35000 مدعی خبرنگاری داریم

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید از جام‌جم به سؤالات ما درباره وضعیت مطبوعات و بحران کرونا پاسخ داد

35000 مدعی خبرنگاری داریم

محمد خدادی به عنوان معاون وزیر آن هم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خیلی سخت و کوتاه در قالب یک مدیر جای می‌گیرد و در چشم برهم‌زدنی از چارچوب‌ها بیرون می‌زند و صمیمی می‌شود، شوخی می‌کند، از کوره درمی‌رود یا جایش را با مصاحبه‌کننده عوض می‌کند و به جای پاسخ دادن، سوال می‌پرسد. شاید همه این خصوصیات برآمده از خاستگاه حرفه‌ای او به‌عنوان یک خبرنویس و گزارشگر باشد اما هر چه هست برای یک مدیر، حُسن به‌حساب می‌آید چون می‌شود نشست و ساعت‌ها سوال‌پیچش کرد. هرگز گمان نکنید که خدادی از پاسخ دادن طفره برود یا حتی از اعتراف به کاستی‌ها هراس به دل راه دهد. او بعد از اندک مقاومتی، کاستی‌ها را می‌پذیرد اما همیشه توضیحاتی در آستین دارد که چاره‌ای جز قبول‌شان باقی نمی‌ماند. معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در یکی از همین روزهای کرونایی مهمان تحریریه روزنامه جام‌جم بود و ضمن سر زدن به ما، گفت‌وگویی داشتیم که در آن یارانه کاغذ مطبوعات را به چاه ویل توصیف کرد و از بحران کمیت در تمام بخش‌ها نالید.

 بخش زیادی از حضور شما در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد مصادف شد با شیوع ویروس کرونا. دراین‌باره چه اقداماتی داشته‌اید؟
معاونت مطبوعاتی هم مانند بقیه ارکان کشور، با یک پدیده ناشناخته، غافلگیرکننده و نامعلوم مواجه شده که نمی‌دانیم تا کی ادامه خواهد داشت. تمام کشور در شرایط خاصی به‌سر می‌برد؛ بنابراین آنچه از دستمان برمی‌آمد را صرفا به زمانه شیوع ویروس کرونا محدود نکرده‌ایم.
سال گذشته بودجه‌ای که دریافت کردیم به جای 40 میلیون دلار، 20 میلیون دلار بود اما همین رقم را به ترتیبی مدیریت کردیم که تا امروز کاغذ مورد نیاز مطبوعات تامین شود. همچنین سال گذشته 50 میلیارد تومان یارانه مطبوعات دریافت کرده و آن را مدیریت کردیم که مطبوعاتی‌ها راضی باشند، در حالی‌که سال قبل از آن رقم یارانه 100 میلیارد تومان بود و با این حال برخی رسانه‌ها گلایه داشتند.
یکی دیگر از اقدامات معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد این بود که تلاش کردیم فعالان رسانه‌ای در فهرست مشاغل آسیب دیده قرار بگیرند، چون احتمالا در جریان هستید که در بدو امر نامی از فعالان رسانه‌ای در این فهرست نبود. همچنین به موازات این اقدام، سامانه کارا (سامانه حمایت از مشاغل آسیب‌دیده از کرونا) فعال شد و بسیاری از رسانه‌ها در آن ثبت‌نام کردند و معرفی شدند برای دریافت وام آسیب از کرونا. همچنین فرصت استفاده از وام کارآفرینی را برای رسانه‌ها فعال کردیم .البته که این اقدامات پاسخگوی شرایط بحران ناشی از کرونا نیست اما معتقدم بحران اقتصاد رسانه، دست‌کمی از کرونا ندارد و این مقوله هم به خود رسانه مرتبط است نه به فضای بیرون از آن.
 از چه بابت؟
معتقدم رسانه، مقوله عرضه و تقاضا را رها کرده‌است. قاعده این است که رسانه از فروش اطلاعات به مردم به آگهی و حمایت برسد اما در حال حاضر مطبوعات ما عرضه و تقاضا را رها کرده و به همین دو مورد متوسل شده‌اند. زمانی رسانه‌ها آگهی می‌گرفتند چون مخاطب داشتند اما حالا اصلا برای رسانه‌ها فروش اطلاعات و در نتیجه مخاطب، اهمیتی ندارد.
