هایکویی که دیدنی شد

گفت‌وگو با ماندانا عبقری، نویسنده و کارگردان «پاروزن یکدست»

هایکویی که دیدنی شد

ماندانا عبقری، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر فعالیت هنری خود را از دهه ۷۰ و همز‌مان با دوران تحصیلش در رشته ادبیات نمایشی آغاز کرد.

او که دارای مدرک تحصیلی لیسانس تئاتر از دانشکده هنر و معماری تهران است، نزدیک به سه دهه علاوه بر نمایشنامه‌نویسی به‌عنوان طراح حرکت، طراح صحنه، صداپیشه و عروسک‌گردان در آثار متفاوت ازجمله نمایش‌های کودک و بزرگسال‌ به فعالیت پرداخته است. «جادوگر شهر زمرد»، «جک و لوبیای سحرآمیز»، «بل و شاهزاده مغرور» و «شاهزاده و خرس» تعدادی از نمایشنامه‌های این هنرمند است که تاکنون با حضورش به‌عنوان کارگردان، بازیگر، صداپیشه یا عروسک‌گردان روی صحنه رفته‌اند. «هایکوی پاروزن یکدست» تازه‌ترین کار عبقری به عنوان نویسنده و کارگردان است که این روزها در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود. عبقری در این نمایش داستان پسربچه‌ای ژاپنی را روایت می‌کند که بر اثر سونامی بزرگ بعد از انفجار بمب اتم در ژاپن به جزیره‌ای ناشناخته برده می‌شود. او زمانی که چشم باز می‌کند با یک پرنده درنا آشنا می‌شود و چون کسی جز او و پرنده در جزیره نیست، از نوع صدای پرنده نام او را قاقا می‌گذارد. این پسر در تنهایی و خلوتی که با پرنده دارد، زندگی‌اش را مرور می‌کند و به خودشناسی می‌رسد. او درون خود را پالایش می‌کند تا زمانی که پدرش درحالی‌که تمام جزیره‌ها را به دنبال او گشته است، برای برگرداندن پسرش به خانه وارد جزیره می‌شود. به بهانه این اجرا با ماندانا عبقری گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چطور شد برای اجرای یک نمایش به سرزمین‌های شرق دور و ژاپن رجوع کرده‌اید؟
جهان با سرعت نور به سوی پیشرفت می‌رود. هسته‌ اتم شکافته می‌شود و شبیه‌سازی سلول‌های انسانی شاید سازنده‌ نسل‌های بعدی آدم‌ها باشد. تمایز بین ربات‌های انسان‌نما و آدم‌ها در آینده نزدیک شاید ممکن نخواهد بود. سؤال این است که این سیر سریع مداخله در امورات طبیعت و کائنات به سود بشر است یا نه؟ در این بین شرق دور با نگاه ویژه‌ آیینی‌اش به طبیعت، یکی از بزرگ‌ترین قربانیان دستاوردهای نوین علمی در جهان است. طبیعتی که از یک‌سو مورد احترام ابنای بشر واقع شده اما از سوی دیگر  به دست گروه دیگری از آنها به نابودی کشیده می‌شود. تبعات انفجار اتمی نزدیک به یک قرن است که نه‌فقط در میان آدم‌ها بلکه از انواع دیگر جانوران و نباتات نیز قربانی می‌گیرد و هنوز درنای آرزوهای ژاپن بزرگ‌ترین دستاویز رنج‌کشیدگان زمستان هسته‌ای برای رهایی و شفاست. اهمیت احترام به طبیعت در باورهای شرق دور و بکری این رویکرد در تضاد با سرعت نابودی طبیعت در سایه علم، مهم‌ترین دلیل انتخاب این بستر برای مبدل شدن به نمایشنامه‌ هایکوی پاروزن یکدست است.

