شببلند آیینها
جشن شب یلدا یکی از آیینهای کهنی است که منشا برکتی دارد. در اساطیر ایرانی، نقش انسان در این است که با اجرای آیینها به نوعی به جهان هستی در شکلگیری آنچه باید اتفاق بیفتد، یاری برسانند.
در اساطیر کهن خورشید که منشا انرژیبخشی به نباتات و حیات جهان است، عمری یکساله داشته است؛ یعنی خورشید در زمستان بچه است، در بهار نوجوانی را تجربه میکند، تابستان در حکم جوانی و اوج قدرت خورشید است، در پاییز پیر میشود و در نهایت در آخرین روز این فصل میمیرد. خورشیدی که دوباره از اول دی میآید یک خورشید تازه است؛ یک نوزاد. براین اساس بلندترین شب سال، شب زایش خورشید است. بدین جهت مردمان در شب دیجور (شب آخر آذر و شب اول دی) نمیخوابند. در کنار یکدیگر نشسته قصه میگویند، آجیل میخورند، حرف میزنند، هندوانه پاره میکنند، کشمشپلو میپزند، تا صبح بیدار مینشینند و مادرجهان را در شبی که دارد درد میکشد و میخواهد بزاید، همراهی میکنند. این گونه خورشید در اول دی به دنیا میآید. شب یلدا با همه آیینهای ویژهاش که در همه جا یکسان برگزار میشود، در نقاط مختلف ایران دارای خرده آیینهای جالبی است که دانستنش خالی از لطف نیست:
هدیه به نوعروسان
در بسیاری از نقاط ایران در شب یلدا همچون سایر اعیاد ملی و مذهبی برای نوعروسها هدیه میفرستند. این هدایا بیشتر در خونچههایی تزئینشده به خانه تازه عروس یا نامزد پسر فرستاده میشود. آذربایجانیها در میان هدایای خود حتما هندوانهای تزئینشده با شال قرمزی به دورش میگذارند، در حالی که مردمان خطه شمال رسم دارند که یک ماهی سفید بزرگ با تزئین سبزیجات را در بین هدایا بفرستند. چرا که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد. قزوینیها به این هدیه «خونچه چله» میگویند و آن را از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس میفرستند. قزوینیها در خونچه چلهعروس، پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه میفرستند.
خوراکی پرزحمت
گیلانیها از ابتدای پاییز برای تهیه خوراکی مخصوص شب یلدا دست به کار میشوند. در گیلان رسم است که در شب یلدا خوردنیای به نام «آوکونوس» را در کنار سایر خوراکیهای این شب بگذارند. مراحل تهیه آوکونوس از اوایل فصل پاییز در خانه هر گیلانی آغاز میشود. بدین ترتیب که ازگیل خام را در خمرهای ریخته، رویش را پر از آب کرده و کمی نمک نیز به آن میافزایند. سپس در خمره را محکم بسته و آن را در داخل اتاقی گرم قرار میدهند. ازگیلهای سفت و خام تا شب یلدا پخته، آبدار و خوشمزه میشوند. خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند، در طبقی که برای خانواده نوعروس میفرستند، آوکونوس را نیز میگذارند.
مراسم متفاوت و جالب
در خراسان از گذشتههای دور تاکنون همیشه جشن شب یلدا را «شبچله» یا «چلهنشینی» میخوانند. مهمترین مراسم خراسانیها در شبچله، «شبچراغ» یا «شبچراغانی» است. علت این نامگذاری را به دستگرفتن چراغی هنگام رفتن به خانه اقوام و آشنایان میدانند که به سبب تردد زیاد مردم در طول شب یلدا، به شبچراغ معروف شده است. همدانیها در شب یلدا فال متفاوتی به نام «فال سوزن» میگیرند، بدین قرار که همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. در کنار پیرزن، دختربچهای پارچهای قیچینخورده و آبنخورده به دست میگیرد و با هر بار شعرخوانی به آن سوزنی میزند. میهمانان بر اساس ترتیب نشستن هر شعر را فال خود میگیرند و تعبیرمیکنند.
