یک خاورمیانه و یک ژنرال
پروژه آشوبسازی قدرتمندانه «داعش» بیهیچ تردیدی، خطرناکترین و خشونتآمیزترین، نقشه سیاسی تمدن غرب به رهبری آمریکا بود که در تاریخ جهان سیاست، علیه «ایران قوی» به وقوع پیوست تا بازوان بلند و برکشیده «ایران قوی» را که به آبهای طلایی «مدیترانه»، دسترسی یافته بود، قطع کند و با تاسیس پدیده «دولت شام»، پس از، فروپاشی سازمان سیاسی سوریه و عراق، هم از دریا و هم از خشکی، به ایران حمله کند و روزگاری تلختر از تلخ را، به سرنوشت سیاسی ایران بزرگ گره بزند.
و بدین ترتیب، تاریخ غمانگیز و پر از توطئههای پیچیده «خاورمیانه» شاهد سر برکشیدن جهانی «دولت داعش» گشت و «ابوبکر بغدادی» مظهر آشکار و رسانهای این «دولتدستساز» آمریکا و تمدن غرب شد.
و در این هنگامه بود که رئیسجمهور آمریکا «اوباما» اظهار داشت: «خاورمیانه» تا سی سال دیگر درگیر «دولت داعش» خواهد بود و دولتهای منطقه باید این واقعیت سیاسی جدید را بپذیرند...!
و این سخن، پیام رهبری تمدن غرب بود به دولتها و مردم خاورمیانه که «خشونت داعشی» از این لحظه به بعد؛ باید، بخشی از روزگار این منطقه بشود و از دست نهادهای تمدن غرب هم، کاری ساخته نیست و... همه باید، تسلیم این «دولت شام» بشوند...!!!
«هفت تریلیون» دلار، خرج شد و هزینه گشت تا «دولت شام»، پس از «دولت اسرائیل جعلی»، در خاورمیانه پا بگیرد تا بتواند، دست و پای «ایران قوی» را مجروح کند؛ یا بشکند و نگذارد! این دست و پای آهنین و قدرتمند، حرکت کند و به پیشروی خویش، ادامه دهد! نقشهای دقیق و کارشناسانه طراحی شده بود. کارگردانانی باتجربه و باسابقه، به میدان آمده بودند و همه تجربههای امنیتی و سیاسی قدرتهای بزرگ قرن بیستم، بهکار گرفته شده بود.
در ... «اتاقهای فکر و نقشهکشی و روندهای دولتسازی»، همه چیز دیده شده بود و تمدن غرب، بهخود میبالید که میتواند در تاریخ نفسبر و پرهیجان و پر از نفت و گاز خاورمیانه با «دستان قدرتمند» خویش، دومین کشور جعلی و دستساز تاریخ سیاسی جهان را، به نمایش بگذارد و بر سکوی پیروزی تمدنی، بایستد و مدال طلای «ماکیاولی ــ و سلطهگرایی» را بر گردن، بیندازد و سپس بگوید: خاورمیانه، چارهای ندارد جز آنکه در برابر ارزشها و تمدن غرب، زانو بزند و هرچه میگوییم، چشم بگوید و چشم!!!
اما؛ همه صاحبان تجربههای بزرگ و همه نخبگان امنیتی و نهادهای پرقدرت اطلاعاتی تمدن غرب، هرگز نتوانستند، پیشبینی کنند؛ که با میدانداری یک «مرد» ایرانی «هفت تریلیون دلار» سرمایهگذاری آنان، در آتش غیرت این «ایرانی» و یاران باصفایش، میسوزد و حتی، یک «صد دلاری» هم، نجات پیدا نمیکند... .
و این مرد میدان، کسی نبود؛ جز «حاجقاسم سلیمانی» و یاران باصفایش، جز، دریادلان ایرانی «مدافع حرم» دریادلان خوشچهره و خوشخنده ایرانی که از اعماق و ژرفای کلمه زیبای حسین؛ آمده بودند توانستند، اندیشه و اراده سیاسی تمدن غرب را، در خاورمیانه، خرد کنند و گردنبند حقارت را، بر دروازه ارزشهای تمدنی قرن بیستویکم، بیاویزند.
سینا واحد - نویسندهو در این هنگامه بود که رئیسجمهور آمریکا «اوباما» اظهار داشت: «خاورمیانه» تا سی سال دیگر درگیر «دولت داعش» خواهد بود و دولتهای منطقه باید این واقعیت سیاسی جدید را بپذیرند...!
و این سخن، پیام رهبری تمدن غرب بود به دولتها و مردم خاورمیانه که «خشونت داعشی» از این لحظه به بعد؛ باید، بخشی از روزگار این منطقه بشود و از دست نهادهای تمدن غرب هم، کاری ساخته نیست و... همه باید، تسلیم این «دولت شام» بشوند...!!!
«هفت تریلیون» دلار، خرج شد و هزینه گشت تا «دولت شام»، پس از «دولت اسرائیل جعلی»، در خاورمیانه پا بگیرد تا بتواند، دست و پای «ایران قوی» را مجروح کند؛ یا بشکند و نگذارد! این دست و پای آهنین و قدرتمند، حرکت کند و به پیشروی خویش، ادامه دهد! نقشهای دقیق و کارشناسانه طراحی شده بود. کارگردانانی باتجربه و باسابقه، به میدان آمده بودند و همه تجربههای امنیتی و سیاسی قدرتهای بزرگ قرن بیستم، بهکار گرفته شده بود.
در ... «اتاقهای فکر و نقشهکشی و روندهای دولتسازی»، همه چیز دیده شده بود و تمدن غرب، بهخود میبالید که میتواند در تاریخ نفسبر و پرهیجان و پر از نفت و گاز خاورمیانه با «دستان قدرتمند» خویش، دومین کشور جعلی و دستساز تاریخ سیاسی جهان را، به نمایش بگذارد و بر سکوی پیروزی تمدنی، بایستد و مدال طلای «ماکیاولی ــ و سلطهگرایی» را بر گردن، بیندازد و سپس بگوید: خاورمیانه، چارهای ندارد جز آنکه در برابر ارزشها و تمدن غرب، زانو بزند و هرچه میگوییم، چشم بگوید و چشم!!!
اما؛ همه صاحبان تجربههای بزرگ و همه نخبگان امنیتی و نهادهای پرقدرت اطلاعاتی تمدن غرب، هرگز نتوانستند، پیشبینی کنند؛ که با میدانداری یک «مرد» ایرانی «هفت تریلیون دلار» سرمایهگذاری آنان، در آتش غیرت این «ایرانی» و یاران باصفایش، میسوزد و حتی، یک «صد دلاری» هم، نجات پیدا نمیکند... .
و این مرد میدان، کسی نبود؛ جز «حاجقاسم سلیمانی» و یاران باصفایش، جز، دریادلان ایرانی «مدافع حرم» دریادلان خوشچهره و خوشخنده ایرانی که از اعماق و ژرفای کلمه زیبای حسین؛ آمده بودند توانستند، اندیشه و اراده سیاسی تمدن غرب را، در خاورمیانه، خرد کنند و گردنبند حقارت را، بر دروازه ارزشهای تمدنی قرن بیستویکم، بیاویزند.