جنگلهای ارسباران در نبود تجهیزات اطفایحریق و ناهماهنگی دستگاهها، سوخت
آتشبـــاران
نه، این ارسباران دیگر ارسباران بشو نیست. شاید اگر چوبخوارها میافتادند به جان ارسباران و مردم محلی هرازگاهی ناخونكی به درختهایش میزدند ارسباران این همه حالش بد نمیشد كه این روزها بد است. از بریده شدن درختهای جنگلی باور كنید كه بدتر هم هست؛ آتش، همین آتشی كه موذیانه در بهشت مخفی ایران، در كنج سبز آذربایجان به پا شده و خیلی چیزها را خاكستر كرده و مانده است. ارسباران چند روزی است دارد میسوزد، كسی نمیداند دقیقا چند روز ولی همه مطمئناند كه جنگل دارد میسوزد. فرمانده یگان حفاظت سازمان محیطزیست میگوید آتش از پنجشنبه شروع شده، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها اما میگوید از یكشنبه پیش آتش به پا شده، این وسط نیز هر كه مسؤولیتی داشته و تریبونی، یك تاریخ گفته كه بین دوش نبه تا پنجشنبه چرخ میخورد. خلاصه ارسباران دارد میسوزد، اما به روایتهای مختلف.
ارسباران این روزها چه قدر شبیه آمازون شده، هر دو دارند میسوزند و هر دو نیز به عمد. درباره آمازون گفتهاند آتشاش به عمد به پا شده و گرمی هوا و باد نیز كارگر افتاده و آتش را سرایت داده به دوردستها، آنقدر كه دود این آتش به آسمان سائوپائولو نیز رسیده. درباره ارسباران هم همین را البته گفتهاند و باد و هوای گرم را در آتشسوزی دخیل دانستهاند، ولی مهم جرقه اول است كه یك انسان آن را به پا كرده. فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها به ما گفت كسی در جنگل داشته غذا میخورده و این جهنم را از روی سهل انگاری به راه انداخته.
تناقضهای یك حریق
ارسباران، جنگلی مرموز و به غایت زیباست، چشماندازهای خیس و
پر مهاش آنقدر قشنگ و چشمنواز است كه گردشگران اروپایی و آمریكایی كه چشم و گوششان از سبزی و جنگل پر است زبان به تمجیدش باز كردهاند و به شگفت آمدهاند از این همه سبزی در فلات خشك و كویری ایران. گل سرسبد زیباییهای آذربایجان اصلا همین ارسباران است با درختهای بلوط و كرب و كركو و سرخدار و بنه و ملچ و اوجا و زغالاختههایش كه صفت ذخیرهگاه بیوسفر را برای این جنگل به ارمغان آورده است، زیستگاهی با اكوسیستم و گونههای گیاهی كمیاب و استثنایی.
نوبت مدح و تعریف و تمجید از ارسباران كه میرسد دردانهای است این جنگل. نگین تنوع زیستی ایران است. به عبارتی با وجود داشتن كمتر از 05/0 مساحت كشور بیش از ۱۳ درصد پوشش گیاهی، ۲۹ درصد پستانداران، ۴۴ درصد پرندگان، ۳۲درصد دوزیستان، ۹ درصد آبزیان و ۲۰ درصد خزندگان سرزمینمان را در خود جای داده.
با اینكه هنوز ماندهایم میان آمارهای متناقضی كه از مساحت دقیق جنگلهای ارسباران از این سازمان تا آن ارگان روایت میشود و نمیدانیم بالاخره مساحت 160 هزار هكتاری درست است یا آمار 130 هزار هكتاری، اما مجال برای باد به غبغب انداختن مهیاست وقتی همین آمارهای نیمبندِ در دسترس را مرور میكنیم كه میگوید منطقه ارسباران به تنهایی معادل۳۴ درصد پوشش گیاهی ارمنستان، ۲۵ درصد از پوشش گیاهی آذربایجان، ۲۵ درصد پوشش گیاهی فرانسه، ۲۵ درصد پوشش گیاهی گرجستان و۱۷ درصد پوشش گیاهی ایتالیا را داراست.
اما ارسباران با این عظمت، درد كم ندارد. زخم كهنه و ناسورش تبدیل شدن درختانش درگذشتهای نه چندان دور به زغال بود و درد سالهای اخیرش ثبت جهانی نشدن آن، آن هم نه به این دلیل كه ارسباران جنگل قابلی نیست بلكه فقط به علت تعدیهای بیحساب آدمها به حریمش. در منطقه ارسباران 78 روستا وجود دارد كه دست همه مردمانش در جیب این جنگل است. اینها در ارسباران میكارند و رمه میپرورند و دستشان اگر برسد درخت قطع میكنند. در مقیاس بزرگتر هم دولتها در این منطقه سد ساخته اند و معدن كاویدهاند، به حدی كه در سالهای 2017 و
2018 یونسكو پرونده جنگلهای ارسباران را به خاطر همین دستاندازیهای عیان از فرآیند ثبت جهانی شدن كنار زد. حالا یك ارسباران زخمی مانده و یك عنوان «ثبت شده در فهرست میراث طبیعی» با شماره 204 كه از سال 93 تا امروز تقریبا به هیچ كار این جنگل نیامده است.
