چرا جمعسپاری اغلب با شكست مواجه میشود؟
جمعسپاری (Crowdsourcing) بهسرعت در حال تبدیل شدن به یكی از روشهای اصلی نوآوری برای شركتهاست. به نظر میرسد «جمع» پاسخ تمامی سوالات را دارد و میتواند برای هر مشكلی راه حلی ارائه كند. به گزارش دیجیاتو و به نقل از HBR، جمعسپاری از لحاظ نظری ظرفیت بالایی دارد ولی در عمل بیشتر طرحهای جمعسپاری به ایدههایی به درد نخور ختم میشوند.
محققان برای پاسخ به این سوال، یك سری مصاحبه با كارمندان یكی از بزرگترین سامانههای جمعسپاری دنیا یعنی اینوسنتیو (InnoCentive) ترتیب دادند. آنها در تحقیقات خود از 646 نفر از كاركنان این شركت كه حداقل یك راهكار ارائه كرده بودند، در مورد سوابق و انگیزههای آنان سوال كردند.
پاسخهای كارمندان انگیزههای متفاوت آنها را آشكار كرد. برخی از كارمندان عاشق حلكردن مشكلات بودند یا به عبارتی انگیزه درونی داشتند. بعضی از آنها برای یادگیری (انگیزه یادگیری) و اثرگذاری مثبت روی دیگران (انگیزه جامعهیار) راهكار میدادند. عدهای نیز دوست داشتند جزئی از گروه اجتماعی باشند (انگیزه اجتماعی). بعضی هم فقط به فكر برندهشدن جایزه و مزایایی همچون قرارگیری در مركز توجه و فرصتهای شغلی بهتر بودند (انگیزه بیرونی).
نتایج این تحقیق نشان میدهد نوع انگیزه كارمندان، روی كیفیت راهكارهایی كه ارائه میدهند تاثیر میگذارد. برای مثال كسانی كه انگیزه درونی و بیرونی داشتند، راهكارهای باكیفیتتری ارائه میدادند. از سوی دیگر آن دسته كه به دنبال یادگیری و اثرگذاری مثبت روی دیگران بودند، راهكارهای مفیدی ارائه نمیكردند. انگیزه اجتماعی نیز نشانگر خوبی برای اندازهگیری میزان كیفیت ایدهها نبود.
یافتههای تحقیق نشان میدهند برخی از كارمندان دقت و تلاش بیشتری برای حل مشكلات كرده و در نتیجه راهكار ارزشمندتری ارائه میكنند. برای مثال افرادی كه انگیزه درونی دارند، با دقت به مشكل و جزئیات آن فكر میكنند. افرادی كه انگیزه بیرونی دارند نیز چون میخواهند برنده شوند، مانند افرادی كه انگیزه درونی دارند به جزئیات مشكل میپردازند.
ولی افرادی كه به دنبال یادگیری، انجام كار خیرخواهانه و بودن در گروههای اجتماعی هستند، راهكارهایی را ارائه میكنند كه بیدقت بوده و روی مسائلی تمركز میكنند كه ربطی به مشكل اصلی ندارد.
شركتها برای جلوگیری از مواجه شدن با دریایی از ایدههای نامربوط و به درد نخور باید برنامه جمعسپاری خود را به گونهای طراحی كنند كه افرادی كه انگیزه درونی و بیرونی دارند را تشویق به مشاركت كند. آنها باید افرادی كه به دنبال كارهای خیرخواهانه و اجتماعی هستند را در اولویتهای بعدی قرار دهند.
مدیران با تاكید بر لذت حل مساله، بازخورد مثبت و ایجاد محدودیتهای صحیح در طرحهای جمعسپاری خود، میتوانند افرادی كه انگیزه درونی دارند را تشویق به مشاركت كنند. برای افرادی كه انگیزه بیرونی دارند نیز باید علاوه بر در نظر گرفتن جایزه نقدی چشمگیر، توجه و پیشرفت شغلی را نیز لحاظ كرد.
