پیازداغ زیاد را   عشق است

پیازداغ زیاد را عشق است


ادامه از صفحه 9
 هرچند جشنواره جهانی فیلم فجر برای جلب توجه بیشتر، نیاز به حضور فیلم‌های شاخص‌تر و چهره‌هایی به‌مراتب مشهورتر دارد، اما حضور سینماگرانی چون الیور استون (در سال گذشته) و پل شریدر (امسال) هم مغتنم است. گرچه موافق وصلت سینما و سیاست نیستم، ولی سؤال اینجاست كه به‌جز یك نشست و یكی دو كارگاه آموزشی، چنین حضورهایی چقدر مورد بهره‌برداری ایدئولوژیك قرار گرفت و چقدر حرف‌ها و نكته‌های آزادیخواهانه‌ای كه این دو سینماگر، ضدسیاست‌های غلط حكومت آمریكا عنوان كردند، بازتاب جهانی داشت؟ جشنواره جهانی فیلم فجر، چقدر درباره تبدیل شدن به یك پایگاه و جایگاه ضدهالیوودی معتبر، البته به شكل سینمایی و درست، جدی است؟
 بخش فیلم‌های كلاسیك مرمت شده، از امتیازات جشنواره جهانی فیلم فجر است كه امیدواریم تداوم داشته باشد و كارشناسانی كه در این زمینه تلاش می‌كنند، به‌تدریج سراغ دیگر فیلم‌های شاخص و ارزشمند سینمای ایران هم بروند.
 اثرات منفی نبود یك كاخ سینمایی كه مناسب برگزاری جشنواره‌های مختلف مرتبط با فیلم و سینما باشد، به‌خصوص در جشنواره‌ای با داعیه جهانی بیشتر به چشم می‌آید. ما كه به شلوغی و ترافیك و همهمه اطراف پردیس چارسو و برخی عزیزان غیرمحترم و اهل فحش و نزاع حوالی بازارهای موبایل عادت كرده‌ایم، اما مهمانان خارجی با دیدن برخی صحنه‌های نازیبا آن هم در مجاورت یك مكان فرهنگی و سینمایی، چه فكری می‌كنند؟
 با كوچ ابدی چند چهره سرشناس و بزرگ فیلم «گاو»، سرانجام نوبت به امثال عزت ا... رمضانی‌فر هم رسید كه از آنها برای مراسم و مناسبت‌های سینمایی دعوت شود! كاش بازیگران كهنه‌كاری چون او كه همان نقش‌های كوچك و مكمل فیلم و سریال‌ها را خوب از آب‌و‌گل درمی‌آوردند، در زمان حیات ستاره‌ها و نقش‌های اصلی هم قدر می‌دیدند و دست‌كم از آنها در مراسم‌ مختلف دعوت به‌عمل می‌آمد.