کارشناسان از نقش فضای مجازی در افزایش آسیبهای اجتماعی می گویند
وضعیت«قرمز» فضای مجازی
سالهاست كارشناسان از فرصتها و تهدیدهایی كه در فضای مجازی وجود دارد، صحبت میكنند و در كنار آن از اثرات مثبت و منفی كه در جامعه ایرانی ممكن است به وجود بیاورد، میگویند. روزی هم نیست كه اتفاقی از فضای مجازی، تن جامعه ایرانی را به لرزه درنیاورد. یك روز، ویدئوی نوجوانان قبل از پرتاب از پل، ذهن جامعه ایرانی را مكدر میكند و روز بعد خط و نشان كشیدن با سلاح جنجال به پا میكند. بسیاری از كارشناسان تاكید میكنند كه فیلتر كردن فضای مجازی راه چاره نیست و باید دنبال سازوكار دیگری بود. روز گذشته نشستی با حضور كارشناسان برگزار شد كه سعی داشت به این مساله بپردازد.
خیابان ولیعصر(عج) 11 صبح زیاد شلوغ نیست. سایه پل همت روی پیادهرو و ساختمان نارنجیرنگ، خانه مهر امام رضا(ع) افتاده است. برخلاف بیرون ساختمان كه همه چیز ساكت در حال جریان است، درون ساختمان، همه چیز متلاطم است. پانزدهمین سری نشستهای بررسی آسیبهای اجتماعی روز گذشته با محوریت رسانه و آسیبهای اجتماعی برگزار شد. قبل از این كه نشست شروع شود، مجید ابهری، پژوهشگر و آسیبشناس و مجید مظفر، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه، گعده گرفتهاند. هنوز نشست شروع نشده، بحث آسیبشناسی شروع شده است. ابهری و مظفر هر دو با هیجان درباره مشكلات و آسیبهای اجتماعی بحث میكنند و حرف میزنند. نشست بدون هیچ مقدمهای با هیجان و پرشور شروع میشود.
یكهتازی فضای مجازی
فضای مجازی و نفوذ گسترده آن در روزمرگی، بحث داغ روز است. این كه حالا پنج شش سالی میشود كه فضای مجازی، به مهمان ناخوانده زندگی اقشار مختلف جامعه، از تحصیلكرده، بیسواد، دانشآموز و خانهدار شده است و امروز به مدد تلفن هوشمندی كه دست همه حتی، كودك پنج، شش ساله هم دیده میشود، برای خود فرمانروایی میكند. اتفاقا بحث اصلی این دورهمی هم تأثیرات فضای مجازی بر زندگی شهری و آسیبهای اجتماعی آن است. قبل از هرچیز، كارشناسان نشست، تعریفی از فضای مجازی ارائه میکنند به نظر ابهری رسانه در فضای مجازی، خارج از محدوده جغرافیایی، به برجسته كردن خبر میپردازد و با همین ترفند هم نیاز فكری و اطلاعاتی جامعه را برآورده میكند. به نظر او رسانه در فضای مجازی نیز وسیله برقراری ارتباط بین آحاد مردم تعریف میشود. تعریف مظفر هم در همین راستا، میگنجد و یك بستر انتقال ارتباطی است كه این روزها، تمام تعاریف رسانه را زیر سوال برده و تقریباً رسانه را در انفعال قرار داده است. او تأكید میكند این روزها رسانه مكتوب با مشكلات زیادی روبهروست و امروز تمامی رسانههای مكتوب هم به دلیل نفوذ و گستردگی كه همین فضای مجازی هم دارد، در فضای مجازی هم جایگزین دارند. امروز مردم، در روزمرگیهای خود، در اتوبوس و در مترو به اخبار دسترسی دارند، اتفاقی كه در رسانه مكتوب كه این روزها تنها مخاطب سنتی به سراغ آن میروند، به وجود نمیآید. به گفته این روانشناس، از این جنبه فضای مجازی از رسانههای رسمی كشور جلو افتاده است.
