به مناسبت سالروز شهادت اسطوره همعصر ایران اسلامی، حاجقاسم سلیمانی
رسالت چند رسانهایها در بزنگاههای تاریخی
یك ساعت و 20دقیقه از صفر عاشقی گذشته بود كه قلب بسیاری از مردم جهان به لرزه درآمد و آتشی عظیم در كنار فرودگاه بغداد بهپا شد كه دودش مدتی بعد به چشم سربازان آمریكایی رفت و آتشی را به دلهای مشتاقان و عاشقان مكتب مقاومت انداخت.
13 دیماه یكسال قبل، اتفاقی جهانی فضای رسانهای را تحتتأثیر قرار داد تا برنامهریزان رسانههای جهان و رسانههای تصویری فارسیزبان بیگانه، با تعریف استراتژیهایی گاه متضاد و بهكار بردن تكنیكهای متعدد برای «خواص جامعه» و «عموم ملت»، در پی استحاله فرهنگی جامعه ایران برآیند و با ضربآهنگ یكسانی در فضای رسانههای نوظهور، به بهانه شهادت فرماندهای كه عاشق میهن و مردم و اعتقاداتش بود، نمایشی از اسلامهراسی و ایرانهراسی را به نمایش گذاشتند. شهادت سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و جمعی از یاران با وفایشان، اتفاق عظیم رسانهای را در عصر ارتباطات به وجود آورد كه باعث خشم و كینه دشمنان در جنگ نرم رسانهای شد. پستهای مرتبط با این رویداد آنقدر بازتاب گستردهای داشت كه اینستاگرام بسیاری از این تصاویر را حذف و صفحات كاربران خود را بست. بازتاب گسترده این خبر در رسانههای جهان با تعابیری خاص در چند سال اخیر نیز قابل بررسی و تأمل شد. اشتیاق و علاقه عمومی مردم ایران و سایر كشورهای آزادیخواه جهان، نسبت به انتشار تصاویر و مطالب مرتبط با این اسطوره همعصر ایرانی، در فضای مجازی و رسانههای نوظهور، از معدود اتفاقات و جریانهای فرهنگی و رسانهای در یك دهه اخیر است كه بهصورت سازماننیافته و غیردولتی بازتاب وسیعی داشت، معنای دوسویه بودن رسانه را به واقعیت تبدیل كرد و این تعامل همهجانبه جبهه نرمافزاری كه براساس حس درونی بسیاری از كاربران بهوجود آمده بود به یك اتفاق مهم و رویدادی فراگیر تبدیل شد و همانندسازی بیهمانندی را به وجود آورد. همانندسازی همهجا اتفاق میافتد، وقتی ما عضو یك گروه میشویم یا از یك تیم ورزشی حمایت میكنیم، وارد یك گرانفالون شدهایم كه بهواسطه آن از یك رنگ، محصول، نوع لباس و ... حمایت كرده و نمادهای آن را در معرض نمایش میگذاریم. ما در فضای برخی گرانفالونها بهدنیا میآییم كه مهمترین آنها خانواده ماست. شاید سایر گرانفالونها را خودمان انتخاب كنیم، هر چند در انتخاب آنها نیز تحتتأثیر گروههایی هستیم كه با آنها همانندسازی میكنیم (اگر نگوییم كه آنها به جای ما انتخاب میكنند). درست مانند اتفاقی كه در دیماه سال قبل در خانواده بزرگ ایران اسلامی شكل گرفت و اقوام ایران مانند فرزندان ایران اسلامی، در این رویداد عظیم نقش مهمی را ایفا كردند. مردم در سنین متفاوت و در لباس، فرهنگ، عشیره و قبیله خود داغدار از دست دادن سرباز وطن، عاشقانه و خالصانه گریستند و در برابر رسانههای جهان گرانفالون ایرانی عظیمی را به نمایش درآوردند. هر چند سیاستگذاران رسانهای و امپریالسیم خبری برای سیاهنمایی از هیچ تلاشی مضایقه نكردند، اما نتیجهای را دربر نداشت و بسیاری از رسانههای جهان نسبت به معرفی شهید مظلوم ایران اسلامی لب به اعتراف گشوده و وجوه متفاوت شخصیت حقیقی و حقوقی او را در رأس اخبار و نشریات خود قرار دادند. بسیاری از مردم نیز ارادت بیشتری به حاجقاسم پیدا كرده و با انتشار تصاویر این بزرگمرد عرصه جهاد و مقاومت در جبهههای مظلوم مقاومت و مبارزه با داعش، به شخصیت او بیشتر ارادت پیدا كرده و به دنبال بهانهای برای ابراز ارادت به او بودند. آنها ابراز عشق به حاجقاسم را ابراز محبت و ارادت به نظام جمهوری اسلامی دانسته و همصدا با مظلومان جهان با حضور موثر خود در فضای رسانه، از هیچ تلاشی دریغ نكردند. مردم میهن اسلامی ایران با اتفاق تلخ دیماه سال قبل، دگرباره به ایران اسلامی احساس تعلق كردند. با حضور چشمگیر خود مصداق جهانی فكر كردن و منطقهای عمل كردن را به جهان نشان دادند و ایران را به یك گرانفالون تبدیل كردند كه ایرانیان به آن احساس تعلق میكنند و این آغاز راه خانواده ایران بزرگ شد، در برابر همه آنهایی كه با رفتار غیرایرانی خود برای از بین بردن مجاهدتها و مبارزات سربازان ایران تلاش میكردند.
