مجموعههای تلویزیونی و مقولهای به نام لوكیشن
جایی برای دیدهشدن ...
سریالهای تاریخی
و اهمیت فوق العاده لوكیشن
یكی از دغدغههای بزرگ كارگردانهای آثار تاریخی ـ از قرن نخست هجری قمری گرفته تا تاریخ معاصر ـ عنصری به نام لوكیشن است كه باید در انتخاب آن دقت و وسواس زیادی به خرج داده شود. بخش عمدهای از سریالهای تاریخی در شهرك سینمایی غزالی كه ابتدا برای سریال هزاردستان توسط ولیا... خاكدان و گروهش تدارك دیده شد، ساخته شده و گروه طراح صحنه و دكور با توجه به فضای نسبتا وسیع شهرك یادشده به ساخت و ساز در آن میپردازند. داوود میرباقری به عنوان یكی از مهمترین كارگردانهای آثار تاریخی، بخشهای مختلف سریالهای امام علی(ع)و مختارنامه را در جاهای مختلفی ساخته و تجربه كار در شهركهای سینمایی را هم دارد.
در سریال امام علی(ع)، بخشهای مربوط به جنگها را در مكانهایی اطراف بندرعباس فیلمبرداری كرده و تلاش زیادی برای نزدیك شدن به فضای واقعی آن زمان به خرج داده كه تا حدود زیادی هم در این امر موفق بوده است. بخشهای داخلی را هم در دكورهایی فیلمبرداری كرده كه بسیار خوب و باورپذیر طراحی شده و گاه در ساخت آن نیز مصالح واقعی بهكار رفته است. وی در مختارنامه كه به لحاظ تولید هم كاری بسیار سخت و طاقتفرسا بود، دكورهای عظیمی در منطقه احمدآباد مستوفی ساخته و بخش مهمی از كار را در آنجا فیلمبرداری کرده است. برای مثال هم میتوان به شهر كوفه اشاره كرد كه تماما در این منطقه ساخته شده و در ساخت آن نیز از مصالح واقعی استفاده شده است. این كار علاوه بر زیبایی و باورپذیری در چشم مخاطب، دلیل مهم دیگری هم داشته و آن هم سالم ماندن دكورها در طول سالهای تولید این مجموعه عظیم تلویزیونی بوده است. از نمونههای درخشان طراحی دكور مختارنامه میتوان به كاخ حاكم كوفه اشاره كرد كه معماری چشمنوازی داشته و به عنوان یك كاخ متعلق به حكومت یزید به باور مخاطبان خویش مینشیند.
میرباقری برای سكانسهای مربوط به كربلا و روز عاشورا سراغ منطقهای در شاهرود ـ كه زادگاهش نیز به حساب میآید ـ رفته و فضایی را طراحی كرده كه با تصور ذهنی مخاطب از كربلا تفاوت چندانی ندارد. همین انتخاب درست لوكیشن و طراحی صحنه درخشان منجر به خلق سكانسهایی شده كه در تاریخ سریالسازی تلویزیون نظیر نداشته و در دل تاریخ ماندگار خواهد شد. این كارگردان توانای تلویزیون كشورمان در نخستین سریال خود (گرگها) نیز تجربه كار در دكور را داشته كه البته در بازپخشهایش ضعفهای آن از این لحاظ بیشتر خود را نشان داده، چرا كه غبار زمان روی آن نشسته است. زندهیاد علی حاتمی در سریال هزاردستان دست به كار بزرگی زده و شهرك سینمایی غزالی را برای ساخت این مجموعه جذاب تلویزیونی بنا نهاد. كاری كه چند سال به طول انجامیده اما در نهایت به نفع سینما و تلویزیون كشور تمام شد. او در بخشهای مربوط به جوانی رضا تفنگچی به بازسازی تهران پیش از دوره پهلوی پرداخته و تصویری شفاف و نزدیك به واقعیت از آن ارائه كرده است. همچنین به فضای شهر و بازار نگاه كنید كه فقر و محنتزدگی در آن موج میزند. همینطور خانه قدیمی میفروش محله كه رضا تفنگچی شبها در آنجا اطراق میكند و یكی از مهمترین سكانسهای كار (كشته شدن سردسته لاتها به دست شعبون) نیز در آنجا رخ میدهد. در بخشهای مربوط به تهران اشغال شده به دست متفقین در ابتدای دهه 20، حاتمی و ولیا... خاكدان برگ برنده خود را رو كرده و لالهزاری را ساختهاند كه شباهت فوقالعادهای با واقعیت دارد. از گراندهتل و سینما مایاك گرفته تا جواهرفروش قازاریان و... كه نقشی كلیدی در ساختن فضای كار دارند.
مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر ساخته زندهیاد فرجا... سلحشور از دیگر آثار موفق تلویزیونی است كه طراحی دكور نقش مهمی در بهتر دیده شدن آن داشته است. از خانهها و كاخ پادشاه مصر گرفته تا فضای شهر كه تماما در شهرك سینمایی ساخته شده و برای مخاطب هم قانعكننده به نظر میرسد. حسن فتحی یكی دیگر از كارگردانهای موفق تلویزیون به حساب میآید كه آثار تاریخی زیادی در كارنامه دارد.
