سیاست خارجی خود دنبال می‌کنند.
بدیهی است که تا زمان عدم تغییر کامل رویکرد امنیتی بازیگران مخرب و مخل امنیت در بغداد، پایتخت عراق نمی‌تواند به کانون سرمایه‌گذاری اقتصادی و تجاری در منطقه تبدیل شود. جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان همسایه عراق، همواره درصدد تقویت مؤلفه‌های امنیت‌ساز در بغداد بوده‌است. تهران معتقد است که پایان دادن به بحران‌سازی‌های غرب، اصلی‌ترین پیش‌شرط تحقق عراق امن محسوب می‌شود. با تحقق عراق امن، زمینه برای ایجاد ثبات در منطقه و هم‌افزایی اقتصادی بازیگران مستقل منطقه و بغداد فراهم خواهد شد.



واشنگتن؛ مولد اصلی بحران در بغداد

 در این میان، نمی‌توان به‌سادگی از کنار نام ایالات متحده به‌عنوان اصلی‌ترین عامل تولید و ترویج بحران‌های عمیق در بغداد گذشت. جمهوری اسلامی ایران در اجلاس بغداد به‌دنبال طرح این گزاره مهم و راهبردی است که تنفس آزادانه امنیتی، اقتصادی و منطقه‌ای عراق مرهون عقب‌نشینی استراتژی‌های مداخله‌گرایانه و ناامن‌کننده واشنگتن و متحدان غربی و عربی آن خواهد بود.
تا زمانی که آمریکا به‌دنبال «استمرار بحران‌های مزمن اجتماعی و امنیتی» در بغداد باشد، این کشور باید انرژی و امکانات خود را صرف مواجهه با خشونت‌های داخلی (با مصدر خارجی) کند.
 تجربه 20 سال اشغالگری آمریکا در عراق نشان داده است که هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه درخصوص دستیابی به این استراتژی‌ها و اهداف کلان و میانی، با یکدیگر متفق‌القول و همراه هستند. نباید فراموش کرد که تز «تجزیه عراق» به سه منطقه شیعه‌نشین، سنی‌نشین و کردنشین در سال 2006 میلادی از سوی جو بایدن سناتور سابق و رئیس‌جمهور فعلی آمریکا
مطرح شده است.




عراق باثبات، کلید امنیت منطقه است

 عراق باثبات کلید امنیت منطقه است. جبهه مقاومت بر این باور است یکی از اصلی‌ترین دلایل تمرکز غرب، رژیم صهیونیستی و برخی متحدان عربی آنها بر بغداد، منابع غنی و موقعیت ژئوپلتیکی عراق است. این رویکرد و نگاه مخرب باید تغییر کرده یا از بین برود. همین نگاه خطرناک، به عاملی بازدارنده در مسیر ثبات، امنیت و استقلال عراق در منطقه
و جهان تبدیل شده است.‌
بدیهی است که امروز مرجعیت شیعه، گروه‌های مقاومت، شهروندان عراقی و... علاقه‌مند به ایجاد نظم و آرامش در این کشور، جملگی مشغول رصد هوشمندانه رفتار دشمنان امنیت منطقه هستند. بدون شک مواجهه با این توطئه بزرگ دشمنان عراق و منطقه، باید در همین مرحله صورت گیرد.




لزوم خروج اشغالگران آمریکایی از عراق

 مهم‌ترین موضوعی که در برهه زمانی فعلی باید تحقق کامل پیدا کند، به خروج نیروهای اشغالگر آمریکایی از عراق بازمی‌گردد. بدون شک اشغالگری ایالات متحده در عراق، کلیدی‌ترین عامل وقوع بحران‌های امنیتی و سیاسی در بغداد محسوب می‌شود. با توجه به قانون پارلمان مصوب اوایل ۲۰۲۰ مبنی بر خروج نیروهای بیگانه از خاک عراق و شکست تاریخی آمریکا در افغانستان، به‌نظر می‌رسد تاکید بر خروج کامل نیروهای بیگانه و در راس آنها آمریکا از منطقه به‌عنوان عامل اصلی مشکلات این منطقه، از اهداف مهم این اجلاس باشد که به‌طور جدی از سوی طرفداران ایجاد امنیت واقعی در عراق پیگیری می‌شود.‌
فارغ از ظرفیت‌های بالقوه و گسترده‌ای که در حوزه‌های مختلف اقتصادی، منطقه‌ای و سیاسی می‌توان از آنها در راستای هم‌افزایی فی‌مابینی ایران و عراق استفاده کرد، وجود دشمنی به نام «کاخ سفید» اهمیت مضاعفی به این هم‌افزایی و همپوشانی راهبردی می‌دهد. تاکید می‌شود که واشنگتن در این معادله مهم‌ترین نقش سلبی را ایفا می‌کند. قواعد بازی دیگر دشمنان امنیت منطقه مانند رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و انگلیس، ناظر بر راهبردهای کلان ترسیم شده ازسوی واشنگتن تعریف می‌شود؛ از این‌رو در رصد و مهار این بازی خطرناک، باید روی «نقطه ثقل »حریف متمرکز شد. پس از شهادت مظلومانه سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، پارلمان عراق به طرحی پنج‌بندی رأی داد که از جمله آنها لغو درخواست کمک از ائتلاف دست‌ساز آمریکا (موسوم به ائتلاف ضدداعش) است. این ائتلاف طی سال‌های اخیر در عراق نه‌تنها نقشی در مهار و شکست تروریست‌های تکفیری ایفا نکرد، بلکه به حامی اصلی داعش
در عرصه عملیات میدانی تبدیل شد.
در هرحال پارلمان عراق به خروج تمامی نیروهای خارجی و آمریکایی از عراق و لغو نقش ائتلاف بین‌المللی در این کشور و همچنین لغو توافق امنیتی با آمریکا از سوی دولت عراق رأی داده است. بدیهی است ارکان و اجزای این تصمیم درست، باید به «عینیت کامل»برسد تا امنیت و ثبات در منطقه برقرار شود. براساس یک قاعده شناخته شده در حوزه روابط بین‌الملل، اصلی‌ترین مؤلفه‌ای که در شکل‌گیری همکاری‌های راهبردی میان دو کشور همسایه باید مورد توجه قرار گیرد،«مهار بازی دشمن یا دشمنان مشترک»است. تا زمانی که سایه«تهدیدات» پررنگ باشد، فرصت‌ها قدرت ظهور و بروز مؤثر پیدا نخواهند کرد.



