نگاهی به جدیدترین كتاب یوسفعلی میرشكاک
از زبان یك یاغی
كتاب نامههای یك بسیجی شامل چهار نامه است كه یوسفعلی میرشكاك آنها را در بازه زمانی اردیبهشت تا مرداد سال 1377 به شخصی به نام سیدمحمد (و شاید به خودش) نوشته است. این نامهها در آن سالها در نشریهای با نام شلمچه به سردبیری مسعود دهنمكی چاپ شدهاند و حالا انتشارات نارگل این چهارنامه را به اضافه «واپسیننامه» كه میرشكاك سال 97 به چهارنامه قبلی افزوده، در كتاب حاضر منتشر كرده است.
كتاب پر از دقایق خواندنی است و تصویر آن روزهای جامعه را به خوبی به تصویر میكشد و میرشكاك سعی كرده با قالب نامه كه از مهجورترین قالبهای فارسی است (بهخصوص در عصر حاضر)، تصویری از جامعهای كه شخصیت سیدمحمد هم بخشی از آن است، به مخاطب ارائه دهد. روی صحبت او در این نامهها با سیدمحمدی است كه به تعبیر میرشكاك غرق در «ظاهر مذهب» شده و میخواهد با تمام پدیدههای فرهنگی، هنری و اجتماعی با دید سنت زدهای مواجه شود و حتی مقابله كند.
این صحبتها و جارو جنجالها زمانی خواندنیتر میشود كه بدانیم میرشكاك این نامهها را به سیدمحمد و سیدمحمدهای سال 77 مینویسد.
در این سالها شاهد اوج فعالیت گروههایی تحت عنوان انصار حزبا... در کشور هستیم که منتقد و معترض به برخی رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است.
در این گیر و دار، میرشكاك در این نامهها تلاش میكند نگاه سیدمحمدها را از فرهنگ و آزادی به پدیدهای مهمتر معطوف كند و بنیان آزادی را در نامه دوم فرو میریزد و جریان مطالبهگری را به سمت «مطالبه عدالت اجتماعی» سوق میدهد.
میرشكاك از فساد و غارت اموال عمومی و به تعبیر خودش «امواج مهیب گرانی و تورم» و «فاصله حیرتانگیز اغنیا و فقرا» مینالد و این نالهها را در سالهایی سرمیدهد كه سالهای ظهور پدیدههایی چون شهرام جزایری، كرباسچی و بعدتر كرسنت و هزار غده بدخیم دیگر در پیكر انقلاب است. بگذریم...
ادامه در صفحه 10