رضا امیرخانی در جمع كتابارانیها از تجربهها و شكستهایی سخن گفت كه او را به نوشتن ترغیب كردند
هواپیما نساختم، اما نویسنده شدم
اگر درباره خلبانی حرف بزنند كه نویسنده بود و رمانهایش طرفداران زیادی پیدا كرد، بدون تردید نام آنتوان دو سنت اگزوپری فرانسوی به ذهن میآید، اما در كشور خودمان هم خلبانی داریم كه در این رشته تحصیل كرده، زمانی كوشیده بود یك هواپیمای تكنفره بسازد، ولی عاشق نویسندگی است و رمانهایش معمولا در زمره آثار پرفروش قرار میگیرد. او كسی نیست جز رضا امیرخانی؛ نویسنده كتابهای نشت نشا، ازبه، من او، ارمیا، جانستان كابلستان، نفحات نفت، بیوتن، قیدار، داستان سیستان و البته رهش كه طی دو سال گذشته از پرفروشترینهای بازار كتاب بود. امیرخانی نهتنها خلبان است و در رشته مكانیك از دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شده، بلكه در سالهای آغاز جوانی به این موفقیتها دست پیدا كرده، اما او نویسندگی پیشه كرده و خودش را بیشتر از هر چیز نویسنده میداند و حتی اعلام كرده که نویسندگی را مدیون شكست در ساخت هواپیمای تكنفره است. او در یك گفتوگوی صمیمانه با نوجوانان، این خاطرات را روی دایره ریخته و آنها را به خواندن و نوشتن ترغیب كرده است. در ادامه خاطرات، توصیهها و پیشنهادهای امیرخانی به نوجوانان را بخوانید چون برای همه علاقهمندان نویسندگی میتواند جذاب باشد.
دورهمی بچههای کتابدوست
بهنشر كه همان انشارات آستان قدس رضوی است، بیشتر از سه دهه پیش فعالیتش را در زمینه تولید و توزیع كتاب آغاز كرده و تا امروز به موفقیتهایی در زمینه چاپ كتاب دست یافته تا آنجا كه بهعنوان یكی از موفقترین ناشران حوزه كتابهای دینی شناخته میشود.
این ناشر یك شبكه دانشآموزی دارد به نام كتاباران، كه آن را برای اجرای برنامههای تبلیغی و ترویجی تشكیل داده و تلاش میكند نوجوانان و جوانان را به سمت كتاب هدایت كند.
در شبكه دانشآموزی كتاباران، جمعی از دانشآموزان مشهدی مقاطع اول و دوم دبیرستان حضور دارند كه تاكنون نشستهای مختلفی با حضور نویسندگان برجسته برگزار و در این جلسات كتابهای خوب معرفی و نقد كردهاند. گاهی نویسندگان و اهالی قلم در نشستهای این شبكه دانشآموزی حاضر شدهاند و از خاطراتشان در زمینه نوشتن حرف زدهاند. یكی از آنهایی كه مهمان كتاباران بوده، رضا امیرخانی است.
او پنجشنبهای كه گذشت مهمان اعضای شبكه دانشآموزی كتاباران بوده و برای دانشآموزان درباره خیلی چیزها حرف زده از جمله درباره اینكه هر شكستی مقدمه پیروزی است، اما حرفهای او در حد كلیشهها باقی نماند و او خاطره جذابی در این باره روایت كرد.
رضا امیرخانی به نوجوانان چه گفت؟
شکست، سرآغاز پیروزی
رضا امیرخانی، نویسنده و منتقد ادبی روز پنجشنبه مهمان اولین جلسه تابستانی شبكه دانشآموزی كتاب بهنشر بود. او در این نشست كه در فروشگاه مركزی كتاب و محصولات فرهنگی بهنشر برگزار شد، تجربیاتش را درباره پروژه ساخت یك هواپیمای تكنفره با دانشآموزان درمیان گذاشت؛ تجربهای كه به دوران دانشآموزی خودش برمیگشت و توضیح داد: به همراه دو نفر از دوستان خود هنگامی که مشغول تحصیل در كلاس سوم دبیرستان بودم، پروژه ساخت یك هواپیما را شروع كردم. این هواپیمای یكنفره درست شد، ولی در اولین پرواز شكست خورد. بعدها در دوران دانشجویی من و دوستانم در دانشگاه شریف نیز تصمیم به ساخت یك هواپیمای یكنفره گرفتیم. دو سال و دو ماه طراحی و ساخت این هواپیما طول كشید كه در اولین پرواز خود این پروژه نیز به شكست انجامید.