عطش دوباره مکرون برای دیده‌شدن!

 دیروز و در حالی که هنوز اجلاس بغداد رسما آغاز نشده بود، رئیس‌جمهور فرانسه بار دیگر سعی کرد خود را به عنوان یک سیاستمدار کلیدی در حل و فصل بحران‌های امنیتی در عراق نشان دهد. امانوئل ماکرون، در کنفرانس مطبوعاتی مشترکی با مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق در بغداد مدعی شد:
«نشست بغداد برای تحقق ثبات در منطقه مهم است. لازم است طی نشست بغداد دور یک میز بنشینیم. عراق و فرانسه دو شریک اصلی در جنگ علیه تروریسم هستند. فرانسه مایل به ثبات و امنیت عراق است و در جنگ علیه داعش شرکت کرد. هدف از دیدارهای متقابل میان مسؤولان دو کشور تقویت روابط دوجانبه است. ما به حمایت از تلاش‌های عراق برای بازگشت آوارگان ادامه می‌دهیم. فرانسه بودجه‌ای را برای حمایت از مناطق آزادشده اختصاص داده‌است. ما به حمایت از عراق متعهد هستیم.»
مکرون تنها رئیس‌جمهور از میان کشورهای غیرمنطقه‌ای است که در این اجلاس شرکت کرده‌است. رئیس‌جمهور فرانسه که به زودی باید در انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور شانس خود را برای پیروزی دوباره بیازماید، با انتقادات بسیار شدیدی در حوزه سیاست داخلی و خارجی روبه‌روست. بسیاری از تحلیلگران فرانسوی معتقدند یکی از اصلی‌ترین اهداف رئیس‌جمهور فرانسه از سفر به عراق و القای نقش‌آفرینی موثر خود در مسیر ایجاد ثبات در این کشور و منطقه غرب آسیا، بهره‌برداری انتخاباتی و سیاسی از این روند است.
برای مکرون، این موضوع شدیدا قابل اهمیت است زیرا نقش‌آفرینی وی در مسیر ایجاد ثبات سیاسی در بیروت
نه تنها به ثمر ننشست، بلکه به دلیل سوء نیت وی و دیگر مقامات غربی با شکست مواجه شد.
از سوی دیگر، ادعای فرانسوی‌ها در خصوص مبارزه با گروه‌های تروریستی ( مخصوصا داعش) و تمایل پاریس در خصوص ایجاد ثبات امنیتی در عراق، با عملکرد پاریس و نهادهای امنیتی این کشور در حمایت تسلیحاتی از داعش در عراق و سوریه مغایرت دارد.اسفند 95
(مارس 2016)، بیانیه شرکت فرانسوی سوئیسی لافارژ درباره همکاری شعبه آن در سوریه با داعش و دیگر گروه‌های تروریستی جامعه بین‌المللی را شوکه کرد و مشخص شد این شرکت به طور مستقیم از داعش حمایت مالی کرده است.
در آن زمان، برخی رسانه‌ها به مدارک همکاری‌های لافارژ و داعش به بهانه عبور کامیون‌های حامل سیمان دسترسی پیدا کرد. ایمیل‌های مسؤولان لافارژ در سوریه که با دفتر این گروه در پاریس در تماس بوده‌اند نیز آگاهی آنها و نهادهای امنیتی و دولتی فرانسه در خصوص حمایت تسلیحاتی از داعش را تایید کرد. کارخانه یادشده سوخت موردنیاز خود را نیز از پالایشگاه‌های تحت کنترل داعشی‌ها تامین کرده‌است.
برخی منابع فرانسوی چنین موضوعی را ناشی از تصمیم سودجویانه مدیران این شرکت‌ها قلمداد و وانمود کردند دولت فرانسه در این زمینه نقشی نداشته‌است اما کاخ الیزه با مختومه کردن بی‌سر و صدای این پرونده، نشان داد از افشای جزئیات بیشتر در این خصوص هراس دارد.



