مرد جوان در جلسه دادگاه جزئیات قتل همسرش را تشریح کرد
همهچیز از یک عکس شروع شد
مرد جوان كه پس از افشای راز خیانتش، نوعروس خود را خفه كرده و جسدش را به آتش كشیده بود در جلسه محاكمه به تشریح این جنایت پرداخت. در این جلسه زن خیانتكار منكر اعترافات قبلی خود شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از 21 آبان سال گذشته و بهدنبال گزارش ناپدید شدن دختر دانشجوی علوم غذایی در كرج آغاز شد. پدر این دختر در تحقیقات گفت: دختر 24 سالهام، ساعت 8 صبح خانه را برای رفتن به دانشگاه ترك كرد و دیگر بازنگشت. تلفن همراهش هم خاموش بود.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینكه مردی در تماس با پلیس كرج از كشف جسد سوختهای در منطقه آتشگاه خبر داد. تیم جنایی در محل كشف جسد حاضر و متوجه شد، جسد متعلق به زن جوانی است كه پس از قتل در محل دیگری به آنجا منتقل شده و به آتش كشیده شده بود.
با بررسیها مشخص شد، این جسد متعلق به دختر دانشجوست. با كشف جسد دختر جوان، پرونده وارد مرحله تازهای شد و كارآگاهان متوجه اختلاف او با نامزدش به نام سهیل شدند. پسر جوان بازداشت و در تحقیقات اولیه منكر قتل شد و گفت: من و نامزدم اختلافهایی با هم داشتیم اما این اختلاف در حدی نبود كه بخواهم به خاطرش او را بكشم.
تیم جنایی كه به اظهارات سهیل مشكوك شده بود، تحقیقات را روی او متمركز كرده و با بررسی تماسهایش دریافتند او روز حادثه در نزدیكی دانشگاه نامزدش حضور داشته است. از سوی دیگر رابطه پنهانی او با زن متاهلی فاش شد.
اعتراف به قتل
همین دلایل پلیسی كافی بود تا سهیل لب به اعتراف باز و به قتل نامزدش اقرار كند.
متهم به قتل در بازجوییها گفت: یك روز زن متاهلی به نام شیوا برای سفارش كیك به قنادیام آمد و بعد از آن با هم ارتباط داشتیم. او ده سال از خودم بزرگتر بود. یك روز كه گوشیام دست نامزدم بود، او متوجه ارتباط من با این زن شد. بعد از آن هم پیگیر شناسایی این زن شد. برای افشا نشدن رابطه پنهانی، تصمیم به قتل گرفتیم. روز حادثه با نامزدم قرار گذاشتم و شیوا هم به محل قرار آمد. سوار ماشین شیوا شده و در آنجا نامزدم را با بند خفه كردیم. بعد هم برای فاش نشدن راز قتل، جسد او را آتش زدیم.
با این اعترافات، شیوا هم دستگیر شد و در بازجوییها به جرم خود اعتراف كرد. با تكمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت، پرونده برای محاكمه با صدور كیفرخواست به شعبه اول دادگاه كیفری استان البرز ارسال شد. زن و مرد خیانتكار به ریاست قاضی قیومی و با حضور قاضی فیروز رنجبر پای میز محاكمه قرار گرفتند و به دفاع از خود پرداختند.
در ابتدای جلسه دادگاه، قاضی دهقان، نماینده دادستان كرج به تشریح كیفرخواست پرداخت و با اشاره به روند پرونده گفت: سهیل در این پرونده متهم به مشاركت در قتل، مشاركت در آدم ربایی، سرقت طلاهای مقتول و جنایت بر میت است. شیوا هم متهم به معاونت در قتل، مشاركت در آدمربایی و دریافت اموال سرقت شده مقتول است. با توجه به اقرار متهمان، درخواست اولیایدم، گزارش پزشكی قانونی و دیگر دلایل موجود در پرونده برای دو متهم درخواست اشد مجازات را دارم.
رئیس دادگاه سپس از پدر و مادر دختر جوان خواست در جایگاه قرار بگیرند و درخواست خود را مطرح كنند. پدر و مادر دختر دانشجو با توجه به جنایت هولناك دامادشان برای او حكم قصاص و برای شیوا اشد مجازات را خواستند.
