اهمیت استقلال در مناسبات نظام بین‌الملل

اهمیت استقلال در مناسبات نظام بین‌الملل

شهریار زرشناس استاد دانشگاه


در نظم و مناسبات میان ملت‌ها و کشورها، «استقلال» یک اصل مهم و تعیین‌کننده و یک مطالبه جدی و خواست و آرمان پرطرفدار است. تاریخ سه قرن اخیر شاهد جنبش‌ها و مبارزات پرشور و حتی خونین استقلال‌طلبانه مردمان و ملت‌های دربند برای رهایی از وابستگی و رسیدن به استقلال بوده است. در برخی موارد آغاز تاریخ نوین ملت‌ها با رسیدن آنها به استقلال آغاز گردیده است. حافظه تاریخ معاصر لبریز از نام و خاطره جنبش‌ها و نهضت‌های استقلال‌طلبانه در نقاط مختلف جهان و نزد مردمان و ملل گوناگون (از هند و ویتنام و اندونزی تا الجزایر و کنگو و کوبا و ونزوئلا) در قاره‌های مختلف است. استقلال یکی از شعارهای محوری ملت ایران و یکی از اهداف آرمانی انقلاب اسلامی ایران نیز بوده است.
علت ظهور جنبش‌ها و نهضت‌های استقلال‌طلبانه چیست و ملت‌ها چرا و به چه دلیل مطالبات استقلال‌طلبانه را دنبال می‌کنند؟ استقلال به معنای اعم آن و نیز استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی به طور اخص از چه اهمیتی برخوردار است که ملت‌ها و مردمان این‌گونه برای دستیابی به آن مبارزه و مجاهده کرده و می‌کنند؟
برای هر موجود زنده هوشمند که در تعامل با محیط خود قرار دارد؛ استقلال یک پیش‌شرط لازم برای تداوم حیات سالم و بالنده و خلاق است. در مناسبات میان دولت‌ها و ملت‌ها در منظومه نظم و نظام جهانی نیز وضع به همین‌گونه است. در فرآیند ارتباط و تعامل میان دولت‌ها و ملت‌ها، استقلال بدین معناست که مرکزیت تشخیص و تعیین و سیاست‌گذاری برای ملت - دولت در درون خود آن ملت - دولت باشد. در مجموعه مناسبات جهانی، ملتی اگر مستقل نباشد نمی‌تواند برحسب منافع و مصالح خود عمل کرده و از این مصالح و منافع دفاع کند. در مجموعه تعاملات میان ملت‌ها و دولت‌ها در چارچوب نظام بین‌الملل، فقدان استقلال برای یک ملت به معنای آن است که آن دولت - ملت به سبب وابستگی، امکان بهره‌مندی از ظرفیت‌ها و توانایی‌ها و منابع خود به منظور تحقق رفاه و بهروزی مردمان خود را نخواهد داشت، زیرا منابع و ظرفیت‌ها و امکانات آن ملت (به سبب وابستگی) مورد سوءاستفاده و استثمار دولت و کشوری قرار می‌گیرد که آن ملت - دولت به آن وابسته است. بنابراین در مجموعه تعاملات و نظم و نظام جهانی، کسب و حفظ استقلال هر ملت، پیش‌شرط لازم و ضروری برای بهروزی و آسایش و تامین رفاه مادی و رشد معنوی آن ملت است. درواقع در مجموعه نظم و نظام و مناسبات میان ملت - دولت‌ها، پیشرفت و توانمندی اقتصادی پایدار و درازمدت فقط و فقط به‌واسطه کسب و تداوم و تعمیق استقلال تحقق‌یافتنی است.
تجربه تاریخی تمام کشورهایی که در چارچوب اقتصاد جهانی دوره مدرن بدل به قدرت‌های توانمند اقتصادی گردیده‌اند نشان می‌دهد این توانمندی را به‌واسطه نفی وابستگی و کسب و نهادینه کردن استقلال، به دست آورده‌اند. البته پس از نهادینه کردن استقلال، برای صاحب اقتصاد توانمند شدن نیاز به انجام برنامه‌ریزی‌های دقیق و تمهیدات دقیق دیگری هست (که در این مقال کوتاه فرصت پرداختن به آن وجود ندارد) و نیز برای تامین رفاه عمومی و آسایش فراگیر اقتصادی - اجتماعی، علاوه بر توانمندسازی اقتصادی، نیاز به طراحی و اجرای سیاست‌های کلان بازتوزیع عادلانه ثروت می‌باشد (که در مجالی دیگر باید درباره آن سخن گفت)؛ اما به هر حال کسب و نهادینه کردن و بسط استقلال پیش‌شرط لازم و ضروری برای هر نوع تحول اقتصادی (چه در حوزه توانمندسازی و چه در حوزه بازتوزیع عادلانه ثروت) است. به همین علت است که بارها در تاریخ دوره جدید شاهد بوده‌ایم ملت‌ها و مردمانی که برای کسب بهروزی و رهایی از فقر و ظلم و شرایط ذلت‌بار قیام کرده‌اند، کسب استقلال را سرلوحه خواست‌ها و یکی از محورهای اصلی مطالبات آرمانی خود قرار داده‌اند.
بیش از چهاردهه است که ایدئولوگ‌های نولیبرالیست‌ و رسانه‌های وابسته به آنها با استفاده از انواع مغالطه‌ها و تحریف‌ها به انکار یا نادیده گرفتن اصل استقلال و سرکوب آرمان استقلال‌طلبی پرداخته‌اند. حال آن‌که حقیقت این است که بهروزی و رفاه اقتصادی و رشد کمال معنوی ملت‌ها و انسان‌ها از طریق استقلال‌طلبی و عدالت‌خواهی و نفی ظلم و وابستگی به دست می‌آید. وابستگی به نظام جهانی سلطه و دولت‌های امپریالیست - سرمایه‌دار؛ برای ملت‌ها و کشورهای وابسته، در درازمدت رهاوردی جز تشدید فقر و عقب‌ماندگی ندارد. رسیدن به رفاه و سفره فراخ معیشتی و زندگی سالم انسانی برای ملت‌ها فقط از طریق دنبال کردن نسخه استقلال‌طلبی و عدالت‌خواهی و مبارزه با نسخه مروج ظلم سرمایه‌داری و وابستگی (نسخه‌ای که بیش از سه دهه است نئولیبرال‌ها در ایران مروج و مدافع آن هستند) امکان‌پذیر است. راه رسیدن به رشد و رفاه اقتصادی، وادادگی و تسلیم شدن به قدرت‌های امپریالیستی و وابستگی به نظام جهانی سلطه نیست؛ بلکه راه آن دفاع از استقلال تمام‌عیار و بسط و نهادینه کردن آن و ایجاد یک اقتصاد نیرومند مستقل عدالت‌محور است.