بازگشت به شام

چرا کشورهای عربی حامی گروه‌های تروریستی و مخالف حکومت سوریه به ایجاد روابط رسمی و دیپلماتیک با دمشق اشتیاق پیدا کرده‌اند؟

بازگشت به شام

اخیرا عبدا... بن زاید وزیر خارجه امارات در راس هیاتی در سفر به دمشق با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه دیدار و درحاشیه این دیدار دعوتنامه محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی را برای سفر اسد به امارات تقدیم وی کرد. این هیات اماراتی اولین هیات عالی رتبه دیپلماتیک این کشور است که پس از بیش از ۱۰ سال یعنی در دوران بحران سوریه به دمشق سفر کرده است. در این دیدار روابط دوجانبه، توسعه همکاری‌های دوجانبه در زمینه‌های مختلف و مشترک، افزایش تلاش‌ها برای کشف افق‌های جدید این همکاری‌ها به ویژه در بخش‌های مهم به منظور افزایش سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.اخبار رسمی و غیر رسمی نشان می‌دهد که دیگر کشورهای عربی منطقه نیز پس از ده سال تقابل با حکومت بشار اسد در سوریه، اشتیاق زیادی برای عادی سازی روابط خود و دمشق پیدا کرده اند. اما دلیل این اشتیاق یا تعجیل چیست؟

انتخاب هوشمندانه با انتخاب اجباری؟

در سال 2011 میلادی و پس از ایجاد بحران داخلی در سوریه، مقامات دولت وقت آمریکا ( دولت اوباما ) از کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و حتی برخی کشورهای غیرعربی مانند ترکیه خواستند تا در تشکیل منظومه تروریسم تکفیری در منطقه شامات با واشنگتن و تل‌آویو همکاری مستمر و عمیقی داشته باشند. محصول این همکاری مشترک، تشکیل گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق و هدایت کردن آنها به این منطقه بود. مطابق محاسبات صورت گرفته از سوی واشنگتن و متحدان منطقه ای وفرامنطقه ای آن، قرار بود داعش در عرض شش ماه حکومت سوریه و عراق را سرنگون کرده و زمینهای سوخته ( دمشق و بغداد) را تحویل آمریکا و همراهانش دهد. با همه این اوصاف، مقاومت همه جانبه محور مقاومت، محاسبات غرب، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حامی تروریسم تکفیری را بر هم زد. در نهایت، نه تنها خلافت داعش در عراق و سوریه سرنگون شد، بلکه بازیگرانی مانند ریاض و ابوظبی و آنکارا با عواقب و تبعات ناشی عدم مدیریت پذیر بودن داعش شکست خورده رو به رو شدند.
در چنین شرایطی تنها سناریوی سیاسی- امنیتی پیش روی ابوظبی و ریاض، بازگشت به دمشق و بازتعریف همکاری ها با حکومت سوریه است. اصرار عربستان سعودی و امارات متحده عربی بر استمرار همان بازی شکست خورده ده ساله در سوریه، صرفا هزینه های شکست حامیان منطقه ای تروریسم تکفیری را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد. نکته‌ای که به نظر می‌رسد اماراتی‌ها و دیگران آن را درک کرده‌اند. اکنون فرضیه‌ای به نام سقوط حکومت سوریه در محاسبات دستگاه‌های سیاسی و امنیتی کشورهای منطقه ابطال شده و همین مساله، آنها را به سوی تنها راهکار باقی مانده، یعنی شناسایی دوباره حکومت سوریه و ایجاد ارتباط با آن سوق می‌دهد. بنابراین، اقدام اخیر اعراب ( کشورهای عربی مخالف حکومت سوریه ) در عادی‌سازی روابط با دمشق، از جنس یک انتخاب هوشمندانه نیست، بلکه از جنس انتخابی اجباری و واقع‌گرایانه است. انتخاب هوشمندانه، انتخابی است که در آن بازیگر میان گزاره‌ها و فرضیات متعدد تصمیم نهایی خود را اتخاذ کند‌، نه از سر اجبار و پس از رسیدن به نقطه شکست.




