قدرت‌نمایی نصرا... با لشکر منطق

نگاهی به سخنرانی مهم دبیرکل حزب‌ا... درباره تحولات اخیر لبنان

قدرت‌نمایی نصرا... با لشکر منطق

بعدها تاریخ خواهد نوشت، در سخت‌ترین روزهای بیروت، سیدحسن نصرا... رهبر حزب‌ا... آرام بود. او با لحنی برادرانه صحبت کرد با آن‌که عکس مریم محمد فرحات و شش نفر از همفکرانش پشت سرش دیده می‌شد. سید روی لبه تیغ راه رفت؛ با خوف و رجاء حرف زد. تمام امید او امروز این است که عقلا در لبنان در اکثریت باشند و بیروت از این نابه‌سامان‌تر نشود. عدد جنگ داخلی را زدود و همه را به شماره‌های صلح‌آمیز هدایت کرد: باید یکی‌ باشیم علیه اسرائیل، نه چند تا علیه خودمان. لبنان هم در ترس و امید است. این سرزمین باستانی از آدم‌هایی می‌ترسد که مویشان را در تفرقه سپید کرده‌اند و همزمان به عقلا امیدوار است که می‌توانند تنور نزاع را خاموش کنند. لبنان در سال ۱۹۷۵ سیدحسن نداشت و از محاسبه‌گران کوتاه‌بین پر بود. آن روزها فالانژها در عین‌الرمانه بیروت، در کشمکش با فلسطینی‌ها، به اتوبوس آنها تیراندازی کردند. چند نفر کشته شدند و جنگ داخلی در لبنان آغاز شد و ۱۶ سال طول کشید. جنگی که به دشمن اسرائیلی جرأت داد تا نزدیکی بیروت لشکر بکشد و تا سال ۲۰۰۰ کنترل مناطقی از لبنان را در دست داشته‌باشد.

حالا تاریخ را روی اکتبر ۲۰۲۱ تنظیم کنید. دوباره فالانژها دست به کار شدند. به حامیان حزب‌ا... و امل شلیک کردند. نام‌شان را نیروهای لبنانی گذاشته‌اند یا همان القوات اللبنانیه. القوات اللبنانیه یک تشکیلات شبه‌نظامی مسیحی یا همان فالانژها 50-40 سال پیش هستند که تحت انقیاد سمیر جعجع فعالیت می‌کنند. آنها اسلحه را به روی هموطن می‌گشایند و با متجاوز بیرونی کاری ندارند. اما آنان به چه بهانه‌ای به حامیان حزب‌ا... و امل شلیک کردند؟ ماجرا از کجا شروع شد؟
مطابق روایت متواتر و بیشتر شنیده‌شده، ظاهرا ماجرا این است: یک کشتی (با تابعیت مولداوی) از گرجستان راه می‌افتد تا نیترات آمونیوم (که هم کاربرد کشاورزی دارد و هم کاربرد نظامی) به موزامبیک برساند. به دلیل نقص کشتی یا خواست مالک کشتی (که ظاهرا یک روس ساکن قبرس است)، کشتی در بندر بیروت پهلو می‌گیرد. مالک کشتی می‌خواهد بار دیگری به کشتی اضافه کند. ناخدا نمی‌پذیرد. مالک هم از خیر کشتی که ظاهرا کهنه بود، می‌گذرد. بار کشتی در بندرگاه بیروت ضبط می‌شود. ناخدا و ملوان‌ها به زحمت و به لطف دولت لبنان می‌توانند از بند رهایی پیدا کنند. رئیس گمرک هم به دولت و مقامات قضایی مدام نامه می‌زند که این بار در بندرمانده چیز خطرناکی است. ظاهرا ورود این محموله به لبنان ممنوع بوده‌است. از طرفی موزامبیکی‌ها هم بدشان نمی‌آمد جوری به این بار بادآورده برسند. پس از سال‌ها سرگردانی، یک روز چند نفر می‌روند تا در و پیکر این محموله را جوش بدهند و درستش کنند که کلا خودشان همراه چند هزار نفر دیگر به هوا پرتاب می‌شوند. این آغاز ویرانی بخشی از بندرگاه بیروت و آغاز بدبیاری‌های دولت‌های مستعجل لبنانی است که تا همین امروز ادامه داشته. طبق یک روایت، گویا هنوز 9نفر مفقود هستند و سرنوشت پرونده انفجار مهیب سال گذشته بیروت روشن نشده‌است. از آن روز تا الان لبنان یک روز خوش به خودش ندیده‌است. سوخت کمیاب شده و در شب‌های بسیاری بیروت، این عروس چندداماد مدیترانه، روشنایی به خود ندیده‌است. تاریکی از شب‌های بیروت به دادگاه جنایی راه پیدا کرده‌است و مشخص نیست سرنوشت مهم‌ترین پرونده قضایی لبنان پس از ترور رفیق حریری به کجا می‌رسد.