درحالی به سالروز شهادت فرمانده شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی نزدیك میشویم كه این اسطوره مقاومت و مجاهدت، در عرصههای فراملی شناخته شد و بسیاری از هممیهنان ما نسبت به شهادتش واكنش نشان داده و با حضور میلیونی خود در مراسم تشییع و تدفین پیكر وی و همرزمانش، در تاریخ ایران اسلامی رخدادی بزرگ و ماندگار را در جهان به ثبت رساندند. امروز و پس از گذشت یك سال، انتظار میرفت این سرمایه عظیم ارزشمند ایران اسلامی، در سطح ملی و فراملی به مردم ایران و جهان با ارائه محصولات متنوع فرهنگی و رسانهای معرفی شود؛ در زمانهای كه رشد و گسترش سریع و غیرقابل باور ارتباطات و تكنولوژی مرتبط با آن، بهویژه توسعه و تقویت رسانهها در جهان، محیط زندگی با شرایط ویژه و خاصی مواجه شده است. با توجه به خوی و نشانههای نظام سلطه و قرار گرفتن تكنولوژی ارتباطات و فناوری نوین رسانهای در اختیار هژمونی قدرتها، چنانچه محصولات متنوع و متكثری با معرفی مكتب سلیمانی به جهانیان ارائه میشد، میتوانست تلنگری بزرگ و تاریخی باشد و درسی مانا برای نسلهای بعد جهان به یادگار باقی بماند. هرچند تغییرات نامگذاری در سطح مؤسسات و مراكز فرهنگی در برخی از بزرگراهها، خیابانها و میادین و حتی تغییر نام برخی از مراكز فرهنگی و هنری در كشور اتفاق افتاده است. اما اینگونه فعالیتها سادهترین و بدیهیترین انجام وظیفه نهادها و دستگاهها و نهادهای متولی بوده است و شایسته و بایسته ادای دین در برابر این فرمانده رشید اسلام نبوده است. انتظار واقعگرایانه آن بود كه با بسیج همگانی نخبگان فرهنگ، هنر و رسانه ایران اسلامی، با حجم قابلتوجهی از محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای تراز جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان و جبهه مقاومت، به معرفی مكتب، مشی، روش و راه این سردار ملی و اسطوره همعصرمان توجه میشد تا هم در جبهه خرمشهرهای در پیش رو و از سوی دیگر، در ساخت پشتوانههای فكری- فرهنگی نسل پویای ایران اسلامی خدمتی ماندگار ارائه شود و تربیت نیروی انقلابی در جامعه بزرگ اسلامی اثر مستقیم بگذارند و توانایی تولید اندیشه و ترویج گفتمان مقاومت و استكبارستیزی را داشته باشند.