چطور برای اجرای این نمایش به شیوه عروسک‌های میله‌ای رسیدید؟
وجود کاراکتر درنا که اصلی‌ترین عنصر نمایش است، لزوم حرکت به سمت نمایش عروسکی را قوت ‌می‌بخشد. همچنین عناصر دیگری چون دریا و پرندگانی که به شیوه اوریگامی که مرتبط با فرهنگ عامه ژاپن است. بهانه‌ دیگر انتخاب این شیوه تلنگر زدن به دنیای آدم بزرگ‌ها از زبان عروسک‌هاست. جایی که زبان از خواهش برای پایان یافتن جنگ قاصر می‌شود، عروسک‌ها به میان می‌آیند تا شاید خواهش آنها به گوش بشر برسد. عروسک‌هایی که اولین یار و همدم و همبا‌زی دوران کودکی آدم‌ها هستند، همان‌ها که در بزرگسالی آتش جنگ می‌افروزند و جهان را به نیستی سوق می‌دهند.

مخاطب این نمایش نوجوانان هستند یا بزرگسالان؟
مخاطب به‌صورت محض بزرگسالان هستند، هرچند ویژگی‌های شیوه اجرایی مخاطب نوجوان را نیز همراه می‌کند.

افزون بر هایکوخوانی چه برداشت‌هایی از این‌گونه شعری در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد؟
قرابت و نزدیکی اشعار فولکلوریک ژاپن با اشعار نوی زبان فارسی، منتقل‌کننده‌ احساسات زیر متن در نمایش با نگاه ویژه به ادبیات شرق دور است. هایکوهای غم‌انگیز ژاپنی به‌نوعی یادآور کارآواها و اشعار بومی سرزمین ایران است.

بمب هسته‌ای و پایان جنگ جهانی دوم در ژاپن چرا بستر اتفاقات نمایشی شما شده است؟
واقعیت امروز ما نگرانی از دستاوردهای علمی تمام دانشمندان جهان برای دستیابی به قدرت‌های ویرانگر هسته‌ای است. اتفاقی که یک‌بار جهان را به لرزه درآورد.
 
چرا پسربچه، پس از جوانی به‌دنبال یکی شدن با طبیعت به این جزیره دور افتاده برمی‌گردد؟
بازگشت ماسافومی به جزیره‌ بکری که دنیا نام‌گذاری کرده آرزوی محال یکایک آدم‌هاست که دنیای صلح و آرامش را می‌طلبند. شاید آن جزیره اشاره به زهدان مادری است که جنینی را به‌دور از تمام آلام جهان در خود می‌پرورد. جهانی که پا گذاشتن به آن آغاز رنج‌های بی‌پایان بشر است.

چگونه است که یک لک‌لک به داد یک نوجوان می‌رسد که خود را در آن تنهایی پیدا کند و نجات دهد‌؟
درنا در ادبیات ژاپن برآورده‌کننده‌ آرزوهاست. ساختن 1000پرنده‌ کاغذی به‌زعم آنها آرزوهای‌شان را به حقیقت مبدل می‌کند. همین باور پای قاقا را به داستان نمایش باز می‌کند.

آمدن پدر و یافتن پسربچه چه مفهومی را در این نمایش یادآوری می‌کند؟
تکامل و استحاله پسر و رسیدن به پدر، او را از مرحله‌ای به مرحله‌ بالاتری اوج می‌دهد. حال رسیدن به خانه باشد یا رسیدن به باوری ارزشمند.

با چه تمرین‌هایی و به چه مدت  خود را برای چنین اجرایی آماده کرده‌اید؟
نمایش منتخب هجدهمین جشنواره بین‌المللی یونیما بود که به‌خاطر شرایط پاندمی فقط یک پخش در فضای مجازی عایدش شد. پس از آن و با توقفی دو ساله توسط هیات انتخاب برای اجرا در تئاتر شهر در نوبت قرار گرفت و با حدود یک‌ماه تمرین گروهی آماده‌ اجرا شد.