این توضیح ضروری است: لبنان کشور قومیت‌هاست که هنوز ملیت مثل کشور ما در آن جدی نیست. حزب‌ا... به توصیه قدیمی هوشیارترین افسرش یعنی عماد مغنیه سعی می‌کند در برنامه‌های عمومی پرچم لبنان را کنار پرچم حزب‌ا... در هوا بچرخاند. اما دولت‌های متضاد و ماجراجوی عربی و غربی که هر یک به دنبال سیادت بر لبنان هستند، اجازه نمی‌دهند ملت لبنان شکل یابد. سال‌هاست رئیس‌جمهور مسیحی، نخست‌وزیر سنی و رئیس مجلس شیعه است. گروهی تحت حمایت ایران هستند. گروهی تحت حمایت سعودی هستند. ترکیه در آنجا به دنبال خاطره خوش استیلای عثمانی است. آمریکا و فرانسه و حتی اسرائیل هم در بیروت پایگاه دارند و از گروه‌هایی حمایت می‌کنند.
حال در میان این همه درگیری، قضاوت پرونده جنجالی به یک قاضی ۴۷ساله به نام طارق بیطار سپرده می‌شود که اهل شمالی‌ترین جای لبنان و در پرونده‌های جنایی قاضی و بازپرس بوده و از همه مهم‌تر این که مسیحی است. رسانه‌های مسیحی و حتی صهیونیستی می‌گویند بیطار به هیچ حزب سیاسی تعلق ندارد. رسانه اسرائیلی او را فسادناپذیر می‌داند. طرفداران حزب‌ا... بر این باورند که دوروتی شیا، سفیر آمریکا در بیروت، قاضی بیطار را خط قرمز خود می‌پندارد و همه جوره از او حمایت خواهد کرد. فرانسه هم از این قاضی حمایت کرده‌است. به نظر شما همین حمایت‌ها مثال نقض بی‌طرفی یک قاضی نیست؟ در لبنان تنها کسی بی‌طرف به حساب می‌آید که همه باور داشته‌باشند بی‌طرف است. محبوب همه قلب‌ها در لبنان به سختی پیدا می‌شود مگر نام فیروز یا سیدموسی صدر در میان باشد که تازه محبوبیت آنها هم نسبتا قابل توجه است؛ از بین زنده‌ها هم سیدحسن از همه جلوتر حس می‌شود. بگذریم.
بیطار هم پس از آن‌که قاضی این پرونده شد، شروع کرد به حساب‌کشی از وزرا و شخصیت‌های سیاسی که یا کم‌ربط به انفجار بوده‌ یا ارتباطی با گروه‌های شیعه داشته‌اند. طرفداران حزب‌ا... و امل از کار بیطار خشمگین شدند. آنها به نشانه اعتراض مقابل کاخ دادگستری در بیروت تظاهرات مسالمت‌آمیز کردند اما تصاویر و ویدئوها به‌روشنی نشان می‌دهد که راهپیمایی یکطرفه به خون کشیده شد و شش نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند.
ابراهیم حطیط، سخنگوی خانواده‌های قربانی در بندر بیروت از قاضی پرونده خواست کنار بکشد تا کار به دست یک قاضی امین به سرانجام برسد. حزب‌ا... هم نام برخی از تک‌تیراندازهای القوات‌اللبنانیه به فرماندهی سمیر جعجع را اعلام کرد تا به حساب‌شان رسیدگی شود.
