محاكمه دزدان محموله میلگرد آزادراه شمال
سارقان محموله میلگرد تصور نمیكردند فروش میلگردهای پروژه پل سازی در جاده شمال به جای میلگرد ساختمانی آنها را گرفتار كند. متهمان در جلسه دادگاه مدعی شدند با راننده همدست بودند تا از بیمه خسارت بگیرند.
به گزارش خبرنگار جامجم، 18 بهمن 97 تریلی با بار میلگردهای مخصوص ساخت تونل،از بندر عباس راهی تهران شدو قرار بود میلگردها برای ساخت تونل در آزادراه تهران ـ شمال وارد شوند.اوایل شب بود كه تریلی وارد اتوبان آزادگان شد و راننده به دلیل ممنوعیت ورود خودروهای سنگین به اتوبان در آن ساعات از شب،خودرو را در محلی پارك كرد و برای خرید شام به یك رستوران رفت. این در حالی بود كه كمك راننده در ماشین منتظر برگشت او ماند. زمانی كه راننده برگشت،به جای كمك راننده با دو فرد غریبه مواجه شد كه مجال لحظهای تامل به او ندادند و با تهدید شوكر او را بیسر و صدا به داخل ماشین كشاندند و دستان و چشم هایش را بستند. همان موقع بود كه راننده متوجه شد آن دو نفر دست و پای همكارش را هم بستهاند.
سارقان خیلی سریع سر اصل مطلب رفتند و گفتند نباید صدای آنها در بیاید تا خواسته خود را عملی كنند.فردای آن روز نزدیك غروب بود كه راننده و دوستش خود را به كلانتری154 چیتگر رساندند و شكایت خود را علیه سارقان تنظیم كردند.راننده كه عادل نام داشت در شكایت خود به ماموران گفت: آن شب سارقان به ما گفتند با شما و ماشین كاری نداریم و فقط میخواهیم بار را سرقت كنیم.به ما میگفتند بعد از فروشبار درصدی پول به شما میدهیم و بعد هم شما میتوانید با بارنامه و بیمهای كه در دست دارید، هزینهبار را از بیمه دریافت كنید.آنها شوكر همراه داشتند و ما از ترس چیزی نگفتیم و راهی شدیم.
چند روز بعد در حالی كه یافتن ردی از متهمان در دستور كار پلیس قرار گرفته بود، یك تاجر اهل استان گلستان با ماموران تماس گرفت و گفت: چند روز قبل دو جوان نزد من آمدند و گفتند میخواهند یك بار میلگرد ساختمانی بفروشند.می گفتند برادر هستند و قرار بوده با هم كاری را آغاز كنند، اما میان آنها ناسازگاری وجود دارد و از خیر شراكت گذشتهاند. راستش من بعد از خرید بار متوجه شدم این میلگردها مخصوص ساخت پل یا تونل است و اصلا به درد كار ساختمانی نمیخورد. آن لحظه بود كه حدس زدم كاسهای زیر نیم كاسه است،چون آنها به من دروغ گفته بودند.
ردیابی تماسهای آن دو جوان با مرد تاجر، آن دو نفر را در دام قانون انداخت و بعد از دستگیری به سرقت اعتراف كرده و گفتند به تازگی با هم آشنا شده بودند و برای اینكه بتوانند مغازهای بخرند، نقشه سرقت را كشیده بودند. این در حالی بود كه یكی دیگر از دوستانشان در این نقشه و در فروش بار تریلی با آنها همدست بود و كمكشان كرده بود. هر چند اموال سرقتی بازگشت، اما راننده خودروی تریلی بابت ضرر و زیانی كه از جانب دیركرد تحویل بار و برگرداندن آن از استان گلستان متحمل شده بود، همچنان بر شكایت خود باقی ماند.دیروز دو متهم پرونده یعنی سارقان اصلی در شعبه هشتم دادگاه كیفری یك استان تهران حاضر شدند و متهم ردیف سوم كه به قید وثیقه آزاد است، حضور پیدا نكرد.یكی از متهمان در دفاع از خود گفت: من اتهام سرقت را قبول ندارم. ما با راننده سازش كرده بودیم و خودش قبول كرده بود كه در فروش بار با ما سهیم باشد و از بیمه ضرر و زیان بگیرد.
قاضی رحمانی خطاب به او گفت: شما او را با شوكر مجبور به پذیرش این شرط كردید. اگر با شما موافق بودند، چرا همان شب موضوع را به پلیس گزارش دادند؟
متهم: شكایت از ما برای بیمه لازم بود و اگر اطلاع رسانی مرد تاجر نبود،ما دستگیر نمیشدیم.
قاضی در سوال آخر پرسید:اگر بنای شما بر سازش بود، چرا شوكر همراه داشتید؟
متهم: میخواستیم اگر در راه دوربینی تصویر ما را گرفت، داستان سرقت طبیعی باشد.
بعد از دفاعیات متهم ردیف اول، متهم بعدی در جایگاه دفاع قرار گرفت و با اعلام اینكه بی گناه است،بیان کرد، هیچ حرف دیگری جز اعلام بیگناهی خود ندارد.
قضات دادگاه بعد از مشورت، رای پرونده را صادر خواهند كرد.
