تهامی: تیم ملی را من به جامجهانی بردم!
فقط قول پاداش دادند و دروغ گفتند
در آستانه سالروز دیدار حماسه ساز و بهیادماندنی ایران و استرالیا در مرحله انتخابی جامجهانی 1998 فرانسه، سراغ یكی از بازیكنان نسل قبل فوتبال ایران رفتیم. كسی كه در روز 8 آذر و هنگامی كه تیم ملی 2 بر صفر از حریفش عقب افتاده بود، وارد زمین شد و روی تساوی بازی نقش تعیینكنندهای ایفا كرد. تهامی از آن دست پیشكسوتان صاف و ساده فوتبال به حساب میآید كه مثل همه جنوبیها بدون رودربایستی و تعارف حرف میزند و دنبال سیاستورزی در كلامش نیست. او به خبرنگار جامجم در مورد تكرار خاطراتش از بازی با استرالیا گفت: «نهتنها من، بلكه هیچكس نمیتواند آن روز را فراموش كند. به عقیده من، دیدار با استرالیا از همه بازیهای تاریخ ایران مهمتر است و حتی مهمترین بازی تاریخ مرحله مقدماتی ادوار جامجهانی است! چون ما از حریفمان در استرالیا عقب بودیم و كلا همه چیز متفاوت بود. هر اتفاقی میتوانست رخ بدهد اما خدا خواست ما برنده باشیم و به جامجهانی صعود كنیم. چه تیمی قبل و بعد از ما چنین شرایطی داشت؟ هیچ تیمی!» تهامی در مورد عملكرد خودش اضافه كرد: «وقتی بازی گره خورده بود، والدیر ویرا از من خواست وارد زمین شوم. او هیچ امیدی نداشت اما وقتی میخواستم به زمین بروم، به او گفتم خیالت راحت باشد مربی، خودم بازی را درمیآورم. خدا هم خواست كه روی هر دو گل تاثیر بگذارم. هم روی گل اول، توپ در دست من بود و روی دروازه حریف فشار آوردم و هم روی گل دوم بهخوبی در فضا حركت كردم تا خداداد عزیزی فرصت تك به تك به دست بیاورد. توانستم با بازی خوبی كه انجام دادم، تیم ملی را به جامجهانی ببرم! البته من تنها نبودم، همه تاثیر گذاشتند اما حتی روی لحظهای كه قرار بود از زمین بیرون بروم، موثر بودم و آن قدر وقت تلف كردم تا اعصاب حریفمان خرد شود و نتواند گلی بزند.» او در نهایت گفت: «با اینكه ما نسل طلایی فوتبال ایران را ساختیم و مهمترین اتفاق تاریخ فوتبال این مملكت را رقم زدیم اما هنوز منتظریم كه پاداش آن صعود را بدهند. بعد از بازی همه آمدند و قول و وعدههایی دادند اما هرگز این وعدهها عملی نشد. آنها فقط وعدههای دروغ دادند و رفتند. ما ماندیم و كلی وعده. هنوز وقتی به آن بازی فكر میكنم، به خودم میگویم ما با دست خالی چه كار بزرگی كردیمT اما حیف كه كسی هوای ما را نداشت.»