فقط قتل را قبول دارم
قاضی قیومی با تفهیم اتهام به متهم ردیف اول پرونده از او خواست از خودش دفاع كند. سهیل وقتی در جایگاه قرار گرفت، با قبول اتهام قتل عمدی گفت: اتهام آدم ربایی و سرقت را قبول ندارم.
متهم به قتل در تشریح ماجرا گفت: سال 96
شیوا به مغازه شیرینی فروشی كه در آن كار میكردم، آمد و سفارش كیك داد. برای طرح روی آن شماره تلگرامم را گرفت تا عكس ارسال كند. بعد از آن ارتباط ما شروع شد و با هم چت میكردیم. بعد از چند ماه با اصرار خانواده ام مجبور شدم ازدواج كنم. به خواستگاری مقتول رفتم و عقد كردیم. یك روز كه گوشی تلفن همراه دست نامزدم بود، شیوا عكسی از خودش برای من ارسال كرد كه همسرم دید و از آنجا اختلاف ما شروع شد. البته شیوا وقتی فهمید گوشی دست نامزدم بوده، ادعا كرد قصد داشته عكس را برای خواهرش بفرستد، اما برای خط من فرستاده است. البته من نمیدانم شیوا چه عكسی ارسال كرده بود.
در این لحظه مادر مقتول كه در طول رسیدگی گریه میكرد، از جا برخاست و رو به قضات گفت: شیوا عكسی بدون لباس از خودش برای این مرد ارسال كرده بود.
متهم به قتل در ادامه دفاعیاتش درباره علت قتل نامزدش گفت: درگیری من و نامزدم هر روز بیشتر میشد. نامزدم میخواست شكایت كند . به همین خاطر گفتم قرار میگذارم خودت با شیوا حرف بزن. در میدان دانشگاه قرار گذاشتم و به آنجا رفتم. شیوا هم با پژو 206 به آنجا آمد. وقتی دید راننده زن است، شك كرد و مجبور شدم بگویم این زن همان شیواست.
نماینده دادستان با اشاره به اعترافات قبلی متهمان گفت: مقتول وقتی میفهمد راننده زن است، سوار نمیشود كه متهم او را به زور سوار خودرو میكند.
سهیل ادامه داد: چند دقیقه كه گذشت جر و بحثمان بالا گرفت. طنابی در جیبم بود كه آن را بیرون آوردم و دور گردنش پیچیدم و چند ثانیه بعد خفه شد.
رئیس دادگاه: بعد از قتل كجا رفتید؟
سهیل: از شیوا خواستم به سمت آتشگاه برود. در آنجا از یك نانوایی سه گونی خریدم و به محل خلوت رفتیم و جسد را از ماشین خارج كردیم و بعد از صندوق عقب ماشین شیوا، تینر برداشتم و جسد را آتش زدم. باور كنید، قصدی برای قتل نداشتم.
رئیس دادگاه: قصدی برای قتل نداشتی و با خودت طناب و تینر برده بودی؟
سهیل: نقشهای برای كشتن نداشتم.
رئیس دادگاه: میدانستی شیوا متاهل است؟
سهیل: بله. میدانستم شوهر و دو فرزند دارد.
من هیچکاره بودم
در ادامه رسیدگی به این پرونده، شیوا در جایگاه قرار گرفت و اتهاماتش را انكار كرد و گفت: من از نقشه قتل خبر نداشتم. یك روز همراه شوهرم برای سفارش كیك به مغازه سهیل رفتیم. او هم شماره اش را داد تا طرح روی كیك را ارسال كنم. چند روز بعد از این ماجرا خواستم عكسی برای خواهرم ارسال كنم كه اشتباه برای سهیل ارسال شد . خیلی سریع هم عذرخواهی كردم. بعد از آن از 9 خط برای من پیامهای توهین آمیز ارسال میشد. سرانجام هم سهیل خواست با نامزدش قرار بگذارم و ماجرا را توضیح دهم.
رئیس دادگاه: وقتی دیدی سهیل در حال خفه كردن نامزدش است چرا واكنشی نشان ندادی؟
شیوا: او به من گفت نامزدش بیهوش شده است.
رئیس دادگاه: اما قبل از این ماجرا با سهیل نقشه قتل را طراحی كرده بودید.
شیوا: نه. قبول ندارم. ما هیچ نقشهای نداشتیم و من با این آقا هیچ رابطه خاصی ندارم.