از میان آنها میتوان به پهلوانان نمیمیرند، شب دهم و مدار صفر درجه اشاره كرد. در اولی كه در دوره قاجار میگذرد، شاهد داستانی جذاب و معمایی هستیم كه طی آن پهلوانهای خوشنام شهر به شكلی مرموز كشته شده و پای سفارت انگلیس و روسیه هم به ماجرا باز میشود. فتحی لوكیشنهای مورد نیاز خود را در شهرك سینمایی با استفاده از مستندات تاریخی ساخته و در این مسیر هم موفق نشان داده است. بخش مهمی از كار هم در محلههای قدیمی میگذرد كه معماری خاص خود را داشته و نقش مهمی در بافت دراماتیك داستان دارد. كاری كه فتحی در شب دهم نیز انجام داده و در فضاسازی بسیار موفق بوده است. با این تفاوت كه پهلوانان نمیمیرند در واپسین سالهای دوره قاجار بوده و شب دهم در سالهای اولیه سلطنت رضا خان میگذرد.
برگزاری ده شب مراسم تعزیه آن هم شبانه و مخفیانه، دست فتحی را در انتخاب لوكیشنها باز گذاشته و از این طریق تنوع مناسبی بر آن حاكم كرده است. مدار صفر درجه یكی از قلههای طراحی صحنه و دكور در تاریخ مجموعههای تلویزیونی ایران است كه در اینجا به بخشهای مربوط به ایران آن نگاهی میاندازیم. فتحی در سكانسهای خارجی از شهرك سینمایی یادگار علی حاتمی كه در سبك كارگردانی و فیلمنامه نویسی هم از او تبعیت میكند، استفاده كرده و بخشهایی از تهران اواخر دهه نخست قرن سیزدهم هجری شمسی را به تصویر كشیده است. خانه حبیب پارسا و خانوادهاش نیز با توجه به تمكن مالی خانوادهاش، باورپذیر به نظر میرسد. خانهای بزرگ و قدیمی با معماری خاص آن دوران كه اصالت و فرهنگ در آن موج میزند.
درست برخلاف خانه داماد این خانواده كه نوكیسه بودن و تازه به دوران رسیدگی در آن كاملا به چشم خورده و مخاطب آن را با همه وجودش احساس میكند. در حقیقت فتحی، با انتخاب درست و هوشمندانه لوكیشنها، كمك زیادی به پرداخت شخصیتها كرده و لایههایی به آنها اضافه كرده است. در عین حال باید به فضای مخوف زندان پس از بازگشت حبیب پارسا از فرانسه و گرفتار شدنش توسط حكومت وقت اشاره كرد كه تطابق زیادی با تنها ساختمان زندان باقی مانده از زمان رضاشاه كه امروزه به شكل موزه درآمده، دارد. مجموعه تلویزیونی در چشم باد ساخته مسعود جعفریجوزانی یكی دیگر از نمونههای قابل اعتنا در این باب است كه با توجه به اینكه 60 سال تاریخ معاصر ایران در آن به تصویر كشیده شده، به لحاظ تعدد لوكیشن بسیار غنی به نظر میرسد. از دكورهای شهرك سینمایی گرفته تا ساخت دروازه قزوین كه ظرافت بسیاری در آن به كار رفته است. همینطور سكانسهای حركت كالسكه حامل خانواده ایرانی در جادهای برفی و یخزده كه غنای تصویری فوقالعادهای داشته و مخاطب را در بیم و امید نسبت به فرجام این خانواده قرار میدهد. سریال بانوی عمارت به كارگردانی عزیزا... حمیدنژاد كه این روزها در حال پخش از شبكه سه سیماست، یكی دیگر از نمونههای درخشان و استاندارد استفاده از لوكیشن بهعنوان عنصری كلیدی است. كل لوكیشنها هم در منطقه احمدآبادمستوفی بوده و گروه صحنه و دكور تلاش زیادی برای خلق فضای سالهای پایانی دوره قاجار كردهاند كه در این مسیر هم موفق نشان دادهاند.
سریالهای امروزی
و لوكیشنی به نام خانه
پس از سریالهای تاریخی كه جایگاه ویژهای در تلویزیون ایران پس از انقلاب دارند، به مجموعههای تلویزیونی معاصر و امروزی میرسیم كه قصههای خود را در دل همین جامعه روایت میكنند. یكی از آنها سریال پدرسالار به كارگردانی زندهیاد اكبر خواجویی است كه شخصیت مركزی آن (اسدا... واعظیان) مردی میانسال وابسته به سنتهاست كه میخواهد پسرانش پس از ازدواج هم در خانه قدیمی خود او ساكن شوند. پس چنین داستانی نیاز به خانهای خاص شبیه به صاحبش دارد. خواجویی هم خانهای قدیمی در قلب تهران قدیم (محله سرچشمه) را بهعنوان لوكیشن اصلی كار برگزیده كه تمامی خصوصیات خانههای قدیمی را در خود دارد. حیاطی بزرگ و دلباز با اتاقهای زیاد و مهمانخانهای وسیع كه كاملا با خانواده پرجمعیت پدرسالار جور درمیآید. به شكلی كه خانه یادشده شخصیت پیدا كرده و در بافت داستان كاملا جا افتاده است. برای مثال به عصبانیت شدید اسدا... پس از نیامدن فرزندانش به مهمانی آشتیكنان كه به شكستن بشقابهای سر سفره ختم میشود نگاه كنید كه تا چه اندازه بزرگ بودن پذیرایی خانه در جلوه بیشتر