مذاکرات تهران-دمشق

ایجاد مناسبات قوی، محکم و پایدار میان ایران و سوریه، فاکتور دیگری است که منجر به تعجیل کشورهای عربی جهت عادی سازی روابط با دمشق گردیده و ذهن استراتژیست‌ها و سران سیاسی کشورهای منطقه را نسبت به خود مشغول ساخته است. مطابق یک فرضیه، برخی کشورها همچون امارات با تقویت بستر عربی بودن سوریه تلاش دارند مانع نزدیکی هرچه بیشتر سوریه به ایران شوند، با توجه به این موضوع که سوریه در حال حاضر وارد فاز بازسازی شده و برای تحقق این موضوع و جلب کمک نیازمند کسب مشروعیت بیشتر در اتحادیه عرب و کشورهای عضو این اتحادیه است.اما ماجرا صرفا از این منظر قابل رصد نیست! برخی کشورهای منطقه معتقدند که با توجه به ارتباطات قوی و محکمی که میان تهران و دمشق وجود دارد، آنها می‌توانند از ظرفیت سوریه جهت افزایش و تعمیق همکاری‌های غیرمستقیم و مستقیم با ایران استفاده کنند.
از سوی دیگر، برگزاری مذاکرات تهران-ریاض ، مولفه تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری رفتار کشورهای عربی منطقه در قبال سوریه محسوب می‌شود. برخی کشورهای عربی نگران هستند که در پروسه حل برخی اختلافات منطقه‌ای میان دو بازیگر( ایران و عربستان‌سعودی)، آنها فرصت و قدرت مانور لازم برای عادی‌سازی هر چه سریع‌تر مناسبات خود با سوریه را از دست بدهند و به بازیگرانی متاخر در این پروسه تبدیل شوند. فراتر از آن،به دلیل افول قدرت منطقه‌ای عربستان‌سعودی که نقطه اوج آن را می‌توان در ناکامی در سوریه و شکست در جنگ یمن جست‌و‌جو کرد، شرکای منطقه‌ای ریاض تصمیم گرفته‌اند ورود صریح‌ترو مستقل‌تری به بسیاری از پرونده‌های منطقه ( از جمله همکاری با دمشق) داشته باشند.



دغدغه سرمایه‌گذاری اعراب در سوریه

شاید این تصور مطرح شود که دلیل اشتیاق کشورهای عربی در خصوص سرمایه‌گذاری در سوریه‌، یعنی کشوری که خود آنها در ویرانسازی و ایجاد بحران‌های زیرساختی در آن متهم هستند چیست؟!در حال حاضر سوریه بعد از یک بحران ۱۰ ساله وارد مرحله بازسازی شده و برای بازسازی نیازمند کمک‌های بین‌المللی است. کشوری چون امارات با توجه به حجم صندوق سرمایه‌گذاری خود و داشتن شهروندانی سرمایه‌گذار و توانمند از نظر مالی می‌خواهد از فضای موجود در سوریه برای سرمایه‌گذاری استفاده کند و زودتر از کشورهایی همچون قطر و ترکیه بخشی از پروژه‌های بازسازی سوریه را براساس منافع اقتصادی‌اش به دست آورد. به عبارت بهتر، کشورهای ایجاد کننده بحران در سوریه قصد دارند از توان خود در بخش سرمایه‌گذاری، به مثابه فاکتور و مولفه‌ای جهت اثبات عادی‌سازی روابط خود با دمشق و حتی جبران وقایع سال‌های گذشته و اخیر استفاده کنند. بنابراین، میان رویکرد سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه در قبال سوریه و تحولات آن، ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد که نمی‌توان آن را نادیده انگاشت.




انگیزه‌های دوجانبه

در این میان، برخی انگیزه‌های دوجانبه نیز در میان کشورهای منطقه( جهت عادی سازی روابط با سوریه) وجود دارد. به عنوان مثال، امارات متحده عربی و سوریه هر دو طی سال‌های طولانی دارای تعارض جدی با گروه‌هایی شبیه اخوان‌المسلمین بوده‌اند، هر چند امارات با سکوت و حتی حمایت پشت پرده از اخوانی‌های مخالف حکومت سوریه در جریان تحولات اخیر اشتباه بزرگی را مرتکب شده است اما اکنون قصد دارد از این نقطه اشتراک( تعارض با اخوانی‌ها ) با دولت سوریه استفاده کند تا با کمک به نظام فعلی سیاسی سوریه مانع به قدرت رسیدن گروه‌های اخوانی از نوع مسلح یا خشونت‌آمیز در این منطقه شود. برخی کشورهای دیگر مانند ترکیه به دلیل همسایگی با سوریه و برخی دیگر مانند اردن به دلیل موقعیت ژئو‌پلیتیک و ژئواستراتژیک سوریه، قصد دارند از ظرفیت‌های هم‌افزایی مجدد با دمشق استفاده کنند.




