بررسی سریالهای تلویزیونی از منظر اسامی شخصیتها
در دهمین نشست ارائه و نقد پژوهش ادارهکل مطالعات رسانه مرکز تحقیقات که با حضور بهمن زندی، استاد دانشگاه پیام نور در مرکز تحقیقات برگزار شد؛ نتایج پژوهشی با عنوان «نامگذاری اشخاص در مجموعههای تلویزیونی سیما از منظر نامشناسی اجتماعی» ارائه گردید.
در ابتدای جلسه فاطمه عظیمیفرد، مدیر گروه زبان و هنر، زیباییشناسی گفت: تغییرات اجتماعی و فرهنگی موجب تغییر رویکرد والدین در نامگذاری فرزندان شده است.
زندی در بخشی از سخنان خود به نتایج پژوهش پرداخت و افزود: نمونههای پژوهش شامل نامهای پربسامد کودکان هر سال طبق آمار سازمان ثبت احوال در این مدت و نام شخصیتهای سریالهای پربیننده دو دهه اخیر سیما بود. نتایج نشان داد: در 20 سال اخیر در میان اسامی زنان سارا و نرگس برترین نام منتخب نویسندگان و کارگردانها و منصور و سعید بیشتر از هر نامی مورد توجه سریالسازان برای شخصیتهای مرد بودهاند. این نکته جالب توجه است که منصور که پربسامدترین نام منتخب نویسندگان و کارگردانان سریالها بوده هیچگاه جزو 50 نام برتر منتخب والدین نبوده است.
درمورد تاثیر احتمالی سریالها بر نامگذاری والدین، دادههای پژوهش حاکی از آن است که مثلا بعد از پخش سریال «میوه ممنوعه» در سال ۱۳۸۶، نام هستی از جایگاه ۱۲ به رده ۴ در سال ۱۳۸۷ صعود کرد. سریال «ستایش» نیز در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ موجب تمایل بیشتر والدین به انتخاب این نام برای دختران خود شد؛ بهطوریکه در این سه سال جایگاه سوم را بین ۵۰ نام برتر دختران در ثبت احوال کسب کرد.
در مورد اسامی پسران نیز موارد مشابهی از نقش سریالها بر نامگذاری فرزندان از سوی والدین مشاهده شد. برای مثال سریال «اغما» در سال ۱۳۸۶ موجب شد تا اسم طاها از جایگاه ۲۸ به ۱۸ صعود کند. همچنین بعد از پخش سریال «مختارنامه» نام کیان که تا قبل از آن جزو اسامی منتخب والدین نبود، به جایگاه ۲۹ رسید.
تجزیه و تحلیل دادهها براساس عنصر اجتماعی هویت (ملی، مذهبی، قومی و خنثی) بخش دیگری از پژوهش حاضر بود. از دیدگاه هویتهای چندگانه، نویسندگان و کارگردانان سریالها برای زنان نامهای غیرهویتی (متعلق به هویت خنثی) انتخاب کردهاند و بعد از نامهای هویت خنثی (۷۵درصد)، اولویت را به هویت دینی، سپس هویت ملی دادهاند. اسامی چون یلدا و کتایون و فرنگیس در دسته اسامی ملی دستهبندی شدهاند. اسامی همچون فاطمه، خدیجه، راحله، معصومه و نرگس در زمره اسامی مذهبی دستهبندی شدند و اسامی مانندِ آذر، آرزو، بهار، باران و پرستو در دسته اسامی خنثی قرار گرفتند. همچنین توجه اندکی به هویت قومی داشتهاند. اسامی همچون روژان و ژینوس نیز در دسته اسامی قومی جای گرفتند.
برای نقشهای مردان موضوع کاملا متفاوت است. هرچند که همچنان هویت خنثی پیش از دیگر هویتهاست، اما تفاوت سه هویت ملی و مذهبی و خنثی در مردان بسیار کمتر از زنان است. نامهای متعلق به هویتهای ملی و مذهبی نسبتا همتراز با نامهای هویت خنثی هستند. هویت ملی و مذهبی و خنثی همپای هم مورد توجه نویسندگان و کارگردانها بودهاند. هر چند باز هم هویت قومی مورد توجه قرار نگرفته است.
زندی در بخشی از سخنان خود به نتایج پژوهش پرداخت و افزود: نمونههای پژوهش شامل نامهای پربسامد کودکان هر سال طبق آمار سازمان ثبت احوال در این مدت و نام شخصیتهای سریالهای پربیننده دو دهه اخیر سیما بود. نتایج نشان داد: در 20 سال اخیر در میان اسامی زنان سارا و نرگس برترین نام منتخب نویسندگان و کارگردانها و منصور و سعید بیشتر از هر نامی مورد توجه سریالسازان برای شخصیتهای مرد بودهاند. این نکته جالب توجه است که منصور که پربسامدترین نام منتخب نویسندگان و کارگردانان سریالها بوده هیچگاه جزو 50 نام برتر منتخب والدین نبوده است.
درمورد تاثیر احتمالی سریالها بر نامگذاری والدین، دادههای پژوهش حاکی از آن است که مثلا بعد از پخش سریال «میوه ممنوعه» در سال ۱۳۸۶، نام هستی از جایگاه ۱۲ به رده ۴ در سال ۱۳۸۷ صعود کرد. سریال «ستایش» نیز در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ موجب تمایل بیشتر والدین به انتخاب این نام برای دختران خود شد؛ بهطوریکه در این سه سال جایگاه سوم را بین ۵۰ نام برتر دختران در ثبت احوال کسب کرد.
در مورد اسامی پسران نیز موارد مشابهی از نقش سریالها بر نامگذاری فرزندان از سوی والدین مشاهده شد. برای مثال سریال «اغما» در سال ۱۳۸۶ موجب شد تا اسم طاها از جایگاه ۲۸ به ۱۸ صعود کند. همچنین بعد از پخش سریال «مختارنامه» نام کیان که تا قبل از آن جزو اسامی منتخب والدین نبود، به جایگاه ۲۹ رسید.
تجزیه و تحلیل دادهها براساس عنصر اجتماعی هویت (ملی، مذهبی، قومی و خنثی) بخش دیگری از پژوهش حاضر بود. از دیدگاه هویتهای چندگانه، نویسندگان و کارگردانان سریالها برای زنان نامهای غیرهویتی (متعلق به هویت خنثی) انتخاب کردهاند و بعد از نامهای هویت خنثی (۷۵درصد)، اولویت را به هویت دینی، سپس هویت ملی دادهاند. اسامی چون یلدا و کتایون و فرنگیس در دسته اسامی ملی دستهبندی شدهاند. اسامی همچون فاطمه، خدیجه، راحله، معصومه و نرگس در زمره اسامی مذهبی دستهبندی شدند و اسامی مانندِ آذر، آرزو، بهار، باران و پرستو در دسته اسامی خنثی قرار گرفتند. همچنین توجه اندکی به هویت قومی داشتهاند. اسامی همچون روژان و ژینوس نیز در دسته اسامی قومی جای گرفتند.
برای نقشهای مردان موضوع کاملا متفاوت است. هرچند که همچنان هویت خنثی پیش از دیگر هویتهاست، اما تفاوت سه هویت ملی و مذهبی و خنثی در مردان بسیار کمتر از زنان است. نامهای متعلق به هویتهای ملی و مذهبی نسبتا همتراز با نامهای هویت خنثی هستند. هویت ملی و مذهبی و خنثی همپای هم مورد توجه نویسندگان و کارگردانها بودهاند. هر چند باز هم هویت قومی مورد توجه قرار نگرفته است.