مردم شهر بوکمال سوریه، ۳ سال پس از عملیات آزادسازی این شهر توسط جبهه مقاومت یاد و خاطره شهید حاجقاسم سلیمانی را گرامی داشتند
گزارش یک جشن
اواخر آبان سال 96 بود که شهر بوکمال در مرز سوریه و عراق به عنوان آخرین سنگر حکومت خودخوانده داعش، آزاد شد و ارتش سوریه و متحدانش در عملیاتی که فرماندهی آن را سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به عهده داشت، طومار حکومت داعش را در هم پیچیدند. با آزادسازی این شهر، ارتش سوریه و متحدان آن به پیروزی بزرگی دستیافتند و موفق شدند داعش را از آخرین پناهگاهش در سوریه بیرون کنند و پس از این پیروزی بود که حاج قاسم در تاریخ 30 آبان سال 96 در نامهای به رهبر معظم انقلاب، پایان داعش را اعلام کرد. اکنون مردم سوریه در حالی سومین سالگرد پیروزی بر داعش و آزادسازی شهر بوکمال را گرامی میدارند که فرمانده بزرگ مبارزه با داعش به دست بزرگترین حامی تروریستها یعنی رئیسجمهوری آمریکا به شهادت رسیدهاست. به همین دلیل گرامیداشت یاد و خاطره حاجقاسم، فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، یکی از بخشهای اصلی مراسمی بود که دیروز در سالگرد آزادسازی بوکمال، در این منطقه برگزار شد. به گزارش خبرنگار جامجم از بوکمال، در این مراسم که نزدیک به 2000 نفر در آن حضور داشتند آیین شعرخوانی برای شهدای عملیات آزادسازی بوکمال و فرمانده شهید این عملیات یعنی حاجقاسم سلیمانی برگزار شد و در مقابل تصویری که از حاج قاسم در این مراسم قرار دادهشدهبود با اهدای گل، ادای احترام شد. پرچم ایران هم به عنوان متحد اصلی سوریه در نبرد با داعش در این مراسم به اهتزاز درآمد و شرکتکنندگان از ایران به خاطر نقش تاثیرگذاری که آزادسازی بوکمال و نابود کردن داعش و پایان دادن به حکومت خودخوانده تروریستهای داعش در سوریه داشت تشکر کردند. مراسم گرامیداشت سالگرد آزادسازی شهر بوکمال، در میدان اصلی این شهر که بعد از آزادسازی در سال 96 به میدان نصر نام گرفتهاست، برگزار شد. این میدان همان جایی است که حاج قاسم سلیمانی پس از آزادی بوکمال میان مردم این شهر حضور یافت. اقشار مختلفی از مردم محلی و همچنین نمایندگانی از گروههای مقاومت در این مراسم حضور داشتند. نیروهای جبهه مقاومت از حزبا... لبنان، ارتش سوریه و حشدالشعبی عراق به صورت نمادین از سوی سوریه، لبنان و عراق در این مراسم حضور داشتند. مقامات محلی از استانداری دیرالزور نیز از جمله شرکتکنندگان بودند و مشارکت پررنگ سران عشایر شرق سوریه، یکی از نکات مهم مراسم سالگرد آزادسازی بوکمال بود. شماری از شخصیتهای نظامی و عشایر سوریه در این مراسم سخنرانی کردند که وجه مشترک این سخنرانیها تقدیر از جایگاه و نقش و تاثیر شهید حاج قاسم در کل تحولات منطقه به خصوص آزادی بوکمال بود و سخنرانان بر ادامه راه حاج قاسم تاکید کردند. نکته دوم در سخنرانیها بهخصوص در مواضع شیوخ و سران عشایر، تاکید بر این نکته بود که شرق فرات باید از لوث وجود اشغالگران آمریکایی کاملا پاکسازی شود. سران عشایر تاکید داشتند که اگر آمریکاییها منطقه را ترک نکنند مقاومت مردمی در شرق فرات، تشدید خواهدشد. قدردانی از مواضع جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در برابر طرحهای آمریکا نیز در سخنرانیها قابل توجه بود. در میان شرکتکنندگان، اقشار مختلف مردم بوکمال از زن و مرد و پیر و جوان حضور داشتند و پرچمهای ایران، حزبا...، سوریه و حشدالشعبی را به دست گرفتهبودند. در این مراسم با اعطای لوح تقدیر به برخی افرادی که به نمایندگی از محور مقاومت حضور داشتند از نقش رزمندگان محور مقاومت تقدیر و تشکر شد. نوجوانان بوکمال هم با اجرای سرودی به زبان عربی به تجلیل از نقش حاج قاسم سلیمانی پرداختند.
