بســــــــاز بفروش‍  سینما را مبتذل می‌کند

گفت‌وگو با اکبر زنجانپور، بازیگر فیلم «معکوس» که روز گذشته در جشنواره فیلم فجر اکران شد

بســــــــاز بفروش‍ سینما را مبتذل می‌کند

صدایش هنوز هم «عطر گل یاس» را به یاد می‌آورد. انگار با همان صدای آرام و دلنشین‌اش می‌خواند كه: «یاس بوی مهربانی می‌دهد/ عطر دوران جوانی می‌دهد.» بازی او در فیلم‌های پل خواب، طالع سعد، سامان، ستاره دنباله‌دار و سریال‌های عطر گل یاس، آوای فاخته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و تنهایی لیلا چیزی نیست كه از یادها برود، اما جاودان‌تر از همه اینها نام خود اكبر زنجانپور است كه قدرتی كم‌نظیر در جان بخشیدن به نقش‌ها دارد. زنجانپور با چشمانی گیرا و لحن و گفتار گرم و شیرین‌اش بارها همه ما را میخكوب كرده و شاید به همین خاطر باشد كه می‌گوییم او بازیگری است كه در خاطرات جمعی چند نسل حضور دارد. اكبر زنجانپور كه به‌تازگی وارد 73 سالگی شده در جشنواره فجر امسال در فیلم پسر یكی از شاخص‌ترین هم‌نسلانش (مسعود كیمیایی) بازی كرده و معتقد است كه «پولاد بچه همین سینماست و به خوبی با زیر و بم آن آشناست.» به بهانه اكران جشنواره‌ای فیلم «معكوس» به كارگردانی پولاد كیمیایی پای خاطرات و دلمشغولی‌های زنجانپور نشسته‌ایم و او از بازیگر بودن و بازیگر ماندن برایمان می‌گوید. چیزی كه این روزها كمتر می‌بینیم.

با نگاه به كارنامه بازیگری شما می‌توان به این نتیجه رسید كه انگار دنیای بازیگری به عنوان یك فعالیت شما را راضی می‌كند. به این معنا كه مثل خیلی از بازیگران سراغ حوزه‌های دیگر مثل عكاسی، موسیقی و... نرفتید. به نظرم بازیگری همیشه برای شما یك شغل جدی و عشق بوده.
من هم مثل هر آدمی كه یك علاقه را به عنوان یك شغل در زندگی‌اش دنبال می‌كند همین كار را كردم. بازیگری از نوجوانی برایم مقدس بود و برای همین همیشه نگاهی جدی به آن داشتم و سعی كردم مسؤولیتی كه به من محول می‌شود را، چه در حوزه بازیگری، چه در حوزه كارگردانی، به تمامی انجام دهم و هر چه در توان دارم برایش بگذارم. بنابراین تمام زوایای یك نقش را پیدا و بعد آن را بازی می‌كنم.

بنابراین هیچ‌وقت سراغ هنرهای دیگر نرفتید؟
نه، من از اول بازیگر بودم و به چیز دیگری هم فكر نمی‌كردم. من عاشق كارم هستم. هر كاری هم كه مربوط به بازیگری و نمایش است با علاقه انجام می‌دهم؛ چه از طریق تئاتر، چه سینما و چه تلویزیون.

 همیشه هم جزو بی‌حاشیه‌ترین بازیگرها بودید. هیچ‌وقت نگران نبودید مثل خیلی از بازیگرها به خاطر حاشیه نداشتن شهرت پیدا نكنید؟
به قول قدیمی‌ها «تب تند زود عرق می‌كند». برای من بازیگری و احترام به مردم بیش از هر چیزی مهم است. كتمان نمی‌كنم كه هر آدمی شهرت را دوست دارد و من هم از این قاعده مستثنا نیستم، اما نه به هر قیمتی. هیچ‌وقت دنبال شهرت نبودم كه امروز به شهرت برسم و فردا فراموش شوم و الان از جایی كه هستم بسیار راضی‌ام و دوستش دارم.

 اما بعضی از بازیگران امروزی اتفاقا خودشان دنبال حاشیه می‌دوند!
آنها بازیگر نیستند. ما در همین نسل جوان می‌بینیم بازیگرانی را كه این حرفه برایشان بسیار جدی است و از دل و جان كار می‌كنند، اما شهرت فلان نابازیگر را هم ندارند. خب این چه اهمیتی دارد؟ مهم این است كه اینها واقعا بازیگرند، دغدغه‌اش را دارند و كارشان را می‌كنند.

