بازگشت به کشاورزی و دامداری
در كمتر از یكسال، ایجاد 235 شغل در دیاری كه به بیكاری و كوچ و مهاجرت مشهور است كاركوچكی نیست. این اتفاق اما در بیجار و سروآباد رخ داده و دستكم 235 خانواده از دغدغه دائمی معاش خلاص شدهاند. شغل كه باشد مهاجرت از بین میرود و حتی مهاجرت معكوس شكل میگیرد، اتفاقی كه در این دو شهرستان و روستاهایش رخ داده است. مسیر سنتی مهاجرت در بیجار به سمت سنندج است و در سروآباد به سمت مریوان و سنندج. مهاجرت اگر خارج استانی باشد نیز این مردم بیشتر به زنجان میروند یا تهران و البرز. مردمی كه كوله بار جمع میكنند و از این دوشهر كردستان كوچ میكنند به سمت دیارغربت، البته محمدی میگوید فقط به واسطه محرومیت چنین كردهاند. او میگوید هرجا كه سازمانهای مسؤول دست به دست هم دادهاند و محیط را فراهم كردهاند مهاجرت كردهها نیز برگشتهاند، ولی اگر محیط مناسب نباشد میلی به بازگشت نیز وجود ندارد.
یكی از كوچ كردههایی كه به بیجار برگشته و مهاجرت معكوس داشته جوانی است كه سالها در هشتگرد كرج در شركت آسانسوری كار میكرده و درآمد خوبی داشته، اما چون خبردار شده امكانات به روستایش آمده او نیز قید كار در هشتگرد را زده و به سرزمین اجدادیاش بازگشته.
محمدی میگوید او حالا مشغول دامداری است و كشاورزی رها شدهاش را نیز از سر گرفته، همسرش نیز در روستا خیاطی میكند و مشتری خوبی دارد. این زوج از سه شغل حالا درآمدی به اندازه شغل آسانسور در شهر دارند و راضیاند چون به جایی برگشتهاند كه به آن تعلق خاطر دارند. حتی به همت تسهیل گران بنیاد بركت چند كولبری كه نان را درخطر میزدند و میخوردند، حالا مشغول دامداری شدهاند و دست از كاری كه خودشان به آن میگویند قاچاق، برداشتهاند.
اما هنوز كار نكرده در بیجار و سروآباد زیاد است. برای این كه همه مردم در این دو سرزمین پاگیر شوند و حس خوب زندگی كردن داشته باشند باید خیلیها پای كار بیایند. محمدی میگوید هنوز ادارات و دستگاههای دولتی فكرشان میرود به این سمت كه تسهیل گری همان دادن وام است، درحالی كه تسهیل گری كمك به بازشدن راههای ایجاد شغل، با دوام شدن شغلها و جلوگیری از ترك سرزمین است نه فقط توزیع وام میان مردم.
یكی از كوچ كردههایی كه به بیجار برگشته و مهاجرت معكوس داشته جوانی است كه سالها در هشتگرد كرج در شركت آسانسوری كار میكرده و درآمد خوبی داشته، اما چون خبردار شده امكانات به روستایش آمده او نیز قید كار در هشتگرد را زده و به سرزمین اجدادیاش بازگشته.
محمدی میگوید او حالا مشغول دامداری است و كشاورزی رها شدهاش را نیز از سر گرفته، همسرش نیز در روستا خیاطی میكند و مشتری خوبی دارد. این زوج از سه شغل حالا درآمدی به اندازه شغل آسانسور در شهر دارند و راضیاند چون به جایی برگشتهاند كه به آن تعلق خاطر دارند. حتی به همت تسهیل گران بنیاد بركت چند كولبری كه نان را درخطر میزدند و میخوردند، حالا مشغول دامداری شدهاند و دست از كاری كه خودشان به آن میگویند قاچاق، برداشتهاند.
اما هنوز كار نكرده در بیجار و سروآباد زیاد است. برای این كه همه مردم در این دو سرزمین پاگیر شوند و حس خوب زندگی كردن داشته باشند باید خیلیها پای كار بیایند. محمدی میگوید هنوز ادارات و دستگاههای دولتی فكرشان میرود به این سمت كه تسهیل گری همان دادن وام است، درحالی كه تسهیل گری كمك به بازشدن راههای ایجاد شغل، با دوام شدن شغلها و جلوگیری از ترك سرزمین است نه فقط توزیع وام میان مردم.