ذوب در فضای مجازی
جلو افتادن فضای مجازی از رسانههای رسمی و مكتوب خود میتواند اثرات و تلفاتی داشته باشد. به نظر كارشناس روانشناسی، خانوادهها، مدیران شهری و نهادهای فرهنگی باید به پیامدهای فرهنگی كه فضای مجازی دارد، توجه كنند. به نظر مظفر، فضای مجازی، هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. از نظر مظفری مقابله با هر تكنولوژی و هر انتقال فرهنگی اشتباه است. تكنولوژی دیر یا زود، وارد جامعه میشود. به گفته او اتفاقا ورود فضای مجازی به زندگی افراد جامعه اجتنابناپذیر است و اتفاقاً به گفته او مردم در مواجهه با فضای مجازی و تكنولوژی از قوانین حاكمیت هم جلوترند. از نظر او مواجهه حاكمیت و قوانین زمانی بهوجود میآید كه همه چیز به بنبست میخورد. مثال روشنی بر آن هم استفاده هفت ساعته كاربران ایرانی از فضای مجازی است. این عدد 2.5 برابر ساعت بیشتر از استفاده كاربران سایر كشورهاست. ابهری نیز با اشاره به پیشبینی هفت، هشت سال پیش خود، زمانی كه استفاده از فضای مجازی اینچنین فراگیر نشده بود، درباره نفوذ فضای مجازی در جامعه ایرانی میگوید: فضای مجازی مانند یك اسلحه است. اگر دست دزد باشد، تهدید و اگر دست سرباز باشد، امنیت است. او معتقد است با فیلترینگ نمیتوان مشكلات فضای مجازی و آسیبهای آن را حلوفصل كرد.
برای حل مشكل باید تنها از راهحل فرهنگسازی استفاده كرد. این جامعهشناس میگوید امروز آموزشوپرورش و خانوادهها همه مشكلات را گردن دولت میاندازند، حال آن كه هر كسی رسالتی دارد. امروز گوشیهای هوشمند، جای دوست، خانواده و گروه همسالان را گرفته است. شرایط اما برای نوجوانان و كودكان حادتر است. طبق آمار منتشر شده در بنیاد ملی بازیهای رایانهای، كودكان زیر 12 سال، 2.5 ساعت تا چهار ساعت از وقت خود را در روز در فضای مجازی میگذرانند. حال سوال این كارشناس آسیبشناسی این است كدام پدر و مادر ایرانی برای فرزندش به اندازه چهار ساعت وقت میگذارد؟
مظفر با اشاره به یك بعد روانشناسی، از نیاز طبیعی انسانی كه در فضای مجازی هم به خوبی شرایط جوابگویی وجود دارد، میگوید؛ از امكان دیده شدن و رسیدن به آمالها و آرزوها، نكتهای كه در علم روانشناسی به آن «رویای بیداری» میگویند و برای هر انسانی پیش میآید كه در تنهایی خود رویاپردازی كند. حال فضای مجازی این امكان را به هر فردی میدهد تا هر طور كه دوست دارد، سناریو بنویسد و داستانسرایی كند. كودكی كه در فضای واقعی درمیان خانواده، دوستان و در مدرسهاش مورد توجه قرار نمیگیرد و به او توجه نمیشود، تنها راه دیده شدن را در فضای مجازی میبیند و حال آنطور كه موردپسندش است، رویاهایش را جامعه عمل میپوشاند و تصویری دلخواه از جنسیت، سن، خانواده و عملكردش را نشان میدهد. او به ویدئوهایی كه درباره قاتل روحانی همدانی منتشر شده هم اشاره میكند و معتقد است كه همین فرد، تصویر خشنی خلق كرده است. پناه بردن به آنچه ساخته و پرداخته خود فرد است و بر پایه رویاست، به فرد آسیب میزند، خانواده را متلاشی میكند و به جامعه هم متقابلا آسیب میرساند. این روزها اثر صدمات روانی و اجتماعی را كه این قتل بر كالبد جامعه داشته است میتوان دید.
از نظر ابهری، جامعهشناس، هر فناوری نیاز به سواد دارد و سواد در مدرك خلاصه نمیشود. از نظر او، برای مقابله با هر اتفاق نوظهوری، سواد فرهنگی، سواد اقتصادی و رسانهای نیاز است. او یكی از مشكلات جامعه ایرانی را دستیابی سریع به اطلاعات و در معرض هر اطلاعی قرار گرفتن میداند و معتقد است جوان ایرانی با همین المان، وارد فضای مجازی میشود؛ فضایی كه فرصت دیده شدن دارد و معیار شخصیت هر فردی هم تعداد لایكها، كامنتها و دنبالکنندههایش هستند. ابهری، انگشت اتهام را به سمت خانواده میگیرد و میگوید: مصرف كاذب، نیاز كاذب ایجاد میكند. خانواده به خاطر این نیاز كاذبی كه در فضای مجازی وجود دارد، باید مراقب باشد. از نظر او رسانه رسمی و نوشتاری هم باید وارد عمل شود و شرایط را برای دیده شدن جوان كوشا و فعال ایجاد كند.