درست بعد از این واقعه، دوشنبه‌شب سیدحسن نصرا... به صحنه آمد تا نگذارد بیروت بیش از این فروبپاشد. موقعیت این است: شهر به هوا رفت، صدها هزار نفر آسیب جانی یا مالی دیدند، کشور در نزاع‌های بی‌حاصل درگیر است، روند قضاوت دادگستری در لبنان پرابهام است، تک‌تیراندازهای القوات حامیان حزب‌ا... را به گلوله می‌بندند؛ حال رهبر حزب‌ا... چه خواهد کرد؟ راه درست چیست؟
هیچ‌وقت به یک لبنانی شلیک نکن
رهبر حزب‌ا... ابتدا یک بحث تحلیلی درباره القوات‌اللبنانیه مطرح کرد. سید که به صراحت و صداقت مشهور است، در همان ابتدا عنوان کرد سمیر جعجع می‌خواهد لبنان را به جنگ داخلی بکشاند و با حزب‌ا... درگیر شود. سید بر این باور است که آنها یک نمایش خونین را به راه انداختند تا حزب‌ا... را در لبنان زمینگیر کنند. این همان توصیه عماد مغنیه است. هیچ‌وقت به یک لبنانی شلیک نکن. اسلحه تنها باید در مقابل دشمن صهیونیستی آتش شود. در عمل هم این توصیه باعث شد تا حزب‌ا... در لبنان با عمله‌های کدخدا درگیر نشود و مستقیم سراغ خودشان برود.
سید ترجیح داد با مردم سخن بگوید. او مسیحی‌ها را خطاب قرار داد: «وقتی داعش و تکفیری‌ها و تروریست‌ها تا بقاع شرقی (در لبنان و در نزدیکی مرز سوریه) نزدیک شدند چه کسی به اینها پول و سلاح داد و از آنها حمایت کرد؟ حزب القوات‌اللبنانیه. آیا این تهدیدی علیه خود مسیحی‌ها نبود؟»
سید از جنگ سوریه گفت:
«ای مسیحی‌ها از ساکنان ربله در القصیر و اهالی دیرعطیه و معلولا و الکنائس و دیرها در سوریه و راهب و راهبه‌ها و شخصیت‌های دینی مسیحی بپرسید که حزب‌ا... چگونه عمل کرده‌است.»
سید گفت: «من از یک قرن پیش سخن نمی‌گویم. از همین چند سال پیش می‌گویم. چه کسی از مسلمانان و مسیحی‌ها دفاع کرد؟ اهالی آن منطقه و حزب‌ا... . اینها نمی‌گذاشتند حزب‌ا... از مردم دفاع کند. همین حزب القوات چه کرد؟ از تکفیری‌ها حمایت کرد. بهترین جوانان ما در آن مناطق شهید شدند. شماری از زیباترین جوانان آنجا شهید شدند...»
سید ماجرای دیگری را برای مسیحی‌ها توضیح داد: «وقتی در سال ۲۰۰۰ اسرائیلی‌ها از جزین عقب‌نشینی کردند، نیروهای حزب‌ا... و امل وارد منطقه مسیحی‌نشین جزین نشدند تا هیچ درگیری‌ای رخ ندهد.»
سید توضیح داد فرانسوی‌ها بعد از شکست نازی‌ها، هزاران فرانسوی را به جرم همدستی با نازی‌ها اعدام کردند. اما حزب‌ا... با مسیحی‌هایی که با اسرائیلی‌ها همکاری می‌کردند کاری نداشت...
«ولی هر جایی که القوات‌اللبنانیه بودند یا جنگ داخلی می‌شد یا مردم را آواره می‌کرد. ما کرامت مسیحی‌ها را حفظ کردیم. آیا کسی کشته شد؟ آیا به خانه‌ای تجاوز شد؟ آیا کلیسایی خراب شد؟ هرگز. ما دادگاه صحرایی تشکیل ندادیم. ما حتی یک جوجه نکشتیم. این دین ماست. نه دین ساختگی هم‌پیمانان القوات مثل داعش یا تکفیری‌ها. الان هم مردم دارند در امن و امانت زندگی می‌کنند. زندگی مسالمت‌آمیز دارند.»سید به مسیحی‌ها گفت: «بزرگ‌ترین تهدید برای مسیحی‌ها همین القوات و رئیس‌اش هستند به خاطر جنگ‌هایی که به راه انداختند ... البته در هیچ جنگی پیروز نشدند. اینها به طرح‌های خارجی خدمت می‌کنند.»
