بررسیهای جامجم نشان میدهد کالاها و خدمات فرهنگی و هنری با افزایش قیمتی فراتر از منطقهای تورمی بازار روبهرو شدهاند
فرهنگ، گران میشود
کالاها و خدمات مرتبط با فرهنگ، گران شدهاند؛ اثبات این ادعا، چندان نیازی به بررسی آمار و ارقام و ذکر مصادیق ندارد و کافی است در همین چند روزی که از سال جدید پشت سر گذاشتهایم، سری به فروشگاههای اینترنتی کتاب، موسیقی، فیلمتئاترها و فیلمهای شبکه نمایش خانگی زده یا دست خانواده را گرفته و به سالنهای سینما یا گالریهای هنرهای تجسمی رفته باشید. در این صورت لابد افزایش قیمتها را بهطور کاملا محسوس حس کردهاید. یعنی شمایی که در سال گذشته حق اشتراک فلان سامانه پخش فیلم و سریال را پرداخت میکردید، حتما دیدهاید که امسال چقدر باید بیشتر بپردازید. درست مثل وقتهایی که پا به فروشگاه اقلام خوراکی یا بهداشتی میگذارید و میبینید قیمتها هفتهبههفته بالا میروند. شاید بگویید در رابطه با کالاها و خدمات فرهنگی، گرانی امری طبیعی است، حاصل از شیب منطقی تورم سالانه اما در این گزارش نشان خواهیم داد که این دیگر شیب ملایمی رو به بالا نیست؛ قلهای است صعب که برای رسیدن به آن باید داربست ببندید و صخرهنوردی کنید! میبینید که منطقهای چنددرصدی افزایش قیمتها، همانطور که در اقلام خوراکی و بهداشتی و دیگر اقلام و خدمات رعایت نشدهاند، دامنگیر فرهنگ نیز شده و سبد کالا و خدمات فرهنگی گرانتر از انتظار شده است. بدیهی است هر سال ارائهدهندگان خدمات و تولیدکنندگان کالاهای هنری و فرهنگی براساس منطق تورمی موجود و مسلط بر بازار، کالاها و خدمات خود را به نسبت همان تورم با افزایش قیمت ارائه میدهند اما به نظر نمیرسد که به طور مثال بلیت چهارصدهزارتومانی کنسرت، تابع چنین منطقی در بازار نبوده باشد. حتما هم نیست. از این روست که ما میگوییم فرهنگ گران شده و این گرانی منطبق با منطقهای تورمی موجود نیست. در این گزارش به حوزههای مختلف مرتبط با کالاها و خدمات فرهنگی و هنری سرک کشیده و برایشان چرتکه انداختهایم تا ببینیم هر کدام چقدر گران شدهاند و شما سال1400 برای بهرهمندی از آنها چه مقدار بیش از سال گذشته باید سر کیسه را شل کنید. شاید بپرسید راستی کدام کیسه؟! از این رو در موسیقی به قیمت آلبومهای منتشرشده نگاهی انداختهایم و نیز به هزینهای سرسامآور که برای حضور در کنسرتها باید بپردازید؛ اگر نوروز را در جزیره کیش به سر بردهاید لابد از قیمتهای آنچنانی کنسرت در آنجا باخبرید. به گالریهای هنرهای تجسمی و یکی دو رویداد هنری نیز رجوع کردهایم تا بدانیم اگر امسال بخواهیم یک تابلوی نقاشی بخریم و بزنیم بالا سر کاناپهمان، چقدر باید پیاده شویم. در عین حال به بازار کتاب هم رفتهایم تا بدانیم بهطور متوسط هر صفحه کتاب نسبت به سال گذشته چقدر گرانتر شده است. سامانههای پخش فیلم و سریال هم که مستحضرید چقدر گران کردهاند. قیمت بلیت سالنهای سینما را هم از نظر گذراندهایم و همچنین چند مجله و روزنامه را که حسابی گران کردهاند. عجب بازاری است این بازار فرهنگ در سال جدید؛ سالی که همچنان شیوع ویروس کرونا پنجه از حلقاش برنداشته و تجربه سال گذشته نشان داده در این خفگی، گردن ادبیات و هنر، نازکتر از همه چیز است.
گرانیِ بیحسابوکتاب
وقتی هنرهای تجسمی از دید خارج میشود
گرانِ مظلوم
سینما
افزایش 50درصدی قیمت نشستن در سالن
با این حال این قیمت بدون تغییر از نوروز 98 در همان رقم 20هزارتومانی برای سینماهای پردیس که سقف قیمت بلیت را داشتند، باقی ماند که 9درصد مالیات بر ارزش افزوده، آن را به بیش از 22هزار تومان میرساند. صنف سینماداران به همراه سازمان سینمایی تصمیم گرفتند در مدت کوتاه بازگشایی سینماها در تابستان به این رقم دست نزنند تا دستکم به انگیزه اقتصادی تماشاگران ضربه نزنند. اما نوروز امسال پس از این که بالاخره تلاش اهالی سینما برای تغییر رده شغلی سالنها از سوم به دوم نتیجه داد، خیال قیمتگذاران کمی راحتتر شد و رقم گیشه برای هر تماشاگر به 30هزارتومان (با مالیات 32هزار و 500تومان) در سینماهای پردیس رسید. بنابراین رشد 50درصدی قیمت بلیت سینما نشان میدهد تماشای فیلمها در سالن، گرانتر از سال قبل شدهاست.
دو و نیم تا 4 برابر گرانتر!
برابر است.
روزنامه
نشریات زیر تیغ تازههای جهان
كنایه معروف دیگر این روزها چه كسی روزنامه میخواند، همچنان داغ بود و روزنامهها با تیراژ كمتر و كاغذهای یارانهای بهزحمت منتشر میشدند كه كرونا از راه رسید و ضربه نهایی را زد؛ برای مدتی روزنامهها منتشر نمیشدند، تیراژ كاهش یافته بود و ركود اقتصادی ناشی از پاندمی كرونا برای نشریات چارهای باقی نگذاشت، جز افزایش قیمت كه البته بیشتر در رسانههای غیردولتی رخ داده است.
هنوز در آغاز سال هستیم و معلوم نیست در آینده روزنامههای دولتی خواهند توانست قیمت را حفظ كنند یا نه، اما تا اینجای سال، روزنامههای خصوصی در كمترین حالت هزار تومان گرانتر شدهاند كه میكند به عبارت 26 هزار تومان در طول ماه. ارزش پیشگویی ندارد كه در آینده بیشتر از همین حالا، شهروندان به استفاده از پیامرسانهای اجتماعی روی خواهند آورد، در معرض انبوه اخباری قرار خواهند گرفت كه درهم و آلوده به شایعات و خبرهای كذب هستند و كمترین میزان تحلیل و تعمق را انتقال میدهند. خبر بدتر اینكه تجربه نشان داده حذف كالاهای فرهنگی از سبد مصرفی شهروندان، ضربهای تقریبا جبرانناپذیز است، چراكه مرغ مخاطب از بامی كه بپرد، پریده و به این راحتیها بازنمیگردد.