آمریكاییها پس از بحران 2011 بر آن شدند دمشق را در اولین فرصت از دست دولت اسد خارج و در اختیار گروههای همپیمان قرار دهند. ورود جمهوری اسلامی ایران به پرونده سوریه با تحولات بسیاری همراه بود. آمریكاییها در قبال پروژه سوریه گام به گام سناریوهایی طراحی كردند كه هر یك با واكنش هوشمندانه سردار سلیمانی ناكام ماند. اولین هدف اشغال پایتخت بود. در این طرح دمشق از دست دولت اسد خارج و عملا حكومت سرنگون میشد. حاجقاسم بلافاصله پس از ورود به دمشق و تامین امنیت فرودگاه، تثبیت مواضع نیروهای مقاومت را در این شهر آغاز كرد و عملیات ضدغوطه شرقی و غربی را دستور كار قرار داد و توانست استان دمشق را پاكسازی كند. پس از شكست اشغال دمشق، قطع فرمانروایی سیاسی پایتخت با سایر بخشها در دستور كار اتاق عملیات آمریكا قرار گرفت. باید اشاره كرد اتاق عملیات آمریكا در سوریه از چهار اتاق عملیات حلب (با همكاری سرویس اطلاعاتی سیا، موساد، میت تركیه، استخبارات عربستان، سازمان اطلاعات امارات)، اتاق عملیات ادلب (با همكاری موساد، سیا، میت تركیه، استخبارات عربستان)، اتاق عملیات امان (مستقر در درعا با همكاری سیا، موساد، عربستان و اردن)، اتاق عملیات دیرالزور (با همكاری آمریكا، كردهای ائتلاف ضددولت سوریه، عربستان و چند كشور اروپایی) تشكیل شده است.
آغاز عملیات در سوریه
در اولین عملیات، مقاومت توانست ضربه مهلكی به اتاق عملیاتی درعا و قنیطره وارد سازد و اولین پیروزی خارج از دمشق نصیب دولت مركزی شود. تا جایی كه رژیم صهیونیستی مجبور شد عناصر باقیمانده از گروههای النصره و القاعده را به داخل خاك خود منتقل کند و از سازمان ملل برای حضور در نوار مرزی جولان استمداد بطلبد. این عملیات پیام جدی به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای منتقل كرد و آن سرآغاز تغییر معادلات ژئوپلیتیك منطقهای بود. پس از این عملیات و یأس اتاق عملیاتی درعا برای تسلط بر دمشق، تغییر بازی از جنوب به شمال در دستور کار آمریكاییها قرار گرفت. واشنگتن بر آن شد با تاسیس دولت انتقالی در حلب و فشارهای خارجی به روسیه، سناریوی دو دولتی لیبی را در دومین شهر بزرگ سوریه اجرا كند. بلافاصله محور مقاومت سلسله عملیات محرم را در نوار شمالی كشور سوریه اجرا و حلب قدیم و جدید را از دست عناصر تروریستی خارج ساخت. پیروزیها البته در عراق نیز ادامه داشت. مناطق مهمی از تكریت، فلوجه، نوار ساحلی سامرا، موصل و بسیاری از شهرهای دیگر در حال پاكسازی بود و مقاومت برای اولین بار در نوار شمالغربی عراق در منطقه تلعفر به مرز سوریه رسید.