منهای سوریه

 دعوت نکردن از مقامات سوری برای حضور در اجلاس بغداد، خطای راهبردی و پررنگی بود که برگزارکنندگان این نشست تحت تاثیر فشارهای آمریکا و متحدان منطقه‌ای واشنگتن مرتکب آن شدند. سوریه مانند عراق قربانی تروریسم تکفیری ساخته و پرداخته دست غرب و رژیم اشغالگر قدس و سعودی‌ها بوده و تجربه موثری در مواجهه با داعش و جبهه النصره دارد. با این حال نارضایتی واشنگتن، ریاض و پاریس از حضور نداشتن سوری‌ها در نشست بغداد کاملا قابل درک است. سوریه طی سال‌های اخیر به نماد شکست مطلق آمریکا و شبکه وابسته به آن در منطقه تبدیل شده‌است.
در هر حال سوریه یکی از مهم‌ترین همسایگان عراق محسوب می‌شود و قطعا دمشق و بغداد باید فارغ از هرگونه تاثیرگذاری غرب و برخی بازیگران عربی، همکاری‌های مستقیم و موثر را در خصوص مهار تحرکات تروریست‌ها در نقاط مرزی این دو کشور (سوریه و عراق) تعریف کنند. اصرار واشنگتن و دیگر بازیگران غربی شرکت‌کننده در نشست اخیر بغداد در خصوص حضور نداشتن سوریه در نشست بغداد نشان می‌دهد آنها همچنان به فکر ایجاد امنیت واقعی در منطقه نیستند.




 آمریکا نمی‌تواند همزمان به تجزیه عراق و ایجاد امنیت در این کشور فکر کند

 عدنان منصور، وزیر خارجه سابق لبنان در گفت‌وگو با جام‌جم در خصوص حضور مقامات آمریکایی در اجلاس بغداد می‌گوید: کاملا مشخص است ایجاد امنیت در یک کشور، تابع اصول و قواعدی بوده که البته واشنگتن از آن بی‌بهره است. آمریکا نمی‌تواند از یک سو مدعی ایجاد امنیت در عراق شود و از سوی دیگر، پروژه تجزیه عراق و برنامه‌ریزی برای تحقق آن را در دستور کار سیاست خارجی خود داشته باشد. حامیان پروژه‌های آمریکا در منطقه تنها به دنبال تجزیه و تقسیم کشورهای اسلامی هستند. این قاعده در خصوص عراق نیز صادق است. در این میان، اگرچه بین واشنگتن و شرکای آن گاهی اختلافاتی در روش و تاکتیک به وجود می‌آید اما همه آنها به قواعد اصلی این بازی خطرناک پایبند هستند.
وزیر خارجه سابق لبنان تصریح کرد: اساسا وقتی برخی کشورهای منطقه قراردادهای کلان تسلیحاتی را با آمریکا منعقد می‌کنند، چگونه از ایجاد امنیت در منطقه سخن می‌گویند و ادعای آن را دارند. در اینجا تاکید می‌کنم تقسیم عراق از اهداف و نقشه‌های اصلی آمریکا محسوب می‌شود و تغییر دولت و رئیس‌جمهور و حزب در آمریکا نیز تاثیری در پیگیری این هدف نداشته است.



اصرار آمریکا بر اشغالگری در عراق منجر به بحران شده است

 ریچارد فالک، گزارشگر سابق حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز در گفت‌وگو با جام‌جم اصرار آمریکا بر ادامه حضور و مداخله در امور داخلی عراق را مولد بحران‌های امنیتی در این کشور و منطقه می‌داند و می‌گوید: امتناع آمریکا از عقب‌نشینی و خروج نیروهایش از عراق، در تعارض با خواست ملت و پارلمان عراق قرار دارد. در این خصوص باید به مصوبه پارلمان کشور میزبان توجه کرد. پس از صدور آن مصوبه، دیگر دلیل و توجیهی برای حضور بیش از 5000 نیروی آمریکایی در عراق وجود نداشته است. اصرار دولت‌های آمریکا بر بقا در عراق، نتیجه‌ای جز تشدید بحران در این کشور و منطقه نداشته است. مقامات کاخ‌سفید و سیاستمداران آمریکایی باید بپذیرند بیشتر شهروندان عراقی در این کشور مخالف استمرار حضور آنها هستند.
استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه پرینستون تاکید کرد: در راستای موفقیت این روند (اخراج نظامیان آمریکایی از عراق)، لازم است دولت و سیاستمداران عراق تسلیم فشارها در این خصوص نشوند و گروه‌های سیاسی روی مواضع خود مبنی بر لزوم خروج این نیروها محکم باقی بمانند.