من از بیرون رسانه حرف نمی‌زنم و خودم در دایره مطبوعاتی‌ها بوده و هستم؛ بنابراین می‌دانم حالا دیگر چیزی به نام «خبر» در مطبوعات موضوعیت ندارد، نه در مطبوعات بومی و نه حتی رسانه‌های بین‌المللی؛ امروز مطبوعات باید بروند سراغ «بعد از خبر».
 اجازه بدهید مشکلات تولید محتوا در مطبوعات را به خودشان بسپاریم و درباره اقداماتی حرف بزنیم که معاونت مطبوعاتی ارشاد می‌توانسته برای حمایت از رسانه‌ها بکند. مثلا این‌که چرا فرصتی فراهم نمی‌کنید که مطبوعاتی‌ها، روزنامه‌نگاران و مدیران مطبوعاتی بتوانند به کشورهای دیگر سفر کنند و با تازه‌ترین شیوه‌های مدیریت، تولید محتوا و انتشار مطبوعات در جهان آشنا شوند؟
 حرف شما درست اما اگر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد دوره برگزار کند، چند نفر خبرنگار مسلط به زبان انگلیسی در رسانه‌های کشور داریم که بتوانند از این فرصت بهره ببرند؟ چند نفر داریم که بتوانند به زبان انگلیسی بنویسند و بخوانند؟
 این هم از تبعات وضعیت آشفته روزنامه‌نگاری در کشورمان است!
نه. اجازه بدهید موضوعات را یکی‌یکی حل کنیم. معاونت مطبوعاتی حتی اگر بخواهد در این‌باره اقدامی بکند باز هم نمی‌تواند. برای نمونه ما یک دوره آموزشی برگزار کردیم برای روزنامه‌نگاران با موضوع رسانه و بحران کرونا! چند نفر متقاضی شرکت بودند؟ 12 نفر! روزنامه‌نگاران علاقه ندارند در این برنامه‌ها شرکت کنند. چون ما روزنامه‌نگارها دنبال شغل هستیم ، نه دنبال مهارت. زمانی من در خبرگزاری جمهوری اسلامی خبرنویس بودم، با سرویس‌های مختلف خبری همکاری داشتم و در روزهای اول چه‌بسا مجبور می‌شدم مطالبم را بازنویسی کنم یا حتی ممکن بود آنچه نوشته‌ام روانه سطل زباله شود. فکر نکنید خیلی جوان بودم و نیازی به درآمد نداشتم. آن روزها من با داشتن دو فرزند، درآمدم برابر با کمترین میزانی بود که به یک روزنامه‌نگار تعلق می‌گیرد. به این حرفه ادامه دادم چون روزنامه‌نگاری فقط شغل نیست؛ عشق است و حالا که در این جایگاه هستم، معتقدم اگر روزنامه‌نگاران شرایط خوبی ندارند، مقصر من معاون مطبوعاتی هستم نه شما اما بهتر است دنبال مقصر نگردیم و به‌جای آن ببینیم کجا هستیم و راه رسیدن به نقطه مطلوب چیست؟
 موافقم!
تمام عمرم را در مطبوعات گذرانده‌ام و چون از بطن ماجرا آمده‌ام، می‌دانم ما در مطبوعات یک دور باطل ساخته‌ایم: چون پول نداریم، حقوق خوب نمی‌دهیم، چون حقوق خوب نمی‌دهیم، پس محتوای خوب تولید نمی‌کنیم، چون محتوای خوب تولید نمی‌کنیم، خریدار محتوا نداریم، چون خریدار محتوا نداریم، درآمد نداریم و چون درآمد نداریم، پول درنمی‌آوریم و این دور باطل تکرار می‌شود.
 پیشنهاد شما برای این دور باطل چیست؟
راهکار این است که اولویت رسانه بر مخاطب تغییر کند. یعنی مخاطب و پاسخ به تقاضای او در اولویت قرار بگیرد.
 فاصله مردم و مطبوعات آن‌قدر زیاد شده که با این پیشنهاد بعید است راه به جایی ببریم.
باز هم مقصر ماییم!
 نمی‌خواستم باز هم یادآوری کنم که مقصر شمایید. می‌خواستم بگویم پیاده‌کردن راهکار شما بسیار سخت است.