انسداد نوار شرقی، دستور كار جدید آمریكاییها
با آنكه هنوز اتاق عملیاتی ادلب فعال بود، اما خبرها حاكی از طراحی جدید آمریكاییها در سوریه برای مهار محور مقاومت بود. آمریكاییها بر آن شدند تنها راه ارتباطی هوایی و زمینی میان شرق مقاومت، یعنی تهران و غرب مقاومت یعنی بیروت و غزه را ببندند و در آن منطقه پرواز ممنوع اعلام كنند. آمریكا برای اینكه بتواند این سناریو را اجرا نماید، دو محور عملیاتی را انتخاب كرد؛ محور اول منطقه مرزی التنف در نقطه اتصال سه كشور اردن، سوریه و عراق و محور دوم المیادین در استان دیرالزور سوریه بود. در محور اول آمریكاییها در نقطه اتصال سوریه پایگاه تاكتیكی هوایی تاسیس كردند و هدفشان پشتیبانی رزمی و اطلاعاتی از نیروهای تروریستی مستقر در سوریه بود. در شرق و در خاك عراق پایگاه القائم و به تبع آن عینالاسد در اختیار آمریكاییها بود و از این منظر نوار شرقی كاملا تحت آتشبار آنان قرار داشت. در اردن نیز پایگاه عملیاتی و تاكتیكی و راهبردی آمریكاییها به عنوان اتاق فرماندهی عملیات فعال بود و در نهایت التنف با مثلث شكلگرفته، عملا به سد نفوذناپذیری تبدیل شد. با استقرار اولین واحد عملیاتی ارتش آمریكا در التنف، رسما به دولت سوریه و تمامی كشورها اعلام شد این منطقه در اختیار نیروی نظامی ارتش آمریكاست و نزدیك شدن به آن به معنای اعلام جنگ به واشنگتن است. در محور دوم نیز كردهای همپیمان با آمریكاییها با توان آتشبار، پشتیبانی هوایی و سلاحهای اهدایی كاخ سفید رقه را آزاد كردند و به سمت دیرالزور و نوار المیادین حركت كردند. هدف از این عملیات فریز و حفظ داعش در محور باقیمانده یعنی البوكمال و بهتبع آن استقرار داعش در جاده بصره - آلبوكمال- تدمر - دمشق - بیروت بود و از سوی دیگر نیروهای كرد مستقر در شمال سوریه با الحاق در التنف، یك سد نظامی زمینی ایجاد كرده و سپس با اعلام منطقه پرواز ممنوع از سوی كاخ سفید، عملا سوریه را به بنبست نظامی برای مقاومت تبدل نمودند كه میتوانست برای همیشه پایان محور مقاومت باشد. در این زمان نیروهای عراقی در شمالغربی به نوار مرزی سوریه رسیدند. بر همین اساس اتاق عملیات مشترك عراق، با آغاز عملیات از شمالغربی پیشبینی كرد تا چند هفته به جنوبغربی خواهند رسید و فرصت مناسبی است در طرف مقابل دولت سوریه نیز به مرز مشترك رسیده و اساسا از شكلگیری قدرت تروریستی داعش در این منطقه جلوگیری نماید. اما هنوز طرح آمریكاییها روی میز بود و در میدان پیروزیهایی نیز به دنبال داشت. بلافاصله طرح هجوم به نوار شرقی دستور كار مقاومت قرار گرفت. در این طرح رسیدن یك محور از نیروهای مقامت به مرز سوریه و عراق و آزادسازی جاده لجستیكی بصره - دمشق در دستور كار قرار گرفت. منطقه عملیاتی آلبوكمال انتخاب شد و در سه مرحله عملیات این شهر پاكسازی شد و میان نیروهای مستقر آمریكایی در شمال و جنوب فاصله افتاد و برای اولینبار پس از 40 سال ارتش سوریه در كنار ارتش عراق برای مبارزه با دمشق ثالث با یكدیگر ائتلاف نمودند. نكته مهم طراحی عملیات از سوی اتاق فرماندهی محور مقاومت در دو جبهه كاملا متفاوت با دو حكمرانی متفاوت بود. سردار سلیمانی میبایست عملیات در عراق را بهنحوی طراحی میکرد كه نیروهای عراقی در زمانی به خط الحاقی رسیده كه نیروهای سوریه در غرب مواضع تروریستها را نابود ساخته باشند. در غیر این صورت هركدام از اطراف در محصاره آمریكاییها، تروریستها و اكراد قرار میگرفتند و كار به دشواری ادامه پیدا مینمود.
پایان حكومت داعش در بوكمال
نزدیكی فرهنگی آلبوكمال به شهروندان نوار غربی عراق عملا این منطقه بیابانی را كه میان ریگزار سخت شامات و بیابانهای الانبار محصور ساخته است، به دژ نفوذناپذیر داعش تبدیل ساخته بود كه تنها جغرافیایی تحت حمایت ابوبكر البغدادی بود. از یك سو دولت داعش در آن برپا بود و ضربه زدن به آن میتوانست عملا جغرافیای حكمرانی داعش را نابود سازد و از سوی دیگر طرح مهار سوریه از نوار شرقی را نابود سازد. این دو تصمیم موجب شد تا عملیات آلبوكمال در نیمه دوم سال 96 انجام شود.
دستاوردهای عملیات بوکمال
جلوگیری از اجرای طرح منطقه پرواز ممنوع در شرق سوریه توسط آمریکا
الحاق نیروهای عراقی و سوری برای اولینبار در 40 سال اخیر
بازپسگیری و پاکسازی جاده ترانزیتی بصره - دمشق - بیروت
پایان سناریوی سرنگونی دولت اسد و تجزیه سوریه و عراق
جلوگیری از فریز و حفظ داعش برای بازسازی و عملیات جدید در منطقه
سردار چهارباغی:
کسی غیر از حاج قاسم نمیتوانست بوکمال را آزاد کند
چرا حاج قاسم سراغ شرق سوریه رفت؟
ما در حلب بودیم که حاجی گفت باید به سمت شرق سوریه برویم. یعنی هنوز بحثهای دیگری مطرح بود که حاج قاسم تحلیلش این بود آمریکاییها میخواهند در شرق مشکل ایجاد کنند. از طرفی کار داعش در عراق داشت تمام میشد و از این منظر تنها شرق سوریه بود که در اختیار این گروه بود و پایان حکمرانی داعش در شرق میتوانست پایان کار داعش باشد. تنها همین محدوده بود که داعش سکه ضرب میکرد یا مثلا مدرسه در اختیار داشت و کارهایی میکرد که معمولا دولتها انجام میدهند. با نابودی داعش در این منطقه عملا حکومت داعش پایان مییافت.