درباره استفاده از خوراك فرهنگی مانند فضای مجازی اما به گفته رهبری اشاره میكند كه در مواجهه با بروز دشمن از راه فضای مجازی باید مهندس فرهنگی انجام داد و با ابزار خودش به مقابله پرداخت و بنابراین حال كه جوان ایرانی به فضای مجازی روی آورده است نخبه و مدیر فرهنگی هم برای این كه همراهی جوانان را داشته باشد، به فضای مجازی اسبابكشی کرده و خوراك فرهنگی مورد قبولی را هم
تولید كند.
جای خالی انسان ماهر
از نظر مظفر، نیازسنجی و حل مشكلات اجتماعی در جامعه ایرانی حل نشده است. او مثالی میزند: «اگر دانشآموزی در درسی نمره 8 بگیرد، والدینش برای او معلم خصوصی میگیرند. حال اینكه اگر این فرد خجالتی باشد، آنها خواهند گفت خجالتی بودن ویژگی شخصیتی اوست.» از نظر این روانشناس مواجهه جامعه ایرانی با مشكلات هم همین گونه است. او معتقد است مشكلات فضای مجازی در هشدار خلاصه نمیشود، این هشدار حال به بحران تبدیل شده است. در دریای پرتلاطم بحرانی كه فضای مجازی شالوده فرد، خانواده، فرهنگ و جامعه ایرانی را هدف قرار داده است، مقابله كردن مهمترین و برترین كمك است، برای این كه جامعه سالم از این دریا بیرون بیاید، باید قایق مستحكمی را ایجاد كند. در این میان خانواده بهعنوان اولین نهادی كه جوانان با آن در ارتباطند، نقش كلیدی پیدا میكند.
به گفته مظفر، پدری كه خود صبح تا شب در فضای مجازی روزگار میگذراند، فرد مناسبی برای ابراز نگرانی از اثرات زیانبار فضای مجازی نیست و مسلماً فرزندش هم از او حرفشنوی برای استفاده كمتر از فضای مجازی ندارد. او معتقد است فرهنگ ایرانی خود به اندازه كافی غنی است و این در تاریخ كشورمان هم به وفور دیده شده است. مثال آن، استفاده از غنای فرهنگ ایرانی در مقابله با حمله مغولها بود؛ اتفاقی كه در نهایت با خروج آنها از كشور همراه شد. به همین دلیل است كه مظفر میگوید تنها راه مقابله با حمله فرهنگی و همگسیختگی فرهنگی كه در فضای مجازی وجود دارد، تربیت انسانهای قوی است؛ كسانی كه دارای تفكر و اندیشه هستند و میتوانند قدرت تشخیص و مقابله با بد را داشته باشند. از نظر این روانشناس، برای رسیدن به این مهم هم باید یك نقشه راه داشته باشیم. در این میان خانواده باید فردی را تربیت كند كه توانایی مقابله با حمله مهاجم را داشته باشد.
یكهتازی فضای مجازی
فضای مجازی و نفوذ گسترده آن در روزمرگی، بحث داغ روز است. این كه حالا پنج شش سالی میشود كه فضای مجازی، به مهمان ناخوانده زندگی اقشار مختلف جامعه، از تحصیلكرده، بیسواد، دانشآموز و خانهدار شده است و امروز به مدد تلفن هوشمندی كه دست همه حتی، كودك پنج، شش ساله هم دیده میشود، برای خود فرمانروایی میكند. اتفاقا بحث اصلی این دورهمی هم تأثیرات فضای مجازی بر زندگی شهری و آسیبهای اجتماعی آن است. قبل از هرچیز، كارشناسان نشست، تعریفی از فضای مجازی ارائه میکنند به نظر ابهری رسانه در فضای مجازی، خارج از محدوده جغرافیایی، به برجسته كردن خبر میپردازد و با همین ترفند هم نیاز فكری و اطلاعاتی جامعه را برآورده میكند. به نظر او رسانه در فضای مجازی نیز وسیله برقراری ارتباط بین آحاد مردم تعریف میشود. تعریف مظفر هم در همین راستا، میگنجد و یك بستر انتقال ارتباطی است كه این روزها، تمام تعاریف رسانه را زیر سوال برده و تقریباً رسانه را در انفعال قرار داده است. او تأكید میكند این روزها رسانه مكتوب با مشكلات زیادی روبهروست و امروز تمامی رسانههای مكتوب هم به دلیل نفوذ و گستردگی كه همین فضای مجازی هم دارد، در فضای مجازی هم جایگزین دارند. امروز مردم، در روزمرگیهای خود، در اتوبوس و در مترو به اخبار دسترسی دارند، اتفاقی كه در رسانه مكتوب كه این روزها تنها مخاطب سنتی به سراغ آن میروند، به وجود نمیآید. به گفته این روانشناس، از این جنبه فضای مجازی از رسانههای رسمی كشور جلو افتاده است.
