ادبیات ایرانی را جدی بگیریم

ادبیات ایرانی را جدی بگیریم


سریال‌سازی متكی به ادبیات است، یعنی هر مجموعه‌ساز یا سریال‌سازی باید سطح اتكایش را به ادبیات كشورش قرار دهد. ما در ایران ادبیاتی به‌شدت قدرتمند داریم كه كافی است برای تولید متن‌های نمایشی به آن پناه ببریم، ولی این كار را نمی‌كنیم و به جایش می‌رویم سراغ كپی‌‌كاری از متن‌های قدیمی خودمان یا فیلم‌ها و سریال‌های خارجی كه مفید نیست. البته این كپی‌كاری را فقط در سریال‌سازی نمی‌بینیم و در برنامه‌سازی هم فراوان مشهود است. كافی‌ است این همه برنامه‌های مختلف چند سال اخیر را كنار هم بگذاریم تا دریابیم اغلب آنها شبیه است به یك مسابقه استعدادیابی ماهواره‌ای! این برای كشوری كه پیشینه ادبی‌اش به اندازه تاریخ است، برخورنده است.
معلوم است وقتی ادبیات قدرتمند ایرانی پشتوانه مجموعه و سریال‌سازی نباشد نتیجه كار مطلوب نمی‌شود. الان كه نزدیك نوروز هم هستیم و نیاز داریم به تولید محتواهای سمعی ـ بصری نوروزی باید بیش از همیشه به فرهنگ غنی ایرانی رجوع كنیم. مگر داستان كوتاه یا رمان نوروزی كم نوشته شده؟ چرا از اینها برای تولید استفاده نكنیم. البته شكی ندارم مسائل و گرفتاری‌های مالی نیز سد راه تولید كارهای خوب است، ولی چه بهتر همان‌هایی كه بودجه بهشان می‌رسد بیشتر به ادبیات توجه نشان دهند.
باید پیوندی دوباره ایجاد شود میان تلویزیون و ادبیات ایران. باید رابطه بین تلویزیون و ادبیات، چه ادبیات كلاسیك و چه ادبیات معاصر را به یك رابطه فعال و خوشایند و قوی بدل كرد تا فیلمنامه‌های قوی شكل گیرد و سفارشی‌سازی كم‌كم از كلیت رسانه ملی رخت بربندد. این ایجاد ارتباط هم باید با مشوق‌هایی صورت گیرد كه اسباب نزدیكی بیشتر نویسندگان به ادبیات غنی ایرانی را فراهم كند. ما تجربه تولید سریال‌های اقتباسی موفقی را در تلویزیون داریم كه تا سال‌ها مخاطب داشتند. پس چر از چنین تجربیاتی بیشتر و بیشتر استفاده نكنیم؟