اسطوره سازی برای نسل نوپای ایران
از آنجا كه هنر و هنرمند در غرب ابزاری برای هژمونی غرب بر جهان اسلام، تسلط گفتمانی و ترویج و جایگزینی ارزشهای غربی بهجای ارزشهای الهی اسلام هستند، تربیت نسل نوپا و علاقهمند به معارف و هنردوست نخبه جهان اسلام به منظور مقابله با ارزشسازی غربی و ترویج ارزشهای اسلامی به منظور تمدنسازی اسلامی از ضروریات عصر حاضر است، اسطورهسازی برای نسل نوپای ایران اسلامی و جبهه مقاومت با معرفی و شناساندن چهرههایی چون حاج قاسم، معرفی نخبگان و فرهیختگان علمی كه به درجه رفیع شهادت نائل شدهاند، به وجود خواهد آمد. تنوع محصولات و صنایع خلاق فرهنگی و رسانهای میتواند در شناساندن و معرفی اسطورههای ایرانی -اسلامی نقشی بهسزا داشته باشد تا به جای شخصیتهای خیالی و پوچ وارادتی فرهنگی جایگزین شود و روایت هنرمندانه و نوگرا و مدرن فرماندهان جهاد و شهادت و علم این سرزمین با تمسك به ساحت هنر و رسانه تلاشی برای زیرساختهای معرفتی و ساختار اندیشهای نسلهای آینده در راستای تمدن نوین اسلامی باشد و این مفهوم را كه برای حفظ خاك ایران و دفاع از حریم حرم تا داشتن خانهای امن چه تلاشها و مجاهدتهای مظلومانه و مشفقانهای انجام شده است را در درسها و شعرها و زمزمههای كودكانه خود زمزمه كنند و در كنار نام فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا در ذیل بحثهای متفاوتی همچون كمال، ذوق، وجود، خیال و عشق نام حاجقاسم و همت و باكری و زینالدین و خرازی را با واژههای عشق و ایثار و گذشت زمزمه كنند و نتیجه این كه: هنرمندان به دلیل بیان رسایی كه دارند، میتوانند به حل بسیاری از مشكلات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی كمك كنند. (امام خمینی، صحیفه امام، جلد21، 145) و در پرورش روح ایمانی و ساختن جامعهای دینمدار نقشی بسیار كارساز و موثر داشته باشند. (آیتا... خامنهای،1386،73) سینما، تلویزیون، تئاتر و... این توانایی را دارند كه تاثیرات اخلاقی-اجتماعی گسترده در جامعه ایجاد كنند و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را به جامعه بیاموزند. (امام خمینی، صحیفه امام، جلد 19، 159) و در جهت اصلاح كشور و جامعه گام بردارد.(آیتا... خامنهای،1385،56)
13 دیماه یكسال قبل، اتفاقی جهانی فضای رسانهای را تحتتأثیر قرار داد تا برنامهریزان رسانههای جهان و رسانههای تصویری فارسیزبان بیگانه، با تعریف استراتژیهایی گاه متضاد و بهكار بردن تكنیكهای متعدد برای «خواص جامعه» و «عموم ملت»، در پی استحاله فرهنگی جامعه ایران برآیند و با ضربآهنگ یكسانی در فضای رسانههای نوظهور، به بهانه شهادت فرماندهای كه عاشق میهن و مردم و اعتقاداتش بود، نمایشی از اسلامهراسی و ایرانهراسی را به نمایش گذاشتند. شهادت سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و جمعی از یاران با وفایشان، اتفاق عظیم رسانهای را در عصر ارتباطات به وجود آورد كه باعث خشم و كینه دشمنان در جنگ نرم رسانهای شد. پستهای مرتبط با این رویداد آنقدر بازتاب