اصلا سخت نیست. از هر جا شروع کنید به نتیجه می‌رسید؛ فقط باید شروع کرد. فکر نکنید هرگز جریان رسانه‌ای جدید به وجود نمی‌آید یا خبرنگاران حرفه‌ای نخواهیم داشت. نسل جدید خبرنگارانی که به دانش روز و نیز به زبان‌های خارجی مسلط هستند، وارد میدان خواهند شد. همین حالا می‌توانم رسانه‌هایی را به شما معرفی کنم که عرضه و درآمدشان عالی است، حتی یک‌بار هم به ما مراجعه نکرده‌اند، بهترین خبرنگاران را جذب کرده‌اند و حقوق خوب هم می‌دهند. راز موفقیت این رسانه‌ها در این است که اولا مخاطب‌محور شده‌اند، دوم دخل و خرج‌شان را مدیریت کرده‌اند، سوم این‌که از کمیت فاصله گرفته و درعوض به کیفیت توجه دارند. خلاصه این‌که پاسخ به تقاضا را مد نظر قرار داده‌اند. اولین چیزی که باید در دستورکارتان قرار بدهید، ایجاد بخش مخاطب‌شناسی است. اگر روزنامه جام‌جم متعلق به من بود، هر شب بررسی می‌کردم که کدام مطالب خوانده شده‌اند و چرا خوانده شده‌اند؟ بررسی می‌کردم که چرا روزنامه جام‌جم را می‌خرند یا چرا نمی‌خرند. از مخاطبان می‌پرسیدم که چه چیزی منتشر کنم، حاضری روزنامه را بخری؟
 اگر قرار باشد بر اساس سلیقه مخاطب روزنامه داشته‌باشیم، باید 20 صفحه جدول منتشر کنیم!
چه اشکالی دارد؟ یک روزنامه جدول منتشر کنید، خرج‌تان را دربیاورید و در عین حال سیاست‌ها و اهداف‌تان را در جدول پیاده کنید. اگر شما جدول منتشر نکنی دیگری این کار را می‌کند. اگر ایده شما انقلاب اسلامی است، جدول مرتبط با آن را منتشر کنید و بدهید دست مردم. ضد انقلاب‌ها هم جدول خودشان را منتشر می‌کنند. این اساس و بنیان نظام عرضه و تقاضا است.
 بخشی از گرفتاری‌های مطبوعات به برنامه‌ها و حمایت‌های نادرست دولتی برمی‌گردد. شما که از بطن رسانه هستید چه اقداماتی برای ساماندهی امور رسانه‌ها داشته‌اید؟
اولین کاری که داریم انجام می‌دهیم، بازنگری در نحوه دادن مجوز به رسانه‌هاست با این تئوری که هر صنفی برای دادن مجوز، پیش‌شرط‌هایی دارد اما گرفتن مجوز یک رسانه، فقط یک استعلام نیاز دارد و نه چیز بیشتری. پس باید برای ورود آدم‌هایی که مهارت،‌ دغدغه و سابقه فعالیت رسانه‌ای ندارند، بازدارندگی ایجاد کنیم. در حال حاضر 13هزار رسانه مجوزدار و 400 روزنامه در کشورمان داریم! این به تنهایی برای پیچیدگی موقعیت کافی است.
نکته بعدی این است که برنامه حمایت از رسانه را به هدایت رسانه تغییر می‌دهیم. یعنی همین روزها معاونت مطبوعاتی به پلی تبدیل شده که رابط بین دستگاه‌ها و رسانه‌ها است تا اطلاعات سریع‌تر، موثق‌تر، جامع‌تر و به‌روزتر در اختیار رسانه‌ها قرار بگیرد. البته این به‌معنای اشراف بر رسانه و کنترل آن نیست، بلکه هدف ما دسترسی به اطلاعات از طریق مسؤولان است.
نکته بعدی، ایجاد گفتمان مهارت رسانه است که در دفتر مطالعات رسانه مرتب آن را پیگیری می‌کنیم و البته یکی از مهم‌ترین کارهای ما ساماندهی خبرنگاران است. نمی‌دانم این برنامه به عمر تصدی من قد بدهد یا نه اما می‌دانم وقتی مجوز رسانه هویت‌دار و ارزشمند شود، حرفه خبرنگاری از این آشفتگی درخواهد آمد و برای جامعه رسانه‌ای حریم و حرمت ایجاد خواهد شد.
همچنین سازوکاری تدارک دیده‌ایم که منابع مالی از محتوای رسانه‌ها حمایت کند نه از اسم رسانه‌ها. چون اگر قرار بود به همان روش قبل، از رسانه‌ها حمایت می‌کردیم، امروز رسانه‌ای باقی نمانده‌بود. زمانی اگر ضریب انتشار رسانه‌ای 20درصد بود، یارانه می‌گرفت! چون بعضی رسانه‌ها اصلا ایجاد شده‌بودند که یارانه بگیرند!
