بر هم زدن محاسبات حریف

بر هم زدن محاسبات حریف

 آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما به یک جمع‌بندی رسیده بود مبنی بر اینکه ایران به دلیل برخی ضعف‌ها در حوزه اقتصادی مجبور است به مذاکره تن بدهد و بر‌اساس همین جمع‌بندی روندی را پیش گرفتند که در نهایت به مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام انجامید. این تحلیل در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ غلظت بیشتری پیدا کرد و نتیجه این شد که کاخ سفید تصور کند با اعمال فشار بیشتر می‌تواند به اهداف بلندتری در برابر ایران برسد. برهمین اساس ترامپ همزمان با افزایش فشار و تحریم و بکارگیری ادبیات تند علیه ایران، در اردیبهشت سال گذشته از برجام خارج شد. بعد هم فشارها افزایش پیدا کرد و در این مدت آمریکایی‌ها حتی در اظهارات رسمی خود می‌گفتند ایران به‌زودی درخواست مذاکره می‌کند و در این مذاکرات، مسائل مربوط به حوزه نظامی و منطقه‌ای را حل و فصل می‌کنیم.
در برابر این راهبرد، ایران فقط یک راه داشت و آن اینکه این جمع‌بندی آمریکا را تغییر دهد و به آنها تفهیم کند که ملت ایران در برابر فشار تسلیم نمی‌شود و ظرفیت ایران بسیار بیشتر از آن چیزی است که ترامپ و تیمش در دولت آمریکا تصور می‌کنند. برای تغییر تحلیل غلط آمریکا باید سلسله اقداماتی انجام می‌دادیم و در همین راستا بود که همزمان با سالگرد خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی ایران در بیانیه رسمی اعلام کرد بخشی از تعهدات خود در برجام را تعلیق می‌کند و در صورتی که مسائلمان با اروپا در مدت 60 روز، حل و فصل نشود تعهدات دیگری هم در گام‌های بعدی به تعلیق در خواهند آمد.
این اقدام ایران باعث وارد شدن نوعی شوک به مقامات آمریکایی بود و محاسبات آنها را به هم ریخت. بر همین اساس راهبرد خود را تغییر داده و انتظارات خود را از تلاش برای توافق در حوزه منطقه‌ای و نظامی به انجام گفت‌وگوهای بدون قید و شرط تقلیل دادند تا بعدا در حین مذاکرات ببینند که آیا می‌شود به دستور کارهای مورد نظر رسید یا نه. آمریکا در این مرحله نفس مذاکره را مد نظر قرار داد تا اراده ایران را بشکند و در ادامه به اهداف خود برسد.
اما این سناریو آمریکا هم با هوشیاری رهبرمعظم انقلاب در دیدار نخست‌وزیر ژاپن و مخالفت قاطعی که با هرگونه مذاکره با آمریکا داشتند شکست خورد و از این‌که جمهوری اسلامی ایران در میدان طراحی‌شده توسط آمریکا بازی کند جلوگیری شد.
در اینجا متاسفانه عده‌ای بدون منطق روشن از مذاکره‌ با آمریکا دم می‌زنند؛ مذاکره‌ای که آمریکا با قلدری آن را طلب می‌کند. این افراد ضمن دم زدن از مذاکره با آمریکا شعار می‌دهند که مذاکره به معنی تسلیم نیست اما باید از اینها پرسید اگر مذاکره در چنین شرایطی به معنی تسلیم نیست در عرصه سیاسی چه نام دیگری می‌توان بر آن گذاشت. در خصوص چنین افرادی باید گفت نوعی ساده‌اندیشی و شاید زد و بند سیاسی، باعث شده که همزمان با نیاز شدید آمریکا به تسلیم شدن ایران، صحبت از مذاکره با آمریکا می‌کنند.