با طولانی شدن زمان رسیدگی به پرونده ادامه جلسه دادگاه به روز دیگری موكول شد تا پس از آخرین دفاع متهمان و دفاعیات وكلای آنها، قضات برای صدور حكم وارد شور شوند.
به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از 21 آبان سال گذشته و بهدنبال گزارش ناپدید شدن دختر دانشجوی علوم غذایی در كرج آغاز شد. پدر این دختر در تحقیقات گفت: دختر 24 سالهام، ساعت 8 صبح خانه را برای رفتن به دانشگاه ترك كرد و دیگر بازنگشت. تلفن همراهش هم خاموش بود.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینكه مردی در تماس با پلیس كرج از كشف جسد سوختهای در منطقه آتشگاه خبر داد. تیم جنایی در محل كشف جسد حاضر و متوجه شد، جسد متعلق به زن جوانی است كه پس از قتل در محل دیگری به آنجا منتقل شده و به آتش كشیده شده بود.
با بررسیها مشخص شد، این جسد متعلق به دختر دانشجوست. با كشف جسد دختر جوان، پرونده وارد مرحله تازهای شد و كارآگاهان متوجه اختلاف او با نامزدش به نام سهیل شدند. پسر جوان بازداشت و در تحقیقات اولیه منكر قتل شد و گفت: من و نامزدم اختلافهایی با هم داشتیم اما این اختلاف در حدی نبود كه بخواهم به خاطرش او را بكشم.
تیم جنایی كه به اظهارات سهیل مشكوك شده بود، تحقیقات را روی او متمركز كرده و با بررسی تماسهایش دریافتند او روز حادثه در نزدیكی دانشگاه نامزدش حضور داشته است. از سوی دیگر رابطه پنهانی او با زن متاهلی فاش شد.
اعتراف به قتل
همین دلایل پلیسی كافی بود تا سهیل لب به اعتراف باز و به قتل نامزدش اقرار كند.
متهم به قتل در بازجوییها گفت: یك روز زن متاهلی به نام شیوا برای سفارش كیك به قنادیام آمد و بعد از آن با هم ارتباط داشتیم. او ده سال از خودم بزرگتر بود. یك روز كه گوشیام دست نامزدم بود، او متوجه ارتباط من با این زن شد. بعد از آن هم پیگیر شناسایی این زن شد. برای افشا نشدن رابطه پنهانی، تصمیم به قتل گرفتیم. روز حادثه با نامزدم قرار گذاشتم و شیوا هم به محل قرار آمد. سوار ماشین شیوا شده و در آنجا نامزدم را با بند خفه كردیم. بعد هم برای فاش نشدن راز قتل، جسد او را آتش زدیم.
با این اعترافات، شیوا هم دستگیر شد و در بازجوییها به جرم خود اعتراف كرد. با تكمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت، پرونده برای محاكمه با صدور كیفرخواست به شعبه اول دادگاه كیفری استان البرز ارسال شد. زن و مرد خیانتكار به ریاست قاضی قیومی و با حضور قاضی فیروز رنجبر پای میز محاكمه قرار گرفتند و به دفاع از خود پرداختند.
در ابتدای جلسه دادگاه، قاضی دهقان، نماینده دادستان كرج به تشریح كیفرخواست پرداخت و با اشاره به روند پرونده گفت: سهیل در این پرونده متهم به مشاركت در قتل، مشاركت در آدم ربایی، سرقت طلاهای مقتول و جنایت بر میت است. شیوا هم متهم به معاونت در قتل، مشاركت در آدمربایی و دریافت اموال سرقت شده مقتول است. با توجه به اقرار متهمان، درخواست اولیایدم، گزارش پزشكی قانونی و دیگر دلایل موجود در پرونده برای دو متهم درخواست اشد مجازات را دارم.
رئیس دادگاه سپس از پدر و مادر دختر جوان خواست در جایگاه قرار بگیرند و درخواست خود را مطرح كنند. پدر و مادر دختر دانشجو با توجه به جنایت هولناك دامادشان برای او حكم قصاص و برای شیوا اشد مجازات را خواستند.
فقط قتل را قبول دارم
قاضی قیومی با تفهیم اتهام به متهم ردیف اول پرونده از او خواست از خودش دفاع كند. سهیل وقتی در جایگاه قرار گرفت، با قبول اتهام قتل عمدی گفت: اتهام آدم ربایی و سرقت را قبول ندارم.
