سلبریتی‌ها خطوط قرمز می‌خواهند و مدیریت

بررسی «جام‌جم» از روند سلبریتی‌سازی، چرایی و آسیب‌های این جریان

سلبریتی‌ها خطوط قرمز می‌خواهند و مدیریت

سلبریتی حالا دیگر مثل دنیای غرب برای ما هم مفهومی شناخته شده است. او کسی است که در یک حوزه خاص فعالیت می‌کند و در بستر رسانه‌ای رشد می‌یابد و تبدیل به چهره‌ای مشهور و محبوب می‌شود. سلبریتی به‌گفته کریس روجک، استاد جامعه‌شناسی به نقطه‌ای می‌رسد که «می‌تواند به هوادارانش شادی یا رنج بدهد و در عوض، ستایش یا رسوایی دریافت کند.»، بنابراین سلبریتی شخصی است که می‌تواند اثرگذار باشد و به‌واسطه نفوذی که به‌دست می‌آورد خود را مجاز به سخن گفتن و اقدام در موضوعات مختلف بداند.  سلبریتی‌های ما در بسیاری از صحنه‌ها دیده‌می‌شوند؛ در سیل، زلزله، اعتراضات اجتماعی و در هر صحنه‌ای که به ملت مربوط باشد، گویی آنها برای خود وظیفه‌ای قائلند تا همواره ظاهر شوند و واکنش نشان دهند.  شاید تعبیر دکتر مهدی ناظمی، جامعه‌شناس تعبیر مناسبی باشد که «سلبریتی‌ها الهه‌های دنیای جدیدند» به این معنا که این چهره‌ها، رفتار و گفته‌های‌شان مثل الهه‌های دنیای باستان توسط بسیاری از کاربران رسانه و فضای مجازی پرستیده می‌شود. با این تفاسیر آیا سلبریتی‌ها که رشد یافته نظام رسانه‌ای نوین هستند، فرصت‌اند یا تهدید؟

عده‌ای بر این باورند که سلبریتی‌ها لازمه دنیای سرمایه‌داری‌اند، دنیایی که در همه ساحت‌های اقتصادی به حد اشباع رسیده و خواهان ورود به ساحت‌های اجتماعی، فرهنگی و هر موضوع غیراقتصادی دیگر است. از نگاه دنیای سرمایه‌داری، سلبریتی می‌تواند قالب‌های سنتی را بشکند و مفاهیم مورد نظر را با سر و شکلی عامیانه مطرح کند و به این ترتیب بازار مصرف به‌وجود بیاورد. در این نگاه، کارکرد سلبریتی چندوجهی است؛ هم اجتماعی، هم فرهنگی و هم اقتصادی.  اما این‌که برخی سلبریتی‌ها می‌کوشند نقش نخبگان را ایفا کنند و مرجعیت جامعه را به‌دست بیاورند آیا تلاشی مثمرثمر است؟ 
   