امیرخانی برای دانشآموزان حاضر در این نشست تشریح كرد شكست این پروژه را سرآغاز موفقیتهای بعدی خود در زمینه نویسندگی میداند و این شكست، مهارتهایی به او آموخت كه بعدها در زندگی برایش بسیار كاربرد داشته است. او تاكید كرد: اگر تجارب آدمی در شكستها به درستی ثبت شود و درباره آنها تدبر و تعمق صورت بگیرد، قطعا منجر به كسب موفقیت در زندگی خواهد شد. تجربیاتی كه در شبكه دانشآموزی كتاب بهنشر «كتاباران» كسب میكنید اگر در آینده نویسنده هم نشدید، قطعا در جایی از زندگی شما كاربرد خواهد داشت.
امیرخانی درباره خودش چه گفت
از شکستم داستان نوشتم
رضا امیرخانی برای دانشآموزان عضو شبكه دانشآموزی كتاباران، توضیح داد در رشته فنی تحصیل كرد و سال ۱۳۷۰ وارد دانشگاه صنعتی شریف و موفق به اخذ مدرك مهندسی مكانیك و مدرك خلبانی شد. همچنین یادآوری كرد در سال ۷۱ جوانترین خلبان شخصی كشور بود، اما تاكید كرد: شغل اصلی من نویسندگی است و موفقیتهایم را در نویسندگی مدیون شكست در پروژه ساخت هواپیمای یكنفره میدانم كه حتی كتاب «ازبه» را براساس شكستم در پروژه ساخت هواپیمای یكنفره نوشتهام .
ارائه توضیحاتی درباره نویسندگی و دشواریهای مسیر نویسنده شدن، بخش دیگری از حرفهای امیرخانی بود كه اینطور بیان شد: كسی كه میخواهد كار نویسندگی را شروع كند در ابتدای كار باید بسیار صبور باشد، چراكه اولین آثار هر نویسنده زیاد خوانده نمیشود، ولی سالهای بعد آثارش با استقبال خوب علاقهمندان مواجه میشود.
او برای دانشآموزان علاقهمند به نویسندگی توضیح داد، اولین رمانش با عنوان «اِرمیا» در سال 1374 نوشته شد و در سال اول در تیراژ 3000 نسخه به چاپ رسید. چاپ این اثر در سال1380 به 6000 نسخه رسید و در سالهای بعد با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد. همچنین توضیح داد: این كتاب در جشنواره آثار 20 سال دفاع مقدس برگزیده شد و جایزه 20 سال ادبیات داستانی ایران را به خود اختصاص داد. همچنین در نخستین دوره جشنواره مهر و دومین جشنواره دفاع مقدس نیز مورد تقدیر قرار گرفت.
اگر فكر میكنید اظهارات امیرخانی به توصیههای انگیزشی و حرفهای زیبا به دانشآموزان خلاصه شده، بدنیست بدانید كه او در این نشست یك نمودار رو كرد؛ نموداری از روند نوشتن كتابهایش و فروش آنها و به نوجوانان توضیح داد هر نویسنده باید یك نمودار از كارش داشته باشد و آن را ارزیابی كند. همچنین باید كتابهایی را كه میخواند بهخوبی تحلیل كند، این یعنی با برنامه كار كردن و آگاهی در مورد موضوعی هنری كه شاید به نظر خیلیها یك كار ذوقی و هرازگاهی باشد.
-
هواپیما نساختم، اما نویسنده شدم
-
یک تیر و سه نشان
-
در کمین دی جی ها
-
روایتی از «سرنوشت» هاشم و سهراب
-
تـــابستــان داغ رادیـــو
-
دام قاچاقچیــان برای زنــان
-
حواسمان به پشتسرمان باشد!
-
تنبیه نمایشی
-
نیروگاه های پشت بامی
-
قورباغهها جدیجدی میمیرند!
-
ناخدا خورشید در سیستان
-
پیامهای سرنگونی گلوبال هاوك
-
یک تیر و سه نشان
-
شهادت در كردستان با فداكاری و مجاهدت بیشتر توأم بوده است