سید از مسیحی‌ها پرسید:«اینها با داعش و جبهه‌ النصره هم‌پیمان شدند. فرض کنید اینها پیروز می‌شدند، مسیحی‌های سوریه چه می‌شدند؟ من جواب می‌دهم. یک مسیحی در سوریه باقی نمی‌ماند. ابدا چیزی باقی نمی‌ماند. یک کلیسا باقی نمی‌ماند. بیشتر از این بگویم؟ به عراق نگاه کنید. ببینید مسیحی‌ها از عراق مهاجرت کردند. چرا اینها مهاجرت کردند؟ به خاطر حضور تکفیری‌ها و وهابی‌ها در عراق که علیه اینها عملیات انتحاری می‌کردند.»
سید گفت: «ممکن است کار پنجشنبه را باز هم تکرار کنند. اما ای مسیحی‌ها ما تهدیدی برای شما نیستیم. دشمن نیستیم. خطر نیستیم. اگر خطری برای شما باشد، همین القوات اللبنانیه است.»
سید گفت آنها با مسیحی‌ها توافق کردند تا با هم در صلح زندگی و مراوده کنند.
«با میشل عون در کلیسای مارونی دیدار کردیم و توافق حاصل شد. ما نمی‌خواستیم فتنه شیعه - ‌سنی درست کنیم. القوات به دنبال ایجاد این فتنه است. ما حقوق مسیحی‌ها را رعایت می‌کردیم. اولین کسی که جلوی این تفاهم را گرفت رئیس القوات‌اللبنانیه بود. چون نمی‌تواند دیگران را قبول کند. نمی‌خواهد مسلمانان و مسیحیان ارتباطی داشته‌باشند. از آن روز تا الان القوات‌اللبنانیه هر کاری می‌کند تا این تفاهم شکست بخورد.»
  سید تکرار کرد: «ای برادران مسیحی‌ها هر روز که القوات اللبنانیه ما را بکشد، ما از مسیحی‌ها دفاع می‌کنیم. ما فرصت جنگ داخلی را از بین می‌بریم.»سید از بزرگان مسیحی خواست القوات‌اللبنانیه را نصیحت کنند. ظاهرا سمیر جعجع مشتاق آغاز جنگ داخلی است. او معتقد است حزب‌ا... از فلسطینی‌های 50سال پیش ضعیف‌تر است.
پاسخ سید هم تهدید بود هم دعوت: «داری مثل همیشه اشتباه می‌کنی. حزب‌ا... هیچ وقت این اندازه قوی نبوده. من نمی‌دانم از زمان بشیر جمیل قوی‌تر هستید یا نه. القوات اللبنانیه و رئیسش بشنو. اگر می‌خواهی برای یک جنگ داخلی آماده شوی. دقت کن. نمی‌خواهم درباره هم‌پیمانان و هواداران‌مان صحبت کنم یا از دانشجویان یا سندیکاها صحبت نمی‌کنم، فقط می‌خواهم این را بگویم. چیزی را نمی‌گویم که وجود ندارد. من دروغ را درست نمی‌دانم. فقط حزب‌ا... فقط خود ساختار نظامی ما. فقط مردان فقط لبنانی‌ها. (یادت باشد اگر به این اشاره‌ بشود کوه‌ها را جابه‌جا می‌کنند) فقط اینها را حساب کنی، ما صد هزار رزمنده داریم. با کی می‌خواهی بجنگی؟ کجا می‌خواهی ببری کشور را؟100هزار رزمنده مسلح. اینها را برای جنگ داخلی آماده نکردیم. اینها را برای دفاع از میهن‌مان آماده کرده‌ایم. هیچ‌وقت برای جنگ داخلی استفاده نکردیم. ما در خلده کشته شدیم ولی سکوت کردیم. ما ضعیف نیستیم، بزدل نیستیم فقط اصولی داریم. ما دین داریم. در این موضوع به القوات می‌گویم و به رئیسش می‌گویم اشتباه نکنید.»
بعد سید به آنها چنین نهیب زد: «عاقل باشید. عاقل باشید. ادب داشته‌باشید. با ادب با ما صحبت کنید. از همه جنگ‌هایی که به راه انداختید عبرت بگیرید.»
بعد به رهبران مذهبی و مسیحی گفت: باید در مقابل این تجزیه‌کننده خونخوار بایستید.