متهم به قتل در تشریح ماجرا گفت: سال 96
شیوا به مغازه شیرینی فروشی كه در آن كار میكردم، آمد و سفارش كیك داد. برای طرح روی آن شماره تلگرامم را گرفت تا عكس ارسال كند. بعد از آن ارتباط ما شروع شد و با هم چت میكردیم. بعد از چند ماه با اصرار خانواده ام مجبور شدم ازدواج كنم. به خواستگاری مقتول رفتم و عقد كردیم. یك روز كه گوشی تلفن همراه دست نامزدم بود، شیوا عكسی از خودش برای من ارسال كرد كه همسرم دید و از آنجا اختلاف ما شروع شد. البته شیوا وقتی فهمید گوشی دست نامزدم بوده، ادعا كرد قصد داشته عكس را برای خواهرش بفرستد، اما برای خط من فرستاده است. البته من نمیدانم شیوا چه عكسی ارسال كرده بود.
در این لحظه مادر مقتول كه در طول رسیدگی گریه میكرد، از جا برخاست و رو به قضات گفت: شیوا عكسی بدون لباس از خودش برای این مرد ارسال كرده بود.
متهم به قتل در ادامه دفاعیاتش درباره علت قتل نامزدش گفت: درگیری من و نامزدم هر روز بیشتر میشد. نامزدم میخواست شكایت كند . به همین خاطر گفتم قرار میگذارم خودت با شیوا حرف بزن. در میدان دانشگاه قرار گذاشتم و به آنجا رفتم. شیوا هم با پژو 206 به آنجا آمد. وقتی دید راننده زن است، شك كرد و مجبور شدم بگویم این زن همان شیواست.
نماینده دادستان با اشاره به اعترافات قبلی متهمان گفت: مقتول وقتی میفهمد راننده زن است، سوار نمیشود كه متهم او را به زور سوار خودرو میكند.
سهیل ادامه داد: چند دقیقه كه گذشت جر و بحثمان بالا گرفت. طنابی در جیبم بود كه آن را بیرون آوردم و دور گردنش پیچیدم و چند ثانیه بعد خفه شد.
رئیس دادگاه: بعد از قتل كجا رفتید؟
سهیل: از شیوا خواستم به سمت آتشگاه برود. در آنجا از یك نانوایی سه گونی خریدم و به محل خلوت رفتیم و جسد را از ماشین خارج كردیم و بعد از صندوق عقب ماشین شیوا، تینر برداشتم و جسد را آتش زدم. باور كنید، قصدی برای قتل نداشتم.
رئیس دادگاه: قصدی برای قتل نداشتی و با خودت طناب و تینر برده بودی؟
سهیل: نقشهای برای كشتن نداشتم.
رئیس دادگاه: میدانستی شیوا متاهل است؟
سهیل: بله. میدانستم شوهر و دو فرزند دارد.
من هیچکاره بودم
در ادامه رسیدگی به این پرونده، شیوا در جایگاه قرار گرفت و اتهاماتش را انكار كرد و گفت: من از نقشه قتل خبر نداشتم. یك روز همراه شوهرم برای سفارش كیك به مغازه سهیل رفتیم. او هم شماره اش را داد تا طرح روی كیك را ارسال كنم. چند روز بعد از این ماجرا خواستم عكسی برای خواهرم ارسال كنم كه اشتباه برای سهیل ارسال شد . خیلی سریع هم عذرخواهی كردم. بعد از آن از 9 خط برای من پیامهای توهین آمیز ارسال میشد. سرانجام هم سهیل خواست با نامزدش قرار بگذارم و ماجرا را توضیح دهم.
رئیس دادگاه: وقتی دیدی سهیل در حال خفه كردن نامزدش است چرا واكنشی نشان ندادی؟
شیوا: او به من گفت نامزدش بیهوش شده است.
رئیس دادگاه: اما قبل از این ماجرا با سهیل نقشه قتل را طراحی كرده بودید.
شیوا: نه. قبول ندارم. ما هیچ نقشهای نداشتیم و من با این آقا هیچ رابطه خاصی ندارم.
با طولانی شدن زمان رسیدگی به پرونده ادامه جلسه دادگاه به روز دیگری موكول شد تا پس از آخرین دفاع متهمان و دفاعیات وكلای آنها، قضات برای صدور حكم وارد شور شوند.
تیتر خبرها