کار کردن تئاتر عروسکی با چه مشقاتی روبه‌روست؟
از هزینه‌های گزاف پیش تولید و ساخت تا حضور چند نفر برای جان بخشیدن به یک کاراکتر. نبود سالن تجهیز شده برای نمایش عروسکی و باور عوام که نمایش عروسکی صرفا ویژه کودک است تا تلاش برای آشتی دادن مخاطب بزرگسال با این گونه نمایش به‌رغم وجود عروسک در آیین‌ها و فرهنگ عامه سراسر ایران، از جمله مشکلاتی است که در آثار عروسکی با آن روبه‌رو هستیم.

آیا حمایتی بنا بر هزینه‌های سنگین عروسک سازی و دکور شامل اجرای‌تان شده است‌؟
بله، از سوی اداره کل نمایش وعده‌هایی به‌منظور حمایت به گروه داده شده است.

صداسازی یکی از ارکان زیبای کارتان است، چگونه به این مهم دست یافته‌اید؟
با تکیه بر تجربه چند ساله گروه و تلاش برای استفاده بهینه از صدا در انتقال مفاهیم از طریق نمایش عروسکی و هدایت مجدانه مشاور گروه که حساسیت بسیاری در این بخش به خرج داد و تمرینات صداسازی و بیان جدی را برای بازیگران باید در نظر گرفت. توجه به جنس و فرکانس صدا در کودکان هم‌سن و سال شخصیت‌های نمایش و تلفیق صداها با افکت‌های گوشنو‌از طبیعت و موسیقی دل‌انگیز شرق دور اساسا بخشی از اجراست.

در بازی رنگ‌ها چگونه طبیعت الهام بخش صحنه آرایی‌تان شده است؟
به‌خاطر تاکید بر زمستان هسته‌ای رنگ غالب صحنه سفید است اما وجود رنگ دلنشین امواج دریا و فاکتورهایی چون صخره، درخت و دیگر عناصر طبیعت، مجموعه‌ای لطیف را گرد هم آورده است. نورپردازی نیز جلوه متفاوتی به طراحی صحنه تک رنگ داده است.

موسیقی از عناصر کار آمد اجراست، چگونه آن را انتخاب کرده‌اید؟
در جای‌جای نمایش هایکوهایی خوانده می‌شود، کارآواهای مربوط به طبیعت و مکان اتفاق نمایش درحقیقت زینت‌بخش اثر می‌شود. نمایش در بستری ملایم و شاعرانه جلو می‌رود و هیجان‌های کوچک و گهگاهی آن نیز اوج چندانی ندارد، چراکه فضای نمایش، فضای دعوت به صلح و آرامش است. تلاش‌مان بر این بوده تا موسیقی القاکننده‌ این فضای آرام و به‌دور از هرگونه سروصدای درونی و ذهنی باشد.

آیا تئاتر عروسکی نسبت به تئاتر صحنه‌ای بازدهی بهتری برای گروه شما دارد؟
در بدو تصمیم برای انتخاب این شیوه به‌درستی از سختی‌های آن برای انتقال آن به مخاطب بزرگسال آگاه بودیم. نمایش‌ها در فضای زنده در شرایط دیگری آماده اجرا می‌شوند و شاید بازدهی بیشتری داشته باشد اما عمد بر آن بود که حرف‌های ناگفته‌ ماسافومی ناکازاکی، پسر جامانده از انفجار بمب اتم را از زبان عروسک‌ها بازگو کنیم. شاید تلنگری باشد بر روزهای کودکی، شاید حرف عروسک‌ها   کمی بیشتر بر دل آدم‌ها اثر کند، شاید درنای عروسکی ما با گفتن قاقا، تنها کلمه‌ای که تکرار می‌کند این‌بار آرزومان را برآورده کند؛ آرزوی محال جهانی بدون جنگ.   

مانی آشفته - گروه فرهنگ و هنر