جامعه رسانه‌ای ما قدرتمند است اما مشکل اینجاست که رسانه‌های بانفوذ بین رسانه‌های 20 درصدی گم شده‌اند. خبرنگار داریم اما وقتی 28هزار نفر به اسم خبرنگار ثبت‌نام می‌کنند، خبرنگاران اصلی گم می‌شوند. این یعنی در طول سال‌های متمادی، اجازه داده‌ایم که اسم بر محتوا غلبه کند و داشتن رسانه از محتوای رسانه بااهمیت‌تر شود. به همین دلیل است که برخی برای چند رسانه مجوز می‌گیرند در حالی که حتی یکی از آنها منتشر نمی‌شود اگر منتشر هم شود ارزش انتشار نداشته‌باشد.
 چون قوانین حمایتی به ترتیبی است که بالا رفتن تعداد نشریات از داشتن یک رسانه پرمحتوا به صرفه‌تر است.
حالا دیگر از حمایت‌های یارانه‌ای به شکل گذشته خبری نیست. اگر قرار بود کاغذ را سال گذشته‌با همان قواعد حمایتی که شما می‌گویید توزیع کنیم، امروز در بحران کرونا چیزی از مطبوعات باقی نمانده‌بود. روزی که من وارد معاونت مطبوعاتی شدم، اوضاع آن‌قدر خراب بود که حتی روزنامه‌ای مثل جام‌جم با مشکل کاغذ مواجه شده‌بود، دیگر حساب رسانه‌های کوچک‌تر دستتان بیاید.
ما در چنین شرایطی کار را مدیریت کردیم و توانستیم با20میلیون یورو، کاغذ روزنامه‌ها را تا یک سال و نیم پوشش بدهیم. سال گذشته نیمی از یارانه همیشگی مطبوعات را گرفتیم اما اعتراضی شنیده نشد، چون شاخص پرداخت یارانه را تغییر دادیم؛ حالا قاعده این است نشریاتی با کمتر از 60 تا 70درصد ضریب انتشار، یارانه نمی‌گیرند. ضمن این‌که یارانه را به نشریاتی دادیم  که تولید محتوا دارند. البته این به معنی از بین بردن رسانه‌های ضعیف نیست. حمایت از رسانه‌های ضعیف در دستور کار ماست اما به شکل درست و اصولی.
در این شرایط بزرگ‌ترین انتقادم به رسانه‌ها این است که شما راجع به همه حرف می‌زنید الا راجع به خودتان. نقد کنید! چرا مطبوعات نمی‌توانند مانند بقیه صنف‌ها عرضه و تقاضا را شکل بدهند؟ چرا درباره دلال‌های رسانه‌ای حرف نمی‌زنید؟
 حرف می‌زنیم. شما بگویید معاونت مطبوعاتی چه کاری در این باره کرده‌است؟
داریم با بنگاهداری و دلالی مقابله می‌کنیم مثلا یکی از راهکارها این بوده که یارانه صاحبان پنج رسانه به بالا را کاهش دادیم.
 خبر خوبی است. طرح ساماندهی مجوز رسانه‌ها و خبرنگاران از چه زمانی به اجرا می‌رسد؟
به تازگی وارد ماجرا شده‌ایم. چون وقتی وارد معاونت مطبوعاتی شدم، با بحران کاغذ روبه‌رو بودیم اما با برنامه‌ریزی‌ها و اقداماتی که داشتیم، در یک سال گذشته با وجود شیوع ویروس کرونا، کمترین بحران رسانه‌ای را در کشور شاهد بودیم. حداقل این‌که وضعیت کاغذ مطبوعات بدتر نشده و نیز حمایت از مطبوعات در مسیر درست به جریان افتاده‌است- مهم‌تر از همه امروز به گواه مدیران رسانه‌ها، دسترسی رسانه‌ها به اطلاعات داخلی و خارجی و مسؤولان، بیش از هرزمانی بوده‌است.
 برای حمایت‌ها از خبرنگارهایی که به کووید- ۱۹ مبتلا می‌شوند یا بازماندگان خبرنگارانی که فوت می‌شوند، چه برنامه‌ای دارید؟
هر خبرنگاری که درگیر و مبتلا شود، خدمات و تسهیلاتی دریافت می‌کند.
 چه خدمات و تسهیلاتی؟
به تناسب افراد و نیازی که دارند، خدمات می‌دهیم.
