اعترافات جدید نجفی از یک قتل خانوادگی
کسی مرا برای قتل تحریك نكرده بود
شهردار اسبق تهران در جریان تحقیقات سرپرست دادسرای جنایی تهران جزئیات تازهای از قتل میترا استاد و انگیزهاش را فاش كرد.
او درباره نحوه آشنایی خود با مقتول گفت: از اردیبهشت سال 96 با مقتول آشنا شدم. خانم استاد نامزد شورای شهر اسلامشهر بودند و سراغ من آمدند تا به دوستانی كه در این شهر برای انتخابات تلاش میكردند معرفیشان کنم. این آشنایی ادامه پیدا كرد و بعد از مدتی علاقهای دو طرفه ایجاد شد و منجر به این شد كه خانم استاد چند ماهی به عقد موقت من درآمد. از اردیبهشت سال 97، عقد دائم من شد و از آن تاریخ زندگی مشترك خود را شروع كردیم تا هفتم خرداد كه این اتفاق تلخ افتاد.
به من گفت «علی ببخشید»
نجفی درباره روز جنایت گفت: هفتم خرداد این اختلافات بالا گرفت و او تهدیدهایی از جنبههای مختلف كرد كه من وارد آن نمیشوم. حدود ساعت هشت صبح از خواب بیدار شدم و چون پسرش امتحان داشت او را هم بیدار كردم. خانم استاد هم ساعت9 از خواب بیدار شد. برای پسرش آژانس گرفتیم تا او را به مدرسه ببرد. بعد از رفتن پسرشان دوباره درگیریهای لفظی شروع شد. ادامه حرفهای شب قبل بود. درگیری لفظی تا 9 و 30 دقیقه ادامه داشت. ساعت 9 و 30 دقیقه رفت دوش بگیرد و گفت بعد از حمام جایی كار دارم و میروم. رفت داخل حمام و گوشی مرا هم با خود برد داخل حمام و گفت این را هم میبرم تا نتوانی با كسی حرف بزنی. در حمام باز بود. من از روی عصبانیت اسلحه را كه مسلح بود با خود بردم. در مسیر تختخواب بود كه بالشتی از روی آن برداشتم تا اسلحه را پشت آن مخفی كنم كه با دیدن بالشت نترسد. رفتم داخل، بالشت را كنار زدم و اسلحه را نشانش دادم و گفتم این حرفها را تمام میكنی یا نه؟ اسلحه را كه دید ترسید. خودش را روی من انداخت و گفت: «علی ببخشید.» روی شانه من كه افتاد یك تیر شلیك شد و از بالشت عبور كرد. دستم را گرفت و دستم با اسلحه یكبار بالا رفت و دوباره پایین آمد و سه یا چهار تیر شلیك شد. شلیك آخر به سینه میترا اصابت كرد و او كه جلوی وان ایستاده بود از پشت داخل وان افتاد.
سرپرست دادسرای جنایی تهران: فرد یا افرادی از بیرون برای اینكه به شما برای ارتكاب قتل انگیزهای بدهند وجود داشتند یا نه؟
محمدعلی نجفی: هیچ انگیزه خارجی وجود نداشت و هیچ فرد حقیقی و حقوقی برای قتل من را تحریك نكرده بود. صرفا اختلاف خانوادگی بود كه یكسال طول كشید و من به بنبست كامل رسیدم.
سرپرست دادسرای جنایی تهران: سابقه خودكشی هم داشتید؟
محمدعلی نجفی: یك بار سر همین مسائل 20 تا قرص مصرف كرده بودم كه بعد از یكروز و نیم مرا پیدا كردند و بردند بیمارستان و نجات پیدا كردم در حالی كه قصد قطعی برای خودكشی داشتم. به خاطر اختلافاتی كه با میترا داشتم به این نتیجه رسیده بودم كه خودم را راحت كنم.
او درباره نحوه آشنایی خود با مقتول گفت: از اردیبهشت سال 96 با مقتول آشنا شدم. خانم استاد نامزد شورای شهر اسلامشهر بودند و سراغ من آمدند تا به دوستانی كه در این شهر برای انتخابات تلاش میكردند معرفیشان کنم. این آشنایی ادامه پیدا كرد و بعد از مدتی علاقهای دو طرفه ایجاد شد و منجر به این شد كه خانم استاد چند ماهی به عقد موقت من درآمد. از اردیبهشت سال 97، عقد دائم من شد و از آن تاریخ زندگی مشترك خود را شروع كردیم تا هفتم خرداد كه این اتفاق تلخ افتاد.
به من گفت «علی ببخشید»
نجفی درباره روز جنایت گفت: هفتم خرداد این اختلافات بالا گرفت و او تهدیدهایی از جنبههای مختلف كرد كه من وارد آن نمیشوم. حدود ساعت هشت صبح از خواب بیدار شدم و چون پسرش امتحان داشت او را هم بیدار كردم. خانم استاد هم ساعت9 از خواب بیدار شد. برای پسرش آژانس گرفتیم تا او را به مدرسه ببرد. بعد از رفتن پسرشان دوباره درگیریهای لفظی شروع شد. ادامه حرفهای شب قبل بود. درگیری لفظی تا 9 و 30 دقیقه ادامه داشت. ساعت 9 و 30 دقیقه رفت دوش بگیرد و گفت بعد از حمام جایی كار دارم و میروم. رفت داخل حمام و گوشی مرا هم با خود برد داخل حمام و گفت این را هم میبرم تا نتوانی با كسی حرف بزنی. در حمام باز بود. من از روی عصبانیت اسلحه را كه مسلح بود با خود بردم. در مسیر تختخواب بود كه بالشتی از روی آن برداشتم تا اسلحه را پشت آن مخفی كنم كه با دیدن بالشت نترسد. رفتم داخل، بالشت را كنار زدم و اسلحه را نشانش دادم و گفتم این حرفها را تمام میكنی یا نه؟ اسلحه را كه دید ترسید. خودش را روی من انداخت و گفت: «علی ببخشید.» روی شانه من كه افتاد یك تیر شلیك شد و از بالشت عبور كرد. دستم را گرفت و دستم با اسلحه یكبار بالا رفت و دوباره پایین آمد و سه یا چهار تیر شلیك شد. شلیك آخر به سینه میترا اصابت كرد و او كه جلوی وان ایستاده بود از پشت داخل وان افتاد.
سرپرست دادسرای جنایی تهران: فرد یا افرادی از بیرون برای اینكه به شما برای ارتكاب قتل انگیزهای بدهند وجود داشتند یا نه؟
محمدعلی نجفی: هیچ انگیزه خارجی وجود نداشت و هیچ فرد حقیقی و حقوقی برای قتل من را تحریك نكرده بود. صرفا اختلاف خانوادگی بود كه یكسال طول كشید و من به بنبست كامل رسیدم.
سرپرست دادسرای جنایی تهران: سابقه خودكشی هم داشتید؟
محمدعلی نجفی: یك بار سر همین مسائل 20 تا قرص مصرف كرده بودم كه بعد از یكروز و نیم مرا پیدا كردند و بردند بیمارستان و نجات پیدا كردم در حالی كه قصد قطعی برای خودكشی داشتم. به خاطر اختلافاتی كه با میترا داشتم به این نتیجه رسیده بودم كه خودم را راحت كنم.