در نسل شما چه اتفاقی افتاد كه بازیگران دغدغه‌مندی مانند شما بیشتر از امروز رشد كردند؟
واقعا نمی‌دانم. پاسخ به این پرسش نیاز به مباحث جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی دارد. البته همان‌طور كه گفتم بعضی از بازیگران نسل جوان امروزی خیلی پرتلاش هستند، اما آن‌طور كه باید حمایت نمی‌شوند. جوان پر از انرژی و استعداد است و باید راهنمایی شود. نهادی، مسؤولی، متولی‌ای باید باشد كه از استعدادهای جوان مراقبت كند. در زمان ما اگر استعداد من را می‌دیدند از من مراقبت می‌كردند و من درست مثل پدرم از كارگردان حساب می‌بردم و تمام تلاشم را می‌كردم كه او را از خودم راضی نگه دارم. می‌خواهم بگویم ارتباطی دو‌سویه بین ما برقرار می‌شد، اما الان این رابطه كمرنگ شده. بچه‌های بااستعداد زیاد هستند، ولی حمایت دلسوزانه‌ای پشت آنها نیست.
در كارنامه كاری شما نقش‌های كوتاه هم وجود دارد و ظاهرا اصراری بر نقش یك بودن ندارید. اندازه یك نقش چقدر برایتان مهم است؟
من نقش یك زیاد بازی كردم و كلا قبل از پذیرفتن هر نقشی به تاثیرگذاری آن نقش نگاه می‌كنم نه اندازه‌اش. نقش مكمل در صورتی كه درست نوشته و پرداخت شود، می‌تواند تاثیرگذاری موردنظر را روی مخاطب بگذارد. به قول یكی از بزرگان تئاتر «نقش بزرگ و كوچك اصلا وجود ندارد، هنرپیشه بزرگ و كوچك است كه وجود دارد»، اما خب این مسأله هم وجود دارد كه هر چقدر نقش بزرگ‌تر باشد تلاش بازیگر بهتر دیده می‌شود. 

در سینمای ایران شخصیت‌های مرد كهنسال كم داریم. انگار بیشتر فیلمنامه‌ها برای زنان و مردان جوان نوشته می‌شود و به ندرت نقش‌های قابل قبولی برای پیشكسوتان داریم. شما این ضعف را از چه می‌دانید؟ اشكال از فیلمنامه‌نویسان است یا تهیه‌كنندگان و كارگردان‌هایا این‌كه گرایش جامعه به جوانان بیشتر 
است؟

ما بازیگر پیشكسوتی كه عمرش را برای بازیگری گذاشته زیاد داریم، اما مسأله اینجاست كه بعضی از تهیه‌كنندگان ترجیح می‌دهند یك نابازیگر را سر كار ببرند تا بازیگری حرفه‌ای را. به این خاطر كه نمی‌خواهند هزینه كنند. این مسأله حتی در میان جوان‌ترها هم دیده می‌شود؛ یعنی به جای این‌كه هزینه كنند و بازیگری كاربلد را سر كار بیاورند، یك نابازیگر را می‌آورند كه پول خرج نكنند. مسؤول اصلی یك كار تهیه‌كننده است. اوست كه تعیین می‌كند كارگردان یا بازیگران و عوامل فیلم چه كسانی باشند. تهیه‌كننده‌ها هم كه كلا دنبال متن و فیلم به اصطلاح بفروش هستند. آنها به جنبه‌های هنری و دغدغه‌های اجتماعی اصلا فكر نمی‌كنند. به این فكر نمی‌كنند كه فیلمنامه‌ای را برای تهیه انتخاب كنند كه مخاطب را به فكر وادارد. صرفا یك پولی دارند كه می‌خواهند بیشترش كنند. وقتی نظر این باشد خودآگاه و ناخودآگاه سینما به سمت فیلم مبتذل می‌رود و ابتذال هیچ‌وقت راه به جایی ندارد و فقط جامعه را متشنج و آدم‌ها را بلاتكلیف می‌كند. البته تهیه‌كننده‌هایی هم داریم كه فیلم‌های ارزشمند و حرفه‌ای می‌سازند كه در نهایت پول خودش را در گیشه در می‌آورد. تهیه‌كننده اگر حرفه‌ای باشد بلد است كه چطور از راه درست و هنرمندانه پولش را در گیشه دربیاورد.