 مطبوعاتی‌های باسابقه‌ای را می‌شناسیم که گرفتار کرونا شده‌اند و حمایتی در کار نبوده‌است. به عنوان نمونه یکی از همکاران بیمار ما را به دلیل کمبود جا از بیمارستان بیرون کرده‌اند.
هر روزنامه‌نگاری که با مشکل کرونا روبه‌رو شود، تاکید می‌کنم روزنامه‌نگار باشد نه یکی از آن 28هزار نفری که به اسم روزنامه‌نگار ثبت‌نام کرده‌اند، به تناسب نیازش مورد کمک و حمایت ما قرار می‌گیرد. یکی نیاز به معرفی به بیمارستان خوب دارد، یکی به دارو نیاز دارد. هر کسی نیازی دارد.
 این کمک سازمان‌یافته نیست. در مورد سردبیر روزنامه جام‌جم که بر اثر بیماری کرونا فوت شد، معاونت مطبوعاتی و شخص شما کمک کردید، اما اگر پیگیری مدیران روزنامه نبود، کمکی صورت نمی‌گرفت. فکر نمی‌کنید باید سامانه‌ای باشد که رسانه‌ها و خبرنگاران بتوانند به آن مراجعه کنند؟
قبول کنید ما با پدیده ناشناخته‌ای روبه‌رو هستیم. شاید امروز کمی بیشتر بدانیم، اما در اردیبهشت ماه، تحلیلی از کرونا نداشتیم. من از اسفند سال گذشته تا امروز در تمام جلسات مرتبط با کرونا حضور داشته و همه مصوبات و صورتجلسات را خوانده‌ام. می‌دانید مرتب با وزارت بهداشت و وزارت صمت، کشور و... جلسه داریم و این تحلیل که باید حمایت‌های سازمان‌یافته وجود داشته‌باشد، هرگز مطرح نشده نبود و فرصت ایجادش را هم نداشتیم.
 روح‌ا... رجایی فوت شد و خانواده‌اش به زودی فراموش می‌شوند. این اتفاق ممکن است برای هر خبرنگار دیگری رخ بدهد، اما هنوز یک سیستم حمایتی ایجاد نشده‌است.
صندوق اعتباری هنر، مصوبه‌ای دارد که بر اساس آن هم وام کرونا به هنرمندان و اهالی رسانه تعلق می‌گیرد و هم هزینه‌های درمان به خبرنگاران مبتلا پرداخت می‌شود.
 رقمی که اعلام شده یک وام 20میلیون تومانی است.
تا چند ماه پیش کسی فکرش را هم نمی‌کرد که شیوع کرونا همچنان ادامه داشته‌باشد. تازه به این برداشت رسیده‌ایم که شاید این ویروس به این زودی‌ها دست از سر جهان بر ندارد.
 کرونا گرفتاری یک سال اخیر ماست، اما خبرنگاری همیشه از مشاغل سخت بوده و ممکن است هر لحظه در هر بحرانی برای یک خبرنگار اتفاقات ناگوار رخ بدهد. قصد ندارید در این باره کاری بکنید؟!
اگر خاطرتان باشد در آغاز شیوع ویروس کرونا برای تامین ساده‌ترین نیازهای جامعه کمی دچار اختلال شدیم مانند همه کشورهای جهان. ولی حالا من از شما در روزنامه جام‌جم می‌خواهم بر اساس تجربه همکارانتان و همین‌طور تجربه فوت سردبیر روزنامه، مواردی را تدوین کنید و در اختیار ما بگذارید که در ساماندهی امور به ما کمک کرده‌باشید. واقعیت این است معاونت مطبوعاتی از مطبوعات جدا نیست و ما همه یکی هستیم. من هم صادقانه بگویم از روزی که وارد معاونت مطبوعاتی شده‌ام تا همین لحظه دست از تلاش نکشیده‌ام. لازم است که همه ما دست به دست هم بدهیم و تلاش کنیم. همچنین لازم است اهالی مطبوعات مطالبه داشته‌باشند. مطبوعات دوره عجیبی را پشت‌سر می‌گذارد و این دوره سه مشخصه دارد: اولی تغییر است؛ در دورانی هستیم که تغییرات با سرعت بالا در حال رخ دادن هستند. 30سال از زمانی که من کار مطبوعاتی می‌کردم گذشته و هرگز تا این اندازه ارتباطات گسترده نبوده‌است.