بد به حال ارسباران كه با این طمطراق ظاهری، در غائله آتشسوزی اخیر حتی روایت مسؤولان مختلف از اعزام نیرو و تجهیزات برای اطفای حریق در آن روایت روشنی نبود، بلكه حتی متناقض بود و سرگیجه آور، مثل فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیطزیست كه ظهر دیروز از خاموش شدن كامل آتش این جنگل خبر داد ولی عصرگاه فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها به ما گفت نه تنها هنوز آتش
شعله ور است، بلكه برخلاف آنچه گفته میشود، بالگرد ارتش تازه به منطقه رسیده و هلال احمر نیز قول بالگرد داده است. این درحالی است كه فرمانده قرارگاه منطقهای شمالغرب ارتش چند ساعتی قبل از اظهارنظر علی عباس نژاد به ایرنا گفته بود كه سه فروند بالگرد هوا نیروز ارتش برای كمك به مهار كامل آتشسوزی جنگلهای ارسباران به منطقه اعزام شده است.
ضد و نقیضگویی در بحران البته مهارت ماست كه این بار پیه آن به تن ارسباران مالید، ضد و نقیضی كه نه بار مسؤولیتی از دوش كسی برمیدارد و نه تبعات احتمالی كم كاریها را پاك میكند، بلكه فقط حاشیه امنی میشود برای عدهای و مجال خوبی میشود برای آتش كه بیشتر و قوی تر در ارسباران تنوره بكشد.
معضل حل نشده تجهیزات
كمبود تجهیزات و امكانات از آن حرفهای نخ نمای روزگار است، اصلا حرف كمبود كه وسط میآید مخصوصا در مواقع آتش سوزی جنگل، بدن آدمهای هوشیار كهیر میزند. آخر چه قدر بشنویم كه كمبود هست، چه قدر وعده بشنویم كه كمبودها مرتفع میشود و نمیشود، چه قدر هر وقت كه آتشی در منابع ملی شعله میكشد، بشنویم دستگاههای ذیربط همساز نیستند. این داستان در كشورمان اما چون تمامی ندارد همهاش را از
سر تا ته در مورد آتشسوزی ارسباران نیز شنیدیم.
مدیركل منابع طبیعی آذربایجان شرقی دیروز در جلسه ستاد مدیریت بحران استان میگفت كه درخواست امكانات و امداد هوایی دادهاند، ولی با وجود وعدهها هنوز امدادی نرسیده است، استاندار نیز میگفت مهاركامل آتشسوزی نیازمند لكهگیری ازطریق پشتیبانی هوایی است، ولی بهرغم مكاتبات و پیگیریهای زیاد با ستاد كل نیروهای مسلح، وزارت دفاع و هوانیروز ارتش، تاكنون اقدامی نشده است. همچنین مدیركل منابع طبیعی استان توضیح میداد كه سال گذشته از منابع ملی، اعتباری به حوزه اطفای حریق در عرصههای طبیعی تخصیص نیافت و از منابع استانی نیز كه مبلغ اندكی لحاظ شد حتی كنترل و گشت درمناطق را هم كفایت نكرد. مدیركل كه این را گفت رئیس سازمان برنامه و بودجه استان نیز اظهار كرد فرآیند تامین اعتبار در ماده ۱۰ و ۱۲ قانون مدیریت بحران طولانی است و معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری آذربایجان شرقی نیز ابراز تاسف كرد كه اقدام قابل توجهی به صورت ملی درباره آتش سوزی ارسباران انجام نشده یعنی كه آب از سرچشمه گل آلود است، از تهران.
در این آشفتگی كه كمبود تجهیزات در مركزش ایستاده و ناهماهنگیها و جزیرهای و سلیقگی عمل كردن دستگاهها و ارگانهای مختلف به آن دامن میزند، عجیب نبود كه علی عباسنژاد، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها به ما بگوید حتی بیسیمهای در اختیارشان در مناطق جنگلی ارسباران آنتن نمیدهد كه لااقل امدادگران از حال هم باخبر شوند!
مشكل بیسیم كه حل نشده بدیهی است مشكل امداد هوایی نیز به این آسانیها حل نمیشود حتی بعد از گذشت چهار سال از امضای تفاهمنامه میان سازمان جنگلها و وزارت دفاع كه اصلا نوشته شد برای رفع ناهماهنگیهای موجود و رسیدن بهموقع بالگرد در زمان وقوع حریق . فرمانده یگان ماجرا را خلاصه میكند و میگوید دولت بابت پروازهایی كه دستگاهها و سازمانهای صاحب بالگرد تا به حال انجام دادهاند
30 میلیارد تومان به آنها بدهكار است و در نتیجه هیچ نهادی تمایلی به
ارسال بالگرد برای اطفای حریق جنگل و مرتع ندارد؛ به همین سادگی.