شما بازیگری حسی هستید و در انتخاب كارها و نقش‌هایتان علاوه بر تكنیك از حس‌تان هم زیاد استفاده می‌كنید. اصول و تكنیك بازیگری همراه با حس و حالش چقدر یك نقش را جلو می‌برد؟
ببینید انسان بدون حس، درست مثل یك كامپیوتر است. تكنیك در خدمت حس است كه معنا می‌دهد. مخاطب من انسان است با گوشت و پوست و احساسش و من نمی‌توانم مخاطبم را به شكل دیگری ببینم. به نظرم وقتی كاری حتی یك نفر تماشاگر دارد باید به او احترام گذاشت. من اگر با حسم بازی نكنم، چطور می‌توانم احساسات مخاطبم را درگیر كنم؟ چطور می‌توانم با او ارتباط برقرار كنم؟

در سینمای ما معمولا بازیگرها را 
بر اساس شمایلی كه از نقش‌های قبلی شكل گرفته انتخاب می‌كنند و شما در نقش‌های متفاوت زیادی بازی كردید. پیش آمده كه یك شمایل خاص تا مدت‌ها روی شما بماند؟

به نظرم یك بازیگر زمانی می‌تواند توانایی‌‌هایش را به تصویر بكشد كه در قالب‌های مختلف توانمند و باورپذیر ظاهر شود. من هم سعی كردم در نقش‌‌هایم تنوع را رعایت كنم و به نظرم اساسا یك بازیگر نباید خودش را محصور به یك چارچوب و فضای خاص كند.

ظاهرا به نقش‌های طنز و كمدی دلبستگی خاصی هم ندارید؟
طنز به معنای جلف بازی را دوست ندارم، اما طنز به معنای واقعی كلمه را چرا و اگر چنین طنزی نوشته شود در آن بازی می‌كنم. در طنز انسان و زندگی او از لحاظ فردی یا اجتماعی مورد بحث قرار می‌گیرد. طنز درست و اصولی تفكر‌برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. به ظاهر بر خنده استوار است، اما وسیله‌ای است برای آگاه كردن انسان‌ها. من قطعا در چنین طنزی بازی می‌كنم. مثلا در تئاتر «شنل» كه اقتباسی بود از داستان كوتاهی نوشته نیكلای گوگول نقش طنزی را بازی كردم كه بسیار اصولی و حرفه‌ای نوشته شده بود.

برسیم به فیلم «معكوس»؛ قصه از كجا شروع شد؟ چطور شد كه به فیلم پولاد كیمیایی دعوت شدید؟
پولاد كیمیایی برای من فیلمنامه را فرستاد و من وقتی نقشم را خواندم خیلی از آن خوشم آمد. در این فیلم نقش اصلی را بازی می‌كنم كه نقش قابل تاملی است. مردی كه قبلا قهرمان اتومبیلرانی و مدیر قسمتی از یك كارخانه بوده و الان تمام آنها را از دست داده.

در واقع نقش یك قهرمان شكست خورده را بازی می‌كنید. آدمی از جنس آدم‌های تنها و قهرمان‌های زخم‌خورده‌ای كه رفاقت، عصیان و قانون گریزی برایشان اصل است. دقیقا همان قهرمان‌هایی كه مسعود كیمیایی هم روی آنها بسیار تاكید می‌كند. نظرتان راجع به سینمای مسعود كیمیایی چیست؟
مسعود كیمیایی ستاره‌ای در سینمای ایران است. او پایه‌گذار حركت‌های خوب و بنیادین در این سینماست كه نمی‌توان از تاثیرگذاری‌اش بر نسل‌های بعد چشم پوشی كرد. سینمای كیمیایی راوی تغییر اخلاق و منش قهرمانی در جامعه ایران و ادغام قهرمان در زندگی روزمره است. شاید از بعضی فیلم‌‌هایش آن‌طور كه باید استقبال نشد، اما نمی‌توان سهم ارزشمند این كارگردان را در سینمای ایران نادیده گرفت. نگاه عمیق و دغدغه‌مندش، او را به فیلمسازی تبدیل كرده كه همواره با نگاهی مستقل در این سینما فیلمسازی كرده است.

