پایان زندگی مخفیانه  قاتل دایی و زن دایی

پایان زندگی مخفیانه قاتل دایی و زن دایی

مردی كه به اتهام قتل دایی و زن‌دایی‌اش در شهر خوی تحت تعقیب پلیس بود، بعد از یك‌ماه زندگی زیرزمینی در پایتخت بازداشت شد.
  به گزارش جام‌جم، اوایل اسفند سال‌گذشته  مردی با پلیس شهر خوی  تماس گرفت و از كشف جسد زن و مرد سالخورده‌ای در خانه‌ای در یكی از محله‌های این شهر خبرداد.  ماموران با حضور در آنجا مشاهده كردند وسایل خانه به‌هم نریخته و جسد زن و مرد سالخورده در اتاق‌های خانه افتاده است. به نظر می‌رسید این زوج براثر خفگی و ضربه‌هایی كه به سرشان اصابت كرده بود، به قتل رسیده‌اند. 
 قتل با انگیزه سرقت
در این مرحله ماموران به تحقیق از اعضای خانواده مقتولان پرداختند كه مشخص شد برخی اموال قیمتی، پول و طلاهای موجود در آنجا سرقت شده است. ماموران باردیگر خانه مقتولان را بررسی كردند كه معلوم شد در ورودی آنجا تخریب نشده و احتمال  این‌كه قاتل یا قاتلان با آنها آشنایی داشته و به‌راحتی وارد این خانه شده باشند، وجود دارد. 
 رد پای قاتل در محل قتل
تیم جنایی در ادامه به سرنخ‌هایی دست یافتند كه نشان می‌داد مرد جوان، خواهرزاده پیرمرد اكثر مواقع به خانه آنها در رفت و آمد بوده و آخرین شب نیز در حوالی خانه آنها دیده شده است. ماموران زمانی كه تصویر او را به  همسایه‌ها نشان دادند، تائید كردند كه  این فرد را در حوالی خانه مقتولان دیده‌اند.  بنابراین مرد آشنا به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. ماموران زمانی كه با هماهنگی قضایی برای بازداشت او به خانه‌اش رفتند معلوم شد آنجا را ترك كرده و هیچ‌كدام از اعضای خانواده‌اش خبری از وی ندارند. با فرار این مرد، ماموران اطمینان یافتندكه او در قتل زوج سالخورده نقش داشته است. جست‌وجوها برای یافتن وی ادامه داشت اما او مدام مخفیگاهش را تغییر می‌داد. سرانجام با گذشت بیش از یك ماه  از وقوع این جنایت  ماموران رد قاتل فراری را در محله‌ای در جنوب تهران  به دست آوردند. در این مرحله تیمی از ماموران اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی شهر خوی برای دستگیری او به پایتخت اعزام شدند. با شناسایی قاتل فراری، با هماهنگی بازپرس دادسرای جنایی تهران  برای دستگیری او  وارد عمل شدند و متهم به قتل را بازداشت كردند.
 اعتراف به جنایت 
 متهم در بازجویی ‌ها اظهارات ضد و نقیضی را مطرح كرد و مدعی بود كه در ماجرای قتل دایی و همسر سالخورده‌اش او نقشی ندارد و اشتباهی بازداشت شده  است. او برای كار به تهران آمده و نمی‌دانسته آنها  به قتل رسیده‌اند. تحقیقات از وی ادامه پیدا كرد تا این‌كه مرد جوان سرانجام قفل سكوت خود را شكست و به قتل زوج سالخورده اعتراف كرد و به افسر تحقیق گفت: چون مشكل مالی داشتم، می‌خواستم با سرقت اموال و طلای موجود در خانه دایی‌ام  وضع زندگی‌ام را بهتر كنم. آن شب به عنوان مهمان به خانه‌شان رفتم و بعد از غافلگیر كردن هردویشان، آنها را به قتل رساندم. پول، طلا و اموال قیمتی را دزدیده و فرار كردم.
متهم به قتل افزود: «چند روزی خانه دوستانم بودم و بعد به شهرهای اطراف رفتم و بخشی از طلا و اموال را فروختم و پولی به دست آوردم و زندگی مخفیانه‌ام شروع شد. در تهران با هویت جعلی در یك ساختمان نیمه‌كاره مشغول كار بودم.»
با توجه به اعتراف مرد جوان به قتل دایی‌اش و همسر او و این كه جنایت در شهر خوی رخ داده بود پرونده با نبود صلاحیت رسیدگی برای تحقیقات تكمیلی از دادسرای جنایی تهران در اختیار پلیس آگاهی شهر خوی قرار گرفت.