البته مدیران نباید به كلی افرادی كه انگیزههای یادگیری، خیرخواهانه و اجتماعی دارند را فراموش كنند و میتوانند با توجه به اهداف طرح جمعسپاری از آنها نیز كمك بگیرند.
محققان برای پاسخ به این سوال، یك سری مصاحبه با كارمندان یكی از بزرگترین سامانههای جمعسپاری دنیا یعنی اینوسنتیو (InnoCentive) ترتیب دادند. آنها در تحقیقات خود از 646 نفر از كاركنان این شركت كه حداقل یك راهكار ارائه كرده بودند، در مورد سوابق و انگیزههای آنان سوال كردند.
پاسخهای كارمندان انگیزههای متفاوت آنها را آشكار كرد. برخی از كارمندان عاشق حلكردن مشكلات بودند یا به عبارتی انگیزه درونی داشتند. بعضی از آنها برای یادگیری (انگیزه یادگیری) و اثرگذاری مثبت روی دیگران (انگیزه جامعهیار) راهكار میدادند. عدهای نیز دوست داشتند جزئی از گروه اجتماعی باشند (انگیزه اجتماعی). بعضی هم فقط به فكر برندهشدن جایزه و مزایایی همچون قرارگیری در مركز توجه و فرصتهای شغلی بهتر بودند (انگیزه بیرونی).
نتایج این تحقیق نشان میدهد نوع انگیزه كارمندان، روی كیفیت راهكارهایی كه ارائه میدهند تاثیر میگذارد. برای مثال كسانی كه انگیزه درونی و بیرونی داشتند، راهكارهای باكیفیتتری ارائه میدادند. از سوی دیگر آن دسته كه به دنبال یادگیری و اثرگذاری مثبت روی دیگران بودند، راهكارهای مفیدی ارائه نمیكردند. انگیزه اجتماعی نیز نشانگر خوبی برای اندازهگیری میزان كیفیت ایدهها نبود.
یافتههای تحقیق نشان میدهند برخی از كارمندان دقت و تلاش بیشتری برای حل مشكلات كرده و در نتیجه راهكار ارزشمندتری ارائه میكنند. برای مثال افرادی كه انگیزه درونی دارند، با دقت به مشكل و جزئیات آن فكر میكنند. افرادی كه انگیزه بیرونی دارند نیز چون میخواهند برنده شوند، مانند افرادی كه انگیزه درونی دارند به جزئیات مشكل میپردازند.
ولی افرادی كه به دنبال یادگیری، انجام كار خیرخواهانه و بودن در گروههای اجتماعی هستند، راهكارهایی را ارائه میكنند كه بیدقت بوده و روی مسائلی تمركز میكنند كه ربطی به مشكل اصلی ندارد.
شركتها برای جلوگیری از مواجه شدن با دریایی از ایدههای نامربوط و به درد نخور باید برنامه جمعسپاری خود را به گونهای طراحی كنند كه افرادی كه انگیزه درونی و بیرونی دارند را تشویق به مشاركت كند. آنها باید افرادی كه به دنبال كارهای خیرخواهانه و اجتماعی هستند را در اولویتهای بعدی قرار دهند.
مدیران با تاكید بر لذت حل مساله، بازخورد مثبت و ایجاد محدودیتهای صحیح در طرحهای جمعسپاری خود، میتوانند افرادی كه انگیزه درونی دارند را تشویق به مشاركت كنند. برای افرادی كه انگیزه بیرونی دارند نیز باید علاوه بر در نظر گرفتن جایزه نقدی چشمگیر، توجه و پیشرفت شغلی را نیز لحاظ كرد.
البته مدیران نباید به كلی افرادی كه انگیزههای یادگیری، خیرخواهانه و اجتماعی دارند را فراموش كنند و میتوانند با توجه به اهداف طرح جمعسپاری از آنها نیز كمك بگیرند.