به گزارش خبرنگار جامجم، 18 بهمن 97 تریلی با بار میلگردهای مخصوص ساخت تونل،از بندر عباس راهی تهران شدو قرار بود میلگردها برای ساخت تونل در آزادراه تهران ـ شمال وارد شوند.اوایل شب بود كه تریلی وارد اتوبان آزادگان شد و راننده به دلیل ممنوعیت ورود خودروهای سنگین به اتوبان در آن ساعات از شب،خودرو را در محلی پارك كرد و برای خرید شام به یك رستوران رفت. این در حالی بود كه كمك راننده در ماشین منتظر برگشت او ماند. زمانی كه راننده برگشت،به جای كمك راننده با دو فرد غریبه مواجه شد كه مجال لحظهای تامل به او ندادند و با تهدید شوكر او را بیسر و صدا به داخل ماشین كشاندند و دستان و چشم هایش را بستند. همان موقع بود كه راننده متوجه شد آن دو نفر دست و پای همكارش را هم بستهاند.
سارقان خیلی سریع سر اصل مطلب رفتند و گفتند نباید صدای آنها در بیاید تا خواسته خود را عملی كنند.فردای آن روز نزدیك غروب بود كه راننده و دوستش خود را به كلانتری154 چیتگر رساندند و شكایت خود را علیه سارقان تنظیم كردند.راننده كه عادل نام داشت در شكایت خود به ماموران گفت: آن شب سارقان به ما گفتند با شما و ماشین كاری نداریم و فقط میخواهیم بار را سرقت كنیم.به ما میگفتند بعد از فروشبار درصدی پول به شما میدهیم و بعد هم شما میتوانید با بارنامه و بیمهای كه در دست دارید، هزینهبار را از بیمه دریافت كنید.آنها شوكر همراه داشتند و ما از ترس چیزی نگفتیم و راهی شدیم.
چند روز بعد در حالی كه یافتن ردی از متهمان در دستور كار پلیس قرار گرفته بود، یك تاجر اهل استان گلستان با ماموران تماس گرفت و گفت: چند روز قبل دو جوان نزد من آمدند و گفتند میخواهند یك بار میلگرد ساختمانی بفروشند.می گفتند برادر هستند و قرار بوده با هم كاری را آغاز كنند، اما میان آنها ناسازگاری وجود دارد و از خیر شراكت گذشتهاند. راستش من بعد از خرید بار متوجه شدم این میلگردها مخصوص ساخت پل یا تونل است و اصلا به درد كار ساختمانی نمیخورد. آن لحظه بود كه حدس زدم كاسهای زیر نیم كاسه است،چون آنها به من دروغ گفته بودند.
ردیابی تماسهای آن دو جوان با مرد تاجر، آن دو نفر را در دام قانون انداخت و بعد از دستگیری به سرقت اعتراف كرده و گفتند به تازگی با هم آشنا شده بودند و برای اینكه بتوانند مغازهای بخرند، نقشه سرقت را كشیده بودند. این در حالی بود كه یكی دیگر از دوستانشان در این نقشه و در فروش بار تریلی با آنها همدست بود و كمكشان كرده بود. هر چند اموال سرقتی بازگشت، اما راننده خودروی تریلی بابت ضرر و زیانی كه از جانب دیركرد تحویل بار و برگرداندن آن از استان گلستان متحمل شده بود، همچنان بر شكایت خود باقی ماند.دیروز دو متهم پرونده یعنی سارقان اصلی در شعبه هشتم دادگاه كیفری یك استان تهران حاضر شدند و متهم ردیف سوم كه به قید وثیقه آزاد است، حضور پیدا نكرد.یكی از متهمان در دفاع از خود گفت: من اتهام سرقت را قبول ندارم. ما با راننده سازش كرده بودیم و خودش قبول كرده بود كه در فروش بار با ما سهیم باشد و از بیمه ضرر و زیان بگیرد.
قاضی رحمانی خطاب به او گفت: شما او را با شوكر مجبور به پذیرش این شرط كردید. اگر با شما موافق بودند، چرا همان شب موضوع را به پلیس گزارش دادند؟
متهم: شكایت از ما برای بیمه لازم بود و اگر اطلاع رسانی مرد تاجر نبود،ما دستگیر نمیشدیم.
قاضی در سوال آخر پرسید:اگر بنای شما بر سازش بود، چرا شوكر همراه داشتید؟
متهم: میخواستیم اگر در راه دوربینی تصویر ما را گرفت، داستان سرقت طبیعی باشد.
بعد از دفاعیات متهم ردیف اول، متهم بعدی در جایگاه دفاع قرار گرفت و با اعلام اینكه بی گناه است،بیان کرد، هیچ حرف دیگری جز اعلام بیگناهی خود ندارد.
قضات دادگاه بعد از مشورت، رای پرونده را صادر خواهند كرد.
تیتر خبرها
-
شناسایی زندانی فراری با پهپاد
-
آزار شیطانی زن جوان در خانه باغ مخوف
-
محاكمه دزدان محموله میلگرد آزادراه شمال
-
گره کور در پرونده قتل دختر معتاد
-
2 هفته بیخبری از زهرا
-
دزدان مسلح با شلیك پلیس كشته شدند
-
اخاذی از مردان پولدار با فیلم سیاه
-
دستگیری شرور مسلح شمال تهران
-
قتل مرد سرایدار
-
ورود پلیس به پرونده سرقت خانه نماینده مجلس
-
دستگیری سارق یوروهای گردشگر چینی