سلبریتی جاهای خالی را پر می‌کند؟
برخی کارشناسان سیر شکل‌گیری سلبریتی را به نحوه عملکرد نخبگان و فضای نخبگانی و رسمی جامعه مرتبط می‌دانند. مثلا می‌گویند وقتی آنچه از جایگاه نخبگان مخابره می‌شود به نظر رهایی‌بخش نباشد یا اساسا صدایی از این ناحیه شنیده نشود، مردم به‌دنبال جایگزین‌کردن الگوهای جدید هستند که سلبریتی‌ها می‌توانند یکی از این الگوهای جایگزین باشند. اینها بخشی از تحلیل‌های دکتر آرش حیدری، عضو هیات علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ در گفت‌و‌گو با ایرناست، تحلیلگری که معتقد است: «بعد از ظهور فضای مجازی و انفجار رسانه‌ای که میل به شناخته‌شدن را به اوج رساند، تمایل به شنیدن و دیدن صدا و تصویر خود از دهان افراد صاحب‌نفوذ هم افزایش یافت». اینچنین شد که سلبریتی‌سازی یا سلبریتیسم نیز ظهور کرد. البته ما که با دکتر علیرضا چابکرو، استاد دانشگاه و کارشناس رسانه‌های نوین گفت‌و‌گو کردیم وی تحلیل پدیده سلبریتی با این شدت و حدت را قبول نداشت و گفت: «سلبریتی محصول رسانه‌های نوین است که تکثر بسیاری نیز دارد و درعین حال ثبات هم ندارد، به‌طوری‌که یک سلبریتی می‌تواند روزی در اوج باشد و روزی حذف شود. با این حال سلبریتی قادر است بر موج‌ها سوار شود، ولی نمی‌تواند راهکاری برای آینده بسازد یا جای خالی گروه‌های مرجع را پر کند، چرا که اصولا سلبریتی چون ایدئولوژی ندارد ویژگی نخبگی هم ندارد.» این استاد دانشگاه البته معتقد است کسانی که از سلبریتی‌ها استفاده یا سوء‌استفاده می‌کنند از آنجا که به تئوری «پایان اصل ایدئولوژی» اعتقاد دارند برای سلبریتی کارکرد هیجان‌سازی یا تحریک افکارعمومی را قائلند که براساس این گفته‌ها برخی از رفتارهای سلبریتی‌ها قابل فهم می‌شود. 

سلبریتی‌ها و نظام ارزشی
اگر به قرن بیستم بازگردیم و در هالیوود گشتی بزنیم به موج «مک کارتیسم» برمی‌خوریم. مک کارتی، سیاستمدار آمریکایی با ادعای این‌که تعداد زیادی از کمونیست‌ها و جاسوسان شوروی در موقعیت‌های مختلف حضور دارند، روند سانسور و ممیزی آثار تلویزیونی و سینمایی را آغاز و بسیاری از هنرپیشه‌ها و کارگردان‌ها را که سلبریتی‌های آن زمان بودند، محاکمه و مجازات کرد. دکتر چابکرو این اتفاق قرن بیستمی را در قرن بیست‌و‌یکم نیز قابل مشاهده می‌داند و می‌گوید: «هم‌اکنون نیز در نظام سرمایه‌داری، سلبریتی‌ها نمی‌توانند خلاف نظام ارزشی جامعه‌شان رفتار کنند، چرا که به‌زودی حذف می‌شوند، همان‌طور که بازیگر نقش پدرخوانده پس از اعتراض به ساختارهای موجود، کنار گذاشته شد.»
این استاد دانشگاه توضیح می‌دهد: «هم‌اکنون نیز در این ساختار انسجام‌یافته یک نظام فرهنگی پنهان بر سازمان هنری و سینمایی مستولی است، نظامی که سلبریتی‌ها آن را پذیرفته‌اند، چرا که اگر قبول نداشته باشند به مرحله سلبریتی یا سلبریتی‌مشهور نمی‌رسند.»
او با بیان این مقدمه نتیجه گرفت که «مشکل کار ما این است که نظام ارزشی‌مان را تبدیل به قانون نکرده‌ایم»، بنابراین سلبریتی‌ها قانونی ندارند که مطابق آن رفتار کنند. در واقع ما سلبریتی‌ها را ساخته‌ایم و رها کرده‌ایم در حالی که دیگران از نقطه اوج آنها استفاده می‌کنند و میوه‌اش را می‌چینند. به همین علت یکی از بحث‌های جامعه دانشگاهی و کارشناسی کشورمان، لزوم مدیریت سلبریتی‌هاست. مدیریت به معنی ترسیم خطوط قرمز برای آنها، همان‌طور که در اروپا و آمریکا که مهد ظهور و حضور سلبریتی‌هاست به‌گفته دکتر مهدی ناظمی، جامعه‌شناس «سلبریتی‌ها محاکمه نمی‌شوند اما باید تابع ارزش‌های اخلاقی، سیاسی و اجتماعی کشورشان باشند وگرنه از سلبریتی بودن ساقط می‌شوند که همین برایشان بس است».

مریم خباز - گروه جامعه