آب شدن شکم و شایستهسشالاری به موقع
امید مهدینژاد طنزنویس
شخصی که در یکی از دوایر دولتی متصدی گزینش، جذب و استخدام دو نیرو برای یکی از پروژههای ناتمام عمرانی بود و از صبح تا ظهر با دوازده نفر از داوطلبان مصاحبه کرده و بهدلایل مختلف فقط صلاحیت یکی آنها را تایید کرده بود، داوطلب سیزدهم را به داخل اتاق خود فرا خواند و رزومه وی را بهطور اجمالی مورد بررسی قرار داد و گفت: شما دورههای htc را گذراندهاید؟ داوطلب گفت: خیر اما در دوره تندخوانی شرکت کردهام و مدرک هم دارم. متصدی گزینش نیرو پرسید: توانایی طراحی پروژههای عمرانی در فضای jbl را دارید؟ داوطلب گفت: خیر، اما به برنامه word تسلط کامل دارم.
متصدی گزینش نیرو پرسید: در کار با نرمافزار nkstvfadp تسلط دارید؟ داوطلب گفت: خیر اما در کار با اینستاگرام مهارت دارم و دارای هشت کیلو فالوئر میباشم. متصدی گزینش پرسید: حقوق درخواستیتان چقدر است؟
داوطلب گفت: بیست و هشت میلیون تومان. متصدی گزینش گفت: قرارداد 10 ساله با شش ساعت کار در روز و بیمه درمانی و بیمه تکمیلی و دو ماه مرخصی در سال و اضافه دریافتی سختی شرایط کار و خانه سازمانی و اتومبیل با راننده هم داری که جزو درخواستهات هست؟ داوطلب گفت: شوخی میکنید؟ متصدی گزینش گفت: بلی، ولی خودت سر شوخی را باز کردی و از جا بلند شد و یک پس گردنی به داوطلب زد اما داوطلب جاخالی داد و پسگردنی به او اصابت نکرد. شخص داوطلب نیز که بر حسب اتفاق برادرزاده متصدی گزینش بود با دست آرام به شکم وی زد و گفت: اینو آب کنین قدرت مانورتون بالا میره. به این ترتیب متصدی گزینش وقتی سر شوخی را بازشده دید داوطلب را استخدام کرد و تا پایان وقت اداری سر شوخی را نبستند و با شایستهسالاری تمام به شوخی و خنده و تمدد اعصاب پرداختند.
متصدی گزینش نیرو پرسید: در کار با نرمافزار nkstvfadp تسلط دارید؟ داوطلب گفت: خیر اما در کار با اینستاگرام مهارت دارم و دارای هشت کیلو فالوئر میباشم. متصدی گزینش پرسید: حقوق درخواستیتان چقدر است؟
داوطلب گفت: بیست و هشت میلیون تومان. متصدی گزینش گفت: قرارداد 10 ساله با شش ساعت کار در روز و بیمه درمانی و بیمه تکمیلی و دو ماه مرخصی در سال و اضافه دریافتی سختی شرایط کار و خانه سازمانی و اتومبیل با راننده هم داری که جزو درخواستهات هست؟ داوطلب گفت: شوخی میکنید؟ متصدی گزینش گفت: بلی، ولی خودت سر شوخی را باز کردی و از جا بلند شد و یک پس گردنی به داوطلب زد اما داوطلب جاخالی داد و پسگردنی به او اصابت نکرد. شخص داوطلب نیز که بر حسب اتفاق برادرزاده متصدی گزینش بود با دست آرام به شکم وی زد و گفت: اینو آب کنین قدرت مانورتون بالا میره. به این ترتیب متصدی گزینش وقتی سر شوخی را بازشده دید داوطلب را استخدام کرد و تا پایان وقت اداری سر شوخی را نبستند و با شایستهسالاری تمام به شوخی و خنده و تمدد اعصاب پرداختند.
تیتر خبرها