اسرائیل، اینگونه بازی را باخت
در پی هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در سوریه توسط رژیم صهیونیستی، شاهد پاسخ خاص و بیسابقه ایران به این رژیم و بمباران پایگاههای نظامی رامون و نواتیم با صدها پهپاد و موشک بودیم. رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی در ابتدا مدعی شدند عملیات صورت گرفته از سوی ایران، عملا دستاوردی نظامی نداشته اما متعاقبا مشخص شد بسیاری از روایتها در این خصوص عجولانه و از سر استیصال در برابر یک صحنه و عملیات غیرقابل تصور بوده است.
ارزیابیهای ذهنی و عجولانهای که بهصورت عامدانه از سوی حامیان تلآویو (درخصوص عملیات وعده صادق) پمپاژ میشد، جملگی در راستای لاپوشانی یک حقیقت محض صورت گرفت؛ اینکه ایران به عمق استراتژیک اراضی اشغالی نفوذ کرده و آن را به آشکارترین نحو ممکن هدف قرار داده است. در این راستا، باید نگاه و تحلیلی عینی درخصوص ابعاد راهبردی واکنش ایران به رژیم اشغالگر صهیونیستی صورت داد. این عملیات، دارای ابعادی ذاتی (راهبردی) است که تلآویو نهفقط قدرت انکار آن را ندارد، بلکه با گذشت زمان بیشتر در معرض این تبعات قرار میگیرد. بدون شک با دستکاری ذهنها و روایتگری ناقص یا دروغ از ماجرا، نمیتوان اهمیت راهبردی اقدام ایران را کتمان کرد. اززمان عملیات قهرمانانه 7 اکتبر، تصویر شکستناپذیر رژیم اشغالگر صهیونیستی در مقابل چشم میلیاردها انسان مخدوش شد. نسلکشی وحشیانه رژیم صهیونیستی در غزه نیز ناظر بر همین مسأله صورت گرفت. صهیونیستها درصدد بازتولید این پیشفرض دروغین برآمدند که تلآویو اساسا ضربهپذیر نیست و عملیات 7اکتبر و شکست صهیونیستها در آن نیز جبرانپذیر است! صهیونیستها با هدف اثبات تسلط خود بر صحنه نبرد، نقشه خطرناک و البته جبرانناپذیر دیگری کشیدندوآن هدفقراردادن سفارت جمهوری اسلامیایران دردمشق بود.مقامات نظامی وامنیتی رژیم صهیونیستی معتقد بودند هدف قرار دادن سفارت ایران دردمشق وعدم پاسخدهی ایران، موازنه قدرت را به تلآویو برمیگرداند و نشان میدهد هیچ قدرت مسلطی در منطقه برای رویارویی با این رژیم، حتی در صورت نقض صریحترین قوانین بینالمللی وجود ندارد اما پاسخ هوشمندانه و قاطعانه جمهوری اسلامی ایران، نهفقط نقشههای رژیم صهیونیستی را بر آب ساخت، بلکه بیش از پیش ضریب آسیبپذیری تلآویو را در منطقه ونظام بینالملل افزایش داد.حمله ایران به عمق استراتژیک اراضی اشغالی، رویاهای دشمن را با هدف تغییر قواعد بازی به نفع تلآویو تبدیل به کابوس ساخت. برهمین اساس، ایران در پی عملیات خود، عملا قواعد جدیدی را در بازی قدرت در منطقه وضع کرد که متعاقب آن، هر اقدامی از سوی رژیم صهیونیستی یا هر بازیگر سلطهگر دیگری دارای عکسالعملی فوری و متقابل خواهد بود. ایران درحقیقت،تئوری «پلیس منطقه» ازسوی آمریکا رابه چالش کشید.واشنگتن در سیاست خارجی خود، رژیم صهیونیستی را صاحب قدرت مطلق در منطقه تصور میکند، بهگونهای که بازیگران ناچار شوند خود را در نهایت با راهبردها و حتی تاکتیکهای وضعشده از سوی تلآویو وفق دهند اما ایران این تئوری را نیز ابطال کرد. ایران بر همگان اثبات کرد که در مقابل یک رژیم سرکش، باید استراتژی مهار همهجانبه را در پیش گرفت و ایستایی و انفعال در برابر اقدامات نامشروع و زورمدارانه آن، معنایی دارد. عملیات موفقیتآمیز ایران، منجر به آن شد تا بسیاری از ذهنیتها و پیشفرضهایی که متاسفانه تبدیل به مبنای سیاستگذاری دولتهای عربی در قبال موجودیت نامشروع رژیم صهیونستی شده در هم بشکند. آری! اسرائیل اینگونه بازی را به ایران باخت.
زهیر مخلوف | نایبرئیس سابق پارلمان تونس