پس منظورتان این است که داعش در قالب حکومتی که اعلام کرده بود تنها اینجا بود؟
به طور حکومتی بلی، شاید جای دیگر هم بود یا پرچمی بلند میکرد اما اینکه حکومت کند و سیستم اداری و آموزشی و اقتصادی داشته باشد تنها اینجا بود. پس حاج قاسم تصمیم گرفت با این عملیات علاوه بر نابودی سیستم حکومت داعش، رسما نگذارد سناریوی آمریکاییها پیاده شود. یادم هست در مسیری برای عملیات علیه داعش میرفتیم. آمریکاییها چند موشک و راکت هشدار جلوی کاروان شلیک کردند که از این محور به سمت داعش نروید. کنار این محور بیابان و ریگزار بود و اصلا امکان نداشت از جای دیگری هم برویم. اما آمریکاییها نه تنها نگذاشتند ما از اینجا عبور کنیم بلکه برای عبور و عملیات علیه داعش خط و نشان هم میکشیدند. اینجا بود که ابتکار حاج قاسم و آن تصمیم هوشمندانه گرفته شد. حاجی گفت هر طوری شده باید به بوکمال برسیم؛ حتی شده از این بیابان و از این ریگزار که امکان رشد علف هم ندارد، باید عبور کنیم. و عبور هم کردیم. هرچند کار عملیات سخت شد اما شد. هرچیزی غیر از عزم حاج قاسم بود امکان نداشت به نتیجه برسد. این همان روش فرماندهی حاج قاسم بود. تصمیم میگرفت باید میشد و شدن را هم خودش نشان میداد.
پس حاج قاسم این عملیات را شخصا فرماندهی کرد؟
بلی هم در طراحی آن و هم در اجرا حاج قاسم پای کار بود. فرق مدل فرماندهی مقاومت با دشمنان ما این است. ژنرالها در عقب هستند، به فرمانده میانی و او به سرباز میگوید بجنگد و آن سرباز هم با خودش میگوید بخاطر چه کسی جانم را هدر دهم و عملیات یا میشود یا نمیشود؛ اما حاج قاسم خودش جلوی همه بود و همین باعث میشد نیروها فدایی باشند و احساس امنیت داشته باشد و به عشق حاجی خط را بشکنند. این روحیه بود که در بوکمال جواب داد. حاج قاسم در تمام عملیات حضور داشت و نقش مهمی در پیروزی بوکمال داشت. باور کنید حاج قاسم هرجا حتی زیر فشار بسیار زیاد دشمن حاضر میشد، همه مطمئن بودند آن محور تثبیت میشود. دلیل آن هم روحیه و رفتار حاج قاسم بود. هیچ کار نشدنی نبود که تصمیم بگیرد و انجام نشود.
در پاسخ به این نامه نیز رهبری معظم انقلاب خطاب به سردار شهید سلیمانی مرقوم داشتند: «سردار پرافتخار اسلام و مجاهد فی سبیلا... آقای سرلشکر حاجقاسم سلیمانی؛ خدای بزرگ را با همه وجود سپاسگزارم که به مجاهدات فداکارانه شما و خیل عظیم همکارانتان در سطوح مختلف، برکت عطا فرمود و شجره خبیثهای را که به دست طواغیت جهان غرس شده بود، بهدست شما بندگان صالح، در کشور سوریه و عراق ریشهکن کرد... شما با متلاشی ساختن این توده سرطانی و مهلک، نه فقط به کشورهای منطقه و به جهان اسلام بلکه به همه ملتها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید.
این نصرتی الهی و مصداق «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَ لکِنَّ ا... رَمی» بود که بهخاطر مجاهدت شبانهروزی شما و همرزمانتان به شما پاداش داده شد. اینجانب صمیمانه به شما تبریک میگویم و با اینحال تأکید میکنم که از کید دشمن غفلت نشود. آنهایی که با سرمایهگذاری سنگین، این توطئه شوم را تدارک دیده بودند، آرام نخواهند نشست...»