روی نه چندان خوش نمایشگاه
اصطلاح یك روی سكه و دو روی سكه در زبان و فرهنگ ما خوب جا افتاده است، معنایش هم برای همهمان آشناست. اتفاقا خیلی هم در اجتماع كاربرد دارد. كاربرد گستردهاش در جامعه البته شاید چندان اتفاق خوشایندی نباشد، زیرا اشارهای دارد به نوعی دورویی یا دوگانگی یا حالات ضد و نقیضی كه یكجا با هم جمع شدهاند و معمولا بارشان منفی است. مثال و مصداقش همین نمایشگاه ملی صنایعدستی. كافی است سری به نمایشگاه بزنید. رنگها، طرح ها، تنوع و زیبایی كالاها مبهوتتان میكند و غرق در شور و حال و سرخوشی زندگی. غرفهدارها هم با آن لباسهای سنتی و رنگارنگ و بومی، لبخندزنان به استقبالتان آمده و در كمال صبر و خوشرویی، هنر دستشان را به شما معرفی میكنند. اما همه اینها همان یك روی سكه است كه خدمت تان عرض شد. روی دیگرش را وقتی میبینید كه سؤال متفاوتی از هنرمند غرفهدار بپرسید. مثلا بپرسید فروشتان چطور بوده؟... آنوقت است كه پای درددلشان باز میشود، بهخصوص اگر متوجه شوند خبرنگار هستی و شاید حرفشان را از طریق رسانهات به گوش مسؤولان برسانی.
آنوقت برایت از روزگار نه چندان دوری میگویند كه حضور در نمایشگاه و اسكان و خوراكشان رایگان بوده، تا همین حالا كه برخی هایشان نمیدانند چرا به جای سالن 9 - 8یا 11-10 فضایی در سالن 13- 12 نصیبشان شده؛ سالنی در انتهای مسیر كه بسیاری از بازدیدكنندگان از وجودش بیخبرند یا اینكه دیگر حوصلهشان نمیكشد خود را آنجا برسانند. بماند كه شماره سالنشان اصلا در پوسترها و بنرهای تبلیغاتی نیامده است... حق دارند شاكی شوند، مگرنه؛ آنهم وقتی، هم برای غرفه اجاره میپردازند و هم راهی سخت و طولانی از استان دورشان كوبیدهاند، آمدهاند پایتخت، آنهم با كلی نوآوری و ابتكار و تولیداتی خلاقانه، به امیدی كه... .
اصلا همه اینها به كنار. ما خودمان ماندهایم چرا سازمان میراث فرهنگی تا یك روز پیش از برگزاری نمایشگاه هیچ اطلاعرسانی خبری در اینباره (دستكم برای خبرنگاران این حوزه) نداشت تا لااقل خودمان برای تولیدكنندگان و كارآفرینان كشورمان تبلیغ و اطلاعرسانی كنیم. و همه اینها را بگذارید كنار این گلایه برخی غرفهدارها كه آیین رونمایی از نمایشگاه توسط علیاصغر مونسان، سرپرست وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را تنها شویی تبلیغاتی میدانستند كه به یك سالن محدود شد و خبری از حضورش در بقیه سالنها نشد.
آنوقت برایت از روزگار نه چندان دوری میگویند كه حضور در نمایشگاه و اسكان و خوراكشان رایگان بوده، تا همین حالا كه برخی هایشان نمیدانند چرا به جای سالن 9 - 8یا 11-10 فضایی در سالن 13- 12 نصیبشان شده؛ سالنی در انتهای مسیر كه بسیاری از بازدیدكنندگان از وجودش بیخبرند یا اینكه دیگر حوصلهشان نمیكشد خود را آنجا برسانند. بماند كه شماره سالنشان اصلا در پوسترها و بنرهای تبلیغاتی نیامده است... حق دارند شاكی شوند، مگرنه؛ آنهم وقتی، هم برای غرفه اجاره میپردازند و هم راهی سخت و طولانی از استان دورشان كوبیدهاند، آمدهاند پایتخت، آنهم با كلی نوآوری و ابتكار و تولیداتی خلاقانه، به امیدی كه... .
اصلا همه اینها به كنار. ما خودمان ماندهایم چرا سازمان میراث فرهنگی تا یك روز پیش از برگزاری نمایشگاه هیچ اطلاعرسانی خبری در اینباره (دستكم برای خبرنگاران این حوزه) نداشت تا لااقل خودمان برای تولیدكنندگان و كارآفرینان كشورمان تبلیغ و اطلاعرسانی كنیم. و همه اینها را بگذارید كنار این گلایه برخی غرفهدارها كه آیین رونمایی از نمایشگاه توسط علیاصغر مونسان، سرپرست وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را تنها شویی تبلیغاتی میدانستند كه به یك سالن محدود شد و خبری از حضورش در بقیه سالنها نشد.