در انتظار ثروت
کرمانیها در شب یلدا علاوه بر مراسمی که در سایر نقاط ایران برگزار میشود، رسم جالب و متفاوتی دارند. کرمانیها در طول شب یلدا تا سحرگاه به انتظار قارون افسانهای مینشینند. در واقع در گذشته مردم تصور میکردند در این شب امکان دارد بنا به تقدیر ثروتمند شوند. قارون در افسانهها پیرمرد متمولی است که ثروتش قابل شمارش نیست. در افسانههای محلی کرمان این گونه گفته شده که قارون در شب یلدا در لباس مبدل و به شکل یک هیزمشکن به خانوادههایی که سال قبل کارهای نیک انجام دادهاند، سر زده و به آنها تکههای چوب هدیه میدهد. در این افسانهها تکههای چوب با طلوع خورشید به طلا تبدیل شده و سبب ثروت و برکت خانوادههای فقیر میگردد.
هدیه به نوعروسان
در بسیاری از نقاط ایران در شب یلدا همچون سایر اعیاد ملی و مذهبی برای نوعروسها هدیه میفرستند. این هدایا بیشتر در خونچههایی تزئینشده به خانه تازه عروس یا نامزد پسر فرستاده میشود. آذربایجانیها در میان هدایای خود حتما هندوانهای تزئینشده با شال قرمزی به دورش میگذارند، در حالی که مردمان خطه شمال رسم دارند که یک ماهی سفید بزرگ با تزئین سبزیجات را در بین هدایا بفرستند. چرا که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد. قزوینیها به این هدیه «خونچه چله» میگویند و آن را از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس میفرستند. قزوینیها در خونچه چلهعروس، پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه میفرستند.
خوراکی پرزحمت
گیلانیها از ابتدای پاییز برای تهیه خوراکی مخصوص شب یلدا دست به کار میشوند. در گیلان رسم است که در شب یلدا خوردنیای به نام «آوکونوس» را در کنار سایر خوراکیهای این شب بگذارند. مراحل تهیه آوکونوس از اوایل فصل پاییز در خانه هر گیلانی آغاز میشود. بدین ترتیب که ازگیل خام را در خمرهای ریخته، رویش را پر از آب کرده و کمی نمک نیز به آن میافزایند. سپس در خمره را محکم بسته و آن را در داخل اتاقی گرم قرار میدهند. ازگیلهای سفت و خام تا شب یلدا پخته، آبدار و خوشمزه میشوند. خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند، در طبقی که برای خانواده نوعروس میفرستند، آوکونوس را نیز میگذارند.
مراسم متفاوت و جالب
در خراسان از گذشتههای دور تاکنون همیشه جشن شب یلدا را «شبچله» یا «چلهنشینی» میخوانند. مهمترین مراسم خراسانیها در شبچله، «شبچراغ» یا «شبچراغانی» است. علت این نامگذاری را به دستگرفتن چراغی هنگام رفتن به خانه اقوام و آشنایان میدانند که به سبب تردد زیاد مردم در طول شب یلدا، به شبچراغ معروف شده است. همدانیها در شب یلدا فال متفاوتی به نام «فال سوزن» میگیرند، بدین قرار که همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. در کنار پیرزن، دختربچهای پارچهای قیچینخورده و آبنخورده به دست میگیرد و با هر بار شعرخوانی به آن سوزنی میزند. میهمانان بر اساس ترتیب نشستن هر شعر را فال خود میگیرند و تعبیرمیکنند.
در انتظار ثروت
کرمانیها در شب یلدا علاوه بر مراسمی که در سایر نقاط ایران برگزار میشود، رسم جالب و متفاوتی دارند. کرمانیها در طول شب یلدا تا سحرگاه به انتظار قارون افسانهای مینشینند. در واقع در گذشته مردم تصور میکردند در این شب امکان دارد بنا به تقدیر ثروتمند شوند. قارون در افسانهها پیرمرد متمولی است که ثروتش قابل شمارش نیست. در افسانههای محلی کرمان این گونه گفته شده که قارون در شب یلدا در لباس مبدل و به شکل یک هیزمشکن به خانوادههایی که سال قبل کارهای نیک انجام دادهاند، سر زده و به آنها تکههای چوب هدیه میدهد. در این افسانهها تکههای چوب با طلوع خورشید به طلا تبدیل شده و سبب ثروت و برکت خانوادههای فقیر میگردد.
تیتر خبرها