بعد سید به این موضوع پرداخت که چرا آنها در موضوع انفجار بندر بیروت اعتراض کردند. آیا اعتراض حق آنها بود: «بیشتر از یک سال است که همه اعتراض و تحصن می‌کنند. به زنان و دختران ما دشنام می‌دهند و عکس‌های ما را آتش می‌زنند. آیا به کسی تیراندازی کردیم؟ ما هیچ کسی را نکشتیم. حق ما مثل کل مردم است. ما می‌خواهیم مواضع‌مان را اعلام کنیم. کل کشور همه تحصن و اعتراض است. ما می‌خواهیم اعتراض کنیم. یک کمیته مشترکی با جنبش امل داشتیم. گفتیم پرچم‌ها را نبریم. فقط پرچم لبنان باشد. حتی شعارها را مشخص کنیم. کمیته‌های انضباطی هم حاضر بودند. سلاح نبردیم. ما تسلیم ارتش لبنان هستیم. حتی گفتیم بیشتر از یک ساعت نشود. می‌خواستیم موضع‌مان را اعلام کنیم. در پایان، آخرین گروهی که می‌خواستند از الطیونه بروند به سمت کاخ دادگستری، مشکلی پیش آمد. یک شعار اشتباه داده شد. بعد مردم را زدند. شهدا افتادند. بیانیه اول ارتش درست بود. کدام درگیری؟ یکطرفه بود. خیلی‌ها به ساختمان‌ها پناه بردند. این بخش اول موضوع. تمام بخش‌های امنیتی به ما گفتند شهدا با اسلحه القوات اللبنانیه کشته شدند. اگر می‌خواهید تحقیقات کنید، مشکلی نیست.»
گویا یک نظامی ارتش لبنان به مردم شلیک کرد. فرماندهی ارتش لبنان بر اساس این ویدئو توضیح داد از این سرباز دارد بازجویی می‌شود. سید گفت: باید معلوم شود این سرباز خودش شخصا این کار را کرد یا دستور داشت.«در هر صورت باید ارتش را حفظ کنیم. این به نفع وحدت کشور است که ارتش بماند. با این که در بسیاری از جاها علیه ما شلیک کردند. سربسته بگویم ما نمی‌گذاریم خون اینها هدر برود. دستگاه قضایی هست. ما پیگیری می‌کنیم. هم ما و هم امل، شهید و زخمی دادیم. اگر درست کار نکنند ما وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم ولی کار را به قانون می‌سپاریم.»
عدالت و حقیقت باید اجرا شود
بعد موضوع بندر بیروت پیش آمد. سید گفت: «همه شهدای انفجار، شهدای ما هستند. خانه‌هایی که خراب شدند، خانه‌های ما هستند. مجروحان بندر، مجروحان ما هستند. ضمن این که حزب‌ا... هم در این واقعه شهید و مجروح داد اما همه شهدا و مجروحان متعلق به ما هستند. من نمی‌توانم بگویم به من ربط ندارد. مسیر تحقیقات به غیرحقیقت می‌رود حتی اگر به حزب‌ا... اتهام نزنند. چرا باید سکوت کرد؟ باید حقیقت روشن شود. به‌دلیل به چالش کشیدن یا نشدن نیست که ما حرف می‌زنیم. ما وظیفه داریم نسبت به کار نادرست فریاد بزنیم. ما جرأت داشتیم اعتراض کنیم. چرا گزارش فنی‌شان را منتشر نمی‌کنند؟»وقتی حزب‌ا... شروع به مطالبه‌گری کرد، شبکه ام‌تی‌وی فردی را آورد تا علیه حزب‌ا... شهادت بدهد که نیترات مال حزب‌ا... بوده‌است.
سید با لبخند گفت: «خیلی سخیف و سبک‌مغز بود. گفت حزب‌‌ا... برای اینها انبار نداشت. چقدر حزب‌ا... بدبخت است که برای ۲۵۰هزار موشک انبار دارد، برای چند تن نیترات انبار ندارد. جالب است که قاضی این صحبت‌ها را وارد پرونده کرد. بله. آمریکا و اسرائیل و سرویس‌های جاسوسی دنبال این هستند... ادامه مطالبه‌گری ما به این دلیل نبود که چنین حرف مسخره‌ای زده شد. حتی به ما گفتند به شما ربطی ندارد. همه به ما گفتند اصلا این پرونده ربطی به حزب‌ا... ندارد.»