از بین فیلم‌های ایشان كدام‌یك را بیشتر می‌پسندید؟
بیشترشان را دوست دارم، اما «غزل» را بیشتر از بقیه.

به عنوان یك بازیگر پیشكسوت چطور شد كه به پولاد كیمیایی به عنوان یك فیلمساز جوان اعتماد كردید؟ 
پولاد بچه سینماست. از وقتی چشم باز كرده در همین فضا بوده. در این كار هم با وجود این‌كه كار اولش بود، اما خیلی مسلط بود و سینما را خوب می‌شناخت. من از تمام دقایقی كه سر صحنه این فیلم بودم لذت بردم و خوشحالم كه با او كار كردم. او بازیگر را درست هدایت می‌كرد و با اصول درام آشنا بود. خب چرا نباید در كارش بازی می‌كردم؟ مسعود كیمیایی، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و... هم روزی جوان و فیلم اولی بودند. اگر بازیگر یا تهیه‌كننده‌ای به آنها اعتماد نمی‌كرد كه نمی‌توانستند فیلم‌شان را بسازند. من چند سال پیش بعد از سال‌ها دوری از سینما در فیلم «پل خواب» به كارگردانی اكتای براهنی بازی كردم كه او هم فیلمسازی جوان و به قولی فیلم اولی محسوب می‌شد. اكتای هم در خانواده‌ای هنرمند رشد كرده بود و من با شناخت كاملی كه از او داشتم در فیلمش بازی كردم كه نتیجه‌اش بسیار عالی شد. فیلمنامه اكتای رسما سینما بود و برای من بهترین موقعیت بود كه بعد از سال‌ها فیلم بازی كنم. در معكوس هم دقیقا همین اتفاق افتاد. فیلمنامه را كه خواندم متوجه عیارش شدم و اساسا من دیگر وقتی فیلمنامه را می‌خوانم، متوجه می‌شود طرفم این‌كاره هست یا نه. بنابراین در فیلم پولاد بازی كردم و اتفاقا فكر می‌كنم كارگردان‌های فیلم اول انگیزه‌های بالاتر و فكرهای نویی دارند كه باید به این انگیزه‌ها جواب داد.

جالب اینجاست كه تمام همبازی‌های شما در این فیلم (بابك حمیدیان، علیرضا كمالی، شهرام حقیقت‌دوست و لیلا زارع) هم جوان هستند!
من اگر جوان فكر نمی‌كردم باید كنار می‌كشیدم. من هم درست عین خودشان خل‌بازی‌های یك بازیگر را داشتم. بازیگری هم كه خل نباشد اصلا بازیگر نیست.

چرا آن‌قدر كم كار هستید و صرفا در آثاری محدود و خاصی بازی می‌كنید؟
اگر كار خوب و باكیفیت به من پیشنهاد شود حتما آن را می‌پذیرم. چون از نظر سن و سال در شرایطی هستم كه دوست دارم حتما كار كنم و خانه‌نشین نباشم. منتها بیشتر كارهایی كه پیشنهاد می‌شود اصلا كار نیستند.

كار در كدام‌ مدیوم‌ سینما، تلویزیون و تئاتر برای شما اولویت دارد؟                                       
 من بازیگرم و بازیگری را دوست دارم. لنز دوربین را در سینما یا تلویزیون دوست دارم، همان‌طور كه صحنه تئاتر را دوست دارم. درست است كه مدیوم و سیاستگذاری‌ها و كلا همه چیز اینها با هم فرق می‌كند، اما برای من به عنوان یك بازیگر تمام لحظه‌هایی كه بازی می‌كنم، باشكوه است.

پیش‌بینی‌تان از جشنواره فجر چیست؟ 
نمی توانم جواب دقیقی بدهم. چون ابتدای جشنواره است و تمام فیلم‌ها را ندیدم و در جریان نیستم، اما در مورد فیلم معكوس می‌توانم بگویم كه تمام عوامل فیلم هر آنچه را در توان داشتند گذاشتند و نتیجه كار فیلم موفقی شده است.