بازنده بزرگ تحولات سوریه

بدون شک اتحادیه عرب‌، یکی از اصلی‌ترین بازنده‌های تحولات سال‌های گذشته و اخیر در سوریه محسوب می‌شود. امارات در زمره مهم‌ترین کشورهایی بود که با حمایت از ایجاد بحران و چالش در سوریه، زمینه را برای خروج این کشور از اتحادیه عرب با همکاری تعدادی دیگر از کشورهای عربی فراهم کرد. برخی کشورهای عربی تلاش دارند با توجه به مولفه‌های هویتی خود و همچنین تثبیت نظام سیاسی سوریه، هرچه بیشتر به این کشور و دولت مستقر در آن نزدیک شوند. به عبارت بهتر، اتحادیه عرب بیش از این قصد ندارد اعتبار ده ساله از دست رفته خود در سوریه را معطل احتمال‌سنجی‌های کاذب در آینده کند!از سال 2011 تا کنون، اتحادیه عرب نه تنها به کانونی جهت حل بحران در سوریه و کاهش تنش‌های ناشی از حضور داعش و جبهه‌النصره و دیگر گروه‌های تروریستی دراین کشور تبدیل نشد، بلکه به مهم‌ترین کانون توطئه‌های منطقه‌ای جهت براندازی حکومت بشار اسد مبدل گردید. اما در حال حاضر، اتحادیه عرب نیز عمر بحرانسازی خود در تقابل با حکومت سوریه را رو به اتمام می بیند.




هشدار آمریکا

نکته مهم در این پروسه، به هشدارهای صریح واشنگتن به کشورهای عربی منطقه در خصوص همکاری با دمشق باز می‌گردد. اخیرا یک مقام وزارت خارجه آمریکا به کشورهای عربی نسبت به عادی‌سازی روابط با حکومت سوریه هشدار داده است.جوی هود، دستیار وزارت امور خارجه ایالات متحده در پاسخ به پرسشی در خصوص اقدام احتمالی برخی از کشورهای عرب متحد آمریکا برای عادی‌سازی روابط با حکومت بشار اسد اظهار داشت :من در خصوص این مساله ( عادی‌سازی روابط با سوریه) به کشورهای عربی هشدار می‌دهم. البته باید اضافه کنم که ما قانون تحریم‌های سزار را داریم؛ قانونی که از پشتیبانی گسترده از سوی هر دو حزب در کنگره برخوردار است و دولت بایدن نیز آن را دنبال می‌کند. بنابراین، کشورها و بنگاه‌های تجاری باید خیلی مراقب باشند که هرگونه تراکنش احتمالی، آنها را در معرض تحریم‌های ایالات متحده قرار ندهد.




بازی خاص ریاض

یک چهره ارشد مخالف دولت سوریه که به وزارت خارجه عربستان و وزارت اطلاعات این کشور نزدیک است، به الجزیره گفته است: «تفکر سیاسی آل سعود تغییر کرده و بسیاری از مقام‌های ارشد خاندان سلطنتی از جمله محمد بن سلمان، ولیعهد، بدنبال برقراری دوباره رابطه با بشار اسد هستند.»
این مقام سوری ، نگرش جدید در میان مقام‌های بلندپایه سعودی را چنین توضیح داده که آنها به این نتیجه رسیده‌اند که «زمان تغییر کرده است، بهار عربی به تاریخ پیوسته و منطقه با ویژگی‌های تازه ژئوپلیتیک به سوی آینده تازه‌ای در حال حرکت است.»این خبر پس از آن منتشر می‌شود که اوایل ماه مه میلادی، خبرهای تائیدنشده‌ای مبنی بر اعزام یک هیات بلندپایه امنیتی سعودی به سوریه برای بررسی امکان مذاکرات بر سر تنش‌زدایی میان دو کشور منتشر شد.در هر حال، عربستان سعودی نیز پس از شکست در یک تقابل و منازعه ده ساله با حکومت و ملت سوریه، اکنون چاره‌ای جز برقراری روابط دیپلماتیک و اقتصادی با دمشق ندیده است.




نتیجه بازی از ابتدا مشخص بود

ریچارد فالک، تحلیلگر آمریکایی و استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه پرینستون در خصوص رویکرد کشورهای عربی در عادی سازی روابط با دمشق به جام‌جم می‌گوید:از ابتدا ( سال 2011) نتیجه بازی اعراب در تقویت گروه‌های تروریستی در سوریه کاملا مشخص بود. اکنون حکومت سوریه قدرت را در دست گرفته و داعش نیز در این کشور سرنگون شده است. بسیاری از مناطقی که قبلا در کنترل ارتش و حکومت سوریه نبود نیز به دست آنها و هم پیمانان منطقه‌ای دمشق آزاد شده‌اند. در چنین شرایطی کشورهای عربی تصمیم گرفته‌اند بار دیگر به عادی‌سازی روابط با سوریه روی بیاورند.
گزارشگر ویژه سابق حقوق بشر سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است‌:بدون شک آنچه در سوریه و خصوصا در بین سال‌های 2011 تا 2018 ( زمان سرنگونی خلافت داعش توسط جبهه مقاومت) رخ داده است، تلخ و به لحاظ حقوقی قابل استناد و محکومیت خواهد بود. بسیاری از شهروندان سوری بر اثر تحرکات گروه‌های تروریستی جان خود را از دست دادند و بسیاری از تاسیسات و زیرساخت‌های این کشور
نابود شد.