دوم این‌که کمیت باعث شده مدیریت اجرایی کشور در بسیاری زمینه‌ها عاجر شود. اگر امروز تعداد خبرنگاران این کشور هزار نفر باشد و من بخواهم برای 1000 نفر خانه، اتومبیل، بیمه تکمیلی و سایر امکانات و خدمات تدارک ببینم کار سختی نیست. برای هزار نفر به راحتی می‌توان کارت خبرنگاری معتبر با اطلاعات و بارکد، تدارک دید که در زمان وقوع بحران، تهیه گزارش و حضور در محل و موقعیت بحران برای خبرنگاران تسهیل شده‌باشد اما وقتی با 35‌هزار نفر مدعی به‌نام خبرنگار طرف باشیم چه کار می‌توان کرد! چطور می‌توان برای این جمعیت بزرگ بیمه و بیمه تکمیلی و کمک هزینه درمان کرونا در نظر گرفت؟
 می‌توانید برنامه ساماندهی خبرنگاران و ثبت نام افراد را با فیلترهای دقیق‌تر و سختگیرانه‌تر اجرا کنید تا هر کسی با نوشتن یکی دو مطلب در سال، خبرنگار محسوب نشود!‌
پس چه کسی مشکل کاغذ را حل کند! (می‌خندد)
 شما این مشکل را تبدیل به مساله کنید، برای حل مسأله ما مطبوعاتی‌ها هم کمک خواهیم کرد!
کرده‌ایم! همین حالا نمونه کارت خبرنگاری طراحی شده؛ کارت الکترونیکی که تائیدیه نهادها و سازمان‌های مختلف را دارد اما صدور این کارت برای خبرنگاران نیازمند مکانیسم است و معاون مطبوعاتی نمی‌تواند همزمان تمام کارهای زمین مانده را به انجام برساند. مساله کاغذ را اگر به صورت شبانه‌روزی و به مثابه یک بحران واقعی مدیریت نمی‌کردم، باور کنید امروز رسانه‌های ما با مساله جدی روبه‌رو بودند. تهیه کاغذ مورد نیاز مطبوعات یک بخش این بحران بود و توزیع بخش دیگرش. 400 روزنامه مدعی هستند که دارند تولید می‌کنند و کاغذ نیاز دارند و معاونت باید بررسی کند که واقعا هر 400 روزنامه تولید و با تیراژی که مدعی شده‌اند، منتشر و توزیع می‌شوند یا نه! این فقط آمار روزنامه‌هاست. هفته‌نامه‌ها، دو هفته‌نامه‌ها و ماهنامه‌ها، فصل‌نامه و... هم هستند که کاغذ می‌خواهند. ضمن این‌که همزمان باید پروسه تخصیص ارز و واردات کاغذ هم با تمام دشواری‌هایش طی شود و همه اینها در حالی است که معاونت مطبوعاتی نه ساختار تهیه دارد، نه توزیع، نه وظیفه این کار را برعهده دارد و نه حتی تجربه‌اش را.  
در قدم اول معاونت مطبوعاتی تشخیص داد اولویت اصلی مطبوعات، کاغذ است. بنابراین ایستاد و مدیریتش کرد. بعد از آن وارد مقوله کارت خبرنگاری شدیم. باید طوری پیش می‌رفتیم که وقتی قرار است هزاران بازمانده از کارت خبری به مراجع قضایی می‌روند و شکایت می‌کنند، قدرت پاسخگویی داشته‌باشیم.  
 خیلی خوب است که همه اینها را پی‌گیری می‌کنید اما رسیدگی به خبرنگاران در بحران هم کار شماست و ما امروز در بحران هستیم. قرار است چه بکنید؟
 شما فکر کنید. پیشنهادها  و تجربیات‌تان را بنویسید و در اختیار ما بگذارید. صندوق توسعه، برای خبرنگاران بیمه تکمیلی در نظر گرفته. مکانیسم فعلی این است که یک خبرنگار یا در رسانه‌ای که کار می‌کند بیمه می‌شود یا در صندوق توسعه بیمه می‌شود و بعد بیمه تکمیلی می‌گیرد. برای بحران‌هایی مانند کرونا هم می‌توان مکانیسمی طراحی کرد که در تمام موارد بحرانی بکار بیاید. من قرار نیست پاسخگوی عملکرد تمام معاونان مطبوعاتی قبل از خودم باشم اما پای کار هستم و از هر تلاشی استقبال می‌کنم. باور کنید اگر خودم رسانه‌ای نبودم، حتی از پس کاغذ هم بر نمی‌آمدم اما خوشحالم که با مطبوعاتی‌ها زبان مشترک داریم و با همین زبان مشترک می‌توان مشکلات را حل کرد.