
یک قاضی و دو حکم
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
دو نامزد انتخاباتی جلوی چشم مردم با هم مناظره میکنند و توی حرف هم میپرند و حیثیت یکدیگر را سنباده میکشند. بعد صندوقها پر، خالی و شمرده شده و یکی از نامزدها برنده انتخابات معرفی میشود. مثل همه کشورهایی که رئیس دولتشان را مردم انتخاب میکنند. بعد هم آن یکی نامزد که شبها با رویای صندلی ریاست جمهوری چشم به هم میگذاشته، شکست را نمیپذیرد و هوادارانش را تحریک میکند که بریزند به اعتراض و آشوب. مثل خیلی از کشورهایی که انتخاباتشان مختص یک صدا و عقیده واحد نیست. مردم هوادار آن نامزد میریزند به هیاهو و آشوب و شکستن و بریدن. تیمهای امنیتی و حفاظتی هم میآیند روبهرویشان که جلوی بینظمی و آشوب و سوءاستفاده احتمالی از آشوب را بگیرند. در این آشوب و درگیری هم احتمال میرود که کسی عمدا یا سهوا از هر کدام از طرفین کشته شود. تا اینجای ماجرا همه چیز در همه کشورها شبیه به هم است اما از اینجا به بعد دیگر فرق میکند که این اتفاقات در کجای جهان در حال افتادن است.
اگر در آمریکا باشد، پلتفرمهای فضای مجازی -که تقریبا تمام نمونههای پرطرفدارشان آمریکایی هستند- فورا حساب کاربری نامزد شکستخورده خاطی را معلق میکنند که بیش از این به تشویش اذهان عمومی و فراخواندن به خرابکاری و تهدید منافع ملی ادامه ندهد. پس از آن هم تصویر معترضان و آشوبگران کشتهشده توسط مأموران امنیتی را از تمام بسترهای فضای مجازی و اینترنت جمع آوری میکنند و انگار نه انگار که گلولهای شلیک شده و خونی به زمین ریخته. اما اگر این اتفاق در کشوری غیر از ایالات متحده آمریکا بیفتد، پلتفرمهای آمریکایی فضای مجازی نه حساب کاربری فراخوانده به آشوب را معلق میکنند و نه پس از آن از پخششدن چهره مجروحان و کشتهشدگانی که هنوز هویت ضاربشان مشخص نیست جلوگیری میکنند.
البته این تنها نمونه سیاست دوگانه آمریکایی نیست، بلکه مقابله آنان با اعتراض به اشخاص معترض هم بستگی دارد. مثلا اگر مهاجمان به ساختمان کنگره ملی سفیدپوست باشند، میتوانند به راحتی اسباب و اثاث کنگره را خرد کنند و بزنند زیر بغل و ببرند. اما اگر سیاهپوست باشند، برای یک تجمع اعتراضآمیز مقابل کنگره با صف طویل نیروهای گارد ملی مواجه میشوند. خلاصه این هم یکی از نمودهای دموکراسی و برابری در جهان است که مواجهه با هر اتفاقی بنا بر مکان اتفاق افتادن و اشخاص درگیر فرق میکند.