ذوب در فضای مجازی
جلو افتادن فضای مجازی از رسانههای رسمی و مكتوب خود میتواند اثرات و تلفاتی داشته باشد. به نظر كارشناس روانشناسی، خانوادهها، مدیران شهری و نهادهای فرهنگی باید به پیامدهای فرهنگی كه فضای مجازی دارد، توجه كنند. به نظر مظفر، فضای مجازی، هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. از نظر مظفری مقابله با هر تكنولوژی و هر انتقال فرهنگی اشتباه است. تكنولوژی دیر یا زود، وارد جامعه میشود. به گفته او اتفاقا ورود فضای مجازی به زندگی افراد جامعه اجتنابناپذیر است و اتفاقاً به گفته او مردم در مواجهه با فضای مجازی و تكنولوژی از قوانین حاكمیت هم جلوترند. از نظر او مواجهه حاكمیت و قوانین زمانی بهوجود میآید كه همه چیز به بنبست میخورد. مثال روشنی بر آن هم استفاده هفت ساعته كاربران ایرانی از فضای مجازی است. این عدد 2.5 برابر ساعت بیشتر از استفاده كاربران سایر كشورهاست. ابهری نیز با اشاره به پیشبینی هفت، هشت سال پیش خود، زمانی كه استفاده از فضای مجازی اینچنین فراگیر نشده بود، درباره نفوذ فضای مجازی در جامعه ایرانی میگوید: فضای مجازی مانند یك اسلحه است. اگر دست دزد باشد، تهدید و اگر دست سرباز باشد، امنیت است. او معتقد است با فیلترینگ نمیتوان مشكلات فضای مجازی و آسیبهای آن را حلوفصل كرد.
برای حل مشكل باید تنها از راهحل فرهنگسازی استفاده كرد. این جامعهشناس میگوید امروز آموزشوپرورش و خانوادهها همه مشكلات را گردن دولت میاندازند، حال آن كه هر كسی رسالتی دارد. امروز گوشیهای هوشمند، جای دوست، خانواده و گروه همسالان را گرفته است. شرایط اما برای نوجوانان و كودكان حادتر است. طبق آمار منتشر شده در بنیاد ملی بازیهای رایانهای، كودكان زیر 12 سال، 2.5 ساعت تا چهار ساعت از وقت خود را در روز در فضای مجازی میگذرانند. حال سوال این كارشناس آسیبشناسی این است كدام پدر و مادر ایرانی برای فرزندش به اندازه چهار ساعت وقت میگذارد؟
مظفر با اشاره به یك بعد روانشناسی، از نیاز طبیعی انسانی كه در فضای مجازی هم به خوبی شرایط جوابگویی وجود دارد، میگوید؛ از امكان دیده شدن و رسیدن به آمالها و آرزوها، نكتهای كه در علم روانشناسی به آن «رویای بیداری» میگویند و برای هر انسانی پیش میآید كه در تنهایی خود رویاپردازی كند. حال فضای مجازی این امكان را به هر فردی میدهد تا هر طور كه دوست دارد، سناریو بنویسد و داستانسرایی كند. كودكی كه در فضای واقعی درمیان خانواده، دوستان و در مدرسهاش مورد توجه قرار نمیگیرد و به او توجه نمیشود، تنها راه دیده شدن را در فضای مجازی میبیند و حال آنطور كه موردپسندش است، رویاهایش را جامعه عمل میپوشاند و تصویری دلخواه از جنسیت، سن، خانواده و عملكردش را نشان میدهد. او به ویدئوهایی كه درباره قاتل روحانی همدانی منتشر شده هم اشاره میكند و معتقد است كه همین فرد، تصویر خشنی خلق كرده است. پناه بردن به آنچه ساخته و پرداخته خود فرد است و بر پایه رویاست، به فرد آسیب میزند، خانواده را متلاشی میكند و به جامعه هم متقابلا آسیب میرساند. این روزها اثر صدمات روانی و اجتماعی را كه این قتل بر كالبد جامعه داشته است میتوان دید.