گستردهای داشت كه اینستاگرام بسیاری از این تصاویر را حذف و صفحات كاربران خود را بست. بازتاب گسترده این خبر در رسانههای جهان با تعابیری خاص در چند سال اخیر نیز قابل بررسی و تأمل شد. اشتیاق و علاقه عمومی مردم ایران و سایر كشورهای آزادیخواه جهان، نسبت به انتشار تصاویر و مطالب مرتبط با این اسطوره همعصر ایرانی، در فضای مجازی و رسانههای نوظهور، از معدود اتفاقات و جریانهای فرهنگی و رسانهای در یك دهه اخیر است كه بهصورت سازماننیافته و غیردولتی بازتاب وسیعی داشت، معنای دوسویه بودن رسانه را به واقعیت تبدیل كرد و این تعامل همهجانبه جبهه نرمافزاری كه براساس حس درونی بسیاری از كاربران بهوجود آمده بود به یك اتفاق مهم و رویدادی فراگیر تبدیل شد و همانندسازی بیهمانندی را به وجود آورد. همانندسازی همهجا اتفاق میافتد، وقتی ما عضو یك گروه میشویم یا از یك تیم ورزشی حمایت میكنیم، وارد یك گرانفالون شدهایم كه بهواسطه آن از یك رنگ، محصول، نوع لباس و ... حمایت كرده و نمادهای آن را در معرض نمایش میگذاریم. ما در فضای برخی گرانفالونها بهدنیا میآییم كه مهمترین آنها خانواده ماست. شاید سایر گرانفالونها را خودمان انتخاب كنیم، هر چند در انتخاب آنها نیز تحتتأثیر گروههایی هستیم كه با آنها همانندسازی میكنیم (اگر نگوییم كه آنها به جای ما انتخاب میكنند). درست مانند اتفاقی كه در دیماه سال قبل در خانواده بزرگ ایران اسلامی شكل گرفت و اقوام ایران مانند فرزندان ایران اسلامی، در این رویداد عظیم نقش مهمی را ایفا كردند. مردم در سنین متفاوت و در لباس، فرهنگ، عشیره و قبیله خود داغدار از دست دادن سرباز وطن، عاشقانه و خالصانه گریستند و در برابر رسانههای جهان گرانفالون ایرانی عظیمی را به نمایش درآوردند. هر چند سیاستگذاران رسانهای و امپریالسیم خبری برای سیاهنمایی از هیچ تلاشی مضایقه نكردند، اما نتیجهای را دربر نداشت و بسیاری از رسانههای جهان نسبت به معرفی شهید مظلوم ایران اسلامی لب به اعتراف گشوده و وجوه متفاوت شخصیت حقیقی و حقوقی او را در رأس اخبار و نشریات خود قرار دادند. بسیاری از مردم نیز ارادت بیشتری به حاجقاسم پیدا كرده و با انتشار تصاویر این بزرگمرد عرصه جهاد و مقاومت در جبهههای مظلوم مقاومت و مبارزه با داعش، به شخصیت او بیشتر ارادت پیدا كرده و به دنبال بهانهای برای ابراز ارادت به او بودند. آنها ابراز عشق به حاجقاسم را ابراز محبت و ارادت به نظام جمهوری اسلامی دانسته و همصدا با مظلومان جهان با حضور موثر خود در فضای رسانه، از هیچ تلاشی دریغ نكردند. مردم میهن اسلامی ایران با اتفاق تلخ دیماه سال قبل، دگرباره به ایران اسلامی احساس تعلق كردند. با حضور چشمگیر خود مصداق جهانی فكر كردن و منطقهای عمل كردن را به جهان نشان دادند و ایران را به یك گرانفالون تبدیل كردند كه ایرانیان به آن احساس تعلق میكنند و این آغاز راه خانواده ایران بزرگ شد، در برابر همه آنهایی كه با رفتار غیرایرانی خود برای از بین بردن مجاهدتها و مبارزات سربازان ایران تلاش میكردند.