اما سید گفت: دلیلش این نیست که ما را متهم کنند یا نکنند. عدالت و حقیقت باید اجرا شود. این حرف ماست. ما مطالبات‌مان را در همه نهادهای قانونی مطرح کرده‌ایم؛ ولی هیچ جوابی ندادند. می‌گویند درست می‌گویید، ولی جواب نمی‌دهند. نگرانی اینجاست که قدرت‌ها اجازه نمی‌دهند اینها پاسخ بدهند. اگر قاضی به هیچ کس جواب ندهد دیکتاتور می‌شود. این عدالت است؟ دوباره نمی‌خواهم تکرار کنم. من آخرین بار گفتم بیشتر مسؤولیت بر گردن همه قاضی‌ها و بازپرس‌های وقت است. باید از رئیس بندر و رئیس گمرک دفاع کرد. قاضی باید مسؤولیت کارش را قبول کند. آیا برای این قضات احضاریه صادر شده‌است؟ آیا علیه اینها ادعایی صادر شد؟ هیچ کار اداری جدی صورت نگرفت. مگر اینها اجازه ندادند نیترات وارد و آنجا نگهداری شود؟ پس چرا به اینها رسیدگی و نامشان برده نمی‌شود؟
سید ادامه داد: «الان به سرعت دارند مردم را احضار می‌کنند. می‌خواهند بترسانند. ما صدهزار نفر وارد خیابان نکردیم؛ ما یک تجمع نمادین کردیم. ای نهادها و مؤسسات قانونی مسؤولیت‌پذیر باشید. کاری بکنید. باید معالجه کنید.»



از سید به خانواده شهدا
سیدحسن اما در آخر رو به خانواده‌ شهدای واقعه پنجشنبه در الطوینه چنین گفت:
«در وقت سختی‌ها، همه حتی بی‌ایمان‌ها به خدا پناه می‌برند، بحث مومنین که جداست. کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند زنده هستند. مریم و برادران شهیدش زنده هستند. اینها نابود نشدند. اینها از زندانی آزاد شدند و به جایی بهتر رفته‌اند. درودهای خدا بر اینها که درودهای خدا رحمت است. آنها هدایت یافتند. خانواده‌ شهدا گفتند صبر می‌کنیم. آنها مسؤولیت ملی و تاریخی‌شان را شناختند. صبر کردند. خیلی‌ها در شبکه اجتماعی تحریک می‌کردند. رئیس قوات هم خیلی تبختر می‌کند. گفتم قصاص از کشته‌ها از راه قانونی مسیر ماست. این شهدا وقتی به خاک و خون می‌افتند مثل شهدای مقاومت هستند.»
از اینجا به بعد راهبرد خوف و رجای سید و راه رفتن روی یک لبه شمشیر بیشتر نمایان می‌شود. او چنین گام برداشت:
« همه شهدا یک هدف را دنبال می‌کنند. ولی بعضی وقت‌ها پاسخ به خون شهدا متفاوت است. ما در مقاومت شهید دادیم تا مردم در خانه‌هایشان راحت باشند و کشور امن باشد. ما امروز می‌خواهیم از هدفمان محافظت کنیم. آن هدف چیست؟ لبنان. ما چشم‌پوشی نمی‌کنیم. دشمن ما دنبال جنگ داخلی است. آمریکا دنبال همین است مثل سوریه و یمن. ببینید مسؤولان اسرائیل چه می‌گویند. می‌گویند جنگ با حزب‌ا... هزینه زیادی دارد. تنها راهش جنگ داخلی است. آقا عقلتان را به کار بیندازید. ببینید دشمن چه می‌گوید. حامیان ما باید این حرف‌ها را بشنوند. موضوع مسؤولیت شرعی ماست. امروز بیش از اندازه به صبر نیاز داریم.»
اما راه‌حل چیست: «باید روابط مسیحی -مسلمانی گسترش یابد... آخرین مین را خنثی کنید.»
 توضیح: روشن است سخنان سیدحسن نصرا... بر اساس ترجمه همزمان شبکه خبر و اخبار تنظیم‌شده در خبرگزاری‌ها خلاصه و تنظیم شده‌است.