از نظر ابهری، جامعهشناس، هر فناوری نیاز به سواد دارد و سواد در مدرك خلاصه نمیشود. از نظر او، برای مقابله با هر اتفاق نوظهوری، سواد فرهنگی، سواد اقتصادی و رسانهای نیاز است. او یكی از مشكلات جامعه ایرانی را دستیابی سریع به اطلاعات و در معرض هر اطلاعی قرار گرفتن میداند و معتقد است جوان ایرانی با همین المان، وارد فضای مجازی میشود؛ فضایی كه فرصت دیده شدن دارد و معیار شخصیت هر فردی هم تعداد لایكها، كامنتها و دنبالکنندههایش هستند. ابهری، انگشت اتهام را به سمت خانواده میگیرد و میگوید: مصرف كاذب، نیاز كاذب ایجاد میكند. خانواده به خاطر این نیاز كاذبی كه در فضای مجازی وجود دارد، باید مراقب باشد. از نظر او رسانه رسمی و نوشتاری هم باید وارد عمل شود و شرایط را برای دیده شدن جوان كوشا و فعال ایجاد كند.
درباره استفاده از خوراك فرهنگی مانند فضای مجازی اما به گفته رهبری اشاره میكند كه در مواجهه با بروز دشمن از راه فضای مجازی باید مهندس فرهنگی انجام داد و با ابزار خودش به مقابله پرداخت و بنابراین حال كه جوان ایرانی به فضای مجازی روی آورده است نخبه و مدیر فرهنگی هم برای این كه همراهی جوانان را داشته باشد، به فضای مجازی اسبابكشی کرده و خوراك فرهنگی مورد قبولی را هم
تولید كند.
جای خالی انسان ماهر
از نظر مظفر، نیازسنجی و حل مشكلات اجتماعی در جامعه ایرانی حل نشده است. او مثالی میزند: «اگر دانشآموزی در درسی نمره 8 بگیرد، والدینش برای او معلم خصوصی میگیرند. حال اینكه اگر این فرد خجالتی باشد، آنها خواهند گفت خجالتی بودن ویژگی شخصیتی اوست.» از نظر این روانشناس مواجهه جامعه ایرانی با مشكلات هم همین گونه است. او معتقد است مشكلات فضای مجازی در هشدار خلاصه نمیشود، این هشدار حال به بحران تبدیل شده است. در دریای پرتلاطم بحرانی كه فضای مجازی شالوده فرد، خانواده، فرهنگ و جامعه ایرانی را هدف قرار داده است، مقابله كردن مهمترین و برترین كمك است، برای این كه جامعه سالم از این دریا بیرون بیاید، باید قایق مستحكمی را ایجاد كند. در این میان خانواده بهعنوان اولین نهادی كه جوانان با آن در ارتباطند، نقش كلیدی پیدا میكند.
به گفته مظفر، پدری كه خود صبح تا شب در فضای مجازی روزگار میگذراند، فرد مناسبی برای ابراز نگرانی از اثرات زیانبار فضای مجازی نیست و مسلماً فرزندش هم از او حرفشنوی برای استفاده كمتر از فضای مجازی ندارد. او معتقد است فرهنگ ایرانی خود به اندازه كافی غنی است و این در تاریخ كشورمان هم به وفور دیده شده است. مثال آن، استفاده از غنای فرهنگ ایرانی در مقابله با حمله مغولها بود؛ اتفاقی كه در نهایت با خروج آنها از كشور همراه شد. به همین دلیل است كه مظفر میگوید تنها راه مقابله با حمله فرهنگی و همگسیختگی فرهنگی كه در فضای مجازی وجود دارد، تربیت انسانهای قوی است؛ كسانی كه دارای تفكر و اندیشه هستند و میتوانند قدرت تشخیص و مقابله با بد را داشته باشند. از نظر این روانشناس، برای رسیدن به این مهم هم باید یك نقشه راه داشته باشیم. در این میان خانواده باید فردی را تربیت كند كه توانایی مقابله با حمله مهاجم را داشته باشد.