درحالی به سالروز شهادت فرمانده شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی نزدیك میشویم كه این اسطوره مقاومت و مجاهدت، در عرصههای فراملی شناخته شد و بسیاری از هممیهنان ما نسبت به شهادتش واكنش نشان داده و با حضور میلیونی خود در مراسم تشییع و تدفین پیكر وی و همرزمانش، در تاریخ ایران اسلامی رخدادی بزرگ و ماندگار را در جهان به ثبت رساندند. امروز و پس از گذشت یك سال، انتظار میرفت این سرمایه عظیم ارزشمند ایران اسلامی، در سطح ملی و فراملی به مردم ایران و جهان با ارائه محصولات متنوع فرهنگی و رسانهای معرفی شود؛ در زمانهای كه رشد و گسترش سریع و غیرقابل باور ارتباطات و تكنولوژی مرتبط با آن، بهویژه توسعه و تقویت رسانهها در جهان، محیط زندگی با شرایط ویژه و خاصی مواجه شده است. با توجه به خوی و نشانههای نظام سلطه و قرار گرفتن تكنولوژی ارتباطات و فناوری نوین رسانهای در اختیار هژمونی قدرتها، چنانچه محصولات متنوع و متكثری با معرفی مكتب سلیمانی به جهانیان ارائه میشد، میتوانست تلنگری بزرگ و تاریخی باشد و درسی مانا برای نسلهای بعد جهان به یادگار باقی بماند. هرچند تغییرات نامگذاری در سطح مؤسسات و مراكز فرهنگی در برخی از بزرگراهها، خیابانها و میادین و حتی تغییر نام برخی از مراكز فرهنگی و هنری در كشور اتفاق افتاده است. اما اینگونه فعالیتها سادهترین و بدیهیترین انجام وظیفه نهادها و دستگاهها و نهادهای متولی بوده است و شایسته و بایسته ادای دین در برابر این فرمانده رشید اسلام نبوده است. انتظار واقعگرایانه آن بود كه با بسیج همگانی نخبگان فرهنگ، هنر و رسانه ایران اسلامی، با حجم قابلتوجهی از محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای تراز جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان و جبهه مقاومت، به معرفی مكتب، مشی، روش و راه این سردار ملی و اسطوره همعصرمان توجه میشد تا هم در جبهه خرمشهرهای در پیش رو و از سوی دیگر، در ساخت پشتوانههای فكری- فرهنگی نسل پویای ایران اسلامی خدمتی ماندگار ارائه شود و تربیت نیروی انقلابی در جامعه بزرگ اسلامی اثر مستقیم بگذارند و توانایی تولید اندیشه و ترویج گفتمان مقاومت و استكبارستیزی را داشته باشند.
اسطوره سازی برای نسل نوپای ایران
از آنجا كه هنر و هنرمند در غرب ابزاری برای هژمونی غرب بر جهان اسلام، تسلط گفتمانی و ترویج و جایگزینی ارزشهای غربی بهجای ارزشهای الهی اسلام هستند، تربیت نسل نوپا و علاقهمند به معارف و هنردوست نخبه جهان اسلام به منظور مقابله با ارزشسازی غربی و ترویج ارزشهای اسلامی به منظور تمدنسازی اسلامی از ضروریات عصر حاضر است، اسطورهسازی برای نسل نوپای ایران اسلامی و جبهه مقاومت با معرفی و شناساندن چهرههایی چون حاج قاسم، معرفی نخبگان و فرهیختگان علمی كه به درجه رفیع شهادت نائل شدهاند، به وجود خواهد آمد. تنوع محصولات و صنایع خلاق فرهنگی و رسانهای میتواند در شناساندن و معرفی اسطورههای ایرانی -اسلامی نقشی بهسزا داشته باشد تا به جای شخصیتهای خیالی و پوچ وارادتی فرهنگی جایگزین شود و روایت هنرمندانه و نوگرا و مدرن فرماندهان جهاد و شهادت و علم این سرزمین با تمسك به ساحت هنر و رسانه تلاشی برای زیرساختهای معرفتی و ساختار اندیشهای نسلهای آینده در راستای تمدن نوین اسلامی باشد و این مفهوم را كه برای حفظ خاك ایران و دفاع از حریم حرم تا داشتن خانهای امن چه تلاشها و مجاهدتهای مظلومانه و مشفقانهای انجام شده است را در درسها و شعرها و زمزمههای كودكانه خود زمزمه كنند و در كنار نام فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا در ذیل بحثهای متفاوتی همچون كمال، ذوق، وجود، خیال و عشق نام حاجقاسم و همت و باكری و زینالدین و خرازی را با واژههای عشق و ایثار و گذشت زمزمه كنند و نتیجه این كه: هنرمندان به دلیل بیان رسایی كه دارند، میتوانند به حل بسیاری از مشكلات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی كمك كنند. (امام خمینی، صحیفه امام، جلد21، 145) و در پرورش روح ایمانی و ساختن جامعهای دینمدار نقشی بسیار كارساز و موثر داشته باشند. (آیتا... خامنهای،1386،73) سینما، تلویزیون، تئاتر و... این توانایی را دارند كه تاثیرات اخلاقی-اجتماعی گسترده در جامعه ایجاد كنند و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را به جامعه بیاموزند. (امام خمینی، صحیفه امام، جلد 19، 159) و در جهت اصلاح كشور و جامعه گام بردارد.(آیتا... خامنهای،1385،56)